آسمان لرستان در سوگ شهدای اقتدار؛ 88 قاب عکس که بوی شقایق میداد+فیلم
به گزارش بخش استانها در وبانگاه به نقل از خبرگزاری تسنیم در خرمآباد، صبح امروز آسمان لرستان رنگ دیگری داشت؛ انگار دل طبیعت هم با مردم این دیار همنوا شده بود، دهکده مقاومت خرمآباد آرامآرام پر میشد از قدمهای مردمان عزادار و دلشکستهای که آمده بودند یاد یاران سفر کرده را زنده کنند.
بوی شقایقهای پرپر در فضا پیچیده بود و صدای گامهای استوار زنان و مردانی که دلشان در غربت شهدای اقتدار میتپید، طنینانداز شده بود، گویی روح همان شهیدانی که چهل روز پیش با خون خود اقتدار ایران را امضا کردند، بر فراز جمعیت پر میکشید. هر کس وارد محوطه میشد ناخودآگاه آهستهتر قدم برمیداشت؛ نوای نوحه پیچیده شده بود و حریمی مقدس بود که باید با احترام واردش میشدی.
88 قاب، 88 ستاره آسمان لرستان
خانوادههای شهدا پیش از همه رسیده بودند، چهرههایشان پر از داستانهای ناگفته فراق و صبوری بود؛ هرکدام قاب عکسی در دست داشتند که زندگیشان در آن خلاصه شده بود. برخی قاب فرزندان تازه شهیدشان را محکم میفشردند و برخی دیگر قاب شهید پیشین خانواده را نیز به همراه آورده بودند.
به سالن که وارد شدیم در میان میدان، 88 صندلی قرار داشت که هیچکدام خالی نبودند؛ هر کدام مملو از نور و خاطره،قاب عکسی با حاشیه سفید از شهدای استان لرستان از شیرخوارهای دوماهه که در آغوش مادر شهید شده بود تا پدرانی که یک عمر تجربه پشت سر گذاشته بودند، بر روی صندلیها میدرخشید. این 88 قاب تصویر روشن ایستادگی مردمی بود که امنیت وطن را با خون عزیزانشان بیمه کردهاند.
آیات روحبخش قرآن آغاز مراسم را مزین کرد، با طنین این کلمات آسمانی، سکوتی سنگین در میان جمعیت حاکم شد. اشکهای داغ خانوادههای شهدا آرام روی گونههایشان میلغزید، اما در همان چهرههای اشکبار لبخندی از جنس افتخار دیده میشد؛ لبخند پدران و مادرانی که میدانستند خون فرزندانشان شجره انقلاب را آبیاری کرده است.
پدری پوستری بزرگ از فرزندش را با دقت در دست داشت که مبادا در ازدحام جمعیت پاره شود. مادری قاب عکسی را که سالها در گوشه اتاقش آویزان بود، همچون جان در آغوش گرفته بود. مردی تصویر شهیدش را روی صفحه گوشی موبایلش باز کرده بود و آن را چنان محکم گرفته بود که گویی میخواست فاصله خود را با او کم کند.
با آغاز سرود حماسی گروه نوجوانان بغضها ترکید؛ صدای سرود در آسمان لرستان میپیچید و اشکها بیاختیار جاری میشد؛ مادران و خواهران شهدا بیامان میگریستند. رد خراشهای اندوه چهل روز پیش هنوز روی صورت برخی مادران و خواهران شهدا نمایان بود. در میان این اشکها اما لبخندهای آرام و پرغرور هم کم نبود؛ لبخندهایی که از عمق ایمان و افتخار سرچشمه میگرفت.
جمعیت چنان متنوع بود که گویی همه نسلها آمده بودند: شیرخوارانی در آغوش مادران، نوجوانانی با چشمان پر از اشک و امید، پدرانی که کم نبودند فرزندان خود را تقدیم کرده بودند و مادرانی که دختران خود را در راه وطن تقدیم کرده بودند. قابهای عکس گاه سپری میشدند تا اشکهای بیامان پنهان بماند و گاه محکمتر در آغوش گرفته میشدند تا عشق و دلتنگی عمیقتر حس شود.
سخنرانان مراسم با یادآوری عظمت راه شهدا بر این نکته تأکید کردند که امنیت و اقتدار امروز ایران اسلامی مدیون خون پاک این عزیزان است.
حجتالاسلام سیداحمدرضا شاهرخی، نماینده ولیفقیه در لرستان، خانوادههای شهدا را الگوی واقعی صبر و شکیبایی دانست و شهیدان را مهمانان سفره رزق الهی خواند. حجتالاسلام عبدالله حاجیصادقی نیز با اشاره به اتحاد و ایستادگی مردم در جنگ 12روزه گفت: «شهیدان تنها در جهاد نبودند، آنان با جان خود جبهه را زنده نگه داشتند و دشمن هرگز چنین انسجامی را پیشبینی نمیکرد.»
هنر و حماسه در کنار اشک
پس از سخنرانیها، گروه نمایش «شهرآشوب» بروجرد با اجرای نمایش حال و هوای مراسم را عمیقتر کرد. صحنه وداع رزمنده با مادر، لبخند تلخ همسر در آخرین دیدار، زمزمه «یا زهرا» در سنگر و لحظه شهادت، هر قلبی را میلرزاند. برخی از شدت تأثر با صدای بلند گریستند و برخی آرام سر به زیر انداختند و اشکهایشان را پنهان کردند.
حسن ختام مراسم، نوای مداحی لرستانی بود که از دل برمیخاست و بر دل مینشست. سالن پر شد از حماسه و عشق. شهدا رفته بودند اما پیامشان در جان جمعیت زنده بود: اقتدار ایران، میراث خون کسانی است که نشان دادند شهادت سن و جنس و مرز نمیشناسد.
.
انتهای پیام/