پیدا و پنهان اقتصاد/ بازار کار ایران؛ فرصتها، چالشها و راهکارها
در بخش های پیشین نگاهی جامع به شاخص های کلان اشتغال، بیکاری و ساختار جمعیتی فعال و غیر فعال ارائه شد. در این قسمت، به تحلیل عمیقتر این وضعیت پرداخته شده و فرصتها و چالشهای اقتصاد ایران بیان میشود. در بخش پایانی نیز برخی توصیههای مهم و راهبردی در این زمینه مطرح میگردد.
فرصتها و امیدواریها
بازار کار ایران دارای تحرکات و پتانسیلهای قابل توجهی است که میتوانند به عنوان محرک رشد عمل کنند:
اول، روند رو به کاهش نرخ بیکاری است. آمارها نشان دهنده یک روند امیدوار کننده در بازار کار ایران است. بر اساس گزارشهای صندوق بینالمللی پول، نرخ بیکاری ایران از چندین کشور اروپایی و منطقهای نظیر اسپانیا، آلبانی، صربستان، یونان و ترکیه پایینتر است.
دوم، سرمایه انسانی جوان و تحصیلکرده است. یکی از بزرگترین نقاط قوت ومزیت راهبردی ایران، جمعیت جوان، تحصیلکرده و آشنا با فناوری است. این نیروی انسانی، به ویژه در بخشهای اقتصاد دانشبنیان و دیجیتال، میتواند به عنوان موتور محرکه رشد و نوآوری عمل کند. با این حال، بهرهبرداری از این پتانسیل مستلزم ایجاد فرصت های شغلی متناسب با مهارت ها و تحصیلات این گروه است. در غیر این صورت این فرصت میتواند به یک چالش بزرگ تبدیل شود.
سوم، توسعه بخش های نوآورانه و اقتصاد دانش بنیان است. رشد بخش اقتصاد دانشبنیان یکی از امیدبخشترین تحولات در بازار کار ایران است. رتبه ایران در شاخص نوآوری از سال 2014 تا 2024 بهبود چشمگیری داشته و از رتبه 120 به 64 ارتقاء یافته است. البته رتبه ایران در سال 1401 به 53 رسیده بود که بهترین رتبه ایران در این شاخص محسوب میشود. در دو سال اخیر این شاخص افت پیدا کرده است. به گزارش معاونت فناوری وزارت علوم در سال 1401 ، حدود 41 هزار شغل در پارک های علم و فناوری کشور ایجاد شده بود که معادل رشد 60 درصدی نسبت به سال قبل از آن محسوب میشد. در یک سال اخیر نیز بنابرگفته وزیر علوم، بیش از 30 هزار فرصت شغلی در پارک های علم و فناوری ایجاد شده است که قابل توجه است. این رشد سریع نشان دهنده پتانسیل بالای این بخش در جذب نیروی کار متخصص و ایجاد مشاغلی با ارزش افزوده بالاست.
چهارم، توسعه مشاغل خرد و خانگی است. سیاست های حمایتی دولت از مشاغل کوچک و خانگی به عنوان یک راهبرد اجتماعی، نقش مهمی در ایجاد اشتغال و کاهش فقر ایفا کرده است. از نیمه دوم سال 1400 تا تیرماه 1403 نزدیک به 700 هزار مجوز مشاغل خانگی صادر و نزدیک به 200 هزار فرصت شغلی ایجاد گردید و تسهیلات اعطایی نیز تا چهار برابر افزایش یافت. این رویکرد به کاهش فقر و توانمندسازی خانوادههای دهک های پایین کمک فراوانی کرده است و همچنان نیازمند توجه و توسعه است. در حالی که 15 تا 23 درصد اشتغال در کشورهای توسعه یافته متعلق به مشاغل خانگی است، این سهم در ایران بین 3 تا 4 درصد برآورد شده است.
پنجم، پتانسیلهای ویژه در صنایع راهبردی و صادرات است. ایران از پتانسیلهای عظیمی در صنایع راهبردی و صادرات غیرنفتی برخوردار است. منابع عظیم طبیعی، به ویژه در صنعت پتروشیمی، تقاضای دائمی برای مهندسان نفت و شیمی، زمینشناسان و مدیران پروژه ایجاد میکند و همچنین صنایع پاییندستی بسیاری را به وجود میآورد. علاوه بر این، بخشهای گردشگری سلامت و داروسازی نیز ظرفیتهای قابل توجهی برای اشتغالزایی در کشور دارند. در حوزه صادرات محصولات کشاورزی مانند زعفران، ایران به طور سنتی یک صادر کننده با کیفیت است، هرچند به دلیل نبود تکنولوژی بستهبندی، زعفران از ایران به صورت فلهای و یا با بسته بندی کمکیفیت صادر میشود. حضور رقبای جدی در زمینه صادرات زعفران نیازمند بازطراحی سیاستهای مناسب برای نگهداشت و افزایش سهم ایران از بازار جهانی است.
چالش های بازار کار در ایران
چالش اول، نرخ پایین مشارکت اقتصادی است. یکی از مهمترین و پنهانترین چالشهای بازار کار ایران، نرخ پایین مشارکت اقتصادی است. نرخ مشارکت اقتصادی در ایران 41 درصد است که فاصله قابل توجهی با میانگین جهانی (60 درصد) دارد. این در حالی است که نرخ مشارکت اقتصادی در کشور همسایه، عربستان سعودی، به بیش از 66 درصد رسیده است.
دومین چالش، بیکاری فارغ التحصیلان است. سهم جمعیت بیکار فارغالتحصیل از کل بیکاران به حدود 40 درصد میرسد. این پدیده، ناکارآمدی ارتباط میان سیستم آموزشی و نیازهای واقعی بازار کار را به وضوح نشان میدهد. ریشه این مشکل در غلبه آموزش نظری بر آموزش عملی، مهارتمحور و نیازمحور است. این شکاف عمیق، به هدر رفت منابع مالی و سرمایه انسانی منجر شده و پدیده فرار مغزها را تشدید میکند. بسیاری از فارغ التحصیلان در رشته هایی تحصیل کرده اند که تقاضای کافی برای آنها در بازار کار وجود ندارد. در برخی رشتهها (مانند حقوق و علوم پایه) تعداد فارغالتحصیلان بیش از حد نیاز و در برخی دیگر (مانند مشاغل فنی و حرفهای و مهارتهای خاص دیجیتال) کمبود وجود دارد.
چالش سوم، مشاغل غیررسمی است. بر اساس بررسیهای معاونت اشتغال وزارت کار، حدود 57 درصد از نیروی کار در ایران در بخش غیر رسمی مشغول به کار هستند. این مشاغل اغلب به عنوان یک استراتژی بقا برای افراد با درآمد پایین در نظر گرفته می شود. این نوع اشتغال فاقد امنیت شغلی، قراردادهای رسمی و پوشش های تامین اجتماعی است و در عین حال رقیبی جدی برای بخش رسمی اشتغال محسوب شده و درآمدهای مالیاتی دولت را کاهش میدهد.
توصیه هایی برای بهبود وضعیت اشتغال
با توجه به تحلیل های فوق، اتخاذ سیاست های زیر برای بهبود بازار کار ایران ضروری به نظر میرسد:
- اصلاح نظام آموزشی: ضروری است برنامههای درسی در سطح متوسطه و دانشگاهی با نیازهای واقعی بازار کار هماهنگ شود. این امر مستلزم تقویت آموزشهای مهارتمحور و عملی، ایجاد همکاری نزدیک بین دانشگاه ها و صنایع و همچنین بازطراحی آموزش ها متناسب با شرایط هر منطقه است.
- افزایش نرخ مشارکت نیروی کار: با اجرای سیاست های هدفمند، باید جمعیت غیرفعال به بازار کار بازگردانده شود. این امر می تواند با ارائه تسهیلات ویژه، حمایت از کارآفرینی جوانان و فراهمسازی محیط مناسب کسب و کار برای بانوان محقق شود. تسهیل ورود زنان به مشاغلی با ماهیت زنانه و کاهش تدریجی حضور مردان در این مشاغل علاوه بر اینکه به استفاده بهینه از سرمایه انسانی کشور کمک خواهد کرد، باعث افزایش رفاه و امنیت خاطر خانوارهای ایرانی خواهد شد.
توجه به اقتصاد دیجیتال و مشاغل مرتبط با آن: اقتصاد دیجیتال به عنوان یکی از پیشرانهای اصلی اشتغال زایی در آینده نقطه قوت مهمی به شمار میآرود. سهم فعلی این بخش از تولید ناخالص داخلی ایران حدود 5 درصد است که در مقایسه با کشورهایی چون عربستان(14 درصد) و امارات(10 درصد) فاصله دارد. اما با توجه به نیروی کار جوان و تحصیل کرده در ایران ظرفیت اشتغالزایی در این زمینه در کشور فراوان است
*میثم رستمی – پژوهشگر اقتصادی
انتهای پیام/