مکانیسم ماشه؛ تهدیدی برای فشار روانی، نه فاجعه‌ای واقعی

اروپا مکانیسم ماشه را فعال کرده، اسرائیل در پی بزرگ‌نمایی خطر آن است و آمریکا همچنان به تحریم‌های یکجانبه تکیه دارد؛ ایران اما با تجربه و پشتوانه شرکای جهانی نشان می‌دهد که اسنپ‌بک بیش از آنکه فشار واقعی باشد، تهدیدی توخالی است.
– اخبار استانها –

به گزارش بخش استان‌ها در وبانگاه به نقل از خبرگزاری تسنیم از اردبیل، این یادداشت درباره شرایط حساس امروز کشور و موضوع مکانیسم ماشه نوشته شده است؛ ایران در فضایی امنیتی و جنگی قرار دارد و هر سخنی که در این فضا گفته شود هم بر افکار عمومی داخلی اثر می‌گذارد و هم توسط دشمن با دقت رصد می‌شود و از این رو باید در بیان هر تحلیل یا ارزیابی نهایت احتیاط را در نظر گرفت.

مکانیسم ماشه؛ تهدیدی برای فشار روانی

این روزها واژه «مکانیسم ماشه» یا همان اسنپ‌بک زیاد شنیده می‌شود، موضوع مهمی است اما بسیاری از اظهار نظرها دقیق نیستند، مکانیسم ماشه در قطعنامه 2231 شورای امنیت و نیز در مواد 36 و 37 برجام آمده و به هر عضو برجام اجازه می‌دهد در صورت ادعای نقض توافق، موضوع را به شورای امنیت ارجاع دهد و اگر ظرف سی روز قطعنامه‌ای برای ادامه لغو تحریم‌ها صادر نشود همه قطعنامه‌های قبلی علیه ایران بازمی‌گردد.

این سازوکار از ابتدا خطایی آشکار بود زیرا ایران درست در لحظه‌ای که باید از مزایای توافق بهره‌مند می‌شد می‌توانست با یک ادعا دوباره به نقطه اول بازگردد شبیه همان بازی مار و پله که درست هنگام رسیدن به پایان دوباره به ابتدای مسیر برمی‌گردی.

اما حتی اگر چنین بندی هم وجود نداشت تجربه برجام نشان داد غربی‌ها به تعهدات خود پایبند نمی‌مانند، از نگاه آنها برجام فقط ابزاری برای محدود کردن برنامه هسته‌ای ایران است نه توافقی برای عادی‌سازی وضعیت ایران یا رساندن منافع اقتصادی به کشور.

به همین دلیل چه مکانیسم ماشه وجود می‌داشت چه نداشت غربی‌ها در سال دهم توافق راهی برای زیر پا گذاشتن تعهدات خود پیدا می‌کردند، توافق از نظر آنها فقط تا وقتی ارزش دارد که برنامه هسته‌ای ایران را محدود کند.

اکنون سه کشور اروپایی در ششم شهریور این روند را کلید زده‌اند و اگر قطعنامه تازه‌ای صادر نشود در ششم مهر قطعنامه‌های قبلی علیه ایران برمی‌گردد اما این اقدام با ایرادهای جدی حقوقی روبه‌رو است.

اروپایی‌ها روند حل اختلافات مندرج در برجام را طی نکردند، خروج آمریکا و تبعات آن نیز هنوز بررسی نشده و از همه مهم‌تر خود اروپا به تعهداتش پایبند نبوده و در چنین شرایطی مشروعیتی برای فعال‌سازی مکانیسم ماشه ندارد.

بیانیه مشترک ایران، روسیه و چین در دهم شهریور هم همین نکته را تأکید کرد، در این بیانیه تصریح شد که اقدام اروپا غیرقانونی است و حتی اگر قطعنامه‌ها برگردد کشورها الزامی به اجرای آن نخواهند داشت.

با وجود این اروپایی‌ها در تلاشند از تهدید اسنپ‌بک برای گرفتن امتیاز از ایران استفاده کنند، آنها شرط گذاشته‌اند که ایران وارد مذاکرات جامع موشکی، منطقه‌ای و هسته‌ای شود یا دسترسی‌های گسترده‌تری به آژانس بدهد.

این شروط در واقع به معنای تضعیف قدرت بازدارندگی ایران است، ورود به چنین مذاکراتی یعنی قرار دادن اصلی‌ترین ابزار قدرت کشور روی میز و همچنین دادن دسترسی بیشتر به آژانس فقط اطلاعات لازم برای حمله‌های بعدی دشمن را تکمیل می‌کند.

اروپایی‌ها و حتی آمریکایی‌ها می‌دانند که ارزش مکانیسم ماشه بیشتر در تهدید آن است تا در اجرا، تا وقتی این شمشیر بالای سر ایران است می‌توانند تلاش کنند امتیاز بگیرند اما اجرای آن بی‌اثر بودنش را آشکار می‌کند.

حال اگر قطعنامه‌ها واقعاً برگردد چه می‌شود؟ پاسخ روشن است اتفاق بزرگی رخ نخواهد داد، تحریم‌های شورای امنیت محدود به موضوع هسته‌ای هستند و از نظر اقتصادی بسیار ضعیف‌تر از تحریم‌های یکجانبه آمریکا.

تحریم‌های اصلی علیه ایران همین حالا توسط آمریکا اعمال می‌شود، تحریم‌هایی که نفت و بانک مرکزی را هدف گرفته و ضمانت اجرایی دارند، در مقابل تحریم‌های شورای امنیت چنین ضمانتی ندارند و اجرای آنها فقط به تصمیم کشورها بستگی دارد.

وقتی بسیاری از کشورها تحریم‌های سخت آمریکا را نادیده می‌گیرند و با ایران همکاری می‌کنند طبیعی است که تحریم‌های ضعیف شورای امنیت را هم جدی نگیرند و بنابراین بازگشت قطعنامه‌ها اثر جدی و بنیادینی نخواهد داشت.

البته ممکن است آثار محدودی داشته باشد اما اینکه برخی می‌گویند فاجعه‌ای در راه است بیشتر بخشی از پروپاگاندای رژیم صهیونیستی است که می‌خواهد فضای روانی علیه ایران ایجاد کند.

امروز جامعه جهانی در موضوع تحریم‌ها به دو بخش تقسیم شده است؛ کشورهایی که همراه آمریکا هستند و کشورهایی که تحریم‌ها را نادیده می‌گیرند، بخش بزرگی از اقتصاد جهانی به‌ویژه چین و روسیه همین حالا در کنار ایران قرار دارد.

رژیم صهیونیستی بیشترین فشار را برای اجرای مکانیسم ماشه وارد می‌کند زیرا آن را مقدمه‌ای برای جنگ بعدی علیه ایران می‌داند اما غربی‌ها بیشتر می‌خواهند از تهدید آن برای امتیازگیری استفاده کنند.

اگر ایران شروط غیرمنطقی غرب را بپذیرد عملاً راه برای جنگ دوم اسرائیل علیه کشور هموار می‌شود، بنابراین منطقی است که این شروط رد شوند و امنیت ملی حفظ شود.

در نهایت باید گفت مکانیسم ماشه اگرچه یک خطای بزرگ در برجام بود اما امروز بیشتر ابزاری سیاسی و روانی است تا تهدیدی واقعی و ایران می‌تواند با اتکا به تجربه سال‌های اخیر و همکاری با قدرت‌هایی مانند روسیه و چین از این مرحله عبور کند بی‌آنکه به امنیت ملی خود لطمه بزند.

انتهای پیام/

 

منابع خبر:‌ © ‌خبرگزاری تسنیم
دکمه بازگشت به بالا