از کردستان تا سرپل‌ذهاب؛ خاطراتی ناب از سرداری که دشمن را به عقب راند

وقتی از او پرسیدند چرا هرگز از شهید شدن برادرش سخن نمی‌گوید، پاسخ داد: “همه شهدا برادر من هستند.” سپهبد شهید شادمانی، فرمانده‌ای که در میدان نبرد، سخت‌ترین عملیات‌ها را هدایت می‌کرد و در جمع رزمندگان، فروتنانه همچون یک بسیجی ساده می‌زیست.
– اخبار استانها –

به گزارش بخش استان‌ها در وبانگاه به نقل از خبرگزاری تسنیم از همدان، در تاریخ پرافتخار انقلاب اسلامی، نام‌هایی می‌درخشند که چون ستارگان هدایت، راه ایثار و مقاومت را برای نسل‌ها روشن کرده‌اند. سرلشگر شهید حاج حسین همدانی و سپهبد شهید حاج علی شادمانی، از جمله فرماندهان نام‌آشنای دوران دفاع مقدس و مدافعان بی‌بدیل ارزش‌های انقلاب اسلامی بودند که عمر پربرکت خود را وقف دفاع از میهن، دین و ولایت کردند.

به مناسبت اربعین سپهبد شهید حاج علی شادمانی با همرزم شهید شادمانی به گفت و گو نشستیم، در این گفت‌وگو، سردار میرزایی هم‌رزم قدیمی‌ شهید  از خاطرات ناب و ناگفته این فرمانده اسطوره‌ای می‌گوید:

تسنیم: با توجه به آشنایی شما با سپهبد شهید حاج علی شادمانی، لطفاً نگاهی به زندگینامه و نقش ایشان در دوران مبارزات و دفاع مقدس داشته باشید؟

میرزایی: این توفیق را داشتم که از سال 1358 با این فرمانده عزیز آشنا شوم. ایشان پیش از پیروزی انقلاب اسلامی از مبارزان پیشگام علیه رژیم ستم‌شاهی بودند. نقش بسیار کلیدی‌ای در سازمان‌دهی و برپایی تظاهرات داشتند و اقدامات بزرگی در این مسیر انجام دادند.

پس از انقلاب، شهید شادمانی جزو نخستین افرادی بود که به نیروهای انقلابی پیوست. از بنیان‌گذاران سپاه استان همدان بودند و بسیاری از جوانان را جذب کردند. ایشان پیش‌زمینه نظامی خوبی داشتند و آموزش نظامی دیده بودند، به همین دلیل مسئولیت آموزش اولیه نیروهای سپاه را در پادگان ابوذر (که حالا به نام اردوگاه شهید قهاری سعید شناخته می‌شود) به عهده گرفتند.
در کنار سردار قهاری سعید، نیروهای اولیه سپاه را آموزش دادند و موفق شدند کادری انقلابی و کارآمد برای مقابله با تهدیدات اولیه ایجاد کنند. زمانی که واحد عملیات سپاه تشکیل شد، ایشان فرمانده این واحد بودند و در مقابله با ضدانقلاب در استان همدان بسیار موفق عمل کردند.

تسنیم: نقش ایشان در بحران کردستان چه بود؟

میرزایی: نقش محوری داشتند. ما بعد از انقلاب تا آغاز جنگ تحمیلی حدود 19 ماه درگیر بحران‌های جدی در کردستان بودیم. شهید شادمانی گروه‌هایی را برای مقابله با ضدانقلاب تشکیل می‌دادند. من هم چند مأموریت افتخار داشتم در کنار ایشان باشم، مخصوصاً در پاوه که سپاه آن منطقه را فرماندهی می‌کردند و موفق شدند هم در بُعد نظامی و هم فرهنگی وحدت خوبی بین اهل تسنن و تشیع ایجاد کنند.

تسنیم: آیا شهید شادمانی ارتباطی با شهید بروجردی و دکتر چمران داشتند؟

میرزایی: کاملاً. با هماهنگی سردار شهید محمد بروجردی، گروه‌هایی تحت عنوان «پیشمرگان مسلمان کرد» ایجاد کردند. در بحران‌های شدید آن زمان، شهید شادمانی همراه با دکتر چمران و سردار بروجردی، نقش کلیدی در ایجاد امنیت ایفا کردند.

تسنیم: نقش ایشان در آغاز جنگ چگونه بود؟

میرزایی: در 31 شهریور 1359 که جنگ تحمیلی آغاز شد، ما هنوز تیپ و لشکر نداشتیم. سپاه به‌صورت گروهی عملیات انجام می‌داد. شهید شادمانی به‌عنوان مسئول عملیات، نیروها را سامان می‌داد. ایشان نخستین گروه‌ها را به مناطق غربی کشور اعزام کردند. دشمن با لشکرهای زرهی خود در حال پیشروی به سمت سرپل‌ذهاب بود، اما حاج علی شادمانی به همراه سردار حاج حسین همدانی، مانع سقوط شهر شدند.

نخستین عملیات خودجوش در ارتفاعات قراویز انجام شد. سردار محمدرضا فراهانی هم در آن عملیات حضور داشت و به شهادت رسید. در آن مقطع امکانات ما بسیار محدود بود؛ نه تیپ داشتیم، نه توپ و تانک. اما با همان گروه‌های مردمی، سردار شادمانی وظایفی در حد لشکر را بر عهده گرفتند.

تسنیم:شکل‌گیری تیپ انصارالحسین(ع) چگونه رقم خورد؟

میرزایی: در آذرماه سال 1361، با تلاش‌های فراوان سردار حاج حسین همدانی، تیپ انصارالحسین (ع) در همدان شکل گرفت. شهید شادمانی هم در پایه‌گذاری و تقویت این تیپ نقش کلیدی داشت.

تسنیم: درباره نقش شهید شادمانی در دوران پس از تشکیل تیپ انصارالحسین(ع) و فعالیت‌های بعدی ایشان نیز برای مخاطبان توضیح دهید؟

میرزایی: بعد از تشکیل تیپ انصارالحسین (ع) در همدان، شهید حاج علی شادمانی به‌عنوان جانشین در کنار سردار همدانی، نقش کلیدی در شکل‌گیری و انسجام این تیپ ایفا کرد. در ادامه، در یک مقطعی ایشان فرماندهی لشکر حضرت حجت (عج) را برعهده گرفتند؛ لشکری که از صفر و با تلاش‌های خالصانه خودشان و کمک سردار شهیدحسن صوفی شکل گرفت.

تسنیم: شما در آن مقطع هم حضور داشتید؟در مقاطع بعدی چه مسئولیت‌هایی به ایشان واگذار شد؟

میرزایی: بله، بنده افتخار داشتم به‌عنوان فرمانده محور عملیاتی این لشکر در خدمت‌شان باشم. با همین لشکر وارد منطقه ازگله شدیم و در ارتفاعات شاخه شمران عملیات مهمی انجام دادیم که به نام عملیات تحریرالقدس شناخته شد. در این عملیات تا نزدیکی‌های سد دربندیخان عراق پیشروی کردیم و حدود 150 کیلومتر مربع از خاک عراق به تصرف ما درآمد. فرماندهی این عملیات با شهید شادمانی بود.

پس از آن، شهید شادمانی فرماندهی لشکر 32انصارالحسین (ع) را به‌عهده گرفتند. در همان زمان، بنده فرمانده گردان 156 حضرت سیدالشهدا (ع) در همین لشکر بودم و باز هم افتخار داشتم به‌عنوان فرمانده محور عملیاتی در کنار ایشان باشم. با این لشکر به ارتفاعات‌ماووت عراق رفتیم؛ منطقه‌ای بسیار صعب‌العبور که بعد از آزادسازی ماؤوت عراق، نزدیک به یک سال آنجا مستقر بودیم. شهید شادمانی در آن جبهه خدمات بسیار ارزنده‌ای از خود به‌جا گذاشت.

شهید شادمانی بعدها فرماندهی قرارگاه نجف اشرف را بر عهده گرفت. مقر این قرارگاه در کرمانشاه بود و مسئولیت هماهنگی عملیات در استان‌های ایلام، کرمانشاه، همدان و کردستان را به‌عهده داشت. در کنار آن، ایشان فرمانده سپاه چهارم بعثت نیز بودند که لشکرهای مستقر در غرب کشور را مدیریت می ‌کرد.

تسنیم: مسئولیت‌های استانی و منطقه‌ای ایشان چطور به سطح ملی رسید؟

میرزایی:  وقتی فرماندهان عالی‌رتبه کشوری به توانمندی و دقت نظر حاج علی شادمانی پی بردند، به تهران فراخوانده شدند. ابتدا به‌عنوان معاون عملیات نیروی زمینی سپاه منصوب شدند. بعد از مدتی، معاون عملیات ستاد کل نیروهای مسلح شدند. این جایگاه بسیار مهم بود؛ چراکه هرگونه عملیات، چه درون‌مرزی و چه برون‌مرزی، باید با تأیید و برنامه‌ریزی آن معاونت انجام می‌شد. ایشان در این مقام، تمام نیروهای نظامی کشور شامل ارتش، سپاه و نیروی انتظامی را در حوزه عملیاتی مدیریت می‌کردند.

از کردستان تا سرپل‌ذهاب؛ خاطراتی ناب از سرداری که دشمن را به عقب راند

تسنیم: در مورد مسئولیت آخر ایشان نیز بفرمایید؟

میرزایی: شهید شادمانی در آخرین مرحله، معاون هماهنگ‌کننده قرارگاه مرکزی خاتم‌الانبیاء (ص) بودند؛ قرارگاهی که کل امنیت کشور و مقابله با بحران‌ها، اغتشاشات احتمالی و تهدیدات دشمن در آن مدیریت می‌شد. فرماندهی این قرارگاه بر عهده سردار عزیز، سپهبد شهید حاج غلامعلی رشید بود که یکی از ستون‌های نظام دفاعی کشور به شمار می‌رفت. متأسفانه دشمن صهیونیستی و عوامل نفوذی در داخل کشور، با نقشه‌ای پیچیده، موفق شدند سردار رشید را ترور کنند و بلافاصله پس از این حادثه، مقام معظم رهبری حضرت امام خامنه‌ای (مدّ ظلّه العالی)، شهید شادمانی را به‌عنوان فرمانده قرارگاه مرکزی خاتم‌الانبیاء (ص) منصوب فرمودند.

شهید شادمانی حقیقتاً خود را وقف نظام، انقلاب و رهبری کرده بودند. از لحظه‌ای که منصوب شدند، شبانه‌روز مشغول طراحی عملیات‌ها و مقابله با تهدیدات دشمن بودند. اما متأسفانه، تنها 3 تا 4 روز پس از آن، ایشان هم مورد هدف دشمن قرار گرفتند و به شهادت رسیدند.

هر دو شهید از رشیدترین و دلسوزترین فرماندهان جمهوری اسلامی بودند. شهید شادمانی حقیقتاً امین رهبری بود و تا آخرین نفس با اخلاص و تعهد در خدمت اسلام و نظام ماند.

تسنیم: سردار حاج علی شادمانی در چه مقاطعی از دوران دفاع مقدس مسئولیت داشتند؟

میرزایی: سردار شادمانی فرمانده لشکر حضرت حجت (عج)، لشکر 32 انصارالحسین (ع) و همچنین فرمانده قرارگاه نجف اشرف بود و در عملیات‌های مهمی مانند تحریرالقدس نقش کلیدی ایفا کرد. در این عملیات، سردار شادمانی فرماندهی لشکری را بر عهده داشت که موفق شدند حدود 150 کیلومتر مربع از خاک عراق را آزاد کنند و تا نزدیکی سد دربندیخان پیشروی نمایند.

تسنیم: سردار شادمانی چگونه از خود در دفاع از کشور یادگار گذاشت؟

میرزایی: ایشان به‌صورت شبانه‌روزی خود را وقف نظام، انقلاب و رهبری کردند و با طراحی و برنامه‌ریزی عملیات‌های دفاعی، نقش مؤثری در خنثی‌سازی توطئه‌های دشمن ایفا نمودند تا اینکه در راه این اهداف به شهادت رسیدند.

سرداران حاج حسین همدانی و حاج علی شادمانی این دو فرمانده، از برجسته‌ترین و تأثیرگذارترین چهره‌های دفاع مقدس در غرب کشور به‌ویژه استان همدان بودند که هدایت نیروهای مردمی، بسیجیان و رزمندگان را در جبهه‌های غرب، به‌ویژه در محور سرپل ذهاب، بر عهده داشتند و هر دو سردار، به‌عنوان دو بازوی مقتدر ولایت ایفای نقش کردند. حاج حسین همدانی با لقب «حبیب حرم» و حاج علی شادمانی با لقب «مالک اشتر رهبری» از سوی رهبر معظم انقلاب مورد تجلیل قرار گرفتند.

تسنیم: شهید شادمانی چه نقشی در جلوگیری از سقوط سرپل ذهاب داشتند؟

میرزایی: در آغاز جنگ تحمیلی، با پیشروی دشمن به سمت سرپل ذهاب، این دو فرمانده با حضور سریع و سامان‌دهی نیروها مانع سقوط شهر و پادگان ابوذر شدند و دشمن را به عقب راندند.

تسنیم: برادر شهید سردار شادمانی (شهید جلیل شادمانی) بعد از سالها چگونه شناسایی شد؟

میرزایی: برادر وی، شهید جلیل شادمانی، در دوران دفاع مقدس به شهادت رسید و سال‌ها به‌عنوان شهید گمنام دفن شده بود. پیکر ایشان سال‌ها بعد از طریق آزمایش DNA شناسایی شد، در حالی که سردار شادمانی هرگز درباره آن سخنی نگفته بود و می‌فرمود: «همه شهدا برادر من هستند.»

تسنیم:  آیا سرداران همدانی و شادمانی اجازه ثبت خاطرات و بیان خدماتشان را می‌دادند؟

میرزایی: خیر، هر دو فرمانده با اخلاص و فروتنی، بارها از بازگو شدن خدماتشان امتناع کرده و تأکید داشتند تنها از شهدا یاد شود و خود را بدهکار انقلاب و نظام می‌دانستند.

سرداران همدانی و شادمانی نه تنها فرماندهان نظامی، بلکه الگوهای اخلاص، ولایت‌مداری و ایثار بودند که در سایه‌سار ولایت رشد کردند و جان خود را فدای امنیت و اقتدار کشور نمودند. فقدان آنان خلأیی جبران‌ناپذیر در بدنه نیروهای انقلاب است.

تسنیم: مردم و رزمندگان چه نگاهی به این فرماندهان داشتند؟

میرزایی: این دو بزرگوار نه‌تنها فرمانده، بلکه پناه، یاور و الگوی رزمندگان بودند. همواره در کنار نیروهایشان حاضر بودند و رابطه‌ای پدرانه و صمیمی با آنان داشتند. برای مردم، دلسوزانه و بی‌وقفه کار می‌کردند و زندگی خود را وقف خدمت به نظام، انقلاب و رهبری کرده بودند. سردار شادمانی به‌دلیل تواضع و اخلاص، به‌عنوان «سردار خوشنام» شناخته می‌شد.

تسنیم: نخستین بار در چه زمانی و در کجا با سردار شادمانی آشنا شدید؟

میرزایی: نخستین آشنایی من با سردار شادمانی به سال 1358 بازمی‌گردد. در آن زمان، ما به دلیل بحران‌های موجود در منطقه کردستان، از تهران به سنندج اعزام شده بودیم. گروه‌هایی که از شهرستان‌ها می‌آمدند، ابتدا در سنندج مستقر می‌شدند و سپس به مناطق مختلف اعزام می‌گردیدند. در همین فضا، من برای نخستین بار سردار شادمانی را دیدم.

پس از مدتی از پادگان ولی‌عصر تهران به همدان منتقل شدم. در همدان، سردار شادمانی در پادگان ابوذر (که پیش‌تر باغ ساواک بود و بعدها به اردوگاه شهید قهاری سعید تغییر نام یافت) حضور داشت و به همراه شهید قهاری سعید، مسئولیت آموزش اولیه نیروهای پاسدار را بر عهده داشت.

تسنیم: چه عاملی باعث شد که نسبت به سردار شادمانی احساس نزدیکی و علاقه پیدا کنید؟

میرزایی: سردار شادمانی فردی بسیار با اخلاص و مردمی بود. در بُعد نظامی، بسیار قاطع، مقتدر و حرفه‌ای عمل می‌کرد. اما در مواقع عادی که در مقر یا پایگاه بودیم، برخوردی بسیار صمیمی و خاکی داشت. با همه نیروها همانند یک بسیجی ساده رفتار می‌کرد و هیچگاه خود را برتر نمی‌دانست. این دو ویژگی متضاد اما مکمل در او، یعنی اقتدار در میدان و تواضع در جمع، بسیار تأثیرگذار بود.

تسنیم: از مهارت‌ها و ویژگی‌های فرماندهی ایشان بیشتر بگویید.

میرزایی: سردار شادمانی در آموزش نظامی بسیار توانمند بود و مفاهیم و فنون نظامی را به خوبی می‌دانست. او علاوه بر فرماندهی، در پرورش فرماندهان نیز نقش مؤثری داشت. وقتی قرار بود مأموریتی حساس انجام شود یا بحرانی مدیریت گردد، با اقتدار کامل وارد عمل می‌شد. همین ویژگی‌ها باعث شد که بسیاری از نیروها به او اعتماد کامل داشته باشند.

تسنیم: آیا خاطره خاصی از نقش ایشان در مقابله با تهدیدات امنیتی دارید؟

میرزایی: بله، به عنوان نمونه، در همان سال‌های ابتدایی انقلاب، یک طرح کودتا در یکی از پایگاه‌ها مطرح شده بود. سردار شادمانی یکی از فرماندهان اصلی در خنثی‌سازی این طرح بود. در آن موقع سپاه هنوز به‌طور کامل سازماندهی نشده بود؛ نه لشکر داشتیم، نه تجهیزات سنگین مثل توپ و تانک. اما با تکیه بر آموزش‌هایی که امثال شادمانی داده بودند، توانستیم در برابر تهدیدات، از جمله نیروهای ضدانقلاب مانند منافقین، سلطنت‌طلب‌ها، توده‌ای‌ها و سایر گروه‌های معاند، ایستادگی کنیم.

تسنیم:  سردار شادمانی در ساختار سپاه استان چه نقشی داشت؟

میرزایی: ایشان در مقطعی به‌عنوان مسئول واحد عملیات سپاه استان منصوب شد. این واحد یکی از حساس‌ترین بخش‌های سپاه بود که برنامه‌ریزی و هدایت عملیات‌ها را برعهده داشت. نقش سردار در این بخش بسیار کلیدی بود و عملکرد ایشان، تأثیر مستقیم بر موفقیت مأموریت‌های سپاه در آن دوران داشت.
گفته می‌شود که سردار شادمانی در زندگی شخصی خود نیز بسیار متواضع بود. آیا در قبال خانواده نیز همین گونه رفتار می‌کردند؟
 بله، ایشان هیچ‌گاه برای خود یا خانواده‌اش امتیازی قائل نمی‌شد. اما در عین حال آن‌ها را به‌شدت کنترل و هدایت تربیتی می‌کرد. نتیجه‌اش هم این بود که همه فرزندانشان افرادی متدین، ارزشی، وفادار به ولایت و از مسیر انقلاب منحرف نشده‌اند. این تربیت دقیق، مرهون پایبندی سردار و همسرشان به اصول اخلاقی و دینی بود.

تسنیم: آیا سردار شادمانی به فعالیت‌های فرهنگی و ورزشی نیز علاقه‌مند بودند؟

میرزایی: بله، ایشان به موضوعات فرهنگی توجه خاصی داشتند. در حوزه ورزش نیز علاقه‌مند بودند، هرچند به‌صورت تخصصی در رشته خاصی فعالیت نمی‌کردند. اما به‌عنوان یک نظامی، بسیاری از حرکات و تمرین‌هایشان جنبه ورزشی داشت. ایشان به کوهنوردی بسیار علاقه‌مند بودند.

تسنیم: در زمینه مطالعات، چه حوزه‌هایی برای ایشان اهمیت بیشتری داشت؟

میرزایی: سردار شادمانی اهل مطالعه بود. از آن‌جا که خود را موظف به ارتقای علمی و نظامی می‌دانست، همواره کتاب‌هایی در حوزه استراتژی نظامی، جنگ‌های نوین، و تاریخ جنگ‌های کلاسیک را مطالعه می‌کرد. همچنین، کتاب‌های دینی، به‌ویژه قرآن و آثار مربوط به شهدا را با دقت می‌خواند. کتاب‌هایی که در مورد شهدا نوشته شده بود، برایش اهمیت زیادی داشت.

تسنیم:  از میان شهدا، کدام یک برای ایشان تأثیرگذارتر بودند؟

میرزایی: ایشان هیچ‌گاه تمایزی میان شهدا قائل نمی‌شد. همه را با احترام یاد می‌کرد. حتی وقتی صحبت از برادرشان، شهید جلیل شادمانی، می‌شد، اجازه نمی‌داد مراسمی خاص فقط برای او برگزار شود. بارها اظهار می‌کرد: «همه ی شهدا همانند برادر من هستند.» چرا که اغلب شهدای استان همدان یا تحت فرماندهی سردار شادمانی بودند یا شهید همدانی. ایشان این را مسئولیتی برای خود می‌دانست و هیچ‌گاه نخواست از نسبت خانوادگی خود بهره‌ای ببرد.

تسنیم:  درباره یکی از فرماندهان که درخواست انتقال سربازی فرزندش را مطرح کرده بود، نقل قولی از سردار شادمانی وجود دارد. آیا صحت دارد؟

میرزایی: بله، کاملاً صحیح است. یکی از فرماندهان سابق سپاه که بازنشسته شده بود، از سردار شادمانی درخواست کرد که فرزندش را برای سربازی به منطقه‌ای خاص انتقال دهد. سردار با قاطعیت پاسخ داد: «از شما بعید است! شما آن همه جوان را به جبهه می‌بردید، حالا برای جوان خودتان درخواست ویژه دارید؟» این نگاه کاملاً منطبق با روحیه عدالت‌محور و انقلابی ایشان بود.

تسنیم:  در آستانه ماه محرم هستیم. کدام یک از وقایع کربلا برای ایشان سوزناک‌تر بود؟

میرزایی: ایشان به‌ویژه نسبت به مظلومیت اهل بیت امام حسین (ع) بسیار احساساتی و منقلب می‌شد. اسارت حضرت زینب (س)، حضرت رقیه (س)، و خاندان امام حسین(ع) برای ایشان بسیار دردناک بود. گرچه شهادت حضرت علی‌اکبر(ع) و حضرت علی‌اصغر(ع) نیز برایشان تأثیرگذار بود، اما ظلمی که به اهل بیت(ع) وارد شد، روح او را بیش از همه جریحه‌دار می‌کرد.

تسنیم:  در مورد یکی از گفتگوهای ناتمام با سردار شادمانی اشاره کردید. ممکن است در این‌باره توضیح بیشتری بدهید؟

میرزایی:  بله. موضوع مربوط به دغدغه‌ای بود که نسبت به بی‌توجهی  برخی‌ها به رزمندگان و پیشکسوتان جنگ داشتند . من به سردار گفتم که این دوستان  نباید بچه‌های جنگ را به حاشیه ببرند. قرار بود جلسه‌ای تشکیل بدهیم و خود ایشان هم گفت که «باید بیایم و این مشکلات را حل کنم»، اما متأسفانه قسمت نشد و آن جلسه هرگز برگزار نشد. این موضوع بین خودمان باقی ماند و جزو آخرین صحبت‌هایی بود که بین ما و  شهید شادمانی رد و بدل شد.

تسنیم:  آخرین دیدار شما با سردار شادمانی چه زمانی و در چه شرایطی بود؟

میرزایی: حدود 4 تا 5 ماه پیش از شهادت  ایشان، یک بار در همدان و یک بار هم در تهران ایشان را دیدم.

من که در تهران مشغول به کار بودم، وظیفه می‌دانستم که به ایشان سری بزنم. البته در آن چند ماه آخر، دیدارهایمان کم شده بود؛ پیش‌تر هر ماه و نیم یا دو ماه همدیگر را می‌دیدیم.

در آن دیدارها بیشتر درباره مجموعه پیشکسوتان و راویان دفاع مقدس صحبت می‌کردیم. توفیقی شد تا  مجمع پیشکسوتان را با حمایت سردار تشکیل دادم. حدود دو سال و نیم پیش به ایشان پیشنهاد دادم که ریاست این مجمع را بپذیرد. ابتدا نپذیرفت و گفت وقت ندارم، بعد هم تأکید کرد که نمی‌خواهد اسمش در جایی باشد که مسئولیتی نداشته باشد. مدتی بعد خودش تماس گرفت و گفت که من هم‌زمان که مسئول راویان استان هستم، مجموعه پیشکسوتان را هم در کنار آن هدایت کنم. با این حمایت، مجمع راه افتاد و سه سال است که فعال است، هرچند خودش همیشه درگیر مأموریت‌ها بود و نمی‌توانست در جلسات حاضر شود.

تسنیم: اگر قرار باشد در کتاب خاطراتتان فقط یکی از ویژگی‌های سردار شادمانی را ذکر کنید، کدام بخش از زندگی ایشان برایتان برجسته‌تر است؟

میرزایی: برای من، روحیه خستگی‌ناپذیر و پشتکار ایشان در کارهای نظامی از مهم‌ترین ویژگی‌هایش بود. ایشان شب و روز برای دفاع از کشور وقت می‌گذاشت، گاهی آن‌قدر کار می‌کرد که همان‌جا از شدت خستگی می‌خوابید. جانباز هم بود، پاهایش صدمه دیده بود، اما هیچ‌گاه از درد و ناراحتی‌اش چیزی نمی‌گفت. تمام این دردها میراث دفاع مقدس بود، اما هیچ‌گاه شکایتی از او نشنیدیم.

تسنیم: آیا در کتابتان به این مسائل هم پرداخته‌اید؟

میرزایی: بله. مجموعه‌ای از خاطرات و مشاهداتم را در دو کتاب  (( حماسه های نامداران گمنام و از ارتفاعات سخت تا نخل های بی سر )) و در میدان‌های مختلف دفاع مقدس است. هرچند نمی‌توانستم فقط درباره یک سردار بنویسم، اما هر جا که با هم بودیم و در کنار ایشان حضور داشتم، به نقش و عملکردش اشاره کرده‌ام. از جمله در عملیات‌های غرب کشور و سایر مناطق بحرانی می‌باشد در پایان سردار عزیز سپاس از همکاری شما

مصاحبه: حاجی قر بان قنبری خرم

انتهای پیام/

 

 

منابع خبر:‌ © ‌خبرگزاری تسنیم
دکمه بازگشت به بالا