وقتی «المکاسب» به داد اقتصاد نمیرسد!
به گزارش بخش استانها در وبانگاه به نقل از خبرگزاری تسنیم از زاهدان، در بسیاری از شهرهای کشور، خصوصاً در استانهای مرزی، بازار گرفتار نوعی بحران اخلاقی شده است. گرانفروشی، کمفروشی، احتکار، تقلب در کیفیت، عدم درج قیمت، فروش خارج از شبکه، قاچاق و واسطهگریهای ناسالم بخشی از این تصویر تلخ است.
این تخلفات اقتصادی بهصورت روزانه در گزارشهای گشتهای تعزیراتی، سامانههای نظارتی یا اخبار رسانهها منتشر میشوند و کمکم در حال تبدیل شدن به نوعی «عادیسازی فساد خُرد» در ذهن مردماند.
نکته تأملبرانگیز آن است که عناوین این تخلفات، از نظر فقه اسلامی بیگانه نیست بلکه دقیقاً همان عناوینی هستند که قرنها پیش در کتاب ارزشمند «المکاسب» شیخ انصاری بهشکل عمیق و مستدل بررسی شدهاند.
مکاسب فقط یک متن فقهی پیچیده برای طلاب نیست؛ بلکه منشور اخلاق حرفهای در اقتصاد اسلامی است. این کتاب در سه بخش اصلی بهصورت دقیق حلال و حرام در کسبوکار، شرایط معاملات سالم، و مصادیق ناهنجاریهای اقتصادی را بررسی کرده و اگر به زبان بازار ترجمه شود، میتواند راهنمای عملی بازاریان و مسئولان نظارتی باشد.
در مکاسب، گرانفروشی مصداق «غبن فاحش» است که با قصد فریب و سوءاستفاده از ناآگاهی مشتری انجام میشود و نهتنها معامله را باطل میکند، بلکه از نظر شرعی حرام است. کمفروشی و تقلب در وزن و حجم، همان «تطفیف» است که قرآن دربارهاش با لحن تهدیدآمیز میگوید: «وَیْلٌ لِّلْمُطَفِّفِینَ» (وای بر کمفروشان). احتکار، از منظر فقهی عملی حرام و مستوجب تعزیر است، خصوصاً وقتی موجب فشار به معیشت عمومی شود. «تدلیس» و «غش» نیز از جمله رفتارهایی هستند که اسلام با آنها مقابلهای قاطع دارد؛ چه بسا پیامبر اسلام فرموده: «من غشنا فلیس منا»؛ یعنی «هر کس فریب دهد، از ما نیست».
با این همه، سئوال جدی این است: چرا چنین گنجینهای از آموزههای اخلاقی، تنها در حوزههای علمیه تدریس میشود و راهی به بدنهی بازار و ساختارهای نظارتی پیدا نمیکند؟ در دنیای امروز، یکی از محورهای مهم آموزش دانشگاهی و حرفهای در حوزهی تجارت و اقتصاد، اخلاق حرفهای است. اخلاقی که بر اساس قراردادهای اجتماعی، نظامنامههای صنفی، یا چارچوبهای ارزشی مدرن تنظیم میشود؛ اما ما که سنتی ریشهدارتر، قویتر و مبتنی بر آموزههای دینی داریم، در استفاده از این میراث کوتاهی کردهایم.
اینجاست که باید نقش شورای فرهنگ عمومی استانها، مراکز آموزش اصناف، حوزههای علمیه و نهادهای نظارتی بازار بازتعریف شود. اگر قرار است عدالت اقتصادی برقرار شود، اگر هدف حمایت از مصرفکننده و تقویت سلامت کسبوکار است، باید این مفاهیم فقهی با زبان روز، به بازار عرضه شود. مکاسب باید از حجره بیرون بیاید و به کتابکار بازاریان، واحد درسی کارآموزان، و منشور رفتاری اتحادیهها تبدیل شود.
بیتوجهی به این مسئله، باعث شده است که بسیاری از تخلفات نه از سر خباثت، بلکه از سر ناآگاهی و نبود آموزش صحیح رخ دهند. بازاری که نداند دروغ گفتن دربارهی کیفیت کالا، مصداق «غش» و فریب شرعی است، یا که نفهمد عدم درج قیمت، نه فقط تخلف صنفی، بلکه خلاف شفافیت و امانت است، ناگزیر به تکرار این خطاها میافتد.
راهکارهای پیشنهادی:
1. بازنویسی سادهفهم مکاسب با تطبیق آن بر تخلفات رایج، و استفاده از آن در آموزشهای اتحادیههای صنفی.
2. ایجاد دورههای آموزشی مشترک بین حوزههای علمیه، تعزیرات حکومتی و مراکز فنیحرفهای برای بازاریان.
3. تولید محتواهای بصری و چندرسانهای دربارهی تطبیق آموزههای فقهی با اخلاق بازار برای انتشار در فضای مجازی.
4. افزودن واحد درسی «فقه بازار» به رشتههای کار و دانش و آموزشگاههای آزاد فنی.
5. تشکیل کمیتهی بومیسازی اخلاق بازار در شوراهای فرهنگ عمومی استانها با مشارکت اصناف، علما و نهادهای مردمی.
عباس نورزائی فعال سیاسی و اجتماعی
انتهای پیام/