روایت عاشقی در محراب غیرت؛ کنگره‌ای به وسعت آسمان ایثار

کنگره هشت هزار شهید گیلان، نه یک مراسم، بلکه طوافی عاشقانه در مسیر نور است؛ جایی که وصیت‌نامه‌ها، پلاک‌ها و لباس‌های رزم، روایت‌گر مردانی‌اند که از خاک برخاستند و به افلاک پیوستند.
– اخبار استانها –

به گزارش بخش استان‌ها در وبانگاه به نقل از خبرگزاری تسنیم از رشت، دومین کنگره هشت هزار شهید گیلان با شعار گیلان پرچمدار توحید، حماسه و مقاومت از 7 شهریور با نمایشگاه میدانی در باغ موزه دفاع مقدس شهر رشت آغاز به کار کرد و میزبان عاشقان جهاد و شهادت شد که با تماس مدیر خبرگزاری برای پوشش این رویداد آفیش شدم، با همکارم میکروفن و دوربین را برداشتیم و راهی مسیر کنگره شدیم، خیابان‌های منتهی به کنگره بسیار پرترافیک بود و تردد به کندی صورت می‌گرفت که نشان از استقبال مردم از نخستین ساعات آغاز به کار کنگره داشت. 

بالاخره در هوای گرم تابستان شرجی رشت به محل کنگره رسیدیم، باید کارت خبرنگاری و اصحاب رسانه را دریافت می‌کردیم، در همان شلوغی دنبال مسئول کارت شناسایی خادمان و اصحاب رسانه بودیم که پس از ساعتی کارت خبرنگاری هم صادر شد، انگار مدال افتخاری بود که بر گردنم آویخته می‌شود، چرا که سال‌ها منتظر بودیم پس از نخستین کنگره، که با حضور سردار شهید سلیمانی برگزار شده بود را دوباره تجربه کنیم.

اما این بار جای سردار شهید سلیمانی و خیلی از سرداران‌مان خالی بود، سردار شهید سلامی که به گفته راویان  تا آخرین ساعات قبل از شهادت در مورد کنگره گیلان پرس‌وجو می‌کرد تا بسیاری از شهدای جنگ تحمیلی 12 روزه رژیم صهیونیستی در گیلان که حالا قاب عکس‌هایشان مسیر ورودی به کنگره را مزین ساخته است. 

روایت عاشقی در محراب غیرت؛ کنگره‌ای به وسعت آسمان ایثارروایت عاشقی در محراب غیرت؛ کنگره‌ای به وسعت آسمان ایثارروایت عاشقی در محراب غیرت؛ کنگره‌ای به وسعت آسمان ایثار
با بهت و حیرت نظاره‌گر جمعیتی هستیم که از دور و نزدیک حتی از دورترین روستاهای گیلان آمده‌اند و قاب دوربین توانایی ثبت خیلی از تصاویر زیبای کنگره را ندارد. 

همه به مهمانی لاله‌ها دعوت شدیم و قدم که بر می‌داری گویی نسیمی پر فرشتگان را بر صورت مهمانان شهدا می‌کشد، اینجا هم قدمگاه شهیدان است و با ورود به محوطه باغ موزه دفاع مقدس، غرق این اتمسفر پاک می‌شوی انگار سبک‌تر قدم می‌داری. 

تصویر سرداران و امیران شهید گیلان تمام شهر را پر کرده و با برپایی هر اجلاسیه، عطر شهادت در فضای شهر می‌پیچد، گویی شهر مرده را دوباره زنده می‌کند به عطر معنویت، هشت هزار لاله، بی‌ادعا شکفتند،  نه برای دیده شدن، بلکه برای دیده‌بان شدن.  آنان رفتند، بی‌صدا، بی‌نقاب، بی‌تظاهر، اما صدایشان هنوز در دل شب‌های گیلان جاری‌ست.

مادران و همسران شهدا  شاعران بی‌دفتر بودند؛ شعرشان را با اشک نوشتند و صبر و استقامت را معنایی دوباره بخشیدند تا عشق تجلی یابد و لیلی و مجنون‌ها فقط افسانه و داستان نباشد. 

روایت عاشقی در محراب غیرت؛ کنگره‌ای به وسعت آسمان ایثارروایت عاشقی در محراب غیرت؛ کنگره‌ای به وسعت آسمان ایثار

در نمایشگاه «روایت پرچمداران» پلاک‌های آویخته هر کدام روایتی است از دل خاک این وطن، از دل شب‌های عملیات و هر تصویر، و هر قاب، دریچه‌ای به دل شهیدی که با لبخند، به استقبال مرگ رفت تا ایران زنده و پویا باشد.

وصیت‌نامه‌های شهدا، غزل‌هایی است از دل‌های  عاشق در شب‌های تاریک تاریخ که ستاره‌های درخشانی شدند تا مسیر را گم نکنیم، به راستی آنان از دنیا نرفتند، بلکه به آن معنا بخشیدند؛ با واژه‌هایی ساده، اما عمیق‌تر از هر فلسفه‌ای.

لباس‌های رزم‌شان بر دیوار آویخته بود تا به یادمان آورد با هر لباسی می‌توان برای وطن فدا شد چه با لباس پرستاری و پزشکی چه با لباس ارتشی و سپاهی، شهدا، پرستوهایی بودند که برخلاف رسم طبیعت، کوچ نکردند، آنان در دل همین خاک ماندند، تا هر بهار، با شکفتن گل‌ها، نامشان دوباره زنده شود. 

هرگوشه از محوطه کنگره نشانی از تکاپو و تلاش برای پیشرفت ایران است در دل شب‌های کنگره هشت هزار شهید گیلان، فانوس‌هایی روشن‌اند که این فانوس‌ها، راه را نشان می‌دهند؛ راهی که با خون ترسیم شده است. 

حماسه‌سازان خاموش تاریخ در دل شب‌های عملیات رمز عبور را خوب می‌دانستند، رمز عبور از دنیایی که خیلی‌ها دلبسته‌اش هستند و خاک این سرزمین سرشار از ایثار این جوانمردان و دلاوران است، گوشه‌ای از کنگره برای تمرین تیراندازی تدارک دیده شده و همه تمرین می‌کنند رزم را تا تداعی شود که دشمنان داخلی و خارجی کشور نمی‌توانند گزندی به کشور برسد. 

روایت عاشقی در محراب غیرت؛ کنگره‌ای به وسعت آسمان ایثارروایت عاشقی در محراب غیرت؛ کنگره‌ای به وسعت آسمان ایثارروایت عاشقی در محراب غیرت؛ کنگره‌ای به وسعت آسمان ایثار

کودکان و نوجوانان روی تانک‌ها و نفربر‌ها می‌روند و عکس یادگاری می‌گیرند به یاد روزهایی که تنها سلاح ما ایمان بود و کمترین سلاح جنگی را داشتیم و با جان‌ها مقابل دشمن زبون بعثی و هم‌پیمانان‌ش ایستادیم. 

صدای شهدا، همچنان در گوش زمان جاری‌ست، نغمه‌هایی از خاکریز، از شب‌های عملیات، از زمزمه‌های «یا زهرا» و «یا حسین» که در بی‌سیم‌ها مخابره می‌شد. 

عشق، در سنگر معنا یافت، عشق به هم‌رزم، عشق به خاک، عشق به آرمان.  شهدا، عاشقانی بودند که معشوقشان را در میدان مین یافتند. 

در یکی از غرفه‌ها نوجوانان و جوانان امروز با وصیت‌نامه‌های شهدا آشنا می‌شوند، وصیت‌هایی که  با جوهر نوشته نشدند، بلکه با خون، هر جمله‌اش  فریادی بود از دل، و هر واژه، نوری بود برای روشنایی مسیر آیندگان. 

غرفه‌های کنگره گویی زیارتگاهی است، که این همه مشتاق دارد،  زیارت دل‌هایی که هنوز در جست‌وجوی معنا هستند، دل‌هایی که می‌دانند، شهدا نرفتند، بلکه ماندند، بر میثاق و عهد خود با خداوند و چه معامله پر سودی است معامله با خداوند. 
روایت عاشقی در محراب غیرت؛ کنگره‌ای به وسعت آسمان ایثارروایت عاشقی در محراب غیرت؛ کنگره‌ای به وسعت آسمان ایثار
در گوشه‌ای از محوطه نوجوانان گیلانی وسط گود زورخانه با یاد مولای متقیان حضرت علی(ع) تمرین جوانمردی می‌کنند تا در مقابل ظالم از مظلوم دفاع کنند و با زنگ زورخانه می‌چرخند به گرد نام مولایشان.

مزار پنج شهید گمنام همچون نگینی سبز در باغ موزه می‌درخشد و محل عبور فرشتگانی است که آمده‌اند ببینند مقام انسان تا به کجا می‌تواند برسد که چنین گمنام و در آسمان‌ها پرآوازه‌اند. 

«مرگ بر اسرائیل» و «مرگ بر آمریکا» روی موشک‌ها نوشته شده ، همچنین در دل‌های کودکان و نوجوان این سرزمین حک شده است. 

کنگره‌ای به وسعت آسمان ایثار و پاکی، کنگره هشت هزار شهید گیلان، نه یک مراسم، که طواف عاشقانه‌ای است در محراب غیرت. این کنگره، روایت مردانی است که از خاک برخاستند و به افلاک پیوستند. 

گیلان، دژ مستحکم ایمان از دیلمان تا انزلی، از رودبار تا آستارا، گیلان چونان سپری شد در برابر تهاجم ظلم. مردمانش، ریشه در غیرت دارند و شاخه در آسمان شهادت. 

روایت عاشقی در محراب غیرت؛ کنگره‌ای به وسعت آسمان ایثارروایت عاشقی در محراب غیرت؛ کنگره‌ای به وسعت آسمان ایثارروایت عاشقی در محراب غیرت؛ کنگره‌ای به وسعت آسمان ایثار

«شهید، چراغی‌ست در راه بی‌پایان»  

هر شهید، فانوسی است در مسیر تمدن اسلامی، آنان، راه را گشودند تا ما در ظلمت نمانیم. 

کنگره، نه فقط یادآور گذشته، که چراغی برای آینده است. فرهنگ ایثار، میراثی است که باید نسل به نسل منتقل شود و این رسالت رسانه است.

روایت عاشقی در محراب غیرت؛ کنگره‌ای به وسعت آسمان ایثارروایت عاشقی در محراب غیرت؛ کنگره‌ای به وسعت آسمان ایثار

ما اگر گمگشته‌ی راهیم عیب از جاده نیست
جاده‌ها جا می‌گذارند آنکه را آماده نیست

آب و نان از آنِ دونان، آسمان از آنِ ما 
این قفس سقف نگاه مردم آزاده نیست

پیش پای دوست سر افتاد، اما سربلند
پیش پا افتاده اما پیش پا افتاده نیست

از وضو با خون دل آن گونه گل انداخته
خنده‌ی مستانه‌ی این زخم‌ها از باده نیست

ساده از این کوچه‌ها، این نام‌ها رد می‌شویم
رد شدن از معبر خون شهیدان ساده نیست

(شاعر: حسین مودب)

گزارش از: سارا ناصری

انتهای پیام/616

 

منابع خبر:‌ © ‌خبرگزاری تسنیم
دکمه بازگشت به بالا