اربعین بزرگترین اجتماع خودجوش بشری است
به گزارش بخش استانها در وبانگاه به نقل از خبرگزاری تسنیم از اردبیل، وقتی از اربعین سخن میگوییم، از چه حرف میزنیم؟ از جمعیتی که هر سال در روزهای پایانی ماه صفر، با پای پیاده یا وسایل ساده، کیلومترها راه را طی میکنند تا خود را به حرم امام حسین(ع) برسانند؟ از مردمی که در مسیر، به یکدیگر نان میدهند، آب تعارف میکنند، پای مجروح همسفر را میبندند و خستگی را با یک لبخند از چهره او میزدایند؟ یا از داستانی که از دل عاشورا برخاسته و قرنهاست که میتپد و هر سال جان تازهای میگیرد؟
شکوه اربعین، چیزی فراتر از یک گردهمایی مذهبی است، این رویداد که به بزرگترین اجتماع کاملاً خودجوش بشری تبدیل شده، نه فرمان حکومتی میشناسد، نه برنامهریزی سازمانی؛ ریشه آن از جایی بسیار عمیقتر و معنویتر از چشمه همیشه جوشان عشق به حسین(ع) است.
واژهها، هر چقدر هم که هنرمندانه و شاعرانه در کنار هم بنشینند، در برابر این شکوه کوچک میشوند. اربعین، مثل دریایی است که باید در آن غوطهور شد تا فهمید چه معنایی دارد، این دریاست که از هزاران رود کوچک و بزرگ، از قلوب میلیونها عاشق تشکیل شده و هر سال در کربلا به هم میپیوندند تا صحنهای را خلق کنند که هیچ دوربینی قادر به ثبت تمام ابعاد آن نیست.
سالها پیش، پیش از آن که داعش، قبل از حتی ظهور اینترنت و شبکههای اجتماعی، زمانی که عراق در سیطره دیکتاتوری خونریز صدام بود، اربعین معنای دیگری هم داشت، معنای خطر، حکومت بعث، نه تنها برگزاری مراسم اربعین را ممنوع کرده بود، بلکه راهی شدن زائران به سوی کربلا، حتی در گروههای کوچک، جرم بزرگی محسوب میشد.
اما عشق به حسین(ع)، قانونهای ظالمانه را به سخره میگرفت، گروهی از مؤمنان، شبانه و در دل تاریکی، از کورهراهها و بیابانها میگذشتند.
بعضی از این مسیرها از میان نخلستانهای متروک میگذشت که در روز روشن، سایهشان هم امنیت نداشت، آنها پاهایشان تاول میزد، گاهی هفتهها در راه میماندند، آب را جرعه جرعه مصرف و تنها با نور ماه، مسیر را پیدا میکردند.
برخی در این مسیر، به دست مأموران بعثی افتادند و هرگز بازنگشتند، برخی دیگر به سالها زندان و شکنجه محکوم شدند، اما همین پایمردیها بود که شعله نهضت پیادهروی اربعین را زنده نگاه داشت.
امروز که میلیونها زائر در امنیت نسبی با پرچمهای رنگارنگ و صدای نوحه، از نجف تا کربلا قدم میزنند، باید دانست که این مسیر، با خون و اشک و صبر همین دلیران هموار شده است.
سال 1393؛ وقتی خطر، جمعیت را دو برابر کرد
سال 1393، عراق با تهدیدی تازه روبهرو شد. داعش، این گروه تکفیری بیرحم، همچون طوفانی سیاه، شهرها را یکی پس از دیگری میگرفت.
قتلعامهای پیدرپی در موصل و تکریت و پیشروی تا نزدیکی کربلا، همه را نگران کرده بود. خطر انفجار و عملیات انتحاری در میان زائران اربعین بسیار جدی بود.
منطق دنیوی میگفت امسال باید محتاط بود، کمتر رفت، یا اصلاً نرفت. رسانهها، به ویژه رسانههای ایرانی، برای حفظ جان مردم، کمتر به تبلیغ شور اربعین پرداختند. اما اتفاقی خلاف محاسبات رخ داد. جمعیت زائران ایرانی، نه تنها کاهش نیافت، بلکه از 400 هزار نفر در سال قبل، به 870 هزار نفر رسید.
این اتفاق، از جنس آمار معمولی نبود، این همان جایی بود که عشق حسینی، حتی از ترس مرگ هم قدرتمندتر شد. زائران آمدند، با گامهای استوار، با نیت زیارت و دفاع از حرم. آنها نشان دادند که اربعین، فقط یک سفر نیست، بلکه یک بیانیه زنده است؛ بیانیهای علیه ترور، علیه ظلم و علیه وحشت.
در اربعین، یک پدیده دیگر هم وجود دارد که هر زائر را شگفتزده میکند: کرامت و بخشش مردم عراق. این مردم، که خود در بسیاری موارد با فقر و مشکلات معیشتی دستبهگریباناند، از ماهها پیش برای این روزها آماده میشوند. بعضی دام خود را میفروشند، برخی طلای همسر را، بعضی هم پسانداز ناچیز یک سال را. هدفشان یکی است: پذیرایی از زائران حسین.
موکبهای کوچک و بزرگ در طول مسیر، بیوقفه فعالاند. پیرمردی با عصا کنار جاده ایستاده و به هر زائر یک لیوان آب خنک تعارف میکند. نوجوانی ظرف خرما را با دستانی پر از حنا جلو میآورد. زنی مسن، زیر آفتاب داغ، روی اجاق گازی کوچک، دیگ بزرگی از قیمه میپزد و با لبخند، بشقابها را پر میکند.
در این مسیر، هیچکس به داراییاش نگاه نمیکند. همه میخواهند چیزی بدهند، هرچند کوچک، چون میدانند که این بخشش، در حقیقت هدیه به کاروان حسین است.
پیادهروی اربعین، تنها یک سفر فیزیکی نیست، بلکه سفری روحی و اخلاقی است. مسیری که گاه از بصره تا کربلا بیش از 700 کیلومتر طول دارد، صحنهای است که در آن مرزهای ملی و نژادی رنگ میبازد.
در این مسیر، کسی نمیپرسد تو اهل کجایی یا به کدام مذهب تعلق داری. همه زیر یک پرچماند. کمک به همنوع، گذشت، صبر، قناعت، و مهربانی، در اینجا به طبیعیترین شکل ممکن جاری است. اگر کسی کفش ندارد، دیگری کفش خود را در میآورد و به او میدهد. اگر زائری خسته و بیمار میشود، حتی غریبهها او را سوار بر ویلچر میکنند یا کول میگیرند تا از قافله عقب نماند.
اینها همان ارزشهایی است که در دنیای مدرن و ماشینی، روزبهروز کمرنگتر میشود، اما در اربعین، دوباره به زندگی بازمیگردد.
گرچه اربعین، از نظر تاریخی و مذهبی، ریشه در سنت شیعه دارد، اما امروز این حرکت، محدود به مرزهای یک مذهب نیست. اهلسنت، مسیحیان، ایزدیها، و حتی افرادی بدون تعلق دینی مشخص، در این مسیر حضور دارند.
صحنههایی که زائران مسیحی با صلیب کوچک در گردن، در کنار شیعیان و اهلسنت راه میروند، نشان میدهد که پیام امام حسین، پیام جهانی است. این پیام، فراتر از مرز دین و مذهب، بر محور حقطلبی، عدالت و مقاومت در برابر ظلم شکل گرفته است.
مهمترین ویژگی اربعین، مردمی بودن آن است. این حرکت، نه با دستور حکومتها آغاز شده و نه به سازوکار رسمی وابسته است. دولتها باید تنها نقش تسهیلکننده داشته باشند؛ زیرا اگر به عنوان متولی وارد شوند، خطر آن است که روح خالص و مردمی این حرکت، کمرنگ شود.
در یک دهه گذشته، اربعین بارها نقش تعیینکنندهای در معادلات منطقهای داشته است. اربعین 1393 نقشه داعش را برهم زد. اربعینهای 1394 و 1395، نمایش اقتدار در برابر تروریسم و اعلام حمایت از جبهه مقاومت بود. در 1396، با وجود تلاش دشمنان برای تخریب روابط ایران و عراق، اربعین، وحدت و پیوند دو ملت را مستحکمتر کرد.
سال 1397، با بحران شدید اقتصادی در ایران، بسیاری گمان میکردند حضور زائران کمرنگ میشود. اما نتیجه، شگفتانگیز بود: 2.4 میلیون زائر ایرانی در راهپیمایی اربعین شرکت کردند. این رقم، نشان داد که عشق حسینی، حتی از فشار معیشتی هم نیرومندتر است.
با وجود عظمت اربعین، رسانههای بزرگ جهان، که کوچکترین رویدادها را با بزرگنمایی منتشر میکنند، در برابر این پدیده عظیم سکوت کردهاند. سکوتی آگاهانه و هدفمند. آنها نمیخواهند نشان دهند که چگونه شعار «حب الحسین یجمعنا»، میلیونها نفر را از سراسر جهان زیر یک پرچم گرد آورده است.
در برابر این سکوت، وظیفه رایزنان فرهنگی، مستندسازان، نویسندگان و هنرمندان سنگینتر از همیشه است. باید با ابزارهای گوناگون، از فیلم و عکس گرفته تا داستان و آمار، تصویر واقعی اربعین را به دنیا نشان دهیم.
«جایزه جهانی اربعین» بستری است برای این هدف: مسابقات خاطرهنویسی، سفرنامهنویسی، عکاسی، مستندسازی، فیلمسازی، برگزاری نمایشگاهها و نشستهای علمی و فرهنگی. هر عکس، هر داستان، هر روایت، میتواند دریچهای باشد برای شناخت بهتر این معجزه.
اربعین، امروز نه فقط یک آیین مذهبی، بلکه تابلویی زنده از عشق، ایثار و همبستگی جهانی است. هر سال، موجی تازه از میلیونها گام عاشقانه، از نقاط مختلف جهان به سوی کربلا روانه میشود. این موج، صدایی دارد که حتی اگر رسانههای بزرگ بخواهند آن را خاموش کنند، باز هم از دل جادهها و خاک مسیر نجف تا کربلا شنیده خواهد شد.
اربعین، داستان یک معجزه است؛ معجزهای که ادامه دارد، سال به سال، گام به گام.
انتهای پیام/