چرایی شکست تمام عیار رژیم صهیونی و آمریکا در جنگ تحمیلی 12 روزه علیه ایران+فیلم
به گزارش خبرگزاری اصفهان، جنگ 12 روزه میان ایران و رژیم صهیونیستی، نه صرفاً یک درگیری نظامی، بلکه نمونهای از جنگهای ترکیبی مدرن بود که در آن ابزارهای نظامی، اطلاعاتی، رسانهای و سایبری بهطور همزمان به کار گرفته شد. این جنگ از تاریخ 23 خرداد تا 3 تیر 1404 جریان داشت و با حملات هوایی اسرائیل به دانشمندان و فرماندهان نظامی ایران آغاز شد؛ حملاتی که با پاسخهای موشکی و سایبری ایران به عمق سرزمینهای اشغالی همراه شد.
در این میان، استان اصفهان نقشی چندوجهی و راهبردی ایفا کرد. در بخش رسانه و مدیریت رسانهای شورای اطلاعرسانی استان اصفهان با انسجامبخشی میان رسانههای محلی و ملی، توانست در برابر جنگ روانی دشمن ایستادگی کند و روایت واحدی از مقاومت ملی ارائه دهد. در حوزه پدافند غیرعامل و آمادگی شهری، با توجه به موقعیت صنعتی و جمعیتی اصفهان، طرحهای اضطراری برای اسکان، تأمین آب و برق، و خدمات درمانی در شهرستانهای اطراف فعال شد و حتی مناطقی بهعنوان پشتیبان احتمالی برای اسکان مردم اصفهان تعیین و در نظر گرفته شدند.
در مجموع، اصفهان نهتنها در خط مقدم دفاع رسانهای و اجتماعی قرار گرفت، بلکه با هوشمندی مدیریتی و همبستگی مردمی، توانست از ظرفیتهای خود برای مقابله با بحران، به درستی بهرهبرداری کند. در این خصوص مصاحبهای با علی صالحی، سخنگوی شورای اسلامی شهر و یکی از فعالان رسانهای اصفهان انجام شد که در ادامه میخوانید:
تسنیم: در جریان جنگ 12 روزه، برخی زیرساختها و آمادگیهای شهری مثل پدافند غیرعامل، مدیریت بحران و ذخایر حیاتی، برای شرایط اضطراری مطرح شد. با توجه به جایگاه راهبردی اصفهان در صنایع دفاعی و هستهای کشور، در این خصوص چه تدابیری باید برای حفاظت از مراکز حساس این استان اندیشیده شود؟
صالحی: چه جنگ 12 روزه که داشتیم و چه شرایطی که پیش روی ما هست در این رابطه ما تجربه بسیار خوبی را در اصفهان پشت سرگذاشتیم. ما صبح روز بیست و سوم خرداد که شروع جنگ تحمیلی رژیم صهیونی علیه جمهوری اسلامی ایران بود در جمع مجموعه مدیریت شهری و مدیریت بحران استان حضور داشتیم. در گذشته با توجه به شرایط اصفهان در ابعاد مختلف اقتصادی، جغرافیایی و مسائل حوزه سلامت و سایر موضوعات و مولفههای تاثیرگذار هماهنگیهای بین دستگاهی با محوریت مجموعه مدیریت شهری در شهر اصفهان که در مرکز استان اصفهان هست اتفاق افتاده بود، مانورها و اتفاقات قبلی رقم خورده بود و براساس سناریوهایی که احتمال آن داده میشد در حوزه زیرساخت، ساختار و اقدام تلاشهایی انجام شد.
تجربه این جنگ تحمیلی اخیر کمک کرد که نگاه واقعگرایی نسبت به مولفههای مهم اتفاق بیفتد. جاهایی که نقاط قوت داشتیم بتوانیم آنها را تقویت کنیم و جاهایی که نقاط ضعف داشتیم بشناسیم و تلاش کنیم که آنها را مرتفع سازیم؛ مهمترین دستاوردی که ما در این حوزه داشتیم این بود که این هماهنگی بین دستگاهها و این آمادگی در حوزه بحران را در یک موقعیت واقعی توانستیم ارزیابی کنیم. جلسات همچنان ادامه دارد هم در حوزه پیشگیری و هم در حوزه پس از حادثه و هم در حوزه مدیریت حادثه و مدیریت بحران اتفاقات خوبی در ابعاد مختلفی رقم خورده است.
دستگاههای خدماترسان شهری درحال تلاش هستند تا متناظر با آنچه مختصات واقعی میدان هست آموزش مناسبتری را داشته باشند و مجموعه ظرفیتهای مردمی که باید در فضای کار به کمک ما بیاد در حال ادامه هست و در بخشهایی که ما ناظر به حضورهای به موقع و موثر داریم در حوزه مدیریت و پیشگیری از بحران و خدماترسانی پس از بحران یک بازنگری در پروتکلها و آرایش گذشته اتفاق افتاده است. در حد امکان تجهیزاتی که لازم بود، تهیه شده و من فکر میکنم که در مکان خوبی برای تداوم هماهنگی بین دستگاهها و یک آمادگی اولیه برای پیشگیری از بحران و مدیریت بحران هستیم.
در همین ایامی که گذشت هم دستگاههای خدماترسان شهری تقریبا بصورت قابل قبولی در این جنگ تحمیلی توانستند نقشآفرینی کنند. حوزه خدمات شهری از جمله آتش نشانی، مجموعه ساماندهی مشاغل، افرادی که در میدان خدمترسانی در شبکه خدمات شهر فعالیت کردند و فکر میکنم با تجربه قبلی و تجربهای که به دست آوردیم در حال حاضر در نقطه مناسبی هستیم. حدی از تجهیزات شناسایی شده که انشالله در اختیار قرار بگیرد و برای ادامه فعالیت از آنها استفاده شود و مابقی سناریوها و هماهنگیها و اقدامات که در گذشته هم وجود داشته است با تجربه میدانی اخیر باز آرایش اتفاق افتاده است.
فکر میکنم ما آمادهتر از گذشته در حوزه شهری هستیم و امیدوارم شاهد خودسریها و اقدامات وحشیانه و تجاوزگرانه نباشیم اما فکر می کنم با مجموعه اتفاقاتی که رقم خورد ضمن این که ما آن بازه زمانی را با نمره خوبی پشت سر گذاشتیم همکاران خوب من در شهرداری با آمادگی بیشتری در عرصههای خط مقدم خدمترسانی و تامین شرایط هستند.
تسنیم: در جنگ 12 روزه برخی رسانه های معاند و منابع خارجی ادعایی داشتند مبنی بر تخریب گسترده زیر ساخت های نظامی ایران و تضعیف توان دفاعی ایران، تحلیل شما از این بازتاب عملکرد نیروهای مسلح در این جنگ در محافل بین المللی چیست؟
صالحی: شاید از چند بعد بتوان به این سوال پاسخ داد و شاید یکی از شاه بیتهای اصلی اتفاقات محورهای این سوال است؛ اولا ما اگر بخواهیم به عنوان ناظران رسانهای، فعالان سیاسی و فرهنگی و اجتماعی به موضوع نگاه کنیم و نه در قامت یک متخصص حوزه نظامی که قطعا ادبیات تحلیلها در آنجا متفاوت هست، باید این را به عنوان یک پیش فرض تلقی کنیم که در هر اقدامی و در هر کنشی یکسری اهداف اولیه وجود دارد . آن چیزی که به عنوان اهداف اولیه دولت آمریکا و رژیم غاصب صهیونستی مطرح شده بود قطعا میتوان گفت که در این پیروزی درخصوص ملت ایران محقق نشد و همین عامل اصلی برای آن است که بتوانیم بگوییم پیروزی نصیب مردم عزیز ایران شد.
چندتا هدفگذاری اولیهای برای این موضوع شده بود، اول اینکه از طریق تحت تاثیر قرار دادن ارکان حاکمیتی و نظامی کشور ما دچار یک سردرگمی تصمیم گیری شویم و بعد منجر به یک تنش اجتماعی شود و شاید فروپاشی اجتماعی و نهایتا این حرکت و غافلگیری در شروع حمله رقم خورد و فرماندهان و دانشمندانی که ما در این روز اول جنگ از دست دادیم، نهایتا این اقدام منجر شود به اینکه ما امکان پاسخگویی به مقابله را از دست بدهیم، قدرت تصمیمگیری در کشور از بین برود و بعد فروپاشی اجتماعی عملا کشور به سمت ناآرامی در سطح شهرها رود و بعد پروژه ورود گروهکها و سپس مسئله تجزیه و از بین رفتن تمامیت ارضی کشور با مداخلات سخت و نظامی که آمریکا رژیم صهیونیستی رقم میزدند و نهایتا تغییر حاکمیت و تحت تاثیر قرار دادن تمامیت ارضی به عنوان هدف حداکثری مدنظر بود.
همچنین بعد از آن مسئله دستاوردهای علمی در حوزه صنعت هستهای بود که به دنبال آن بودند که هم زیرساختهای ما و هم چرخه فعالیتی ما و هم تکنولوژی و فناوری که به دست آمده بود و هم کسانی که فکر میکردند این فناوری در انحصار آنهاست را از بین ببرند. همانطور که خداوند عنایت کرد با رهبری حکیمانه رهبر معظم انقلاب و رشادتهای نیروهای نظامی، دولتی و انتظامی و همه مجموعههای درگیر در اداره کشور که از خودشان نشان دادند و البته انسجامی که نهادهایی که فرماندهان و مسئولانشان به شهادت رسیدند نشان دادند اهداف شوم دشمن محقق نشد.
در درجه دوم صحبتهایی که راجع به آسیبهای وارده به صنعت هستهای ما میشود، آن چیزی که در واقعیت هست و به عنوان شوی تبلیغاتی قدرت و ضربه نهایی کنترل درگیری توسط رئیس جمهور ایالت متحده آمریکا مطرح میشود و اینکه این فناوری در ایران کاملا بومی است و همه چیز عمدتا ساخت داخل بوده و دانش آن در ذهن و قلب جوانان و اساتید کشور که به تعداد بسیار زیادی در دانشگاههای کشور در حال فعالیت هستند مدنظرشان بود. همه اینها را که کنار هم بگذاریم به این نقطه میرسیم آن چیزی که به عنوان پایان صنعت هستهای ایران تصور میکردند یا تبلیغاتش را برای پوشاندن آسیبهایی که از پاسخ ایران دریافت کردند مطرح شد در واقعیت رقم نخورده، پس این هدف آنها نیز محقق نشده است. در حوزه صنعت نظامی و به ویژه صنعت موشکی شاهد بودیم که با سوء تفاهمی که به تعبیر آقای عراقچی بین نیروهای نظامی ما و حتی مجموعه دیپلماسی ما رقم خورد، شاید تا آخرین ساعات قبل از آتش بس و پس از اعلام آتش بس در حوزه نظامی با قدرت بیشتر از روزهای گذشته و ضربههای سهمگینتری را در روز آخر درگیری به نقاط حساس پشتیبانی کننده نظامی و امنیتی رژیم صهیونیستی وارد کردیم.
اهداف اصلی و اساسی رژیم صهیونیستی همچون تغییر رژیم، فروپاشی اجتماعی، از بین بردن صنعت هستهای و موشکی، هیچ کدام اتفاق نیفتاد. حالا این سوال مطرح میشود که آیا ما در این جنگ آسیبی ندیدیم؟ به تعبیر من نه، چرا که دستاوردهایی که این جنگ در حوزههای مختلف سیاسی، اجتماعی، امنیتی، نظامی و حتی دیپلماتیک به ما میدهد این است که ما باید با رعایت مختصات واقع بین باشیم چرا که دشمن ما خصومت تمام نشدنی با ایران چندهزار ساله دارد و در سدههای مختلف این دشمنی را به نوعی نشان داده است. باید بدانیم همانطور که دشمن به رئوس اهدافش دست پیدا نکرد قطعا ما نیز در این زد و خورد متحمل آسیبهایی شدیم که باید آن را جبران کنیم، نقاط ضعف خود را بپوشانیم و تلاش کنیم باتوجه به شناختی که از دشمن در پیدا کردیم این فضا را به سمت تأمین حداکثری منافع ایران و مردم عزیز آن پیش ببریم. در این جنگ ضمن آنکه غافلگیریهایی از سوی دشمن وجود داشت اما آسیبهای جدیای را به نقاط حساس چه به لحاظ نگاههای کلان ژئوپولتیک و فضاهای سیاسی و چه در میدان و ضرباتی که دریافت کردند، وقتی کنار هم ببینیم نگاهی جامع ناظر به این جنگ 12 روزه را مشاهده میکنیم.
میتوان اینگونه تعبیر کرد اولا دشمن در این ایام به اهداف اصلی خود دست پیدا نکرد، دوما با نگاه واقعبینانه حتما تجارب خوبی را به دست آوردیم اما هزینههایی را هم متحمل شدیم و عزیزانی را از دست دادیم که از قوه توانمندیها جبران آن سخت باشد؛ اما در مقابل نیز ضربات قابل توجهی را هم به تصویر ساخته شده و هیمنهای که هم آمریکا و رژیم صهیونیستی برای ضربهناپذیری خود ایجاد کرده بودند وارد کردیم. اکنون هر دو اینها بعد از حملهای که به العدیب پس از شهادت شهید سلیمانی داشتیم و هم با حجم خسارتها و ویرانیهای گستردهای که به نقاط مختلف نظامی و نقاط علمی وابسته به صنعت دفاعی، امنیتی، نظامی و جاسوسی وارد کردیم تمام تصورات و نگاهها را از بین برد که درخواست آتش بس هم ناظر به همین اتفاق بود.
به نظر میآید که آنچه که در میانه مذاکرات دیپلماتیک ایران و آمریکا رقم خورد و حمله رژیم صهیونیستی با هزینهای که نزدیک به 1100 نفر از هموطنان ما را به شهادت رساند و مداخله آمریکا که از روی استیصال بعد از آنکه رژیم صهیونیستی امکان ادامه بیشتر این جنگ را نداشت باید به شکل آبرومندانهای این آتش بس برقرار میشد و به اسم یک ضربه نهایی با حمله به تأسیسات صلحآمیز هستهای ما ورود پیدا کرد؛ و نهایتا اصرار و درخواست برای انجام آتش بس فضای جدیدی را در فضای بینالملل برای مردم دنیا، کشورهای منطقه و ایران ایجاد کرد.
اصل این دشمنی، همان دشمنی است که چندصد سال و شاید بیشتر هست از کشتار ایرانیان در جنگ جهانی گرفته تا کودتا علیه کسی که ملی شدن صنعت نفت ایران را دنبال کرد؛ هیچ وقت هم انقلاب اسلامی در آن شرایط وجود نداشت تا آنکه علیه انقلاب مردم، مردم ایران هر تلاشی را از آن فروگذار نکردند. تا آنکه در میانه مذاکره و با فریب، بیش از 1100 نفر از مردم ما را به شهادت رساندند. به نظر میرسد آنقدر نشانههای پیروزی ایران و نشانههای وحشیگری طرف مقابل علی رغم ضرباتی که وارد شده روشن بود که یک موج عجیب همراهی بینالمللی هم با ایران هم از جانب ملتها و هم از جانب سران کشورها داشتیم.
به ویژه از سوی ملتهایی که در سالهای گذشته کمتر اسم آنها را به عنوان متحدان ایران میشنیدیم شاهد بودیم. از نظر تحلیل شخصی شاید چیزی که در این مقطع از جنگ 12 روزه در ارائه درخواست آتش بس از سوی دشمن موثر بود علاوه بر آنکه به اهدافشان نرسیدند و ضرباتی که ایران هم به لحاظ فضای نبرد و افکار عمومی رقم زد و از سوی دیگر اتحاد و انسجامی که در بین مردم ایران شکل گرفت نوع واکنش دولتها، مردم و ملتها بود.
حجم زیاد نفرت از رژیم صهیونیستی، حجم گسترده حمایت از مردم ایران و ایران و تصاویر غرور انگیزی که ناشی از حملات نظامی ایران بود و به کرات در شبکههای اجتماعی مختلف همچون اینستاگرام و تیک تاک به انتشار میرسید به نظر در تصمیمگیری سران کشورهای متجاوز به ایران موثر بود که ادامه این روند و این خیزشی که به صورت باورنکردنی در افکار عمومی در حال شکلگیری است شاید خیلی زودتر آنها را به شکستهای مفتضحانهتری وارد کند، به همین خاطر در این مرحله تصمیم گرفتند آتش بس یک طرفهای اتفاق بیفتد. اتحاد و انسجام میلیونی که در داخل کشور بین گروههای مختلف و مردم ایجاد شد و افکار عمومی و موضعگیری جهانی و ضربات متقابل نظامی که دو کشور به یکدیگر وارد کردند، به نظر میرسد ما در یک نقطه متفاوتی از فضای سیاسی، اجتماعی، نظامی و رسانهای دنیا قرار گرفتیم و باید این را به درستی و واقعگرایانه تحلیل کنیم.
انتهای پیام/163