فاجعهای که زندگی سیستانیها را تباه کرد/ بحران هامون را دریابید!
خبرگزاری تسنیم ـ یادداشت| سیستان و بلوچستان، یکی از حساسترین استانهای ایران، این روزها با بحرانی پیچیده و چندوجهی روبهروست؛ بحرانی که هم زیستمحیطی است و هم اجتماعی و معیشتی. در قلب این استان، دریاچه هامون که زمانی مامن کشاورزان و دامداران و منبع اصلی معیشت مردمان سیستان و بلوچستان بود، حالا به پهنهای خشک و ترکخورده تبدیل شده است. این خشکی نه تنها زمینهای کشاورزی را از بین برده، بلکه هویت فرهنگی و اجتماعی مردمی را تهدید میکند که نسلها با این دریاچه زیستهاند.
علت اصلی خشکی، کاهش جریان آب رودخانه هیرمند و برگردان آن به دست حکومت طالبان در افغانستان است. این اقدام موجب شده صدها هزار نفر از مردم سیستان و بلوچستان با بحران بیآبی، فقر و نابودی معیشت مواجه شوند. کشاورزان، دامداران و خانوادههای محلی، که روزگاری با اطمینان از محصولات زمین و دامهایشان زندگی میکردند، امروز با واقعیتی تلخ روبهرو شدهاند؛ زمینهای ترکخورده، محصولات نابود شده و دامهایی که از کمآبی و نبود مراتع آسیب دیدهاند، تنها بخشی از پیامدهای این خشکی است.
همزمان با کاهش منابع آب، توفانهای زیرگردی و گرد و غبار منطقه را فرا گرفته است. این توفانها، که به دلیل وزش بادهای شدید و روان شدن خاکهای خشک شکل میگیرند، سلامت مردم را تهدید میکنند. بیمارستانها و مدارس با مشکل مواجه هستند و زندگی روزمره در سایه این ریزگردها دشوار شده است. تحقیقات محیط زیستی نشان میدهد که گرد و غبار در استانهای خشک و نیمهخشک ایران، بهویژه سیستان و بلوچستان، میتواند باعث افزایش بیماریهای تنفسی، قلبی و عروقی شود و همچنین بر کیفیت آب و خاک اثرات منفی داشته باشد.
بحران ریزگرد و گرد و غبار در سیستان و بلوچستان ریشه در چند عامل دارد؛ نخست کاهش جریان آب رودخانهها و خشک شدن تالابها، دوم تغییرات اقلیمی و افزایش دما و کاهش بارش در منطقه، سوم بهرهبرداری نامتوازن از منابع آب و خاک و چهارم اقدامات نامنسجم مدیریتی و سیاستهای منطقهای. هنگامی که رود هیرمند جریان خود را از دست میدهد و هامون خشک میشود، رسوبات نمکی و خاکهای روان به باد سپرده میشوند و توفانهای زیرگردی شکل میگیرند که نه تنها سیستان بلکه استانهای همجوار و حتی کشورهای همسایه را تحت تأثیر قرار میدهند.
از منظر اجتماعی، بحران ریزگرد و خشکی هامون باعث مهاجرت اجباری و کاهش جمعیت شده است. خانوادههایی که سالها در این منطقه زندگی کردهاند، برای تأمین آب شرب، غذا و معیشت، ناچار به ترک خانه و کاشانه خود میشوند. این مهاجرت، به نوبه خود، فشار بر شهرهای همجوار، کمبود خدمات آموزشی و بهداشتی و افزایش مشکلات اجتماعی را به دنبال دارد. همچنین کاهش منابع درآمدی، افزایش بیکاری و فشار بر معیشت مردم، موجب افزایش تنشهای اجتماعی و احساس ناامیدی در میان مردم شده است.
از منظر زیستمحیطی، ریزگردها و توفانهای زیرگردی اثرات بلندمدت بر خاک، پوشش گیاهی و آبهای زیرزمینی دارند. خاکهای شور و خشک که با توفانهای مکرر حرکت میکنند، امکان کشاورزی را کاهش میدهند و کیفیت زمینهای زراعی را پایین میآورند. در کنار آن، گرد و غبار باعث کاهش بهرهوری گیاهان، تخریب اکوسیستمهای محلی و کاهش جمعیت حیوانات بومی میشود. کارشناسان محیط زیست هشدار میدهند که اگر اقدام عاجل برای احیای تالابها و مدیریت منابع آب صورت نگیرد، وضعیت منطقه از بحران انسانی و محیط زیستی به یک فاجعه کامل تبدیل خواهد شد.
تحلیلهای اقتصادی نشان میدهد که خشک شدن هامون و توفانهای زیرگردی، اقتصاد منطقه را به شدت تحت تأثیر قرار داده است. بخش کشاورزی، که مهمترین منبع درآمد مردم سیستان است، با کاهش محصولات زراعی مواجه شده و دامداری نیز به دلیل کمبود مراتع و آب دچار خسارتهای شدید شده است. کاهش منابع غذایی و درآمدی موجب افزایش فقر و فشار معیشتی شده و به تبع آن، وابستگی مردم به کمکهای دولتی و سازمانهای بینالمللی افزایش یافته است.
با توجه به شرایط موجود، اقدامات فوری و برنامهریزیشده ضروری است. احیای تالاب هامون، بازگرداندن جریان آب هیرمند، مدیریت پایدار منابع آب و خاک، کاشت گیاهان مقاوم به خشکی، احداث بادشکنها و پوششهای گیاهی برای کاهش گرد و غبار و توفانهای زیرگردی از جمله راهکارهای محیط زیستی است که میتواند وضعیت منطقه را بهبود دهد. علاوه بر این، توجه به آموزش مردم محلی، ارائه تکنولوژیهای نوین کشاورزی و بهرهگیری از ظرفیت نخبگان محیط زیست و آب، میتواند تابآوری منطقه را در برابر بحرانهای آینده افزایش دهد.
بحران سیستان و بلوچستان، نمونهای از تأثیرات مستقیم تغییرات اقلیمی و سیاستهای منطقهای بر زندگی مردم است. خشکی و ریزگردها، تنها مشکلات محیط زیستی نیستند؛ بلکه بحران معیشت، مهاجرت اجباری، تنشهای اجتماعی و تهدید سلامت مردم را نیز در پی دارند. بدون اقدام عاجل، مردم این منطقه با چالشهای غیرقابل بازگشت مواجه خواهند شد و هویت فرهنگی و تاریخی آنان نیز در معرض خطر قرار خواهد گرفت.
در نهایت، پیام این بحران روشن است: مدیریت جامع منابع آب و خاک، همکاری منطقهای و بینالمللی، اقدامات علمی و محیط زیستی و توجه به حقوق مردم، تنها راه نجات سیستان و بلوچستان از بحران بیآبی و گرد و غبار است. این منطقه که روزگاری مهد تمدن و کشاورزی بوده، نیازمند احیای طبیعی و اجتماعی است تا مردم بتوانند دوباره زندگی و امید را در سرزمین خود تجربه کنند.
انتهای پیام/