هویت‌ ملی، دینی، انقلابی و منطقه‌‌ای؛ هارمونی کاملی که ملت ایران را پیروز جنگ 12روزه کرد

یک جامعه‌شناس می‌گوید که در ایران بین اقسام مختلف هویت یعنی ملی، دینی، انقلابی، محلی و منطقه‌ای، هارمونی کاملی وجود دارد و در جنگ تحمیلی ۱۲روزه این هارمونی به خوبی خود را نشان داد.
– اخبار حوزه امام و رهبری –

به گزارش بخش سیاسی وبانگاه به نقل از گروه امام و رهبری خبرگزاری تسنیم، جنگ تحمیلی 12روزهجمهوری اسلامی ایرانبارژیم متجاوز صهیونیستی و عمال آن را باید به مثابه نقطه عطفی تاریخی در بازتعریف و غنایهویت ملی به شمار آورد.این جنگ به رغم خساراتو جان‌های عزیزی که از ملت ایران گرفت، ثمرات و دستاوردهای قابل اعتنایی را هم به همراه داشت. یکی از مهم‌ترین آنها که نخ تسبیح اغلب تحلیل‌ها و اظهارنظرهایکارشناسان و صاحب‌نظران بود، استحکام‌بخشی بههویت ملی وقوام روحیه اتحاد و انسجام اجتماعیدر سطحی شگفت‌انگیزاست که رهبر معظم انقلاب اسلامی از آن ذیل عنوان «اتحاد و اتفاق فوق‌العاده‌ملت ایران» یاد کردند. 

برای تبیینبیشتر چرایی و چگونگی قوام اتحاد و اتفاق فوق‌العاده ملت ایران در جریان جنگ تحمیلی 12روزه و واکاوی نقش هویت ملی در شکل‌دهی به آن، سراغدکتر ابراهیم حاجیانی،جامعه‌شناس و استاد دانشگاه رفتیم و با او در این زمینه هم‌کلام شدیم.

رجبی: مردم‌سالاری دینی مهم‌ترین عامل پیروزی ایران در جنگ تحمیلی رژیم صهیونیستی بود

برخی از مهم‌ترین محورهای مطرح‌شده از سوی حاجیانی در جریان این گفت‌وگو عبارتند از: 

  • یکی از مهم‌ترین و پایه‌ای‌ترین عناصری که می‌تواند به همبستگی و همگرایی ملی منجر شود، «هویت مشترک» است. این هویت دارای چند ویژگی است؛ خصوصیت نخست آن احساس تعلق آحاد شهروندان به عناصر فرهنگی، ارزش‌ها و باورهای مشترک است.
  • مردم ایران به دلیل وجود ویژگی‌های تاریخی و تمدنی در ارزش‌های متعدد با یکدیگر احساس قرابت، شراکت و نزدیکی دارند. برای مثال، ارزش‌هایی چون خانواده، دوستی، توحید و یگانه‌پرستی و… در زمره عناصر فرهنگی دیرپایی هستند که مردم ما از دیرباز به آنها علاقه‌مند، متعهد و متعلق بوده‌اند.
  • بعد دیگر هویت مشترک، «تعهد اجتماعی» است که در جریان جنگ تحمیلی 12روزه شاهد تبلور آن بودیم. تعهد با تعلق متفاوت است؛ تعلق دربرگیرنده جنبه‌های فرهنگی، عاطفی و احساسی است اما تعهد واجد جنبه اجتماعی است و می‌توانیم آن را در ارتباطات و مراودات انسانی مشاهده کنیم. جامعه ایران به دلایلی چون طولانی‌مدت بودن، تاریخی بودن و بهره‌مندی از ویژگی‌های تمدنی، جامعه‌ای با پیوندهای ارتباطی بسیار قوی محسوب می‌شود.
  • در کشور ما میان اقسام گوناگون هویت (ملی، دینی، انقلابی، محلی و منطقه‌ای) توازن، هماهنگی و هارمونی کاملی وجود دارد و در جریان جنگ تحمیلی 12روزه این هارمونی به خوبی خود را نشان داد. ترکیب موثر هویت‌های ملی، اسلامی، انقلابی، محلی و منطقه‌ای در جنگ اخیر به صحنه آمدند و در تعاملی سازنده با یکدیگر عمل کردند.  بنابراین هم خاک و جغرافیا موثر بود و هم آموزه‌های مهدوی و عاشورایی و همه این‌ها با هم و در کنار هم پیروزی ملت ایران را رقم زدند.
  • به‌رغم آنکه طیف‌هایی از مردم احساس می‌کنند رویکرد کلی حاکمیت طی سال‌های اخیر بیشتر معطوف به تقویت هویت دینی بوده تا هویت ملی، اما در واقعیت دیدگاه‌های امام خمینی (ره)، رهبر معظم انقلاب و اسناد بالادستی نظام، نمی‌توانیم چنین ناتعادلی و ناترازی را ببینیم و اثبات کنیم. بنابراین هرکجا که از هویت دینی سخن به میان آمده، بلافاصله در کنار آن هویت ملی هم مطرح شده و چنین اهتمامی به‌ویژه در مواضع رهبر معظم انقلاب اسلامی محسوس است.
  • جامعه ایران از مدت‌ها قبل، همگرا و متحد بوده است؛ برخلاف ذهنیت کسانی که به غلط ادعا می‌کنند جامعه ما در حال فروپاشی است. پیوندهای اجتماعی که در طول تاریخ در جامعه ایران شکل گرفته به قدری قوی است که امکان سقوط آن وجود ندارد؛ نه از سوی دشمنان خارجی و نه به‌واسطه ناکارآمدی‌ها و سوء عملکردهای داخلی. 
  • ما به جنگ هوشمند و ترکیبی معتقدیم. در جریان جنگ ترکیبی، جنگ شناختی، جنگ اراده‌ها و جنگ روایت‌ها بسیار مهم است و اگر این‌ها مهم باشد، همبستگی و همگرایی ملی هم عامل بسیار موثری به شمار می‌آید. اما همبستگی و همگرایی ملی باید مابه‌ازای سخت هم داشته باشد.

در ادامه، مشروح این گفت‌وگو را از نظر می‌گذرانید:

تسنیم: در جریان جنگ تحمیلی 12روزه ایران با رژیم صهیونیستی و آمریکا شرایط ویژه‌ای را در کشور شاهد بودیم. یکی از مهم‌ترین تبلورهای این شرایط ویژه به تعبیر مقام معظم رهبری «اتحاد و اتفاق فوق‌العاده ملت ایران» بود که به نظر می‌رسد واجد ارتباطی معنادار با مولفه «هویت ملی» باشد. نخستین پرسشی که می‌خواهم با شما در میان بگذارم این است که تحلیل و ارزیابی‌تان از نقش هویت ملی در شکل‌گیری روحیه اتحاد و انسجام شگرف ملت ایران در جنگ تحمیلی اخیر چیست؟

حاجیانی: بسم الله الرحمن الرحیم. به طور طبیعی یکی از مهم‌ترین و پایه‌ای‌ترین عناصری که می‌تواند به همبستگی و همگرایی ملی منجر شود، عنصر «هویت مشترک» است. این هویت دارای چند ویژگی است؛ خصوصیت نخست آن، احساس تعلق آحاد شهروندان به عناصر فرهنگی، ارزش‌ها و باورهای مشترک است. این ویژگی، نوع خاصی از اتصال و پیوند را ایجاد می‌کند که از آن ذیل عنوان «احساس تعلق فرهنگی-عاطفی» یاد می‌کنیم و این، یکی از مهم‌ترین عناصری است که می‌تواند به همگرایی ملی بینجامد. باید به این نکته توجه داشت که همگرایی به خودی خود، نتیجه یک فرایند است و فرایند پایه‌ای یا ذاتی آن، این است که مردمان یک جامعه، گروه یا واحد اجتماعی نسبت به عناصر فرهنگی مشترک احساس تعلق داشته باشند، آنها را مال خود بدانند و بتوانند با عناصر مذکور پیوند برقرار کنند. این وضعیت در جامعه ایران امری دیرپا و طولانی‌مدت به شمار می‌آید؛ یعنی مردم ما به دلیل وجود ویژگی‌های تاریخی و تمدنی، در ارزش‌های متعدد با یکدیگر احساس قرابت، شراکت و نزدیکی دارند. برای مثال، ارزش‌هایی چون خانواده، دوستی، توحید و یگانه‌پرستی و… در زمره عناصر فرهنگی دیرپایی هستند که مردم ما از دیرباز به آنها علاقه‌مند، متعهد و متعلق بوده‌اند. فرهنگ و آداب و رسوم مشترک، میراث و تراث معنوی و مادی مشترک، سنت‌ها، جشن‌ها، پیروزی‌ها، شکست‌ها و سرنوشت مشترکی که جامعه ایران به لحاظ تمدنی از آن برخوردار بوده، ماحصل یک بازه زمانی کوتاه‌مدت نیست؛ بلکه فرآیندی تدریجی و طولانی‌مدت به‌ شمار می‌آید که قدمتی دست‌کم سه هزار ساله یا به روایتی هفت‌ هزار ساله و یا حتی ده هزار ساله دارد. نکته بسیار مهم اینجاست که صحبت از یکپارچگی فرهنگی به معنای نادیده گرفتن تکثرها، تنوع‌ها و اختلاف‌ها نیست و اساسا تنوع در جامعه ایران یک ویژگی ذاتی محسوب می‌شود. جامعه ما به دلیل وسعت، گستردگی، استقرار در چهارراه ارتباطی جهان و رفت و آمد فرهنگ‌های مختلف از چنین خصلتی بهره‌مند شده است. بنابراین هنگامی که از پیوندها صحبت می‌کنیم، مقصود این نیست که با جامعه‌ای همگون مواجهیم، جامعه ایران ضمن آنکه از حیث هویت مشترک فرهنگی جامعه‌ای همگرا محسوب می‌شود، در بطن خود دچار تنوع نیز هست و این ویژگی مهمی به شمار می‌آید. در این میان، حلقه‌های مشترک یا نخ تسبیح‌هایی وجود داشته و دارند که در گذر زمان توانسته‌اند چنین پیوند و اتصالی را برقرار سازند. این پیوند، آن‌چنان محکم و ناگسستنی است که حتی آمد و شد حکومت‌ها هم نتوانسته در آن خللی ایجاد کند. ممکن است حمله قدرت‌های بیرونی، تهاجم فرهنگی و نظایر آن بتوانند خلل یا خدشه‌ای در آن به وجود آورند اما هرگز قادر نخواهند بود آن را تضعیف کنند یا از بین ببرند. طبعا در شرایط تحمیل جنگ خارجی به کشور، جامعه ایران به صورت خودکار و طبیعی به این تهاجم واکنش نشان داد و مولفه‌های مشترک خود را اعم از عناصر ملی، دینی و فرهنگی جست‌وجو کرد. به خصوص باید به این نکته توجه داشت که هویت فرهنگی مشترک، هنگامی می‌تواند موثر باشد که عناصر آن در «حافظه جمعی» حضور داشته باشند. ما چنین حافظه جمعی را داریم و این چیزی نیست که در کوتاه‌مدت از بین برود. حال، می‌توان پرسید که حافظه جمعی چه زمانی فعال می‌شود؟ هنگامی که مورد تحریک قرار گیرد. این تحریک می‌تواند بر اثر مداخله و هجوم دشمنان خارجی یا اشتباهاتی که از دولت‌ها سر می‌زند صورت پذیرد. در این حالت، مردم به ذات خود و عناصر فرهنگی مشترک‌شان بازمی‌گردند و آنها را جست‌وجو می‌کنند.

بعد دیگر هویت مشترک، «تعهد اجتماعی» است که ما در جریان جنگ تحمیلی 12روزه شاهد تبلور آن بودیم. تعهد با تعلق متفاوت است؛ تعلق دربرگیرنده جنبه‌های فرهنگی، عاطفی و احساسی است اما تعهد واجد جنبه اجتماعی است و می‌توانیم آن را در ارتباطات و مراودات انسانی ببینیم. جامعه ایران به دلایلی چون طولانی‌مدت بودن، تاریخی بودن و بهره‌مندی از ویژگی‌های غنی تمدنی، جامعه‌ای با پیوندهای ارتباطی بسیار قوی محسوب می‌شود. برای مثال، می‌دانید که ما در کشورمان تعداد زیادی ازدواج بین‌فرهنگی داریم که در جریان آن، کردها با آذری‌ها، آذری‌ها با فارس‌ها و… ازدواج کرده‌اند. در این راستا ازدواج‌های بین‌فرهنگی، بین‌قومی و بین‌مذهبی بسیار موثر بوده‌اند یا ازدواج‌های زیادی داریم که در آنها خانم، اهل سنت و آقا شیعه‌مذهب است. مواردی از این دست در کردستان، بلوچستان، جنوب فارس و بیشتر مناطقی که به آنها نقاط تماس بین‌فرهنگی (نقاطی که در آنها روابط بین‌فرهنگی شکل می‌گیرد) می‌گوییم، قابل مشاهده است. یا بر اساس مولفه مهاجرت، آذری‌هایی که به خراسان مهاجرت کرده یا به آنجا تبعید شده‌اند، بلوچ‌هایی که به شمال کشور عزیمت کرده و در گلستان زندگی می‌کنند و… را شاهد هستیم. بعد از انقلاب مشروطه هم تأسیس دولت مدرن، تشکیل ارتش و سازماندهی نیروهای نظامی که با جابه‌جایی آنها همراه بوده، به تقویت پیوندهای اجتماعی در گستره ملی منجر شد. علاوه بر این‌ها سیستم نظام دانشگاهی و نحوه جذب دانشجو هم از دیگر مولفه‌هایی است که باعث شده پیوندهای اجتماعی‌ در کشور ما تقویت شود. بنابراین تماس‌های بین‌فرهنگی، داد و ستد، معامله، همسایگی، رفت و آمد، دوستی، شراکت و ازدواج که در مقیاس‌های اجتماعی برای ما بسیار مهم است، توانسته زمینه تقویت پیوند‌های اجتماعی در جامعه ایران را فراهم سازد. اگرچه طی چند دهه گذشته، برخی سیاست‌ها و القائات غلط باعث مرزبندی‌ و ضریب‌بخشی به دوگانه‌هایی چون شیعه و سنی، فارس و آذری و نظایر آن شده است اما این قسم پیوندهای اجتماعی همواره در طول تاریخ میان ایرانیان برقرار بوده و هست. همان‌گونه که می‌دانید، در تاریخ ایران همواره حکومت‌ها توسط اقوام اداره می‌شده‌اند و اساسا ساختار سیاسی در جامعه ما مبتنی بر اقوام بوده است. هنگامی که اقوام مختلف به تهران یا هر شهری دیگری که پایتخت محسوب می‌شده می‌آمدند، فرهنگ و آداب و رسوم خاص خود را هم به همراه می‌آوردند و آن را اشاعه می‌دادند. بنابراین ما با یک بازار مشترک ملی مواجهیم و در این بازار تعاملات گوناگونی را میان اقوام مختلف ایرانی می‌بینیم. برای مثال، توت‌فرنگی کردستان در تمام کشور توزیع می‌شود، گوجه جنوب استان بوشهر در اقصی‌نقاط ایران پخش می‌شود، مردم سراسر کشور از برنج شمال استفاده می‌کنند و… این مراودات و ارتباطات اعم از ارتباطات اجتماعی، اقتصادی، رسانه‌ای (ارتباط در فضای مجازی) و نظایر آن باعث شده است که یکپارچگی خاصی را در ایران شاهد باشیم. پس در اینجا با دو بعد مواجهیم؛ یکی حس تعهد و دیگری حس تعلق؛ تعهد جنبه اجتماعی و ارتباطی دارد و تعلق جنبه عاطفی. ترکیب این دو با یکدیگر، «همگرایی ملی» را قوام بخشیده و می‌بخشد.

تسنیم: یکی از دسته‌بندی‌های معتبری که از مفهوم هویت ارائه‌ می‌شود، تقسیم آن به سه قسم هویت ملی، هویت اسلامی و هویت انقلابی است. هرچند ممکن است در این‌ زمینه تقسیم‌بندی‌های دیگری هم وجود داشته باشد. ناظر به این طبقه‌بندی سه‌گانه، از نگاه شما در جریان جنگ تحمیلی 12روزه چه نسبت یا ارتباطی میان هویت ملی، هویت اسلامی و هویت انقلابی برقرار شد؟

حاجیانی: اجازه بدهید به این تقسیم‌بندی، هویت محلی و هویت منطقه‌ای یا ناحیه‌ای که یک بعد آن هویت قومی است را هم اضافه کنیم. همان‌گونه که می‌دانید در جامعه ما فرهنگ‌ها و خرده‌فرهنگ‌های گوناگونی وجود دارند. در اینجا صرفا به فرهنگ اکراد، آذری‌ها، بلوچ‌ها، عرب‌ها و نظایر آن اشاره نمی‌کنم؛ بلکه مقصودم فرهنگ کاشانی، فرهنگ اصفهانی، فرهنگ شیرازی و… هم هست و به طور کلی، همه فرهنگ‌ها و خرده‌فرهنگ‌هایی که در جای‌جای کشور می‌زیند را مدنظر دارم. علاوه بر این‌ها با یک هویت مدرن هم مواجهیم. هویت مدرن به معنای تعلق خاطر همزمان جامعه ایران به عناصر فرهنگی مدرن است و نمی‌توان آن را نادیده گرفت. آنچه که ذیل عنوان هویت ایرانی از آن یاد می‌کنیم، ترکیبی از همه این‌هاست؛ یک ترکیب متوازن میان تمامی عناصر هویتی که در جریان جنگتحمیلی12روزه با هم عمل کردند. این‌گونه نیست که بگوییم در جنگ اخیر تنها یکی از اقسام این هویت‌ها به میدان آمد و کارگر افتاد. در این راستا هم هویت انقلابی اثرگذار بود، هم هویت ملی و هم هویت دینی. در کنار این‌ها هویت‌های محلی و قومی هم بی‌تاثیر نبودند. می‌خواهم بگویم که همه این‌ها با هم و در کنار هم، هویت ایرانی را شکل می‌دهند. نکته فنی بحث اینجاست که میان این اقسام گوناگون هویت، توازن، هماهنگی و هارمونی کاملی وجود دارد و در جریان جنگ تحمیلی 12روزه این هارمونی به خوبی خود را نشان داد. ترکیب موثر هویت‌های ملی، اسلامی، انقلابی، محلی و منطقه‌ای در جنگ اخیر به صحنه آمدند و در تعاملی سازنده با یکدیگر عمل کردند.  بنابراین هم خاک و جغرافیا موثر بود و هم آموزه‌های مهدوی و عاشورایی. همه این‌ها با هم و در کنار هم عمل کردند و پیروزی ملت ایران را رقم زدند. اگر گفتار و رفتار ما به نحوی باشد که صرفا یکی از این هویت‌ها برجسته و مابقی نادیده گرفته شود، گامی اشتباه و زیان‌بار برداشته‌ایم. بنابراین باید مراقب این ترکیب متوازن و هم‌افزا باشیم.

تسنیم:در جریان جنگ تحمیلی 12روزه و پس از آن، برخی مدعی بودند که حاکمیت و به‌ویژه رهبر معظم انقلاب اسلامی بیش از گذشته بر گفتمان ملی و مولفه‌های هویتی ملی‌گرایانه تاکید ورزیدند. آیا چنین گزاره‌ای را واقعی می‌دانید؟ اساسا تحلیل و ارزیابی شما نسبت به این مدعا چیست؟

حاجیانی: ابتدا از اینکه در پاسخ به پرسش شما مبالغه می‌کنم، پوزش می‌خواهم. من به عنوان کسی که در این حوزه تخصص دارم و مرتبا دیدگاه‌ها و بیانات امام خمینی (ره) مقام معظم رهبری، اسناد و سیاست‌های بالادستی را مورد رصد و ارزیابی قرار می‌دهم، باید بگویم که ما در طول چهار دهه گذشته به این مسئله نگاه متوازن و متعادلی داشته‌ایم. به‌رغم آنکه طیف‌هایی از مردم احساس می‌کنند رویکرد کلی حاکمیت طی سال‌های اخیر بیشتر معطوف به تقویت هویت دینی بوده تا هویت ملی، اما در واقعیت دیدگاه‌های امام (ره)، رهبر معظم انقلاب و اسناد بالادستی نظام، نمی‌توانیم چنین ناتعادلی و ناترازی را ببینیم و اثبات کنیم. بنابراین هرکجا که از هویت دینی سخن به میان آمده، بلافاصله در کنار آن هویت ملی هم مطرح شده است. چنین اهتمامی به‌ویژه در مواضع رهبر معظم انقلاب اسلامی محسوس است. لذا هیچ‌گاه در میان این‌ها دست به انتخاب نزده‌ایم که بخواهیم یکی را بر دیگری مرجح بدانیم. گزاره‌ای که شما مطرح کردید، ذهنیت بخشی از جامعه ایران را تشکیل می‌دهد؛ به خصوص ذهنیت بخش منتقد و گلایه‌مند جامعه این‌گونه است و در جریان جنگ تحمیلی 12روزه هم چنین پنداشتی نزد آنها به وجود آمد اما به نظر من هیچ ایرادی ندارد اگر این گزاره مطرح شود که جمهوری اسلامی ایران بر اثر فشار بیرونی به هویت ملی ارجاع می‌دهد. نه‌تنها ایرادی ندارد، بلکه افتخارآمیز هم هست. فکر می‌کنم ما نباید در این زمینه سرسختی نشان دهیم. هرچند همان‌گونه که در ابتدای عرایضم اشاره کردم، جمهوری اسلامی در عمل، یک سیاست فرهنگی چندپایه را دنبال کرده است و گواه روشن آن، هم در بیانات و تدابیر امامین انقلاب اسلامی و هم در اسناد بالادستی قابل رویت است. من این حرف را به ضرس قاطع و بر اساس تحلیل محتواهای متعددی می‌گویم که با کمک دانشجویانم انجام داده‌ایم.

تسنیم: تحلیل شما درباره عامل یا عواملی که در جریان جنگ تحمیلی 12روزه، زمینه‌ساز قوام روحیه اتحاد، انسجام و اتفاق فوق‌العاده ملت ایران شدند و در نهایت، پیروزی را برای مردم ما به ارمغان آوردند، چیست؟

حاجیانی: به اختصار باید بگویم که یک حافظه جمعی طولانی‌مدت در ناخودآگاه جامعه ایرانی وجود دارد که در طول تاریخ به وجود آمده است. این حافظه جمعی طولانی‌مدت، ‌همواره در متن وقایع و رخدادها حضور دارد و به خوبی عمل می‌کند. پرسش اینجاست که حافظه جمعی چه زمانی مورد فراخوانی قرار می‌گیرد، برجسته می‌شود و از سکوت درمی‌آید؟ هنگامی که شرایط خاصی ایجاد شود؛ در بزنگاه‌ها، گلوگاه‌ها و حوادث خطیر. به تعبیر بزرگان جامعه‌شناسی در رخدادها و پیچ‌های مهم تاریخی. وقتی صدام جنگ تحمیلی 8ساله را علیه ایران آغاز کرد، وقتی آمریکا و اسرائیل به ما حمله کردند، وقتی کشور تحت فشار بیرونی قرار بگیرد، وقتی نظام تدبیر جامعه، راه و سیاست نادرستی را اتخاذ کند. در چنین گلوگاه‌هایی است که آن حافظه جمعی طولانی‌مدت فعال می‌شود. بنابراین می‌خواهم بگویم که این امر تازه‌ای نیست و جامعه ایران از مدت‌ها قبل، همگرا و متحد بوده؛ برخلاف کسانی که به غلط ادعا می‌کنند جامعه ما در حال فروپاشی است. پیوندهای اجتماعی که در طول تاریخ در جامعه ایران شکل گرفته به قدری قوی است که امکان سقوط آن وجود ندارد؛ نه از سوی دشمنان خارجی و نه به‌واسطه ناکارآمدی‌ها و سوء عملکردهای داخلی. ممکن است در مقاطعی مردم معترض و ناراحت شوند، اما این وضعیت به معنای آن نیست که بخواهند کیان، یکپارچگی و همبستگی ملی خود را از دست بدهند. ما یک عنصر و منبع قدرت لایزال در اختیار داریم که باید از آن مراقبت کنیم، باید مورد حمایت و پشتیبانی‌اش قرار دهیم. من گمان می‌کنم در جریان جنگ تحمیلی 12روزه، حافظه جمعی طولانی‌مدت و تاریخی ایرانی‌ها بر اثر تهاجم دشمن خارجی برجسته شد. محتوای این حافظه چیست؟ یکی از عناصر مهم آن «مظلومیت» است. دیگری «احساس تنها بودن» ایران و اینکه از سوی کسی حمایت نشد. به قول استاد ما ایران و تنهایی‌هایش. احساس مظلومیت ایران، تجربه‌ای است که مردم دست‌کم از دوران پس از مشروطه حس نزدیک‌تری به آن دارند. این حس که کیان ایران بر اثر فشار خارجی در معرض خطر قرار دارد و ایران، مظلوم است. اینکه کشور مرتب در معرض فشار خارجی بوده؛ از فشار کشورهایی چون روسیه، انگلستان و فرانسه گرفته تا اروپا و قبل از آن هم پرتغالی‌ها و بعد هم آمریکایی‌ها. به نظر من این دو عنصر در حافظه جمعی طولانی‌مدت ایرانیان بسیار مهم بود و تبلور آن را به طریق اولی در فرهنگ شیعی، نهضت عاشورا و واقعه کربلا مشاهده می‌کنیم. این همان عامل برجسته ساختن هویت و همبستگی ملی ایرانیان در جریان جنگ تحمیلی 12روزه بود.

تسنیم: از نگاه شما در مقطع کنونی مهم‌ترین مخاطراتی که ممکن است روحیه اتحاد و همگرایی ملی را تهدید کند، چیست؟

حاجیانی: همبستگی و همگرایی ملی ایرانیان به لحاظ تاریخی امری پیوسته و پایدار است اما به دلیل امواج سیاسی نمی‌توانیم با اطمینان بگوییم که این روحیه در معرض خدشه قرار نخواهد داشت. همان‌گونه که پیش‌تر اشاره کردم، جامعه ما در دل خود دارای تنوع، تکثر و تفاوت آرا است. اینکه می‌گوییم جامعه ایران یکپارچه است، مقصودمان این نیست که همه اعضای آن مثل هم فکر و تحلیل می‌کنند. از این‌رو ممکن است با کوچکترین بی‌تدبیری یا اوج‌گیری عملیات روانی دشمن که با هدف تغییر در جهت‌گیری افکار عمومی صورت می‌پذیرد، با مشکلاتی مواجه شویم. برای مثال، پس از حوادث سال 1401، طیف‌هایی از دهه هشتادی‌ها و نودی‌ها گلایه‌هایی پیدا کردند که به نظرم به گلایه‌هایشان پاسخ روشنی داده نشد. ممکن است این‌ها دوباره سر باز کند، به یک جریان اعتراضی تبدیل شود و مخل همگرایی ملی باشد که در جریان جنگ تحمیلی 12روزه شاهدش بودیم. از سوی دیگر اکنون با مسائلی چون ناترازی‌های آب و برق، تغییرات احتمالی در قیمت حامل‌های انرژی و نظایر آن مواجهیم که اگر فاقد پیوست رسانه‌ای لازم باشند، می‌توانند چالش‌ساز شوند. یا منازعات سیاسی که در آن نحوه عملکرد رسانه‌ها به خصوص رسانه ملی بسیار مهم است. به اعتقاد من حضور مستمر تفکرات و نیروهای سیاسی گوناگون جامعه ایران در فضای رسانه می‌تواند کمک شایانی به تقویت پیوندهای ملی کند. شرایط باید به گونه‌ای باشد که آحاد جامعه خود را در آینه رسانه ملی و رسانه‌های رسمی کشور ببینند. این‌گونه می‌توانیم سرمان را بالا نگه داریم و روی مؤلفه همبستگی و همگرایی ملی حساب کنیم. بی‌شک اگر در ارتباط با این موارد، سوء تدبیر داشته باشیم، با چالش‌هایی مواجه خواهیم شد.

تسنیم: اگر در پایان گفت‌وگو نکته‌ای باقی مانده است، بفرمایید.

حاجیانی: باید تأکید کنم که ما به جنگ هوشمند و ترکیبی معتقدیم. در جریان جنگ ترکیبی، جنگ شناختی، جنگ اراده‌ها و جنگ روایت‌ها بسیار مهم است و اگر این‌ها مهم باشد، همبستگی و همگرایی ملی هم عامل بسیار موثری به شمار می‌آید. اما این همبستگی و همگرایی باید مابه‌ازای سخت هم داشته باشد. می‌خواهم تأکید کنم که در مسیر مقاومت، دفع یا رد شر دشمن، تنها نمی‌توان روی این مؤلفه حساب کرد؛ این پارامتر باید مسبب شکل‌گیری عناصر ملموس و سخت قدرت هم بشود. بدین‌معنا ما باید همگرایی ملی موجود را در قالب‌های مشارکتی و نهادهای مدنی هدایت کنیم. حتی راهبرد میدان و استراتژی نظامی ما هم باید بتواند از آن بهره بگیرد. اجازه بدهید مثالی بزنم. در دوران دفاع مقدس، به دنبال پیام امام خمینی (ره) یا حضور پررنگ مردم در صحنه که در قالب تظاهرات و راهپیمایی‌ در شهرهای مختلف کشور صورت می‌پذیرفت، همگرایی ملی ویژه‌ای به وجود می‌آمد که ما‌به‌ازای آن، اعزام گسترده نیرو به جبهه بود. بالأخره جنگ تحمیلی 8ساله ما نیروی انسانی‌محور بود و در چنین وضعیتی جبهه‌هایمان مملو از نیرو می‌شد. اینک با شرایطی مواجهیم که باید همگرایی ملی‌مان تبلور و نمود بیرونی هم داشته باشد تا بتوانیم فاتح جنگ تکنولوژیک و فناورانه کنونی باشیم. اگر صرفا روی پارامتر همگرایی ملی تأکید کنیم بی‌آنکه برای آن مابه‌ازای بیرونی تعریف کرده باشیم، نمی‌گویم خدایی نکرده مغلوب جنگ می‌شویم اما آورده خاصی هم برایمان به همراه نخواهد داشت. قدرت هوشمند یعنی ترکیب مناسب و متناسب مؤلفه‌های نرم مانند همبستگی ملی با مؤلفه‌های سخت، و این‌ها باید در کنار یکدیگر قرار گیرند. برای مثال در بخش دانشگاهی که من درگیرش هستم، این امر باید باعث شود تا دانشگاه‌ها و شرکت‌های دانش‌بنیان متعددی به میدان بیایند و فعالیت‌های خود را در حوزه دفاعی متمرکز و جهت‌مند کنند. اگر چنین اتفاقی نیفتد، همگرایی ملی در سطح شعار باقی می‌ماند. البته شعارش هم مهم است و به خودی خود یک ابزار قدرت محسوب می‌شود و به طور کلی همه این‌ها اجزای قدرت نرم کشورند اما قدرت نرم باید با قدرت سخت ترکیب شود؛ قدرت نرم باید به تولید قدرت سخت بینجامد. آنچه اکنون در عرصه بین‌الملل اهمیت دارد، سلاح، ‌ابزار و فناوری است؛ لذا ضروری است که برای این‌ها ما به ازای عینی و سخت تعریف کنیم. 

انتهای پیام/

 

منابع خبر:‌ © ‌خبرگزاری تسنیم

 

دکمه بازگشت به بالا