زیارت اربعین یا دستگیری از نیازمندان/پاسخی به یک شبهه
به گزارش بخش استانها در وبانگاه به نقل از خبرگزاری تسنیم از قم، به مناسبت اوجگیری شور و شعور حسینی در ایام پیادهروی اربعین، یکی از پرتکرارترین شبهات و پرسشهای کلیدی که در فضای عمومی و مجازی مطرح میشود، رابطه میان «زیارت» و «انفاق» است. برای بررسی عمیق و همهجانبه این موضوع، گفتگویی را با حجت الاسلام وحید واحدجوان، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران و استاد حوزه و دانشگاه ترتیب دادیم که در ادامه تقدیم میشود.
تسنیم: این روزها در شبکههای اجتماعی و بحثهای عمومی، شاهد شکلگیری یک دوقطبی تحت عنوان «زیارت یا کمک به فقیر؟» هستیم. برخی معتقدند در شرایط اقتصادی فعلی، هزینههایی که صرف سفرهای زیارتی مانند حج، کربلا و مشهد میشود، باید مستقیماً برای رفع نیاز نیازمندان جامعه به کار گرفته شود. از سوی دیگر، عدهای این پرسش را تنها متوجه قشر مذهبی جامعه میدانند و در مقام دفاع میگویند چرا کسی به هزینههای سفرهای توریستی به کشورهایی مثل ترکیه یا خریدهای کلان لوازم آرایشی و تجملات، چنین نقدی وارد نمیکند؟ به نظر شما ریشه این جدال کجاست و پاسخ منطقی و جامع به این مسئله چیست؟
این سوال یکی از مهمترین و پرتکرارترین پرسشهای عصر ماست و نشاندهنده دغدغهمندی جامعه نسبت به عدالت اجتماعی است که امری بسیار مبارک و قابل تقدیر است. اما نحوه طرح مسئله و پاسخهایی که به آن داده میشود، غالباً سطحی و جدلی است و به جای حل مسئله، به تقابل افراد و گروهها دامن میزند و گاهی به سلاحی برای تخریب باورها تبدیل میشود. اجازه بدهید بحث را در چند لایه عمیقتر تحلیل کنیم.
فراتر از جدلهای کلامی: نقد دوگانهسازی و مغالطه «این یا آن»: اولین و مهمترین نکته این است که پاسخهایی نظیر «چرا به مسافران ترکیه گیر نمیدهید؟» یا «اتفاقاً زائران بیشتر از دیگران به فقرا کمک میکنند»، هرچند ممکن است در یک بحث کوتاه، طرف مقابل را ساکت کند، اما پاسخی حقیقی و راهحل نهایی نیست.
نباید انسانها را به دو دسته «زائرِ بیتوجه به فقیر» و «گردشگرِ بیخیال» یا «خیّرِ بیاعتقاد» تقسیم کرد. نفس انسان، اقیانوس پیچیدهای از نیتها و انگیزههاست. چه بسیار افرادی که هم اهل زیارت و معنویت هستند و هم اهل سفر و گردشگری سالم. چه بسیار کسانی که هم به ظاهر خود میرسند و هم دستی در خیر دارند و برعکس، چه بسیار افرادی که ممکن است اهل هیچکدام نباشند. روح انسان به طور فطری تمایل به خیر و کمک به همنوع دارد و این در هر انسانی، با هر عقیدهای، وجود دارد. پس اولین گام، عبور از این تقسیمبندیهای سادهانگارانه است.
پاسخ اصلی این است که اسلام به عنوان یک دین کامل، برای تمام ابعاد وجودی انسان (روح، جسم، فرد، جامعه) برنامه دارد. در این نگاه، «عبادت و زیارت» و «انفاق و عدالت اجتماعی» نه تنها در تضاد با یکدیگر نیستند، بلکه مکمل یکدیگر و لازم و ملزوم هم هستند.
عبادت، حج و زیارت نیازهای روحی و معنوی انسان را تأمین میکنند. اینها صرفاً یک سفر تفریحی نیستند، بلکه سفری برای «تجدید عهد» با آرمانهای الهی و انسانی هستند. یک زیارت واقعی، روح انسان را جلا میدهد، او را به مبدأ هستی متصل میکند و به او «سرمایه معنوی» میبخشد. این سرمایه باید نتیجهاش، افزایش تعهدات اخلاقی و اجتماعی او باشد. زیارتی که انسان را نسبت به درد همنوع بیتفاوتتر کند، اساساً زیارت حقیقی و مورد نظر اهل بیت علیهم السلام نیست، بلکه یک پوسته بیمحتواست.
از سوی دیگر، انفاق، خمس، زکات و صدقه و هر کمکی به نیازمندان، پاسخ به نیازهای اجتماعی و تحقق عدالت در جامعه است. قرآن کریم عبور از «گردنه سخت» زندگی را در گرو همین دستگیری از نیازمندان میداند: «فَلَا اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ وَمَا أَدْرَاكَ مَا الْعَقَبَةُ فَكُّ رَقَبَةٍ أَوْ إِطْعَامٌ فِی یَوْمٍ ذِی مَسْغَبَةٍ» (سوره بلد، 11-14)؛ یعنی او از آن گردنه سخت بالا نرفت! و تو چه دانی که آن گردنه چیست؟ آزاد کردن بردهای، یا غذا دادن در روز گرسنگی… .
سیره پیامبر و امامان معصوم (علیهم السلام) نیز همین بوده است؛ ایشان در اوج عبادت و شبزندهداری، شبانه و ناشناس، انبان غذا بر دوش میکشیدند و پناهگاه فقرا و نیازمندان بودند. بنابراین، هیچکدام جای دیگری را نمیگیرد. همانطور که برای سلامت جسم هم به «ورزش» (که سختی دارد) نیاز داریم و هم به «تغذیه سالم» (که هزینه دارد) و هیچکدام جای دیگری را پر نمیکند.
چرخه اقتصادی زیارت و بُعد پنهان انفاق: نکتهای که اغلب مغفول میماند، آثار اقتصادی خود زیارت است. اولاً، بسیاری از مؤسسات خیریه بزرگ و کمکهای مردمی گسترده، توسط همین افراد مؤمن، هیئتهای مذهبی و نهادهای دینی اداره میشود. کمکهای عظیمی که از محل نذورات و موقوفات در آستان قدس رضوی، حرم حضرت معصومه و سایر بقاع متبرکه صرف ساخت بیمارستان، مدرسه، کمک به ایتام و تأمین جهیزیه میشود، نمونه بارز این واقعیت است.
ثانیاً، خود سفر اربعین، بزرگترین سفره خیریه و انفاق در جهان است. همه موکبداران عراقی و ایرانی و …. از قشر ثروتمند جامعه نیستند؛ برخی از آنها مردم عادی و حتی فقیری هستند که یک سال پسانداز میکنند تا عاشقانه از زائران امام حسین (علیه السلام) پذیرایی کنند. این یک رزمایش عظیم بخشش و ایثار است، نه یک سفر پرهزینه.
تسنیم: تحلیل شما بسیار جامع بود؛ اما سوال مشخصتر این است که در شرایطی که منابع ما محدود است و فرد باید بین «یک سفر زیارتی مستحب» و «کمک به یک نیازمند واقعی» یکی را انتخاب کند، تکلیف چیست؟ اینجا اولویت با کدام است؟
این سوال بسیار مهمی است و پاسخ آن، ورود به حوزه «فقه اولویتها» است. در فقه اسلامی یک قاعده عقلی و شرعی بسیار مهم به نام «تقدیم اهم بر مهم» وجود دارد. یعنی همیشه باید کار «مهمتر» را بر کار «مهم» مقدم داشت. تشخیص این اولویت به شرایط بستگی دارد:
اگر کمک به نیازمند به حد «واجب» برسد، قطعاً بر هر عمل «مستحبی» اولویت دارد. مثلاً اگر بستری شدن یک کودک یتیم در بیمارستان یا تأمین هزینه داروی یک بیمار سرطانی یا جلوگیری از بیخانمان شدن یک خانواده آبرومند، منوط به پولی باشد که شما برای یک سفر زیارتی مستحب کنار گذاشتهاید، نجات جان و حفظ آبروی یک انسان، «واجب عینی» است و هیچ مستحبی بر آن مقدم نیست.
گاهی یک عمل مستحب، به دلیل شرایط خاص، چنان آثار اجتماعی و استراتژیکی پیدا میکند که اهمیت آن از یک کمک مالی فردی بیشتر میشود. مثلاً سفر حج واجب که شرط استطاعت دارد، بر هر کار دیگری مقدم است. یا در شرایط امروز، حضور در یک مراسم عظیم مانند راهپیمایی اربعین، یک نمایش قدرت صلحآمیز و معنوی برای جبهه حق و عامل وحدت است که آثار بلندمدت آن در مقابله با تفرقهافکنی دشمنان، از یک کمک فردی بسیار فراتر است. بنابراین نمیتوان یک نسخه کلی برای همه پیچید.
بهترین راهکار این است که انسان مؤمن و عاقل، یک «زائر مسئول» باشد. یعنی هم برای روح خود برنامه داشته باشد و هم برای خانواده و جامعه خود. از زیارت، نیرو و انگیزه بگیرد و در آنجا و پس از بازگشت، این نیروی معنوی را در خدمت به خدا و خلق خدا به کار گیرد. در هنگام محدودیت و نیاز به انتخاب، باید با استفاده از عقل و وجدان و با در نظر گرفتن شرایط، «واجبترین» و «فوریترین» کار را تشخیص دهد. اگر هم در تشخیص اولویت دچار تردید شد، بهترین راه، مشورت با یک عالم دینی بصیر و آگاه به مسائل روز است تا او را در این انتخاب یاری کند.
همه باید بدانیم؛ زیارت، نقطه شروع یک تعهد اجتماعی است، نه نقطه مقابل آن.
تسنیم: با تشکر از پاسخ کامل شما. برخی منتقدان، فراتر از انتخاب فردی، یک نقد ساختاری مطرح میکنند. آنها معتقدند که بزرگنمایی این دوقطبی، نوعی آدرس غلط دادن است. یعنی به جای آنکه یقه مسئولان و مسببان اصلی فقر (مانند سوءمدیریت اقتصادی، فساد یا تحریمهای خارجی) گرفته شود، بار مسئولیت به شکلی ناعادلانه بر دوش یک زائر یا یک فرد متدین انداخته میشود. در واقع، این یک تاکتیک برای انحراف افکار عمومی از ریشههای اصلی مشکلات است. نظر شما در این باره چیست؟ آیا این نقد را وارد میدانید؟
این هم نکته بسیار دقیق، کلیدی و کاملاً وارد است و بحث ما را از سطح فردی به سطح کلان اجتماعی ارتقا میدهد. بله!، همین طور است. در نگاه اسلامی، ما با دو سطح از مسئولیت روبرو هستیم: مسئولیت حاکمیتی (ساختاری) و مسئولیت فردی (اخلاقی). مسئولیت اصلی و اولیه برای رفع فقر و ایجاد عدالت اقتصادی بر عهده حاکمیت و نظام اسلامی است. این وظیفه از طریق سیاستگذاریهای درست، مبارزه با فساد، توزیع عادلانه منابع و ایجاد اشتغال محقق میشود. اگر در این حوزه کوتاهی صورت گیرد، هیچ میزان از انفاقهای فردی نمیتواند جای آن را پر کند. بنابراین انداختن تمام بار مسئولیت بر دوش مردم به ویژه زائران، قطعاً نوعی «آدرس غلط دادن» است.
نکته مهم اینجاست که کوتاهی یا ناکارآمدی ساختارها، به هیچ وجه مسئولیت فردی را ساقط نمیکند. یک مسلمان و یک مومن و یک زائر نمیتواند به بهانه اینکه «دولت مسئول است»، نسبت به همسایه گرسنه خود بیتفاوت باشد. آموزه کلیدی «کُلُّکُمْ رَاعٍ وَ کُلُّکُمْ مَسْؤُولٌ عَنْ رَعِیَّتِهِ» (همه شما مسئول هستید و درباره زیردستان خود بازخواست میشوید) هم شامل حاکمان در سطح کلان میشود و هم شامل تک تک افراد در دایره نفوذ خودشان.
اتفاقاً اینجا همان نقطهای است که زیارت معنای عمیقتری پیدا میکند. زیارت سیدالشهدا علیه السلام و دیگر امامان معصوم علیهم السلام باید روحیه عدالتخواهی و مطالبهگری را در زائر زنده کند. زائر حقیقی پس از بازگشت، باید نسبت به بیعدالتی و فساد حساستر شود. او باید همانطور که با مال خود به یک فقیر کمک میکند، با زبان و قلم و رأی خود نیز از مسئولان امر، اجرای عدالت و رفع ریشهای فقر را مطالبه کند. این دو، مکمل یکدیگرند.
انتهای پیام/