یادداشت| ردپای نفوذ ساختاری در بحران منابع آبی/ زیتون قربانی شد
به گزارش بخش استانها در وبانگاه به نقل از خبرگزاری تسنیم از زنجان، مهدی عباسی رئیس شورای ملی زیتون ایران در یادداشتی که تقدیم خبرگزاری تسنیم کرد به سوءمدیریت ساختاری بابت کمبود آب و انرژی اشاره کرد و گفت:
در شرایطی که کشور با بحران منابع آبی مواجه است، اغلب انگشت اشاره سیاستگذاران به سوی «کاهش بارندگی» و «تغییر اقلیم» نشانه میرود؛ اما واقعیت این است که بخش بزرگی از این بحران نه حاصل خشکسالی طبیعی، بلکه نتیجه سوءمدیریت مزمن و نفوذ ساختاری در فرآیند تصمیمسازی است. تصمیماتی که اغلب بهجای حفظ منافع ملی، منطبق بر منافع گروههای خاص و غیرپاسخگو در ساختارهای غیررسمی اتخاذ میشوند.
در دهه گذشته، در حالی که توسعه پایدار کشاورزی باید بر پایه محصولات کمآببر و سازگار با اقلیم باشد، بیش از 10 هزار هکتار از اراضی بالادست رودخانه قزلاوزن به کشت برنج اختصاص یافته است؛ محصولی بسیار آببر که سالانه بیش از 240 میلیون مترمکعب آب مصرف میکند، در حالی که کسری آب باغات زیتون در استانهای زنجان، گیلان و قزوین در مجموع کمتر از 20 میلیون مترمکعب برآورد شده است.
نکته قابل تأمل اینکه، این 10 هزار هکتار عمدتاً در بستر رودخانه و اراضی ملی قرار دارد که با استفاده از خلأهای قانونی و به بهانه تثبیت مالکیت، مجوز کشت از سوی دستگاههای دولتی بهویژه وزارت نیرو صادر شده است. این مسأله فقط یک ضعف ساختاری نیست؛ نفوذ سازمانیافته در بدنه تصمیمسازی کشور از سوی دشمنان این سرزمین کاملاً محرز است. نمونه بارز این روند را میتوان در رودخانه شاهرودو قزلاوزن مشاهده کرد؛ جایی که میزان مصرف آب کشت برنج در بستر و حریم رودخانه و مثتثنیات به حدود یک میلیارد مترمکعب در سال رسیده است.
در همین حال، باغات زیتون در ایران با متوسط مصرف 3500 مترمکعب آب در هکتار، بیش از دو سوم این آب را در اثر تبخیر سطحی از دست میدهند. این میزان اتلاف، در اقلیم خشک کشور، قابل پیشگیری است؛ بهشرط آنکه سیاستگذاران بهجای شعار، به سمت آبیاری زیرسطحی با فناوریهای نوین حرکت کنند.
این مسئله در کشوری مانند عربستان سعودی با تنها یک صدم منابع تجدیدپذیر ایران بهخوبی در حال پیادهسازی است. عربستان در سالهای اخیر، سطح زیرکشت زیتون خود را به بیش از 35 هزار هکتار رسانده و اثبات کرده که آینده کشاورزی در هوشمندی و بهرهوری بالا، نه در مصرف بیرویه منابع نهفته است.
با وجود این واقعیتها، اخیراً برخی جریانهای تندرو و افراطی، با نام “علم و پژوهش”، به تخریب صنعت زیتون در سه استان همجوار پرداختهاند و آن را تهدیدی برای منابع آب معرفی کردهاند؛ ادعایی ناآگاهانه و خطرناک که باید آن را یکی از نقاط سیاه در تاریخ تحریف و جهل علمی دانست.
امروز دیگر تکرار کلیشههایی چون “خشکسالی” و “کمبود بارندگی” نمیتواند پوششی برای ناکارآمدی تصمیمگیران باشد. مصرف آب در کشور از ظرفیت مجاز فراتر رفته و به 92 میلیارد مترمکعب در سال رسیده؛ در حالی که تنها 50 میلیارد مترمکعب منابع تجدیدپذیر در اختیار داریم. این بدان معناست که کشور به مرز ناپایداری اکولوژیک و فروپاشی منابع طبیعی رسیده است.
در چنین شرایطی، تعطیلی تدریجی توسعه محصولات کمآببر مانند زیتون، به بهانه مدیریت بحران، چیزی جز بازی کردن در زمین دشمن و خیانت به آینده سرزمینی ایران نیست. توسعه زیتون، نه تهدید، بلکه یکی از مؤثرترین پاسخها به بحران آب، اشتغال، امنیت غذایی و تابآوری سرزمین است.
اکنون بیش از هر زمان دیگر، کشور نیازمند شفافیت، شجاعت در تصمیمگیری، و عبور از نفوذ ساختاری در نظام مدیریت منابع طبیعی است. آینده ایران را نمیتوان با شعار حفظ کرد؛ آن را باید با دانش اصیل، تجربه میدانی و ارادهای مستقل از لابیها و منافع جناحی نجات داد.
انتهای پیام/