آزادگان هرمزگان؛ از شکنجههای رژیم بعث تا غرور جنوب ایران
خبرگزاری تسنیم ـ بندرعباس ـ فرنگیس حمزهیی| شهرهای ما از خرمشهر تا قصر شیرین آزاد شده بود و خون یاران شهیدان محمد جهانآرا و علی هاشمیها پرثمرشده بود، اما این بار صبر و استقامت اسرای ایرانی بود که سالها رنج ظلم و ستم بر تن عریانشان زیر کابلهای برق و شلاق و باتومهای بعثیها را به امید روزهای شیرین بازگشت پشت سر بگذارند.
ظلم و ستم زندانهای رژیم بعث عراق در برابر ایمان، صبر و استقامت یاران خمینی(ره) کم آورده بود و این بار صدام و شیاطین غربی به خصوص آمریکای جنایتکار بود که باید بار دیگر ذلیل میشدند و این انقلاب اسلامی بود که صاحبِ فرزندانِ آزادهاش شد و با روحیه ایمان و باصلابت رزمندگانش پابرجا ماند.
بازگشت اسرا؛ تیتر یک روزنامههای26 مرداد 1369 ایران و جهان
شده بود، روز بوسه بر خاک وطن؛ روز وصال سروقامتانی است که سالها صبر و استقامت را در زندانهای مخوف رژیم بعث با ایمان، فداکاری و شجاعت معنی کردند، آنان که در زیر سختترین شکنجهها پایدار و محکم ماندند و به ارزشهای امام و انقلاب پشت نکردند.
روزهای شیرین بازگشت برای هیچ کس جز خود اسرای باصلابت و خانوادههایشان مقاوم و رزمندگان سلشحور قابل وصف نیست، در این روز، آزادگان از شهرهای مختلف ایران از جمله خرمشهر، قصر شیرین و دیگر نقاط مرزی وارد خاک کشور شدند و مورد استقبال گرم مردم قهرمان و همرزمانشان قرار گرفتند.
در هر کوچه و میدانش، بوی عطر صبر و غیرت مردانش پیچیده شد؛ سالها با عزت از اسارت رنج دل و جسم بازگشتند، در بدو ورود سجده شکر بر آستان میهن به جای آوردند، این روز تاریخی یادآور اشک شوق مادران چشمبهراه، آغوش گرم پدران مقاوم، دستان لرزان همسران حماسهساز و ذوق کودکانی است که برای نخستین بار پدران خود را پس از سالها در آغوش گرفتند.
این روز را کمتر کسی فراموش کرده است، روزی که عکاسان و خبرنگاران، لحظههای ناب سجده آزادگان در مرزهای قصر شیرین را ثبت کردند، آنروز، پرستوهای عاشقی که با پای جسم و دل برای دفاع از وطن سنگر به سنگر و کوه به کوه را دویده بودند، بیپا بازگشتند؛ با چشم بینا رفتند و نابینا از زیر هجمه باتومها برگشتند؛ اما با دلهایی سرشار از ایمان و اراده استوارتر از همیشه، درس صبر و رشادتهای کربلا را از سرزمینهای عراق به میهن آوردند.
26 مرداد 1369، روز گشودهشدن قفسها و روز بوسه بر خاکی است که همواره مأمن عاشقان بوده است، مردانی که سالها رنج و ظلم اما حماسه آفریدند و آمارها گویای عظمت این حماسهاند: 43 هزار و 58 آزاده در کشور از ادیان مختلف، 41 هزار و 192 آزاده مسلمان، و 527 شهید در دوران اسارت که در این میان استان هرمزگان، 341 آزاده، پنجهزار جانباز و یکهزار و 260 شهید را به انقلاب تقدیم کرد.
در گرمای مردادماه 1369، باد خلیجفارس بوی رهایی را تا کوچههای جنوب کشاند؛ روزی که اشک شوق با خاک وطن آمیخت و گامهای آزادگان جنوبی از بندرعباس تا حاجیآباد سرسبز و از رودان و میناب، لنگه و جاسک، هرمز و قشم، سجادهای از غرور بر زمین پهن کرد و وطن، دوباره نفس کشید و نسیم جنوب پیام بازگشت را از غربیترین نقطه کشور تا دورترین کوچههای ایران رساند.
این روز یادآور همان روزی است که خاک وطن بوسهگاه آزادگان ایران شد و در اولین دیدار آزادگان با رهبر حکیم انقلاب پس از آزادی اشک شوق بازگشت به وطن با غم رحلت امام عجین شده بود؛ امام خامنهای روزهای بازگشت را یکی از شیرینترین ایام دوران بعد از انقلاب برای ملت ما دانستند و گفتند: بسیاری از شماها آرزو داشتید که بعد از برگشتن امام-خمینی ره- را زیارت کنید، یکی از چیزهایی که دلهایتان را زنده و پرامید نگه میداشت یاد آن چهره و روحیه پرصلابت امام عزیزمان بود. حقیقتا جای امام این روزها خالی است، خدا را شکر می کنیم که ثابت کرد که آن دست قدرتمندی که از روز اول پشت سر این انقلاب بود، همچنان پشت سر این انقلاب و کشور هست.
و امروز 26 مرداد 1404، ورق تقویم 26 مرداد را نشان میدهد، گویی نسیمی از خاطره میوزد؛ نسیمی که بوی خاک وطنِ تشنه را با عطر پیراهن مردانی درمیآمیزد که سالها پشت سیمخاردار صبر کرده بودند به گمانم آن روز، آسمان ایران روشنتر از همیشه بود؛ خورشید از لحظهای که نخستین قدمهای آزادگان بر خاک وطن نشست، انگار گرمتر تابید، بندرها، ایستگاهها و فرودگاهها پر شد از چشمهایی که با اشک و لبخند خیره به جاده وصال بودند.
و امروز سالروز همان روزی است که بار دیگر تقویم ورق خورد و رسید به روزی که بوی عطر مردان صبر و غیرت علوی در هوای شرجی جنوب پیچید، آزادگان جنوب با موهایی که غبار غربت بر آن نشسته بود و نگاهی که هیچ زندانی در جهان نتوانست خم کند، باهم آمدند، از شبتاری پوری، کرمزاده، مرحوم امانالله(بلال) ماندگاری، عباس کبابی، احمد غلامپور و خلیل پاروکش آمدند تا بگویند زنجیر تن میشکنند، اما عهد با وطن هرگز. آنها وارد مرز خسروی شدند و سجده شکر به جای میآوردند و مردمی که با دستههای گل و شیرینی با خوشحالی تمام به استقبالشان آمده بودند.
به طور قطع 26 مرداد روزی بزرگ در تقویم مردمان مقاوم ایران اسلامی است که باید با دل و قلم به آن ادای احترام کرد چراکه این روز سالروز آزادی مردان مَرد است؛ روزی که سلحشوران در بند اسارت صدام با قامت خمنشدنی از پشت میلههای اردوگاههای دشمن به آغوش وطن بازگشتند و خاطرات تلخ و شیرین آن سالها، هنوز چون نسیم ملایم اما عمیق، از گوشه حافظه میوزد، از دههای که سختی و فراق با اشک و دعا گره خورد و من افتخار این را داشتم که از سالهای 1398 تا 1401 پای روایتهای پایمردی آزادگانی چون «دادشاه جاودان، خلیل یاراحمدی، نادر ترکمانی و مراد حسنزاده» بنشینم.
مردانی که همچنان یاد و خاطره همه آزادگان شهید و از جمله سید آزادگان، «حجتالاسلام سید علیاکبر ابوترابی»، همواره در دلهایشان زنده است، آزادمردی که آزاده زیست و در کلام «عیسی ذاکری» آزاده سرافراز دوران دفاع مقدس هرمزگان سراسر درس آزادگی و استقامت و نماد صبر و چراغ روشن اردوگاهها بود؛ کسی که شبها پتو بر تن اسرا میکشید و پایشان را میبوسید و شکایت از یک کشور مسلمان نزد بیگانه را ننگ میدانست.
سید آزادهای که آزادگان هرمزگانی وجودش را نعمتی برای تقویت ایمان و اعتقادات خود میدانند و روایت آزادگان هرمزگانی چون «دادشاه جاودان» به عنوان روایتگر زخمها و صلابتش در دوران اسارات و آزادهای که طولانیترین دوران اسارت در میان آزادگان استان هرمزگان دارد، هشت سال و 9ماه(2 سال بعد از آتشبس)، سیدآزادگان را به عنوان سنگصبور اسرا و پناه ایمانشان میدانست، فصل ویژهای از این حماسه ملی است.
مرور خاطرات مردان جنوب در زندانهای رژیم شکنجهگر که زندانبانهایشان سربازانی فرمانبر بودند که شکنجه دادن زندانیان ایرانی سرگرمی هر روزشان بود، کسانی که از کشیدن ناخنها و خاموش کردن آتش سیگار روی دستهای رزمندگان ایرانی لذت میبردند و با کابلهایی که انگار میخهای سوزنی به آن وصل باشد کمر رزمندگانی چون«دادشاه جاودان» را میشکافتند و با هر کابلی که بر پشت او میزدند خون از کمرش شره میگرفت و تا مغز استخوانش میسوخت.
و اما مرور خاطرات پنهان کردن عکس امام خمینی(ره) در جیب لباسهای آزادگان از زبان نادر ترکمانی در اردوگاههای تکریت تا طنزهای شیرین «خلیل یاراحمدی» که با «مائده آسمانی» امید را به اردوگاه آورد و تا رنج روایتهای «مراد حسنزاده»، آزاده حاجیآبادی که هشت سال و پنج ماه در زندانهای بعث گذراند و اسارت را «نعمت آزادی» خود میدانست، همه آنها یادآور پایان سالها انتظار «یعقوبها» برای بازگشت بوی پیراهن «یوسفهای اسیری» بود که سالها رنج دوران کشیدند.
و اما آزادگان دوران پرافتخار دفاع مقدس ما همان وارثان شهیداناند که از روز 26 مرداد در سرزمینی قدم نهادند که هر وجبش یادآور قلههای پیروزی یارانشان چون محمد جهانآرا، علی هاشمی، حسین خرازی، مصطفی چمران، همت ها و باکری هاست و زمزمه دعاهای مادران شهدا که بهرغم گذشت سالها از آن روز به یادماندنی، شیرینی آن رخداد هنوز در دل مردم باقی است و به فرموده رهبر معظم انقلاب -25 مردادماه سال 1391- در دیدار صدها نفر از آزادگان سرافراز: «عزت و صدرنشینی هر ملت به مجاهدت فرزندانش بستگی دارد و استقامت عزیزان آزاده، ملت ایران را در صدر نشانده است.
انتهای پیام/864/.