انقلاب اسلامی پارادایم همیشگی ایران خواهد ماند
به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری تسنیم، انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه امیرکبیر با صدور بیانیهای نکاتی را درباره بیانیه اخیر جبهه اصلاحات اعلام و تاکید کرد: انقلاب اسلامی پارادایم همیشگی ایران خواهد ماند.
در این بیانیه آمده است:
بار دیگر در فضای کشور زمزمههایی شنیده میشود؛ زمزمههایی که با الفاظ فریبنده و بزکشده به میدان آمدهاند تا حافظه تاریخی شما را هدف بگیرند. همانهایی که روزگاری با نام عقلانیت و اعتدال، عزت ملت ایران را به دست دشمن سپردند و دستاوردهای چند دهه مقاومت را پای میز مذاکره بر باد دادند، امروز دوباره زبان گشودند و از سازش و عقبنشینی دم میزنند. میخواهند بار دیگر آنچه بارها آزموده شده و نتیجهاش چیزی جز خسارت محض نبود را به شما بقبولانند. اما این ملت، ملتی نیست که گذشته خود را فراموش کند. ما دیدهایم هر بار که به لبخند دشمن اعتماد کردیم، در پشت همان لبخند خنجری پنهان بود. پس امروز باید با صدای بلند گفت: هر کس دوباره از مذاکره با آمریکا سخن بگوید، یا جاهل است یا خائن.
میگویند اگر شرایط مناسب باشد، باز هم میتوان با آمریکا مذاکره کرد. اما باید پرسید شرایط مناسب یعنی چه؟ مگر در گذشته شرایطی بهتر از این بود که رئیسجمهور آمریکا در برابر دوربینها لبخند میزد و در پشت پرده تحریمهای جدید امضا میکرد؟ مگر شرایطی بدتر از روزی بود که در اوج گفتگوها، دستور ترور سردار سلیمانی را صادر کردند و خون عزیزترین فرزندان این ملت را ریختند؟ آیا آن روزها برای عبرت کافی نبود؟ آیا باید دوباره تجربهای که جز خسارت برای کشور نداشت را تکرار کنیم؟ مردم ایران خوب میدانند که آمریکا دشمن است؛ دشمنی که نه با امضا، نه با توافق و نه با لبخند، دست از خباثت خود برنمیدارد. پس مذاکره مجدد با چنین دشمنی، نه عقلانیت است و نه سیاست؛ بلکه تکرار حماقتی است که یک بار هزینههای سنگینش بر دوش ملت افتاد. مذاکره دوباره یعنی لگدمال کردن خون شهیدان، یعنی تحقیر ملت و یعنی بازی در زمین دشمن.
عدهای شما را با «مکانیزم ماشه» میترسانند. گویی سرنوشت این ملت به ماشهای وابسته است که در دستان دشمن است. اما مگر بارها این تهدید بر سر ما فرود نیامد؟ مگر دشمن بارها این ماشه را نکشید؟ چه شد؟ آیا ایران نابود شد؟ یا اینکه همین فشارها باعث شد جوانان ایرانی، واکسن بسازند، صنایع بومی راهاندازی کنند و کشور را از وابستگی به غرب نجات دهند؟ واقعیت آن است که «مکانیزم ماشه» دیگر برای ملت ایران زهر ندارد؛ این ملت از تهدید نمیترسد، بلکه تهدید را به فرصتی برای جهش تبدیل میکند.
آنکه شما را با این واژه میترساند، یا از تاریخ درس نگرفته یا عمداً میخواهد شما را مرعوب سازد. و ملت میگوید: ما از ماشههای دشمن نمیترسیم، ما با ایمان و مقاومت، هر ماشهای را به سنگری جدید برای پیشرفت بدل خواهیم کرد.
سخن از «بازسازی اعتماد ملی» به میان میآورند. اما اعتماد ملی بر چه بنیانی شکل میگیرد؟ آیا بر بنیانی که بر دروغ و سازش بنا شده باشد؟ اعتماد ملی وقتی شکوفا میشود که مردم ببینند مسئولانشان به دشمن اعتماد نمیکنند و به وعدههای پوچ غرب دل نمیبندند. اعتماد ملی وقتی ساخته میشود که ملت ببیند عزت و استقلالش خط قرمز مسئولان است، نه آنکه با هر اشاره دشمن، عزت و استقلال ملی زیر پا گذاشته شود. چگونه میتوان از اعتماد ملی سخن گفت، وقتی کسانی که مدعی آن هستند، خود روزی بزرگترین خیانت به اعتماد ملت را مرتکب شدند؟ ملت ایران فریب این واژههای بزکشده را نمیخورد. اعتماد ملی بر خون شهدا، بر مقاومت و بر ایستادگی استوار است؛ نه بر لبخند دشمن و نه بر امضاهای بیپشتوانه.
عدهای دوباره ساز ناکوک سر دادهاند که باید «نیروهای نظامی از عرصههای کلان کنار بروند». باید پرسید: مگر همین نیروها نبودند که امنیت شما را با خون خود خریدند؟ مگر نه اینکه وقتی داعش تا چند کیلومتری مرزهای ما رسید، همین فرزندان غیور شما بودند که در آنسوی مرزها به جنگ رفتند تا خانههای شما امن بماند؟ امروز اگر کسانی چنین سخنانی میگویند، معنایی جز باز کردن راه نفوذ دشمن ندارد. دشمن بارها اعلام کرده است که تا وقتی نیروهای مؤمن و انقلابی در میداناند، خواب سیطره بر ایران را نمیتواند ببیند. پس حالا عدهای در داخل، آگاهانه یا جاهلانه، همان حرف دشمن را تکرار میکنند. اما این ملت، ملتی نیست که ستونهای امنیت خود را از دست بدهد. ملت ایران اجازه نخواهد داد دستان پلید دشمن، به واسطه مزدوران داخلی، به جان نیروهای وفادارش برسد.
باز هم وعده رفاه میدهند. وعده میدهند که با مذاکره و سازش، سفرهها پر خواهد شد و اقتصاد جان خواهد گرفت. اما مگر تجربه برجام را فراموش کردهایم؟ مگر آن وعدهها به رفاه انجامید؟ یا اینکه سفرهها روز به روز کوچکتر شد و بیکاری و رکود بیشتر شد؟ ملت ایران میداند که رفا پوشالی بر پایه اعتماد به دشمن، سرابی بیش نیست. هر بار که به غرب تکیه کردیم، نتیجهاش خسارت بود. و هر بار که به توان داخلی تکیه کردیم، نتیجهاش پیشرفت و عزت بود. از موشک تا دارو، از صنعت تا کشاورزی، همه جا محصول مقاومت بود. پس ملت ایران بهخوبی میفهمد که رفاه واقعی در سایه ایستادگی و کار جهادی است، نه در سایه مذاکره و تعهدات پوچ کاخ سفید. ملتی که عزت را با خون خود حفظ کرده است، هرگز رفاه پوشالی را به بهای تسلیم نخواهد خرید.
میگویند «انتخابات آزاد» باید برگزار شود. اما مگر این ملت بارها با حضور میلیونی خود مسیر کشور را تعیین نکرده است؟ مگر صندوقهای رأی بارها شاهد حضور پرشور مردم نبودهاند؟ حقیقت آن است که مراد آنان از «انتخابات آزاد» نه آزادی مردم، بلکه بازگشت همان وابستگانی است که دستورالعملشان از سفارتخانههای بیگانه صادر میشد. آنان میخواهند به نام آزادی، همانهایی را دوباره به قدرت برگردانند که سالها سرمایههای ملت را به پای دشمن ریختند. اما ملت ایران میگوید: انتخابات آزاد یعنی انتخاب بر پایه استقلال، عزت و آگاهی
ای ملت سرافراز ایران
امروز بار دیگر صداهایی برخاسته که در توهمات پوچ خود میخواهند مسیر ما را منحرف کنند. با وعدههای دروغین از رفاه و آزادی، با ترساندن از تهدیدات پوشالی، و با حمله به نیروهای وفادار این ملت، میخواهند ما را از آرمانهای انقلاب دور کنند. اما تجربه ثابت کرده است که ما ملت هوشیاری هستیم؛ ملتی که بارها فریب دشمن را نقش بر آب کردهایم. ما میدانیم که آینده ایران را نه وعدههای دشمن، بلکه خون شهیدان و ایستادگی ما خواهد ساخت.
پس بار دیگر با صدای بلند میگوییم: نه به مذاکره با دشمن، نه به ترس از تهدیدات پوشالی، نه به خیانت خائنان.
انتهای پیام/