یادداشت| مفاهیم نوساخته‌ تمدنیِ امام خامنه‌ای؛ خاستگاه قرآنی اندیشهٔ تمدنی رهبر انقلاب

با بررسی‌های اجمالی در آثار و بیانات امام خمینی(ره) و رهبر معظم انقلاب اسلامی معلوم می‌شود که خاستگاه اصلی در ادبیات امامین و رهبران انقلاب، قرآن کریم است.
– اخبار استانها –

به گزارش خبرگزاری تسنیم از قم، مفاهیم متعددی در دوران رهبری آیت‌الله خامنه‌ای مطرح شد که بسیار حائز اهمیت بود که برخی از آنها در سطح ملی و برخی دیگر در سطح جهان اسلام و در راستای صورت‌بندی تمدن نوین اسلامی بوده است. برخی از این نمونه مفاهیمی که در سطح ملی در بیان مقام معظم رهبری هویدا شد عبارت بود از: موضوع امداد فرهنگی (متفاوت از مددکاری اجتماعی) برای «صیانت فرهنگی»، «صیانت دینی»، «صیانت ایمانی»، و «صیانت اخلاقی» از آسیب‌دیدگان اجتماعی مطرح شد.

همین نگاه ابداعی و ابتکاری ایشان در موضوع «امداد فرهنگی» موجب شد که بعدها در حوزه های علمیه قم و دفتر تبلیغات اسلامی، به یکی از کلان پروژه های تحقیقاتی و آموزشی تبدیل شود و طلبه‌های علوم دینی را در نظام اسلامی برای مواجهه با آسیب‌ها و آسیب‌دیدگان اجتماعی (مثلا معتادان) آموزش بدهد.

مفاهیم در سطح ملی

موضوع دیگری که در سطح ملی در ایران مطرح شد و به رغم مخالفت‌هایی که برخی دولت‌ها و دولتمردان با مقام معظم رهبری داشتند، توانست جاهایی به حل مسئله بپردازد، موضوع اقتصاد مقاومتی برای مواجهه ایران با تحریم‌های آمریکا و کشورهای اروپایی بود که عملا ً با توسعه مفهوم مقاومت به حوزه‌های اقتصادی راه‌های جدیدی را در مواجهه با بحران اقتصادی در ایران پیش پای ایرانیان گذاشت.

تهاجم فرهنگی، ناتوی فرهنگی، و شبیخون فرهنگی ازجمله مفاهیم مهم دیگری بود که رهبری در مواجهه با مسئله‌های فرهنگی و هجمه‌های فرهنگی غرب علیه ایران و نسل جوان در ایران مطرح کردند. این موضوع هرچند برای برخی از مسئولان وقت فرهنگی جدی تلقی نشد، لیکن از سوی نیروهای انقلابی و موسسات فرهنگی (آنهایی که امروز به عنوان «آتش‌به‌اختیار» شناخته می‌شوند) جدی گرفته شد.

در مواجهه با پرسش‌های بنیادین و ضرورت تحرک حوزه‌های علمیه در پاسخ به مسئله‌های کلان اجتماعی بعد از انقلاب، رهبری به موضوع و مفهوم جنبش نرم‌افزاری پرداختند و تلاش کردند که ظرفیت‌های تازۀ نخبگانی را در ایجاد یک موج جدید علمی (در حوزه علوم انسانی) ایجاد کرده و با زمینه‌سازی برای آزاداندیشی راهی برای ابتکار علمی و حل مسئله‌ها و پیچیدگی‌ها بگشایند.

ازجمله موضوعات دیگری که در سطح ملی و برای حل مسئله‌های داخلی مطرح شد، موضوع مردم‌سالاری دینی و توجه به دو بعد دینی ـ مردم، الهی ـ انسانی، و مشروعیت و مقبولیت عنوان شد. فتنه و موضوع بصیرت در مواجهه با آشوب‌گران داخلی ایران در دوره انتخابات سال 1388 و استفاده ابزاری از دموکراسی و آزادی برای مردم‌سالاری در ایران، و همی ن چنین موضوع خودی و غیرخودی از جمله مفاهیم بسیار مهمی بود که در تنظیم مناسبات جامعه ایران موثر واقع شد و گاه منجر به تصمیمات در عرصه‌های سیاستگذاری و تصمیم‌گیری گردید.

ازجمله موضوعات بسیار مهم دیگری که ایشان در سطح ملی مطرح کردند موضوع الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت بود که در سال 1390 هم طی یک حکمی، مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت را تشکیل دادند و اعضای شورای عالی آن را منصوب کردند.

یکی از موضوعات و مفاهیم جدیدی که مقام معظم رهبری در مواجهه با مسئله «برجام» مطرح شد، عنوان نرمش قهرمانانه بود که در مواجهه صلح‌آمیز و یا مذاکره با آمریکا و اروپا در موضوع انرژی هسته‌ای مطرح شد. اخیراً نیز ایشان در مواجهه با سیل متراکم فضای مجازی و ایجاد شبهه‌های اعتقادی و سیاسی و از بین بردن «امید» در جامعه ایران، مفهوم جهاد تبیین را به مثابه یک «فریضه فوری» مطرح کردند که باید در صدد مواجهه سریع و متراکم با موج سنگین عملیاتی روانی دشمن در فضای مجازی برآمد.

یکی دیگر از این موضوعات بسیار مهم در سطح ملی نیز موضوع استقلال فرهنگی بود که ایشان آن ‌ را در عِدل و کنار استقلال سیاسی و استقلال اقتصادی مطرح کرده و گفتند: من عرض می‌کنم که امروز در دنیای کنونی، هر حرکتی، هر اقدامی، هر حرفی که در جهت استقلال سیاسی کشورها و ملت ‌ ها باشد، در جهت استقلال فرهنگی کشورها و ملت باشد، در جهت استقلال و رشد اقتصادی کشورها و ملت‌ها باشد، در جهت وحدت باشد، در جهت اقتدار امت اسلامی باشد، در جهت ترویج علم در دنیای اسلام باشد، در جهت رشد دادن جوان‌های دنیای اسلام باشد، هر حرکتی در این جهت عمل صالح است، حسنه است. (24/08/1398).

مفاهیم فراملی

نوع مفاهیمِ نوساختۀ رهبری در مقیاس جهانی و برای جهان اسلام و در راستای صورت‌بندی تمدن نوین به کار رفته است که علاوه بر موضوع تمدن در ادبیات رهبری و مفهوم سازی‌های زیادی که ایشان در این باره داشته‌اند، می‌توان به موضوعات مختلف و متعددی در این باره اشاره کرد که هر یک در مقیاس جهان اسلام و در راستای شکل‌بندی تمدن اسلامی مطرح کرده‌اند. یکی از این مفاهیم تمدنی البته در رویکرد سلبی نسبت به رقیب تمدنی ما(یعنی تمدن غرب ب ه‌ ویژه آمریکا)، مفهوم نظام سلطه است. از منظر مقام معظم رهبری، در نظام سلطه، دنیا به دو بخش سلطه‌‌گر و سلطه‌پذیر تقسیم می‌شود و جبهۀ سومی (جبهۀ مستقل) در آن وجود ندارد.(دیدار با بسیجیان، تاریخ 06/09/1398).

در همین نسبت ایشان به مفهوم استکبار و استکبارستیزی و مقاومت در برابر استکبار تأکید می‌کند و می‌گوید: ملت‌های ما، جوانان ما، دانشمندان ما، علمای دینی و روشنفکران مدنی ما، سیاست‌ورزان و احزاب و جمعیت‌های ما، امروز باید آن گذشته بی‌افتخار و شرم‌آور را جبران کنند؛ باید بایستند و در برابر زورگویی و دخالت و شرارت قدرت‌های غربی مقاومت کنند. همه سخن جمهوری اسلامی ایران که دنیای استکبار را نگران و خشمگین کرده است، دعوت به این مقاومت است: مقاومت در برابر دخالت و شرارت آمریکا و دیگر قدرت‌های متجاوز و به دست گرفتن سررشته‌ی آیندۀ دنیای اسلام با تأکید بر معارف اسلامی. (28/.4/1400 پیام به مناسبت فرارسیدن ایام حج).

از موضوعات مهم دیگری که ایشان در یک نگاه کلان جهانی جعل کرده‌اند مفهوم پیچ‌تاریخی و اخیرا ً بحث نظم جدید در جهان در بیان ایشان است. ما امروز در جهان اسلام در دوره آشوب ب ه سر می بریم و تحقق آن اهداف نیازمند این است که ما بتوانیم از دوران آشوب عبورکنیم. این وضعیت را علمای سیاست، نقطۀ آشوب تلقی می‌کنند، ولی آیت الله خامنه‌ای یک بحث بسیار بنیادی‌تری دارد و مفهوم «پیچ تاریخی» را به جای «آشوب» اولین بار در دیدار با اعضای مجلس خبرگان به کار گرفتند. پیچ تاریخی همان دوران گذار توسعه‌ای است.

آیت الله خامنه‌ای در یکی از دیدارهای خود بدین مطلب اشاره کرده و می‌گویند: امروز دنیای اسلام در یک مرحله‌ حساس تاریخی داد به سر می‌برد. اینهایی که شما ملاحظه می‌کنید آل سعود آن جوری، یمن آن جوری، عراق این جوری، سوریه آن جوری، مسائل مربوط به آمریکا، مسائل مربوط به رژیم صهیونیستی، کارهایی که در منطقه می‌کنند، تصمیم‌هایی که می‌گیرند، فشاری که روی جمهوری اسلامی می‌آورند، ـ یک مجموعه کار است، یک هدفی دارد دنبال می‌شود. در یک چنین شرایطی که دنیای اسلام در واقع از یک پیچ تاریخی دارد عبور می‌کند، ما وظایفی داریم، ما تکالیفی داریم؛ هر کدام‌مان به یک نحوی، نمی‌توانیم غفلت کنیم از نیازهای امروز دنیای اسلام؛ در آن نیازها هم، نیازهای جمهوری اسلامی است؛ چون جمهوری اسلامی میان‌دار این حادثه‌ی عظیم است. بله بازیگران بسیارند؛ کنندگان و کنشگران و فعالان در دنیای اسلام زیادند، از همه نوعش؛ اما میان‌دار، جمهوری اسلامی است. مطمئنا ً اگر جمهوری اسلامی نبود، اگر امام بزرگوار نبود، این حوادث در دنیای اسلام نبود و استکبار بدون هیچ مانعی کار خودش را دنبال می‌کرند و هیچ احتیاجی به این همه چالش هم نداشت. (24/04/1395 در دیدار جمعی از شاعران آئینی و مداحان خراسان)

همین رویکرد را در قالب بحث دیگری با عنوان «نظم جدید بین‌المللی» بعد از جنگ روسیه با اوکراین مطرح کردند و گفتند: امروز جهان در آستانۀ یک نظم جدید بین‌المللی است که این نظم، بعد از دوران نظم قطبی جهان، و نظریه نظم جهانِ تک‌قطبی در حال شکل‌گیری است که البته در این دوره آمریکا روز به روز ضعیف‌تر شده است… قضایای جنگ اخیر اوکراین را باید عمیق‌تر و در چارچوب شکل‌گیری نظم جدید جهانی دید که احتمالا ً فرایندهای پیچیده‌ و دشواری، در پی آن شکل خواهد گرفت که در چنین شرایط جدید و پیچیده‌ای وظیفه همه کشورهای از جمله جمهوری اسلامی حضور سخت ‌ افزاری و نرم‌افزاری در این نظم جدید به منظور تأمین منافع و امنیت کشور و به حاشیه نرفتن است. (06/02/1401، در دیدار با جمعی از دانشجویان)

مفهوم تمدن

همان‌طور که اشاره شد، مفهوم مهم دیگری که مقام معظم رهبری نزدیک به سه دهه است که در دوران رهبری خودشان بر آن اصرار داشته‌اند مفهوم « تمدن » بوده است. بعد از امام راحل (ره) ، ادبیات نوی تمدن‌شان که بخشی از آن معطوف به سلب و نفی تمدن غرب (به­ویژه ابعاد سیاسی و اخلاقی غرب) بود، مفهوم تمدن با یک رویکرد جدیدتر و شاید جدی‌تر در سخنان آیت الله خامنه‌ای ادامه یافت؛ ولی به تدریج و از سال 1370 (1991م)، پس از گذشت یک دهه از پیروزی انقلاب، ادبیات ایجابی و تأسیسی تمدن در سخنان رهبری شکل گرفت.

پس از آن نظریه چالش­‌برانگیز هانتینگتون مبنی بر برخورد تمدن‌ها (به صورت یک مقاله در سال 1372 (1993م) در آمریکا انتشار یافت و سپس در سال 1375 ش (1996 م) این نظریه در قالب یک کتاب چاپ شد. در سی ‌ ‌ام شهریور 1377 (سپتامبر 1998) رئیس جمهور وقت ایران در واکنش به نظریه هانتینگتون، طرح گفتگوی تمدن‌ها (در برابر تئوری هانتینگتون) را در سازمان ملل مطرح کرد. در عین حال، گفتمان تمدنی در ادبیات رهبر ایران که از سال 1372 شروع شده بود همچنان ادامه یافت و ایشان (رهبری) با مخاطبان بیرونی و گاه خارجی مسئله گفتگوی تمدن‌ها را مورد تأکید قرار دادند و با مخاطبان داخلی بر تأسیس تمدن و فرایند ساخت تمدن تأکید کردند (از سال 1379ش/ 2000 م به بعد).

آنچه مقام معظم رهبری از تمدن گفته‌اند و می‌گویند نه برای دادن یک امید واهی به جامعه ایرانی و دنیای اسلام، بلکه برای توجه دادن به ظرفیت‌ها و زمینه‌های تمدنی در ایران از یک سو، و برنامه‌ریزی و برنامه‌سازی برای آینده مترقی ایران به مثابه الگوی تمدنی در جهان امروز از سوی دیگر بوده است.

«مدار تمدنی» در تضاد با «وضعیت ترمیدور»

از منظر مقام معظم رهبری، انقلاب اسلامی در یک مقیاس چهل ساله‌ دوم نه تنها در وضعیت تِرمیدور قرار نگرفته و قرار نمی‌گیرد ، بلکه باید وارد یک مدار دیگری شود که آن مدار، مدار تمدن‌ساز است. مفهوم تِرمیدور را اولین بار کِرین برینتون در کتاب کالبد شکافی چهار انقلاب مطرح کرد. تِرمیدور یعنی بازگشت به شکل‌بندی‌های هنجاری، فرهنگی، تمدنی و سیاسی قبل از انقلاب. حرف برینتون این بود که انقلاب‌های بزرگ مثل انقلاب انگلیس، انقلاب فرانسه، انقلاب آمریکا، انقلاب روسیه، شکل‌بندی‌های هنجاری و فرهنگی و تمدنی و سیاسی اش به قبل از انقلاب برگشتند.

تمام بحث مقام معظم رهبری این بود که ما نه تنها در مدار تِرمیدور قرار نداریم و قرار نمی‌گیریم، بلکه به طور اجتناب‌ناپذیر یک قله‌های جدیدی را در دستور کارمان قرار خواهیم داد و باید برای آن روز تلاش کنیم. در یک مرحله تاریخی توانستیم امنیت‌سازی، ثبات، توسعه، رشد اقتصادی و تأمل در ساخت اجتماعی را در داخل کشور شکل بدهیم. در یک دوران تاریخی باید این را بتوانیم از فضای داخلی به عرصه منطقه ای و بین المللی تسرّی بدهیم. از نظر رهبری اساساً «مفهوم استکبار، مقابله با استکبار را از سوی مسلمین و مؤمنین و نظام و انقلاب اقتضا می‌کند؛ آن هم نه به صورت مصلحتی و موسمی و تاکتیکی، بلکه به صورت همیشگی این مقابله وجود دارد. ذات انقلاب این است و تا انقلاب هست، چنین چیزی هم خواهد بود.» (10/08/1368 در دیدار با دانشجویان و دانش‌آموزان)

با توجه به همین نکته می‌توان استمرار تفکر انقلاب و ادبیات انقلاب را در بیانات مقام معظم رهبری دنبال کرد و به درستی آن را درک کرد که چرا ایشان به صورت مداوم از کلید‌واژه‌هایی با بن‌مایه و مضمون «انقلاب» استفاده می‌کند، مانند: «جوان مؤمن انقلابی» (3 خرداد 1395)، «تفکر انقلابی» (19 دی 11394)، «هندسه انقلاب اسلامی»، «خطوط اساسی و اصول انقلاب اسلامی» (14 بهمن 1394)، «انقلابی ماندن»، «انقلابی فکر کردن»، و «انقلابی عمل کردن» (20 اسفند 1394)، «انقلابی‌گری»، «مهد انقلاب»، و «انقلاب‌زدایی» (25 اسفند 1394)، «تربیت انقلابی»، و «کار انقلابی» (1 اردیبهشت 1395)، «تجربه متراکم انقلاب» و «نیروهای انقلابی» (3 خرداد 1395)، «جریان غیر انقلابی» (14 بهمن 1394 و 25 اسفند 1395)، «هویت انقلابی» (13 اردیبهشت 1395)، «تفکر انقلابی» (25 اسفند 1394). بدین‌سان، «اگر آنچه که واقع شد، ادامه پیدا نکند و تعمیق نشود و تعمیم نیابد… این انقلاب قطعا موفق نبوده و نیست» (1 اسفند 1369). مفهوم انقلاب در ادبیات رهبری و همین طور در ادبیات حضرت امام خمینی ره و شخصیت‌های فکری انقلاب مانند شهید مطهری با ادبیات رایج در مورد انقلاب کاملا متفاوت است و اساسا انقلاب ایران، انقلابی بی‌بدیل و انقلابی شبیه انقلاب اسلامی پیامبر در صدر اسلام است. بدین‌سان، پاسخ ضد ترمیدوری رهبر انقلاب روشن است. همچنان‌که تولد انقلاب اسلامی با اسلام انقلابی ممکن شد، بازتولید انقلاب اسلامی در برابر جریان بازگشت انقلاب، با تأکید بر این مفاهیم ممکن می‌گردد. «در انقلاب اسلامی پادزهرِ فرود انقلاب، در خود این انقلاب گذاشته شده است».(14 خرداد 1385).

در این نگاه، رهبری از چالش بازگشت، فرصتی درست می‌کند برای بسط معنایی بیشتر انقلاب. در سطح امامت، امام با اجتهادی انقلابی به بازتولید و بسط معانی و مفاهیم انقلابی می‌پردازد، افق‌های جدیدی در ساحت اندیشه انقلاب می‌گشاید و مفاهیم جدیدی را خلق می‌کند. در سایه همین گشایش و توسعه مفهومی است که نیروهای انقلابی امکان‌های جدیدی برای کنشگری پیدا می‌کنند و سطوح متکامل‌تری از انقلاب اسلامی را بازتولید می‌کنند.

خاستگاه قرآنی اندیشهٔ تمدنی رهبر انقلاب

معانی ملی و فراملی، معانی سلبی (فمن یکفر بالطاغوت) و ایجابی (و یومن بالله)، و معانی فرهنگی و تمدنی در انقلاب اسلامی و در ادبیات امام راحل و مقام معظم رهبری از کجا می‌آید؟ با بررسی‌های اجمالی که در آثار و بیانات امام خمینی(ره) و رهبر انقلاب معلوم می‌شود که خاستگاه اصلی در ادبیات امامین و رهبران انقلاب، قرآن کریم است.

اکنون این نوشتار در پی بحث‌های زبان‌شناختی و نظریه‌های معنا نیست که ببیند جهانِ پیشازبانی در این معانی کجاست و معانی را باید کجا جستجو کرد؟ این نوشته در پی ریشه‌یابی بیانات انقلاب در تاریخ اندیشه و عملکرد انقلاب رهبر معظم انقلاب حضرت آیت الله خامنه‌ای است. در تاریخ اندیشه، تاریخ بیانات، و تاریخ عملکرد رهبری انقلاب در طول رهبری ایشان، قرآن به مثابه نقشه راهی برای انقلاب، نقشۀ راهی برای عبور از بحران‌های اجتماعی و سیاسی، نقشۀ راهی برای ترسیم آینده انقلاب، و نقشۀ راهی برای صیرورت تمدنی انقلاب بوده است و این نه رویکرد جدید، بلکه رویکرد قدیمی ایشان در کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن است.

اینکه قرآن نقش مرکزی در میان نخبگان تمدنی اسلام داشته است، پیش از این نیز مورد توجه شرق‌شناسان بوده است. از نظر «مارشال هاجسن» توجه خاصی که مسلمانان به آیۀ «کنتم خیر امه اخرجت للناس» (آل عمران، 110) داشته‌اند آنها را در طراحی و ساخت جامعه‌ای موفق انگیزه‌بخش بود، به طوری که آنها توانستند نهادهای ممتاز و متمایز ادبی، هنری، علمی، سیاسی و فرهنگی عرضه کرده و آن را عالم‌گیر کنند. از نظر هاجسن، هرچند مسلمانان موفقیت‌های زیادی به دست آوردند ولی شکست‌های بزرگی را هم متحمل شدند، لیکن این برد و باخت مسلمین باعث نشد که آنها از تحقق زندگی قرآنی‌شان ناامید گشته و در این مورد کوشش دوباره‌ای از خود نشان ندهند. آنها همواره برای ایجاد یک جامعه الهی تلاش کرده و بدان امیدوار بوده‌اند.

این قاعده، در مورد ایران بعد از انقلاب و بلکه جهان اسلامِ بعد از انقلاب ایران نیز صادق بوده است. بدین‌سان، قرآن یکی از مصادر مهم در صیرورت معانی جدید در انقلاب اسلامی و در حرکت تمدنی جریان مقاومت در منطقه به رهبری مقام معظم رهبری داشته است. به بیان دیگر، آیت الله خامنه‌ای در میان معرکۀ سیاسی و تمدنی، همواره قرآن می‌خواند، قرآن را مکرر و مکرر می‌خواند، و قرآن را در رفت و برگشت بین کتاب و سنت از یک طرف، و کتاب و میدان زندگی و تحولات عصری از طرف دیگر مورد استنطاق اجتماعی و تمدنی قرار می‌دهد و از آن اصول و مفاهیم تمدنیِ متفاوت از تمدن سکولار غربی استخراج می‌کند. در اینکه مستندات قرآنی مواضع سیاسی و انقلابی، شعارهای تمدنی، و نظریات و ایده‌های اجتماعی به صورت تفصیلی چه بوده است، پژوهش جدی‌ای تاکنون صورت نگرفته است، لیکن برخی از موارد را می‌توان در این نوشته به صورت اشاره ذکر کرد:

1. آیۀ پشتیبان در «امکان بازتولید تمدن اسلامی»

آیت الله خامنه‌ای در امکان بازتولید تمدن اسلامی ابتدا به دوره بعثت اشاره کرده و می‌گوید: مشعلی که پیغمبر اکرم ص برافروخت، آن روز دنیایی را روشن کرد؛ آن روز تمدن‌هایی را ـ نه یک تمدن را ـ پایه‌ریزی کرد و امروز هم می‌تواند. آن روز هم دنیا چیزهای تازه‌ای داشت: علم داشت، پیشرفت داشت، انطاکیه را داشت، روم را داشت، یونان را داشت، ایران را داشت، هگمتانه را داشت، پرسپولیس را داشت، آن روز هم دنیا آن چنان تهی تهی نبود، اما وقتی این مشعل روشن شد، وقتی این خورشید فروزان شد، همه شمع‌ها فروغ خودش را از دست دادند و این بر همه غالب شد. بعثت، این طور ظهور و غلبه‌ای است. این همان مشعل است، این، همان خورشید است، باید قدرش را بدانیم، باید بعثت را درخودمان و در زندگی‌مان زنده کنیم. (20/10/1372، بیانات در دیدار کارگزاران نظام). 

سپس ایشان در ادامه می‌گوید: «بعثت همیشگی است؛ نسخه اسلام که در بعثت آمده همیشگی است. این بعثت یک امر دائمی برای بشر است و این، خصوصیت بعثت خاتم‌الانبیاء(ص) است، یعنی هر وقت که زمنه عالم و زندگی بشر از معنویت تهی شود، همین معارفی که قرآن کریم به آن ناطق است، می‌تواند در هر زمانی بیاید و آن خلاء را پر کند. (13/11/1370، بیانات در دیدار با کارگزاران نظام)

آنگاه ایشان با استناد به آیه‌‌ «وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَلَیُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضَىٰ لَهُمْ وَلَیُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا ۚ یَعْبُدُونَنِی لَا یُشْرِكُونَ بِی شَیْئًا ۚ وَمَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذَٰلِكَ فَأُولَٰئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ»(سورۀ نور/55) تأکید می‌کند که تحقق کامل وعده الهی یعنی پیروزی حق بر باطل و بازسازی امت قرآن و تمدن نوین اسلامی. رهبری در ادامه در باره این آیه و امکان تمدن نوین اسلامی توضیح می‌دهند که نشانۀ این وعده تخلف‌ناپذیر در اولین و مهم‌ترین مرحله پیروزی انقلاب اسلامی درایران و بنای بلندآوازه نظام اسلامی بود که ایران را به پایگاه مستحکمی برای اندیشه حاکمیت و تمدن اسلامی تبدیل کرد. (17/09/1387، پیام به کنگره عظیم حج).

2. آیۀ پشتیبان در«زوال و انحطاط تمدن غرب»

آیت الله خامنه‌ای، فرسودگی جبهۀ مقابل، یعنی تمدن غرب، را یکی از نقاط امید ما می‌شمارد و در قبال کسانی که این سخن را قبول ندارند و زوال تمدن غرب را انکار می‌کنند، به آیۀ قرآنی «أَفَمَنْ أَسَّسَ بُنْیَانَهُ عَلَىٰ تَقْوَىٰ مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانٍ خَیْرٌ أَمْ مَنْ أَسَّسَ بُنْیَانَهُ عَلَىٰ شَفَا جُرُفٍ هَارٍ فَانْهَارَ بِهِ فِی نَارِ جَهَنَّمَ ۗ وَاللَّهُ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ»(سورۀ توبه، 109)، استناد می‌کند و می‌گوید که دنیای غرب امروز لب گودال است، البته حوادث و تحولات جوامع به تدریج اتفاق می‌افتد، حتی خود اندیشمندان غربی هم این را احساس کرده‌اند و بر زبان می‌آورند و می‌گویند. این هم یکی از نقطه امید ماست. (01/03/1398 در دیدار با جمعی از دانشجویان)

نکته جالب اینکه ایشان در اجلاس جهانی علما و بیداری اسلامی، با اشاره به آیه‌ی وَیُعَذِّبَ الْمُنَافِقِینَ وَالْمُنَافِقَاتِ وَالْمُشْرِكِینَ وَالْمُشْرِكَاتِ الظَّانِّینَ بِاللَّهِ ظَنَّ السَّوْءِ ۚ عَلَیْهِمْ دَائِرَةُ السَّوْءِ ۖ وَغَضِبَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ وَلَعَنَهُمْ وَأَعَدَّ لَهُمْ جَهَنَّمَ ۖ وَس َاءَتْ مَصِیرًا (سوره فتح، 6) تمدن اسلامی را شدنی و مصداق حسن ظن به خدا و محال انگاری تمدن را در میان مسلمانان مصداق سوء ظن به خدا می‌داند و می‌گوید: امت اسلامی با همه‌ ابعاض خوئد در قالب ملت‌ها و کشورها،باید به جایگاه تمدنی مطلوب قرآن دست یابد. شاخصه‌ اصلی و عمومی این تمدن، بهره‌مندی انسان‌ها از همه‌ ظرفیت‌های مادی و معنوی‌ای است که خداوند برای تأمین سعادت و تعالی آنان، در عالم طبیعت و در وجود خود آنان تعبیه کرده است. آرایش ظاهری این تمدن را در حکومت مردمی، در قوانین برگرفته از قرآن، در اجتهاد و پاسخگویی به نیازهای نوبه‌نوی بشر، در پرهیز از تحجر و ارتجاع و نیز بدعت و التقاط، در ایجاد رفاه و ثروت عمومی، در استقرار عدالت، در خلاص شدن از اقتصاد مبتنی بر ویژه‌خواری و ربا و تکاثر، در گسترش اخلاق انسانی، در دفاع از مظلومان عالم، و در تلاش و کار و ابتکار، می‌توان و باید مشاهده کرد. نگاه اجتهادی و عالمانه به عرصه‌های گوناگون، از علوم انسانی تا نظام تعلیم و تربیتی رسمی، و از اقتصاد و بانکداری تا تولید فنین و فناوری، و از رسانه‌های مدرن تا هنر و سینما، و تا روابط بین‌الملل و غیره و غیره، همه از لوازم این تمدن‌سازی است. تجربه نشان داده است که اینها همه، کارهای ممکن و در دسترس توانایی‌های جوامع ما ست. نباید با نگاه شتابزده و یا بدبینانه به این چشم‌انداز نگریست. بدبینی به توانایی‌های خود، کفران نعمت الهی است؛ و غفلت از امداد الهی و کمک سنت‌های آفرینش، فرولغزیدن به ورطه‌ «الظانین بالله ظن السوء» است. (09/02/1392).

3. آیۀ پشتیبان در «تناوب تمدنی و نوبت تمدنی مسلمانان»

مقام معظم رهبری در بیان اینکه امروز حرکت تمدنی در جهان نوبت مسلمانان است، به آیه‌ 140 از سوره آل عمران « إِنْ یَمْسَسْكُمْ قَرْحٌ فَقَدْ مَسَّ الْقَوْمَ قَرْحٌ مِثْلُهُ ۚ وَتِلْكَ الْأَیَّامُ نُدَاوِلُهَا بَیْنَ النَّاسِ وَلِیَعْلَمَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَیَتَّخِذَ مِنْكُمْ شُهَدَاءَ ۗ وَاللَّهُ لَا یُحِبُّ الظَّالِمِینَ»، اشاره کرده و می‌گوید: امروز، وظیفه‌ امت اسلامی تنها این نیست که به یادبود ولادت پیغمبر یا بعثت پیغمبر جشن برپا کند؛ این کار کوچک و کمی است نسبت به آنچه وظیفه‌ اوست. دنیای اسلام امروز وظیفه دارد مثل خود اسلام و مثل خود پیغمبر، روحی در این دنیا بدمد، فضای جدید ایجاد کند، راه تازه‌ای را باز کند. ما به این پدیده‌ای که در انتظار آن هستیم، می‌گوییم «تمدن نوین اسلامی». ما باید دنبال تمدن نوین اسلامی باشیم برای بشریت؛ این تفاوت اساسی دارد با آنچه قدرت‌ها در باره‌ بشریت فکر می‌کنند و عمل می‌کنند؛ این به معنای تصرف سرزمین‌ها نیست؛ این به معنای تجاوز به حقوق ملت‌ها نیست؛ این به معنتای تحمیل اخلاق و فرهنگ خود بر دیگر ملت‌ها نیست؛ این به معنای عرضه کردن هدیه‌ الهی به ملت‌هاست. تا ملت‌ها با اختیار خود، با انتخاب خود، با تشخیص خود راه درست را انتخاب کنند. یک روزی مردم اروپا با استفاده از دانش مسلمین و فلسفه‌ مسلمین توانستند از این دانش و فلسفه استفاده کنند و یک تمدنی را برای خودشان شالوده‌ریزی کنند. این تمدن البته تمدن مادی بود. از قرن شانزدهم و هفدهم میلادی اروپایی‌ها شروع کردند به شالوده‌ریزی یک تمدن جدید، و چون مادی بود از ابزارهای گوناگون بی‌محابا استفاده کردند؛ [از طرفی] به سمت استعمار رفتند، … از یک طرف هم خودشان را در درون تقویت کردند با علم و با فناوری و با تجربه و این تمدن را بر عالم بشریت حاکم کردند.

این کاری بوده است که اروپایی‌ها در طول چهار پنج قرن انجام دادند. این تمدنی که آنها به دنیا عرضه کردند، جلوه‌های زیبایی از فناوری و سرعت و سهولت و ابزارهای زندگی را در اختیار مردم گذاشت، اما خوشبختی انسان‌ها را تأمین نکرد، عدالت را برقرار نکرد، بعکس، بر فرق عدالت کوبید، ملت‌هایی را اسیر کرد، ملت‌هایی را فقیر کرد، ملت‌هایی را تحقیر کرد؛ در درون خود هم دچار تضادها شد. … امروز نوبت ما ست، امروز نوبت اسلام است. « وَتِلْكَ الْأَیَّامُ نُدَاوِلُهَا بَیْنَ النَّاسِ » امروز نوبت مسلمین است که با همت خود، تمدن نوین اسلامی را شالوده‌ریزی کنند. همچنان که اروپایی‌ها آن روز از دانش مسلمین استفاده کردند، از تجربه‌ مسلمین استفاده کردند، از فلسفه مسلمین استفاده کردند، ما [هم] امروز از دانش جهان استفاده می‌کنیم، از ابزارهای موجود جهانی استفاده می‌کنیم برای برپا کردن تمدن اسلامی، منتها با روح اسلامی و با روح معنویت. این وظیفه‌ای امروز ماست. (08/10/1394، در دیدار مسئولان نظام و میهمانان کنفرانس وحدت اسلامی).

نویسنده: حجت‌الاسلام حبیب الله بابایی رئیس پژوهشکده مطالعات تمدنی و اجتماعی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی

انتهای پیام/

 

منابع خبر:‌ © ‌خبرگزاری تسنیم

 

دکمه بازگشت به بالا