انشای پهلوی از روی دست جولانی
گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم – علی مزروعی:سلطنت طلبان که سابقه پر رنگی در نوشتن اسناد یکبار مصرف همچون منشور همبستگی دارند اخیراً یک سند دیگر را به عنوان برنامه این گروه برای فردای براندازی منتشر کردهاند که نکات جالب توجهی برای شناخت آینده شومی که برای ایران تصویر میکنند ارائه میدهد.
دیکتاتوری از مسیر جمهوری
درحالی که شازده پهلوی تاکنون مدعی بوده او صرفاً به عنوان عامل انتقال قدرت ایفای نقش میکند و فردای براندازی برنامه ریزی برای انتخاب مردم در جهت تعیین ساختار حکمرانی آغاز میشود، در برنامه جدیدی که چهرههای نزدیک به او منتشر کردهاند یک قدم به عقب بازگشته و صراحتاً گفتهاند که اول باید انتخاباتی برگزار شود برای اینکه مردم انتخاب کنند حکومت آینده شاهنشاهی باشد یا جمهوری. این فرآیند که مردم با دموکراسی، دیکتاتوری را انتخاب کنند تناقض مضحکی است که فقط تیم پهلوی از پس سرهم بندی آن بر میآید.
کسانی که به این راحتی ادعاهای خود را زیر سوال برده و بازگشت به سلطنت را روی میز میگذارند احتمالاً برای اینکه نتیجه مورد پسندشان از صندوق بیرون بیاید نیز برنامهریزی کردهاند.
البته آنها اشارهای به این نکته نکردهاند که حتی اگر نظام شاهنشاهی از جانب مردم انتخاب شود چرا باید بدون رای گیری رضا پهلوی به عنوان شاه انتخاب شود یعنی به طور اتومات آنها تا به اینجای کار نیمی از مسیر دیکتاتوری را رفتهاند.
در این برنامه صراحتاً اعتراف شده که: «درصورت گزینه پادشاهی، دولت گذار در یک بازه حداکثر دو ماهه مراسم تاجگذاری پادشاه را برگزار خواهد کرد.» تا به این ترتیب نشان دهد فردای براندازی ایران باید بار دیگر خرج بریز و بپاشها و تشریفات سلطنتطلبان شود.
تیم تهیه کننده این برنامه در بازگشت به مدل ارتجاعی گذشته سنگ تمام گذشته و مجدداً همان مدل نخست وزیری که در زمان پهلوی اجرا میشد را پیشنهاد میدهند. اگر چنین ساختاری کارایی داشت که در طول 37 سال دوره سلطنت محمدرضا پهلوی او 22 بار نخست وزیر تعیین نمیکرد.
نقشه جولانی دست پهلوی
طراحان برنامه زمامداری خیالی ربع پهلوی به همین مقدار از دیکتاتوری نیز اکتفا نکرده و اعلام کردهاند اگرچه مدت حکومت دولت موقت تنها 18 تا 36 ماه است اما بروز رخدادهای غیرقابل پیش بینی برای نمونه فجایع طبیعی و یا جنگ میتواند سبب تمدید زمان بندی یاد شده شود.
مدل پیاده سازی شده این بند را امروز میتوانیم در سوریه ببینیم جایی که جولانی با ادعای مقدمه چینی برای انتخابات ریاست جمهوری روی کار آمد اما اکنون با بهانههای مختلف دوره زعامت خود در سوریه را تداوم میبخشد.
چنین ایده ای به این معنی است که حتی اگر انتخاباتی هم برگزار شود و مردم مدل جمهوری را برای حکومت انتخاب کنند بازهم شازده میتواند با بهانه جنگ یا حتی راه انداختن درگیری توسط خودش بر حکومت باقی بماند یعنی همان کاری که جولانی در سوریه و نتانیاهو در اسرائیل انجام میدهند تا زیست سیاسی خود را در بحران تداوم دهند.
وقوع جنگ مشروعیتی برای جلوگیری از انتخابات ایجاد نمیکند و جمهوری اسلامی نیز با پایبندی به چنین اصلی در طی 8 سال دفاع مقدس چندین انتخابات را برگزار کرد.
از همجنسگرایی تا احیای ساواک
نوع شکلگیری حکومت تنها محتوا سخیف این برنامه نیست. طراحی کنندگان این برنامه پس از آنکه ذیل شعار آزادی اعلام کردهاند همجنس بازی را در ایران آغاز خواهند کرد به سراغ برنامههای ایران در سیاست خارجه رفته و اعلام کرده اند ایران برای رفع تنش بلافاصله اسرائیل را به رسمیت خواهد شناخت و حتی فراتر از آن نهادهای اطلاعاتی و نظامی خود را نیز تحت پوشش و آموزش اسرائیل خواهند برد.
در این برنامه این در اختیار گذاشتن قدرت نظامی و اطلاعاتی با عنوان همکاری اینگونه گنجانده شده است: «انتقال دانش به نهادهای انتظامی اطلاعاتی و مرزبانی ایران و توسعه همکاری ،سایبری اطلاعاتی و قضایی»
در این مورد چند ایراد اساسی وارد است. اولاً اگر عنوان همکاری است چرا فقط ایرانی ها باید از اسرائیلی ها آموزش ببینند درست همانطور که پدرش زیر یوغ موساد سازمانی به نام ساواک را به راه انداخت.
ثانیاً اسرائیل حتی دولت جولانی که ترامپ عواملش را از ذیل گروه های تروریستی خارج کرد را نیز به رسمیت نشناخت و به آن حمله برد و چند فرمانده نظامیاش را هم کشت آنوقت چرا باید بلافاصله بعد از براندازی به هر حکومتی در ایران رحم کند و با ادعای تامین امنیت مرزهای خود به آن هجوم نبرد.
هجوم اسرائیل به سوریه درحالی صورت گرفت که جولانی پس از به قدرت رسیدن در مقابل تهاجمات نظامی گسترده اسرائیل به تاسیسات و زیرساخت هایش سکوت کرد تا پالس همکاری بدهد و در ادامه نیز برای به رسمیت شناختن اسرائیل اعلام آمادگی کرد اما بازهم هدف قرار گرفت.
پهلوی برای عروس کردن بقیه جزایر میآید
این سیاهه مملو از تناقض در ادامه به رویکرد ایران در مورد رفع سو تفاهم با کشورهای منطقه به امارات اشاره کرده و در آن بدون آنکه به مسئله ادعای مالکیت طرف اماراتی بر جزایر سه گانه اشاره ای کند صرفاً ذیل عنوان تنش زدایی در خلیج فارس یک بند با این شرح آورده است: «توافق بر احترام به کریدورهای انرژی و بازسازی و روابط دیپلماتیک و تجاری.»
رضا پهلوی در رابطه با پرونده جزایر سه گانه که مهمترین پرونده اختلافی بین ایران و امارات است همان مشی پدر و پدر بزرگش را در پیش گرفته است همانطور که پدر بزرگش رضاخان از آرارات و پدرش از بحرین چشم پوشی کرد و دربارش با خوشحالی از عروس کردن بحرین شعر سرودند احتمالاً او هم میخواهد با چشم پوشی این پرونده را حل کند. این یعنی رضا پهلوی نه تنها نمیخواهد از موضعی برابر در مواجهه با اسرائیل و آمریکا وارد شود بلکه در مواجهه با کشورهای منطقه نیز نسخهای جز انفعال حداکثری ندارد.
انتهای پیام/