26 مرداد، آزمون بزرگ خراسان جنوبی در پاسداشت ریشههای ایستادگی
به گزارش بخش استانها در وبانگاه به نقل از خبرگزاری تسنیم از بیرجند، 26 مرداد 1369، تنها روز بازگشت نبود؛ روزی بود که حقیقتی بزرگ، با گامهای نحیف اما استوار آزادگان، وارد وطن شد. اشک و لبخند در هم تنید و مردم ایران بار دیگر معنای عزت را لمس کردند. اما در خراسان جنوبی، این روز معنایی ژرفتر داشت. استانی که از دل کویر و قنات، مردانی برخاستند، سالها اسارت را تاب آوردند و بیادعا بازگشتند. اکنون پرسش اساسی این است: ما با آن میراث چه کردهایم؟
خراسان جنوبی؛ کتابهای ناگشوده ایمان
بر اساس اسناد رسمی، بیش از 110 آزاده از خراسان جنوبی به اردوگاههای عراق رفتند؛ از نهبندان تا فردوس، از بیرجند تا قائن. آنان سالها در عنبر، تکریت، موصل و الرمادی زیستند؛ گاه تا هشت سال، با شکنجه و بیخبری. اما هیچگاه از باور و آرمان دست نکشیدند.
ویژگی برجسته آزادگان این خطه، نه تنها مقاومت در اسارت، که ریشههای اجتماعی و فرهنگی آنان بود. فرزندان کشاورز، کارگر و روستایی، با مدرسههای کاهگلی اما ایمانی پولادین، الگویی شدند از اینکه «تحقیر را نمیپذیریم». آنان در اسارت، با قرآن انس گرفتند، با دعا جان تازه کردند و ولایت را چراغ راه خود ساختند.
نامهایی مانند شهید غلامرضا عباسی از قائن که پس از آزادی نیز آرام نگرفت یا مصطفی سولابستی، آزاده و جانباز بیرجندی، نشان میدهد که این قشر نه در میدان جنگ و اسارت، بلکه پس از بازگشت نیز در میدان خدمت و ایستادگی حاضر بودند. این روایتها، کتابهای ناگشودهای هستند که نسل امروز کمتر آنها را خوانده است.
تجلیل کافی نیست
آزادگان پس از آزادی، در سکوت به زندگی بازگشتند. برخی معلم شدند، برخی در جهاد سازندگی و نهادهای فرهنگی خدمت کردند، برخی در خانواده نقشآفرین ماندند. اما امروز، جای این پرسش باقی است: چقدر از این سرمایه عظیم فرهنگی پاسداری کردهایم؟آیا روایتهای آزادگان به کتب درسی راه یافتهاند؟ آیا موزه یا نمایشگاهی برای ثبت خاطرات آنان در خراسان جنوبی ساخته شده است؟ چند اثر هنری یا مستند فاخر در این زمینه تولید کردهایم؟ و چرا بسیاری از جوانان ما حتی نام یک آزاده دیار خود را نمیدانند؟
فراموشی، تهدیدی بزرگتر از اسارت است. اگر در جبههها دشمن میخواست هویت ما را بگیرد، امروز بیتوجهی ما میتواند همان کار را بیصدا انجام دهد.
رسالت رسانه و نهادهای فرهنگی چیست؟
خراسان جنوبی به آزادگانش مدیون است. رسانهها، حوزه و دانشگاه، آموزش و پرورش و نهادهای فرهنگی باید مسئولیت خود را فراتر از تجلیلهای نمادین انجام دهند. ضبط خاطرات، تدوین کتاب، تولید فیلم و مستند، برگزاری نشستهای دانشجویی و ایجاد مراکز یادمان آزادگان، حداقل گامهایی است که باید برداشته شود.
26 مرداد، تنها روز اشک و لبخند نیست؛ روز بازخواست نسل امروز است از خود. آیا میدانیم که همین حالا در کوچههای بیرجند، فردوس یا سربیشه، مردی زندگی میکند که سالها در اردوگاه بعث، برای همین خاک شکنجه شد؟ آزادگان نیامدند که دیده شوند، اما ما وظیفه داریم که آنها را ببینیم.
بازگشت آزادگان، بازگشت عزت به وطن بود. اما سه دهه بعد، ما همچنان در آزمون پاسداشت این عزت هستیم. آزادگان با سکوت زیستند، اما تاریخ سکوت را نمیبخشد. امروز خراسان جنوبی باید بیش از هر زمان دیگر، روایت نانوشته آزادگان خود را به نسل آینده برساند؛ و گرنه فردا در برابر تاریخ، سرافکنده خواهیم بود.
انتهای پیام/257