یادداشت| زن مسلمان در خط مقدم تمدنسازی
به گزارش بخش استانها در وبانگاه به نقل از خبرگزاری تسنیم از قم، در طول تاریخ، شکوفایی تمدنها با ظهور و بروز استعدادهای انسانی در تمام ابعاد (فکری، فرهنگی، اجتماعی و معنوی) گره خورده است و این اتفاق زمانی رخ میدهد که جامعه بستری برای رشد این استعدادها فراهم کند، تمدن نوین اسلامی بر پایه تعالیم وحیانی و ارزشهای معنوی الگویی جامع برای پیشرفت مدنی معرفی میکند. در این چارچوب، زنان نیز نقشی محوری در شکلگیری و تداوم این تمدن ایفا میکنند. آنها نه بهعنوان عناصرِ حاشیهای، بلکه بهعنوان قوامبخش ایده هدایتگر تمدنسازی، معرفی میشوند.
پذیرش زنان بهعنوان پشتیبان نرمافزارِ تمدنی و قوامبخشِ ایده هدایتگر تمدن نوین اسلامی، پیامدهای عمیقی در ساختار تمدنی دارد و مسائل جدیدی را در فرایند شکلگیری و تکامل تمدن مطرح میکند. برای درک بهتر این نقش، نیاز به نظریهپردازی دقیقی است که بر پایه قوانینِ الهی و استفاده از تجربه تاریخی غایتمندانه بنا شده باشد.
این پرسش بنیادین مطرح میکند که زنان چگونه میتوانند بهعنوان قوامبخشانِ ایدهِٔ هدایتگر، مسیر تمدنیِ تمدن نوین؛ را راهبری کنند؟
پاسخ در یک جمله: نظامبخشیِ فرهنگ تمدنی از کوچکترین ساختار اجتماعی به ساحت آگاهی و عملِ دینی است.
اندیشمندانی مانند میرابئوی اول و یوکیچی، ایده هدایتگر تمدن ساز را در امور معنوی و اخلاقی برجسته دانستهاند، میرابئو دین را منبع نرمی و لطافت در رفتار انسانی میداند و آن را پایهای اساسی برای شکلگیری تمدن میپندارد.
یوکیچی نیز تأکید دارد که تقدم باید با امور روحانی آغاز شود و فضیلتهای شخصی باید بهصورت عمومی در جامعه گسترش یابند تا روابط بشری به تدریج به سمت بهتر شدن پیش بروند و از سوی دیگر، کانتسنی بر این باور است که اخلاق مدنی و عرفی، که از بافت جامعه مدنی بیرون میآید، مهمترین عامل بقای یک تمدن است. وی تمدن مسیحیت لاتین را بدین دلیل تحسین میکند.
در ساختار تمدنی اسلام نیز، ایده هدایتگر همان فرهنگ تمدنی است که بر پایه آموزههای قرآن کریم و سیره پیامبر اکرم(ص) و اهلبیت(ع) استوار است. این ایده که، دالّ مرکزی و هسته اصلی گفتمان تمدنی اسلام در طول تاریخ بوده؛ زن را نیز بهعنوان موجودی با عقل، اختیار و کرامت انسانی میشناسد.
اسلام نه تنها زنان را در حاشیه قرار نمیدهد، بلکه آنان را در عرصههای فرهنگی، علمی و اجتماعی بهعنوان عناصری فعال و اثرگذار معرفی میکند. این نگاه متعادل، یکی از ویژگیهای متمایز تمدن اسلامی نسبت به تمدنهای مادیگرای معاصر است.
این که زنان هدایتگریِ تمدن نوین را می توانند قوام ببخشند به این معناست که آنان نه تنها اجراکنندگان نقشهای اجتماعی هستند، بلکه الگوهای نظری و عملی هدایت تمدنی را راهبری کردهاند.
این پشتیبانی و حمایتگری در سه محور اصلی آشکار میشود؛
اول، نقش تربیتی در خانواده
دوم، مشارکت مستقیم در عرصههای علمی و فرهنگی
سوم، نقش الگوساز در شکلدهی به هویت معنوی و اخلاقی جامعه
در محور اول، زنان با تربیت نسلهای آینده، مولفههایِ اساسی تمدن اسلامی مانند ایمان، اخلاق، عدالت و مسئولیتپذیری را در انسانها نهادینه میکنند.
این فرآیند، پایهای بنیادین برای شکلگیری یک جامعه متمدن است. در واقع، زنان با تربیت انسانهایی با هویت اسلامی، مستقیماً در هدایت مسیر تمدنی جامعه نقش دارند.
نظریهپرداز تمدن نوین رهبر فرزانه انقلاب اسلامی، مهمترین نقش زن را تربیت فرزندان بیان میدارد. (بیانات 1390/03/01).
در واقع انسان شناسی تمدنی با ساخت، قوام و دوام تمدن ارتباط مستقیم دارد و انسان تمدن ساز از سوی «مادر» در کانون خانواده تربیت و به جامعه اسلامی ورود پیدا میکند.
از دیدگاه رهبر معظم انقلاب، یکی از بزرگترین بحرانهای جوامع غربی، بحران نهاد خانواده است(1380/12/27).
این موضوع نشان میدهد که نقش زنان در ساختار خانواده، از جایگاه ویژهای در تمدنسازی برخوردار است. خانواده بهعنوان نخستین سلول جامعه، محیط اصلی شکلگیری شخصیت، هویت و نظام ارزشی نسلهای آینده محسوب میشود. زنان در این ساختار، با نقشهایی چون مادر و همسر، مسئولیت تربیت انسانهایی مؤمن، خلاق و مسئولیتپذیر را بر عهده دارند که پایههای تمدن را قوام میبخشند.
در محور دوم، زنان در طول تاریخ اسلامی در عرصههای علمی، فرهنگی و اجتماعی مشارکت مستقیم داشتهاند. حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) نخستین بانوی صدر اسلام در بازیابی هویت حقیقی زن و الگوی علم و تقوا است.
راه ایشان از سوی جاریة خماسیّة، علیة بنت علی بن حسین علیه السّلام، ام اسود خواهر زراره بن اعین، ام خالد از اصحاب امامین صادقین الگوبرداری شد. بانوان محدث بزرگی مانند بی بی فاطمه معصومه(سلامالله علیها) در علوم فقهی و حدیثی عصر خود معلم و محدث بودند و با هجرت تمدّن ساز خود تحولات بزرگی در تاریخ تشیع رقم زدند.
همچنین حمیده رویدشتی اصفهانی بانویی عالم و معلم زنان در عصر خود بود که شیخ آقا بزرگ تهرانی وی را دارای کتاب رجالی «رجال حمیده» و «حاشیه ای بر کتاب الاستبصار شیخ طوسی» دانسته است.
بانو ضیافت شیرازی عالمه و صاحب اجازه نقل روایت شفاهی از آیتالله سید شهاب الدین مرعشی(ره) در دوره متاخر میباشد. نمونههای ذکر شده شواهدی بود بر اینکه زنان چگونه در طول تاریخِ تمدن اسلام با تولید دانش و فرهنگ اسلامی، سرمایهِ تمدنی را حمایت کرده، گسترش داده و هدایت کردند.
در محور سوم، زنان با حضور در عرصههای اجتماعی و سیاسی، الگوهایی از مقاومت، عدالتطلبی و معنویت برای جامعه ارائه دادهاند.
از حضرت فاطمه(سلامالله علیها) که در دفاع از حق، ولایت و عدالت پیش قدم بود، گرفته تا زنان معاصری مانند حاجیه خانم دباغ که در انقلاب اسلامی ایران نقش برجستهای ایفا کردند.
رهبر معظم انقلاب از حضور مستقیم و غیرمستقیم زنان در عرصه جهاد تجلیل فرموده و اولین حرکتهای عمومی علیه استکبار پهلوی را زنانه دانستند (1390/10/14).
در دوره معاصر نیز مقاومت بی نظیر خانم سحر امامی در حمله رژیم جعلی اسرائیل به صدا و سیمای جمهوری اسلامی نشاندهنده آن است که زنان نه تنها اجراکنندگان، بلکه حمایتگرانِ الگوهای هدایتگر تمدنی هستند.
در نتیجه تمدن نوین اسلامی، بدون حضور آگاهانه و مسئولانه زنان، نمیتواند به نقطه کمال دست یابد. زنانی که با هویت اسلامی، دانش و بینش اجتماعی را در کنار ارزشهای معنوی تقویت میکنند، نه تنها جایگاه حقیقی خود را در جامعه پیدا میکنند، بلکه با حمایتگری و پشتیبانی از شاخصِ هدایتگرتمدن نوین که همان آموزه ها و معارف ناب اسلام محمدی است، موجب شکوفایی تمدنی میشوند که بر پایه عدالت، اخلاق و کرامت انسانی استوار است.
چنین تمدنی، تجلی پیوند میان ارزشهای آسمانی و پیشرفتهای زمینی است؛ پیوندی که زنان با نقش بیبدیل خود میتوانند آن را استحکام بخشند. بنابراین، زنان نه تنها شرکتکنندگان در قلبِ فرایند تمدنسازی هستند، بلکه حمایتگران و قوام بخشانِ ایده هدایتگرِتمدن نوین نیز محسوب میشوند.
نویسنده: خانم سیده سمانه نطقیمقدم، پژوهشگر حوزههای علمیه خواهران
انتهای پیام/