روایت رئیس بسیج اصناف از مدیریت نان، آب و بازار در جنگ 12 روزه
به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم، در روزهایی که کشور با شرایط خاص ناشی از جنگ اقتصادی و فشارهای معیشتی روبهرو بوده، نقش اصناف و شبکههای مردمی در مدیریت بحران بیش از هر زمان دیگری اهمیت یافته است. بسیج اصناف بهعنوان یکی از بازوهای اصلی مردمیسازی اقتصاد، در مقاطع حساس با سازماندهی قرارگاهی و ایجاد هماهنگی میان دستگاههای اجرایی و تشکلهای صنفی، توانسته بخش مهمی از نیازهای فوری مردم را تأمین و از بروز کمبودها جلوگیری کند.
خبرنگار تسنیم در گفتوگویی تفصیلی با سردار حسنپور، رئیس بسیج اصناف کشور، به بررسی اقدامات این مجموعه در روزهای ابتدایی جنگ، نحوه تشکیل قرارگاههای تخصصی، تدابیر پیشدستانه برای تأمین کالاهای اساسی، تجربه مدیریت نان و آب در شرایط بحرانی و همچنین مقابله با شبکههای فساد اقتصادی پرداخته است.
این گفتوگو تصویری روشن از ظرفیتهای مردمی و جهادی در عرصه اقتصاد ارائه میدهد؛ ظرفیتی که به باور سردار حسنپور، اگر دولتها بیش از پیش آن را به میدان بیاورند، میتواند به نقطه اتکای مطمئن برای عبور کشور از بحرانها تبدیل شود.
تسنیم: شما فرمودید که مثلاً در شمال کشور، با وجود حجم بالای جمعیت و سیل مسافران، کمبودی احساس نشد. مشخص بود که یک تشکل قوی پای کار است و فضا را مدیریت میکند. یا اینکه گفتید ما در همه بخشها موفق بودیم؛ البته من با این نظر خیلی موافق نیستم، چون در حوزه اقتصادی آسیب زیادی دیدیم. اما در این بخش، واقعاً شاهد یک کار تیمی حرفهای بودیم. جزئیات فعالیتهایی که در جنگ 12 روزه صورت گرفت را بفرمایید.
حسنپور: ما قبل از اینکه این جنگ اتفاق بیفتد، سال گذشته یک رزمایشی را برگزار کردیم به نام سلام حبیب خدا. آن رزمایش در واقع پایش پدافند غیرعامل بود. مثلاً مقرر شده بود که نانواییها دوگانهسوز باشند، یا اگر فروشگاهی با مشکل مواجه شد، شبکه توزیع فعال شود. یعنی ما پیش از جنگ هم تدابیری اندیشیده بودیم و کل کشور نسبت به این موضوع حساس شده بود.
در روز سوم خرداد، همزمان با حمله رژیم، بلافاصله بعدازظهر همان روز قرارگاه را تشکیل دادیم. خود بنده روز اول جنگ در 23 خرداد پای کار بودم. همان روز، مجموعه اتاق اصناف و اتاق بازرگانی که محل جلسات ما بود، فعال شدند. هم خود ما حضور داشتیم، هم مجموعههایی که فعالیت میکردند. همانجا گفتم باید قرارداد قرارگاهی تشکیل شود، چون مبارزه با چنین شرایطی بدون کار قرارگاهی امکانپذیر نیست.
یاد شهید سلامی میافتم؛ چند سال پیش در زمان دولت دوازدهم، نشستی با وزرای جهاد کشاورزی، صمت و دادگستری گذاشته بودند و بحث کمک بسیج به دولت در موضوع بازار مطرح شد. ایشان خیلی سفارش میکرد که بسیج باید وارد شود. همانجا هم گفته شد که اسم این قرارگاه باید مبارک باشد، و چنین شد.
در آن ایام، هفت مصوبه داشتیم برای تخلیه انبارها از کالا. برخی کالاها مثل روغن خام به وفور وجود داشت اما باید وارد چرخه تبدیل و تولید روغن مصرفی میشد. آن زمان با کمبود روغن مواجه بودیم و باید فروش فعال میشد. در همین راستا، رئیس اتاق اصناف ایران هم بهعنوان رئیس قرارگاه بسیج پای کار آمد.
ما هر روز بهطور مستمر موضوعات را رصد میکردیم. مثلاً درباره پالایشگاهها و تبدیل روغن خام به روغن مصرفی، مشکل جدی وجود داشت اما سریع حل شد. یا درباره نان، در همان روزهای ابتدایی ـ جمعه و شنبه که مصادف با عید غدیر بود ـ ما نخستین جلسه سراسری را ساعت 10 صبح با حضور همه روسای اصناف سراسر کشور بهصورت ویدئوکنفرانس برگزار کردیم. در آن جلسه معاون وزیر صمت و معاون وزیر جهاد هم از طریق فضای مجازی با ما ارتباط گرفتند و مشکلات استانها بهطور مستقیم مطرح شد.
اولین حس و بازخوردی که به استانها منتقل شد، این بود که یک قرارگاه جدی وجود دارد و پشتوانه کار کاملاً محکم است. به نظر من، جنگ بد است، اما سایه جنگ و ناامنی بدتر است. در همین شرایط، فعالان اقتصادی و اصناف هم باانگیزهتر شدند.
از روز دوم و سوم، جلسات مرتب ادامه پیدا کرد. مثلاً در بعضی شهرها مثل دماوند، جمعیت از 200 هزار نفر به یکباره به بیش از یک میلیون رسید. خب چنین جمعیتی بدون برنامه نمیتواند مدیریت شود. سهمیه آرد نانواییها بهطور ویژه تنظیم شد. اینجا نقش بسیج کاملاً محوری بود. فرماندهان و مسئولان محلی در قالب قرارگاه هماهنگ شدند. اگر جهاد کشاورزی نمیتوانست سهمیه آرد بدهد، از مسیر دیگری تأمین شد.
حتی برای کنترل صفها، با هماهنگی پلیس، خودروهای حامل آرد و کالا از مسیر مخالف حرکت داده میشدند تا سریعتر برسند. در برخی مناطق، نانواییهای سیار و حتی اجاقهای خانگی کوچک در حسینیهها و مساجد بهکار گرفته شد. خانمها نان میپختند و به نانواییها کمک میکردند تا صفها شکسته شود.
برای آب هم اقدام شد. شرکتهای خدماترسان آب به مناطقی که دچار کمبود بودند وارد شدند و قیمت آب تثبیت شد تا دیگر کسی دنبال احتکار یا خرید مازاد آب نباشد.
در فروشگاههای بزرگ و زنجیره ای، با هماهنگی تهران، اجناس بهطور تضمینی تأمین شد. یادم هست در بازدیدی که از دماوند داشتم، شرایط بهشدت بحرانی بود اما با این اقدامات آرامش بازگشت.
قرارگاه بسیج اصناف حدود 10 کمیته دارد و همه فعال بودند. مثلاً کمیته جهادی در کرج با اتحادیه شیشهسازان وارد میدان شد و برای 700 خانه خدمات رایگان ارائه دادند. دستمزد نگرفتند و حتی هنوز هم هزینههایشان پرداخت نشده است. گروههای جهادی در حوزه تعمیر خودرو هم پای کار آمدند و دغدغههای مردم را کم کردند.
یکی از آسیبهایی که دیدیم در حوزه املاک بود. برخی خانوادهها خانه یا باغی را اجاره کرده بودند و دچار آسیب شدند. ما حتی برای موضوعات پهپاد و ریزپرندهها هم بهدنبال راهحل رفتیم تا طرحهایی ارائه شود.
موضوع دیگر، بحث توزیع برنج بود. شبکههای فساد، برنج پاکستانی 1121 را تا 160 هزار تومان به مردم میفروختند. ما با ورود بسیج، این برنج را با قیمت 66 هزار و 500 تومان از طریق شبکههای هوشمند عرضه کردیم. مردم حتی میتوانستند اینترنتی سفارش دهند و تحویل بگیرند. نه صفی تشکیل شد، نه کیسهای خارج شد. این تجربه در تهران، بندرعباس و چند شهر دیگر هم اجرا شد و نتیجه مثبت داشت.
این اقدامات باعث شد برخی مسئولان مثل آقای عارف هم به وزرا نامه بنویسند که دولت باید از ظرفیت بسیج استفاده کند. به نظر من، اگر دولت واقعاً کار را به مردم واگذار کند و شبکه بسیج را بهکار بگیرد، نهتنها اشکالی ندارد بلکه بسیار عالی است.
انتهای پیام/