روزمره شدن فاجعه و انتظار فرج

انتظار فرج نه صرفاً یک انتظار آینده، بلکه شیوه‌ای از زیستن است: زیستن در لحظه، آگاهانه، و در تعامل با تاریخ و جهان، آماده برای رخداد بزرگ و پرمعنا.
– اخبار حوزه امام و رهبری –

به گزارش بخش سیاسی وبانگاه به نقل از گروه امام و رهبری خبرگزاری تسنیم، محسن سلگی در یادداشتی با عنوان «روزمره شدن فاجعه و انتظار فرج» نوشت: در تجربهٔ وجودی انسان، همان‌طور که هایدگر نشان می‌دهد، لحظه‌ای فرا می‌رسد که اضطراب سراسر وجود ما را در بر می‌گیرد؛ جایی که «هیچ، می‌هیچد» و جهان انتیک با همهٔ امکاناتش فرو می‌ریزد. این لحظه، خلأیی ایجاد می‌کند که از یک سو انسان را با پوچی روبه‌رو می‌سازد و از سوی دیگر می‌تواند دروازه‌ای به سوی «امکان بزرگ‌تر» باز کند؛ امکانی که فراتر از روزمرگی و تکرار فاجعه است.

فرض کنید مجسمه‌ای ناگهان پیش پای ما می‌افتد (نماد بت‌انگاری‌ها و تکیه بر ارزش‌های پوسیده)، و با این سقوط، نظم و عادت‌های روزمره را می‌شکند. در این لحظه، فرد درمی‌یابد که جهان روزمره و عادت‌هایش بی‌اعتبارند و امکان‌های نوین در افق پدیدار می‌شوند. اما اگر این سقوط‌ها و تکان‌ها هر روز تکرار شوند، انسان به نوعی کرختی می‌رسد و دیگر حتی حوادث تلخ نیز تکان‌دهنده نخواهند بود. این همان «روزمره شدن فاجعه» است؛ وضعیتی که والتر بنیامین آن را چنین توصیف می‌کند: «فاجعه همین روزمرگی است.» بمباران خبری، مرگ کودکان، فرسودگی اجتماعی، و کالایی‌شدن عشق، نمونه‌های مدرن این روند هستند؛ همه و همه نشانهٔ تکرار فاجعه‌اند که انسان را از حس اصالت وجود و آگاهی تهی می‌کنند.

اما انتظار فرج در سنت شیعی دقیقاً در نقطهٔ مقابله با این وضعیت معنا می‌یابد. وقتی جهان با همهٔ زخم‌هایش عادی می‌شود، تنها رخداد بزرگ رهایی، فراتر از جهان روزمره، ضرورت می‌یابد. انتظار، فراتر از انفعال یا انتظار بی‌عمل، نوعی آگاهی وجودی و تاریخی است؛ آگاهی به این‌که رهایی، نه در فرار یا انزوا، بلکه در عبور از همان «هیچ» و پیوند با حقیقتی متعالی حاصل می‌شود. ظهور مهدی (عج) برای مؤمن، نه صرفاً یک رویداد بیرونی، بلکه افق درونی و امید اگزیستنسیال است که معنا را از دل آشوب و فاجعه برمی‌کشد و امکان حرکت به سوی نور و فاعلیت را فراهم می‌آورد.

در نگاه شیعی، فاجعه تنها کابوسی نیست که باید از آن گریخت؛ بلکه همچون آینه‌ای عمل می‌کند که ضعف و تاریکی بشر را نمایان می‌سازد تا آمادگی برای رخداد بزرگ فراهم شود. بمباران خبری و بمباران واقعی، هر دو انسان را به اضطراب می‌کشانند، اما منتظر راستین، اضطراب را نه به عنوان نقطهٔ تسلیم، بلکه به عنوان نشانه‌ای از نیاز به ظهور می‌بیند و آن را به فرصتی برای رشد و آماده‌سازی تبدیل می‌کند.

انتظار، نوعی «پروجکشن» به آینده‌ای است که در آن جهان از اسارت روزمره‌گی و بی‌معنایی آزاد می‌شود. همان‌طور که هایدگر از «هیچ» سخن می‌گوید، شیعه از «انتظار پر شدن این هیچ با حقیقت» سخن دارد؛ حقیقتی که در ظهور مهدی موعود (عج) متجسد خواهد شد و چرخهٔ تکرار فاجعه را می‌شکند. این انتظار، نه صرفاً یک نجات تاریخی، بلکه آمادگی وجودی برای دیدن حقیقت و پذیرش افقی نو است؛ امیدی که فرد را از انزوا و بی‌خبری برمی‌گرداند و به او امکان عمل و کنش می‌دهد.

در منابع شیعی، انتظار فرج یک حالت منفعلانه نیست؛ بلکه بالاترین عمل (Act) انسان است. امام علی (ع) در حکمت 351 نهج‌البلاغه می‌فرمایند: «انتظروا الفرج ولا تیأسوا من روح الله»

و شیخ صدوق در کمال الدین می‌نویسد: «أفضل أعمال أمّتی انتظار الفرج»

این بیان‌ها، انتظار را نه به عنوان سکون، بلکه به عنوان زیستن در افق رخداد بزرگ معرفی می‌کنند؛ رخدادی که هم چرخهٔ تکرار فاجعه را می‌شکند و هم امکان خلق معنا و ارزش‌های نو را فراهم می‌آورد. انتظار، مانند تجربهٔ اضطراب اگزیستنسیل هایدگر، انسان را از روزمرگی جدا می‌کند؛ همانند کودک نیچه‌ای، توان آغاز دوباره را به او می‌بخشد؛ و همانند افق لکان، میل بی‌انتها را به حقیقتی متعالی پیوند می‌دهد.

ظهور مهدی (عج) در این چشم‌انداز، رخداد نهایی است: رویدادی که نه تنها تاریخ بیرونی، بلکه وجود درونی انسان را نیز دگرگون می‌کند و رهایی را محقق می‌سازد. این رهایی، هم فردی و هم جمعی است؛ گسستی است که چرخهٔ بی‌پایان فاجعه را قطع می‌کند و امکان تجربهٔ اصیل و اخلاقی را به انسان بازمی‌گرداند. به بیان دیگر، انتظار شیعی، ترکیبی از آمادگی وجودی، کنش اخلاقی، و حضور در تاریخ است؛ عملی که فرد را از پوچی و بی‌عملی می‌رهاند و به او توان مواجهه با حقیقت و خلق معنا می‌دهد.

بدین ترتیب، انتظار فرج نه صرفاً یک انتظار آینده، بلکه شیوه‌ای از زیستن است: زیستن در لحظه، آگاهانه، و در تعامل با تاریخ و جهان، آماده برای رخداد بزرگ و پرمعنا. این عمل، زمینهٔ ظهور را نه فقط در سطح تاریخی، بلکه در سطح وجودی فراهم می‌آورد و به انسان امکان می‌دهد تا اضطراب، فاجعه و روزمرگی را به فرصت و رشد تبدیل کند. انتظار، همانا رستگاری فرد و جامعه، و تحقق امید اگزیستنسیال و اخلاقی است که چرخهٔ تکرار فاجعه را می‌شکند و معنای نو را به جهان بازمی‌گرداند.

انتهای پیام/

 

منابع خبر:‌ © ‌خبرگزاری تسنیم

 

دکمه بازگشت به بالا