ملاحظات راهبردی روس‌ها در معادله آتش‌بس

جنگ اوکراین به معادله دو وجهی (میان روسیه و اوکراین) نبوده و طرف مقابل روس‌ها در این نبرد ناتو بوده است. تقلیل منازعه اخیر به تقابل “زلنسکی-پوتین” یا “مسکو-کی‌یف” نوعی آدرس غلط و انحرافی در تحلیل این نبرد گسترده محسوب می‌شود.
– اخبار سیاسی –

گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم- اخیراً نیویورک‌تایمز به نقل از دو منبع آگاه گزارش داد که دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری آمریکا قصد دارد هفته آینده به‌صورت حضوری با ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهوری روسیه دیدار و در ادامه نیز دیداری سه‌جانبه با حضور  پوتین و ولادیمیر زلنسکی، رئیس‌جمهوری اوکراین برگزار کند. منابع آمریکایی می‌گویند این جدی‌ترین مذاکراتی است که بر سر تسریع روند آتش‌بس در جنگ اوکراین و حل موانع پیش رو در پایان دادن به این منازعه صورت می‌گیرد.

هم چنین ویتکاف نماینده ترامپ نیز اخیراً در دیداری سه‌ساعته با ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه بر سر پیچیدگی شرایط موجود و راهکارهای احتمالی مواجهه با آن رایزنی کرده‌اند.

اما حل معمای جنگ اوکراین ساده نیست! فراموش نکنیم که ترامپ قول داده بود در صورت حضور در رأس معادلات سیاسی و اجرایی واشنگتن در عرض 24 ساعت یا نهایتاً 10 روز این بحران را حل و فصل کند تا به قول خود دیگر مالیات شهروندان آمریکایی صرف جنگ‌افروزی در اوکراین نشود! اما اکنون با گذشت شش ماه از حضور ترامپ در مسند قدرت نه‌تنها منتج به انعقاد پیمان صلح و آتش‌بس میان طرفین منازعه نشده، بلکه شاهد تصاعد بحران در ابعاد متنی و فرامتنی جنگ اوکراین هستیم. به راستی چه اتفاقی رخ داده است؟!

مانع اصلی در انعقاد پیمان آتش‌بس در جنگ اوکراین ملاحظات راهبردی و آینده‌نگرانه روس‌ها در قبال دوران پساجنگ است. این ملاحظات ناظر بر سه مولفه کلان و اساسی تعریف می‌شود:

نخست اینکه جنگ اوکراین به معادله دو وجهی (میان روسیه و اوکراین) نبوده و طرف مقابل روس‌ها در این نبرد ناتو بوده است. تقلیل منازعه اخیر به تقابل “زلنسکی-پوتین” یا “مسکو-کی‌یف” نوعی آدرس غلط و انحرافی در تحلیل این نبرد گسترده محسوب می‌شود. در اینجا اوکراین “زمین جنگ “بوده نه “طرف اصلی منازعه با روسیه”!

دوم اینکه اوکراین نمی‌تواند بسیاری از تضمین‌های امنیتی مدنظر روس‌ها که ناظر بر دوران پساجنگ خواهد بود را ارائه دهد و در این‌خصوص “ناتو” باید وارد میدان مذاکره شود. به‌عنوان مثال یکی از مطالبات روس‌ها عدم گسترش ناتو به شرق است. اما آیا دولت اوکراین می‌تواند چنین تضمینی را به مسکو دهد؟!

سوم اینکه برخی اتفاقاتی از جمله “عضویت سوئد و فنلاند در ناتو” و “استقرار زیردریایی‌های هسته‌ای در دریای شمال و بالتیک” رخ داده می‌تواند تبدیل به کانون و نقطه آغاز جنگ‌های دیگری میان روسیه و دیگر اعضای ناتو شود. قطعاً روسیه بخشی از معادله آتش‌بس را در قالب “معادله بازدارندگی در برابر جنگ‌های آتی”جست‌وجو می‌کند. حال آنکه ترامپ (حداقل تاکنون) به‌دنبال یک آتش‌بس ساده و صوری با هدف اثبات قدرت خود در نظام بین الملل بوده است.

این موارد نشان می‌دهد انعقاد آتش‌بس واقعی در جنگ اوکراین اساساً ساده نیست. خطوط قرمز راهبردی روسیه در این معادله چند مجهولی پررنگ‌تر از حد تصور ترامپ و ویتکاف است.

انتهای پیام/

 

منابع خبر:‌ © ‌خبرگزاری تسنیم
دکمه بازگشت به بالا