هندسه جان در قرآن؛ نگاهی روانشناختی به مثلث عقل، تقوا و علمِ اشراقی
به گزارش خبرگزاری تسنیم از قم، آیتالله احمد مبلغی، عضو مجلس خبرگان رهبری، نماینده مجمع جهانی فقه اسلامی و استاد حوزه علمیه قم در یادداشتی برای خبرگزاری تسنیم نوشت:
آنچه پیشِ روی است، صرفاً واکاویای مفهومی یا خوانشی لفظمحور از قرآن نیست، بلکه تلاشیست برای نقب زدن به لایههای ژرفتر روان انسان، آنگاه که آیات الهی، پرده از سه عنصر بنیادین در ساختار وجودی او برمیدارد:
عقل، تقوا، و علم؛ ( و البته نه هر علمی، بلکه آن نوری که از افق اشراق میتابد، نه از انبار ذهن).
1. عقل:
عقل، گنجینهای برای انباشت محفوظات نیست؛ چراغیست که در تاریکی معنا میدرخشد، پنجرهایست گشوده به باغهایی از پرسش، و رودیست که در بستر زمان میگذرد، بی آنکه خشک شود.
عقل، آنگاه زنده است که در لطافت فهم بجنبد، و آنگاه ژرف است که در لبخندی، نقاب خطر را ببیند و در نغمهای، صدای زهر را بشنود.
عقلی که شکفتن گل را نمیفهمد و پرواز پرنده را حس نمیکند، هرچند دنیا را تفسیر کند، خوابیست در هیاهوی بیداران. عقل، اگر قایقی برای سفر به عمق معنا نباشد، سنگیست افتاده در میدان صداها، بیجهت، بیجان، بیجهان.
2. تقوا:
چشمی که میبیند، اما نمیجنباند، بینا نیست. ذهنى که میفهمد، اما نمیخیزد، زاینده نیست، در اینجاست که تقوا میدرخشد.
تقوا نه سایهای لرزان از ترس، بلکه گرمایی درونی از آگاهی است. نه کنارهگیری از جهان، بلکه ایستادن بر قلهی خویش در برابر تندباد خواهش است. تقوا، ایستادنِ آزاد و استوار است در برابر دروغِ براق و پرطمطراق، تقوا نه از ناتوانی، که از بزرگی دل است.
تقوا، زنجیر نیست؛ بالیست که از درون میروید. نه برای گریز، بلکه برای تعالی. نه برای اینکه دنیا کوچک است، بلکه از آن رو که دلْ بزرگتر از آن است که پاکیاش را به ارزانی بفروشد. تقوا، نگهبانیست پنهان در تاریکیهای جان، که نه با ترس، بلکه با دسته گُلِ مهر، شهوت را رام میکند.
از ریشهی هیبت میروید، و در شاخههای عشق شکوفه میزند.
3. علم:
علم، نوری است که از آسمان فرو میچکد؛ نه از دفترهای بینبض، نه از حسابهای عقلِ خاموش، بلکه از پنجرهای که در دل گشوده میشود، آنگاه که باد توبه، گرد غفلت را بروبد، و شوق، چراغی در دستان شب افروزد. وقتی هوا از هوس پالوده شد، و سکوت، زبانِ جان گردید، خدا در سکوت نفس، با تو سخن میگوید.
اینجاست که وعدهی قدسی نازل میشود: «وَاتَّقُوا اللَّهَ وَیُعَلِّمُکُمُ اللَّهُ» عقل راه را نشان میدهد، تقوا گامها را استوار میسازد، اما تنها نورِ الهیست که پیچوخمهای مسیر را روشن میسازد. تنها او.
تتابع نورها:
و این چنین، هنگامی که عقل از خوابش بیدار شود و سنگینی حضور را درک کند، دریچههای تقوا به رویش گشوده میشود: «واتقون یا أولی الألباب» و وقتی که تقوا به جان درآمد، علم، همچون نسیمی لطیف، فرود میآید: «واتقوا الله ویعلمکم الله».
درخشش علم در دل، افقهای تازهای پیش پای عقل میگشاید، و جان، جانانهتر در پهنهی آگاهی به حرکت درمیآید. آنگاه که عقل در سایهی تقوا حرکت کند، فضایی زلال، ساحتی روشن، و چشماندازی ژرفتر پیش رو خواهد یافت.
و چنین است سلسلهی نورهای مبارک:
عقلی بیدارتر از دیروز، تقوایی ژرفتر از پیش، و علمی فروفرستاده از خداوند، که شعلهی جان را میافروزد، و چراغ راه را در هر خم و پیچ، برمیافرازد. هر نوری، نوری دیگر میزاید؛ و هر اشراقی، اشراقی پرنورتر در پی دارد.
و چنین است که جان، بیوقفه در مدار معنا میچرخد، و انسان، گامبهگام، با نوری از پروردگارش بر زمین راه میرود، و روشنیاش را در همه جا میپراکند.
انتهای پیام /