سیستان در محاصره خشکسالی و گردو غبار/ راهکار متخصصان برای تثبیت کانون‌‌ ریزگردها+فیلم

با توجه به کاهش امید به پرداخت حق‌آبه تالاب هامون از جانب افغانستان، تکیه بر ظرفیت و دانش بومی در راستای اجرای مجموعه اقداماتی جهت تثبیت کانون‌های ریزگرد، رویکردی منطقی به نظر می‌رسد و در این راستا کشت «کاپاریس» به عنوان یک راهکار نوآورانه مطرح است.
– اخبار استانها –

به گزارش بخش استان‌ها در وبانگاه به نقل از خبرگزاری تسنیم از زاهدان، منطقه سیستان شامل پنج شهرستان زابل زهک، هامون، هریمند و نیمروز واقع در شمال استان سیستان و بلوچستان طی سال‌های اخیر با یک بحران جدی زیست محیطی مواجه شده است؛ خشکسالی‌های مکرر و خشکی کامل آب تالاب بین‌المللی هامون، همراه با وزش بادهای موسمی تابستانی معروف به «بادهای 120 روزه» و پدیده‌ گردوغبار، حیات این ناحیه را تهدید می‌کند.

در گذشته بادهای 120 روزه سیستان که هوایی خشک و گرم بودند، با عبور از روی تالاب هامون نسیمی خنک و مرطوب می‌آوردند؛ اما اکنون با خشک شدن هامون این بادها به منبع گردوغبار تبدیل شده و شدت گرما را در منطقه افزایش داده‌اند. به گفته کارشناسان، خشکسالی‌های پی‌در‌پی در دو دهه اخیر زندگی در سیستان را بسیار دشوار کرده و مردم این دیار را در یک جدال سخت و نفس‌گیر با پدیده‌های طبیعی چون گردوغبار قرار داده است.

.

خشکسالی و خشک شدن تالاب هامون

تالاب بین‌المللی هامون(هامون پوزک، هیرمند و صابری) که زمانی یکی از بزرگ‌ترین زیست‌بوم‌های تالابی ایران و جهان(هفتمین تالاب بین‌المللی دنیا) بود، اکنون به‌خاطر کاهش شدید ورودی آب رودخانه هیرمند با بحران بی‌سابقه خشکسالی دست به گریبان است. گزارش سازمان حفاظت محیط‌زیست نشان می‌دهد بیش از 85 درصد سطح تالاب هامون خشک شده و تبدیل به بستر نمکی شده است؛ بستر نمکی گسترده‌ای که منبع اصلی تولید گردوغبار در منطقه قلمداد می‌شود.

کارشناسان تغییرات اقلیمی و کاهش آورد رودخانه هیرمند را عامل کلیدی این بحران می‌دانند؛ بر اثر احداث و تکمیل سدهای متعدد در سرشاخه‌های هیرمند در افغانستان، آب کمی به سمت ایران می‌رسد و حق‌آبه زیست‌محیطی تالاب تامین نمی‌شود. در نتیجه خشکیدن هامون نه‌تنها محیط زیست منطقه را نابود کرده، بلکه سلامت و معیشت هزارن نفر از ساکنان سیستان را تهدید کرده است.

مطالعات دانشگاه زابل نیز نشان می‌دهد حدود 65 درصد از اراضی کشاورزی پیرامون هامون به‌دلیل همین خشکی و فرسایش خاک از چرخه کشت خارج شده و این امر به بیکاری گسترده و مهاجرت اجباری به شهرهای بزرگ انجامیده است. سد «بخش‌آباد» که افغانستان در حال تکمیل آن است، می‌تواند حدود 98 درصد جریان سالانه رودخانه فرامرزی فراه(از منابع اصلی تالاب هامون) را کنترل کند؛ کارشناسان می‌گویند تکمیل این سد، تیر خلاصی بر پیکره برهنه هامون خواهد بود. در مجموع، کاهش منابع آب ورودی و تأخیر در پرداخت حق‌آبه هامون به یک «مرگ خاموش» تالاب انجامیده که تبعات اقتصادی، اجتماعی و زیست‌محیطی گسترده‌ای برای سیستان دارد.

بادهای 120 روزه و طوفان‌های گردوغبار

بادهای موسمی بلندمدت سیستان، معروف به بادهای 120 روزه، معمولاً از اردیبهشت‌ماه تا مهرماه هر سال جریان پیدا می‌کنند. در گذشته زمانی که تالاب هامون پرآب بود، این بادها به‌عنوان نسیم تلطیف‌کننده هوا عمل می‌کردند و چشم‌اندازهای روستایی را رونق می‌دادند. اکنون اما خشکیدن هامون باعث شده این بادها، حامل انبوه ذرات نمک و گردوغبار باشند. پژوهش‌ها نشان می‌دهد وزش باد بر سطح خشکیده هامون، به‌علت از بین رفتن پوشش گیاهی، علت اصلی وجود گردوغبار در هوای سیستان است.

در سال‌های اخیر تعداد روزهای وزش 120 روزه در منطقه به بیش از 200 روز در سال افزایش یافته و به منبع طوفان‌های ویرانگر گردوغبار تبدیل شده است. این طوفان‌ها دید افقی را به کمتر از چند صد متر کاهش می‌دهند و سلامت عمومی مردم را به خطر می‌اندازند.

سازمان هواشناسی سیستان و بلوچستان بارها برای تشدید فعالیت این بادها و وقوع طوفان‌های گردوغبار هشدار صادر کرده است؛ به‌عنوان مثال در ماه‌های اخیر بارها صدور هشدارهای جوی سطح زرد و نارنجی احتمال طوفان شدید گردوخاک در شمال استان اعلام شده است. تشدید بادهای موسمی همزمان با افزایش دمای بی‌سابقه منجر به اوج‌گیری پدیده گردوغبار شده و زندگی روزمره را برای ساکنان سیستان به‌شدت دشوار کرده است.

کاهش پوشش گیاهی و فرسایش خاک

خشکسالی‌های پی‌درپی و مدیریت نادرست منابع آب باعث شده پوشش گیاهی طبیعی دشت‌های سیستان به‌شدت کاهش یابد. خاک‌ها بر بستر خشکیده هامون دیگر چسبندگی کافی ندارند و در اثر وزش بادهای 120 روزه به راحتی فرسایش می‌یابند. گزارش‌های میدانی نشان می‌دهد بسیاری از کانون‌های ریزگرد سیستان دقیقاً در نقاطی ایجاد شده که پوشش گیاهی تالاب‌ها و مراتع از بین رفته و اراضی خشک‌ شده است. برداشت بی‌رویه شن از بستر هامون و تردد وسایل نقلیه نیز زمینه‌ساز تشدید پدیده گردوخاک شده است.

در کنار آن، تحقیقات دانشگاهی حاکی است بیش از 65 درصد از اراضی کشاورزی اطراف هامون به‌دلیل خشکی و فرسایش خاک از چرخه کشت خارج شده‌اند، به‌طوری که اکنون زمین‌های کشاورزی خشک شده و دام‌ها به‌خاطر کمبود علوفه در مضیقه‌اند. این روند تخریب منابع طبیعی هم‌زمان با بیکار شدن کشاورزان، زمینه تغییر کاربری برخی اراضی و بحران بیابان‌زایی را در منطقه تقویت کرده است.

تهدید تنوع زیستی و مهاجرت جانوران

تالاب هامون یکی از مهم‌ترین زیستگاه‌های منطقه سیستان و بلوچستان و محل زیست صدها گونه جانوری و گیاهی بود. مطالعات علمی نشان می‌دهد هامون زیستگاه بالغ بر 284 گونه جانوری از جمله 28 گونه پستاندار، 183 گونه پرنده، 44 خزنده، 7 دوزیست و 22 گونه ماهی است. خشک شدن تالاب، بسیاری از این گونه‌ها را در معرض انقراض قرار داده است؛ بر اساس گزارش‌ها گونه‌هایی مانند فلامینگو، پلیکان خاکستری و برخی از پرندگان شکاری در خطر جدی قرار دارند و نیازمند حفاظت ویژه هستند.

از سوی دیگر، نابودی زیستگاه زمستان‌گذرانی هامون باعث تغییر مسیر مهاجرت حدود 400 هزار پرنده مهاجر شده است؛ کارشناسان بومی سیستان گزارش می‌دهندپرندگان مهاجر دیگر به هامون نمی‌آیند و گونه‌های شاخصی مانند اردک نوک‌پهن، چنگر، پلیکان و باکلان به نواحی دیگر مهاجرت کرده‌اند.

دانشمندان هشدار داده‌اند که بدون تأمین حق‌آبه تالاب، احتمالاً در آینده نزدیک هر ساله شاهد از دست رفتن کامل اکوتوریسم پرندگان مهاجر خواهیم بود. به‌این‌ترتیب، ترکیب خشک‌سالی، کاهش پوشش گیاهی و طوفان‌های گردوخاک، تنوع زیستی منطقه را تحت فشار شدیدی قرار داده و روند مهاجرت جانداران را شتاب بخشیده است.

پیامدهای اجتماعی و مهاجرت انسان‌ها

پیوند تنگاتنگ مردم سیستان با شرایط طبیعی منطقه سبب شده بحران زیست‌محیطی تهدیدی جدی برای اقتصاد و زندگی اجتماعی ساکنان باشد. ساکنان منطقه عمدتاً در کشاورزی و دامپروری معیشت می‌کنند و خشک شدن رودخانه‌ها و تالاب باعث شده بسیاری از زمین‌های زراعی غیرقابل کشت شوند.

بر اساس گزارش‌های رسمی و آمار دانشگاهی، کاهش آب باعث شده تا زمین‌های کشاورزی خشک شوند و دام‌ها با کمبود علوفه مواجه شوند. بسیاری از کشاورزان مجبور به ترک شغل و مهاجرت به مناطق دیگر شدند. این مهاجرت اجباری روستائیان به شهرها و خارج از استان، علاوه بر ضربه زدن به اقتصاد محلی سیستان، مشکلات اجتماعی مانند بیکاری، فقر و کاهش امنیت غذایی را تشدید کرده است.

نمایندگان مجلس و مقامات محلی نیز تلفات انسانی این بحران را تائید کرده‌اند؛ آنان می‌گویند به علت خشکسالی و خشکی هامون، بسیاری از ساکنان منطقه مهاجرت کرده و یا بیکار شده‌اند و افزودند که آمار دقیقی از این مهاجرت گسترده در دست نیست. علاوه بر این، آلودگی هوا به‌ویژه گردوخاک مداوم باعث افزایش بی‌سابقه بیماری‌های تنفسی در سیستان شده و هزینه‌های بهداشتی و درمانی را به شدت بالا برده است.

جمع‌بندی گزارش‌ها حاکی است بحران زیست‌محیطی در سیستان به مشکلات اجتماعی عمیقی مانند بی‌خانمانی و مهاجرت گسترده منجر شده است؛ مردم محلی نگران ادامه این روند و نابودی زیربنای هویت و معیشت خود هستند.

هشدارها و تحقیقات دانشگاهی

در سال‌های اخیر نهادهای رسمی و دانشگاهی بارها نسبت به وخامت اوضاع هشدار داده‌اند. رئیس سازمان حفاظت محیط‌زیست از احتمال گسترش بحران زیست‌محیطی منطقه به کل حوضه هامون و کشورهای همسایه خبر داده و تأکید کرده است که «گردوغبار برخاسته از بستر خشک تالاب نه تنها ایران بلکه کشورهای منطقه و افغانستان را نیز تحت تأثیر قرار می‌دهد». همچنین، اداره‌کل هواشناسی استان بارها نسبت به تشدید فعالیت طوفان‌های گردوخاک هشدار داده و برای مناطق مستعد شمال سیستان، اخطارهای سطح زرد و نارنجی صادر کرده است.

پژوهش‌های دانشگاهی داخل کشور نیز بر شدت بحران صحه گذاشته‌اند؛ به عنوان مثال نتایج تحقیقات دانشگاه زابل نشان می‌دهد بیش از 65 درصد اراضی کشاورزی اطراف هامون از چرخه کشت خارج شده که ناشی از «خشکیدن تالاب و فرسایش خاک» است. در همایش‌های علمی و نشریات نیز سیستان و بلوچستان به‌عنوان «بحرانی‌ترین نقطه گرد و غبار جهان» معرفی شده است؛ یک استاد اقلیم‌شناسی در یک همایش سال 1403 اعلام کرد سیستان‌وبلوچستان با بیش از 220 روز گردوغبار در سال، بر اساس شواهد علمی یکی از بحرانی‌ترین نواحی جهان به شمار می‌رود. مطالعات بین‌المللی نیز نقش منشاهای خارجی را در تشدید خشکسالی هامون برجسته کرده‌اند؛ برای نمونه تحلیل‌ها نشان می‌دهد تکمیل سد «بخش‌آباد» در افغانستان می‌تواند تقریباً کل آب سالانه رودخانه فرامرزی فراه(منبع اصلی تأمین آب زیست‌محیطی هامون) را مهار کرده و زمینه نابودی کامل تالاب را فراهم کند.

در مجموع، هشدارهای نهادهای رسمی و یافته‌های دانشگاهی هشدار می‌دهند که اگر تدابیر فوری و بین‌المللی اندیشیده نشود، وضعیت زیست‌محیطی سیستان قابل بازگشت نخواهد بود.

تلاش‌ها و کاستی‌های مدیریت بحران

مسئولان کشوری و استانی تاکنون چند طرح عمده برای مهار بحران سیستان مطرح کرده‌اند. از جمله پروژه انتقال آب از دریای عمان به مناطق کم‌آب جنوب کشور و اجرای آبیاری مدرن در استان. همچنین سازمان حفاظت محیط‌زیست برنامه‌های نهال‌کاری با گونه‌های مقاوم بومی، تثبیت بیولوژیک خاک و توسعه پوشش گیاهی در حوزه تالاب را آغاز کرده است. در سطح بین‌المللی نیز وزارت امور خارجه پیگیری حق‌آبه هامون از افغانستان را در دستور کار گذاشته و مذاکراتی در این زمینه انجام می‌شود.

با این حال، بسیاری از کارشناسان معتقدند این اقدامات هنوز کافی نبوده است. فعالان محیط‌زیستی محلی می‌گویند تا زمانی که عامل اصلی بحران یعنی بستر خشک تالاب پابرجا باشد، نمی‌توان انتظار بهبود شرایط را داشت. کشاورزان منطقه بارها از وعده‌های تحقق نیافته سخن گفته‌اند؛ یکی از ساکنان زابل می‌گوید مسئولان وعده احیای هامون می‌دهند اما هیچ‌وقت به عمل تبدیل نمی‌شود و تالاب هر روز خشک‌تر می‌شود و می‌افزاید باوجود اعتراض‌های مکرر، هنوز «هیچ اقدام مؤثری» در این زمینه انجام نشده است.

همچنین برخی متخصصان منابع طبیعی نسبت به اثربخشی روش‌های رایج مانند مالچ‌پاشی و نهال‌کاری تردید دارند و معتقدند این اقدامات در مقیاس فعلی تأثیر ملموسی بر کاهش گردوغبار نداشته است. منتقدان بر این باورند که کمبود هماهنگی میان نهادهای دولتی، کمبود بودجه و نادیده گرفته شدن ظرفیت‌های محلی مانع اجرای برنامه‌های جامع شده است. برخی صاحب‌نظران پیشنهاد تشکیل کمیته‌ای متشکل از مدیران، محققان و نمایندگان مردم را داده‌اند تا با رویکردی بومی و هماهنگ طرح‌های احیا و کنترل ریزگرد تدوین شود.

در این میان به نظر می‌رسد با توجه به کاهش امیدها به تحقق دوباره پرداخت حق‌آبه تالاب بین‌المللی هامون از جانب کشور افغانستان، تکیه بر ظرفیت‌ها و دانش بومی در راستای اجرای مجموعه اقداماتی جهت تثبیت کانون‌های ریزگرد، رویکردی منطقی باشد. در همین راستا تسنیم سراغ «غلامرضا آذرسا» معاون جهاد کشاورزی شهرستان زهک رفته که رویکردی نوین برای مقابله با ریزگردها را مطرح می‌کند.

کشت «کاپاریس» برای مقابله با ریزگردها در سیستان

معاون جهاد کشاورزی شهرستان زهک در گفت‌وگو با تسنیم با اشاره به بحران ریزگردها در منطقه سیستان، از ثبت اختراع و تولید انبوه نشاء گیاه مقاوم کاپاریس خبر داد و گفت که این گیاه با پوشش وسیع خاک، علاوه بر کاهش 70 درصدی فرسایش بادی، پتانسیل بالایی برای اشتغال‌زایی و تولید محصولات دارویی و خوراکی دارد و می‌تواند در مبارزه با خشکسالی و بهبود وضعیت معیشتی منطقه نقش‌آفرین باشد.

غلامرضا آذرسا با تاکید بر ضرورت شناسایی منشأ ریزگردها و اجرای برنامه‌های متناسب با بافت خاک هر منطقه، اظهار داشت: ما نمی‌توانیم به‌طور صد درصد جلوی ریزگردها را بگیریم؛ چرا که بادهای 120 روزه و خشکسالی‌های رودخانه هیرمند و تالاب هامون که بر هیچ‌کس پوشیده نیست، عوامل اصلی این پدیده هستند. در گذشته، بادها روی آب حرکت می‌کردند و هوای مطبوعی به ارمغان می‌آوردند، اما اکنون خشکی تالاب‌ها، فرسایش خاک را تشدید کرده است.

معاون جهاد کشاورزی زهک کمبود پوشش گیاهی را یکی از دلایل اصلی تشدید ریزگردها دانست و پیشنهاد کرد: باید گیاهانی مقاوم به کم‌آبی و رونده را در منطقه کشت کنیم. پیشنهاد من گیاه کاپاریس یا همان «کَبَر» است. این گیاه که به «علف مار» نیز معروف است، به‌صورت خزنده روی زمین رشد می‌کند و هر بوته آن می‌تواند سطح بسیار وسیعی از خاک را بپوشاند. در نتیجه، بادهای شدید با پوشش گیاهی مواجه شده و فرسایش خاک تا 70 درصد کاهش می‌یابد.

آذرسا در ادامه به مزایای بی‌نظیر گیاه «کاپاریس» اشاره و بیان کرد: من حدود 10 سال روی این گیاه کار کرده‌ام. کاپاریس تنها به 3 تا 4 بار آبیاری اولیه نیاز دارد و پس از آن، تا 30 سال بدون نیاز به آب سبز و رونده باقی می‌ماند. این گیاه علاوه بر تثبیت خاک، یک گیاه دارویی و خوراکی است که مردم بومی از آن ترشی تهیه می‌کنند و حتی می‌تواند به‌عنوان بادشکن و در فضای سبز شهری نیز مورد استفاده قرار گیرد.

اختراع شیوه نوآورانه در کشت کالاپاریس

وی از ثبت اختراع روش کشت این گیاه به نام خود در مرکز نوآوری و خلاقیت پردیس علم و فناوری شهرستان زهک خبر داد و افزود: در روش معمولی، جوانه زدن بذر این گیاه 4 تا 5 سال طول می‌کشد، اما با تحقیقاتی که انجام داده‌ام، توانسته‌ام این مدت را به 20 روز کاهش دهم و نشاء آماده کشت تولید کنم.

معاون جهاد کشاورزی زهک از اجرای موفقیت‌آمیز طرح پایلوت کشت “کاپاریس” با همکاری دانشگاه و پژوهشگاه زابل خبر داد و اظهار داشت: امسال با تولید نشاء، کشت گسترده این گیاه در منطقه آغاز خواهد شد. اداره‌کل منابع طبیعی و اداره‌کل بهزیستی استان نیز با مشارکت یکدیگر، به‌زودی این گیاه را به‌ویژه در مناطق پر ریزگرد کشت خواهند کرد.

آذرسا در پایان به پتانسیل اشتغال‌زایی “کاپاریس” اشاره کرد و گفت: من شخصاً آماده‌ام میوه این گیاه را به‌صورت تضمینی از کشاورزان منطقه خریداری کنم. اگر ادارات مختلف یارانه‌ای برای این گیاه در نظر بگیرند، می‌توان آن را در تمام منطقه سیستان، حتی در مناطقی که آب نیست، کشت کرد و علاوه بر مبارزه با ریزگردها، اشتغال‌زایی قابل توجهی برای مردم ایجاد کرد؛ هر چند جهاد کشاورزی نیز اقدام به کشت این گیاه کرده و امسال نیز در منطقه کاشته خواهد شد.

زمان اندک برای اقدامات میدانی در راستای تثبیت کانون‌های ریزگرد

بحران زیست‌محیطی سیستان ناشی از خشکسالی، بادهای 120 روزه و ریزگردها یک مسئله فرابخشی و چندعاملی است که پیامدهای زیست‌محیطی، اجتماعی و اقتصادی متعددی به‌همراه دارد. خشک شدن گسترده تالاب هامون، افزایش بی‌رویه طوفان‌های گردوغبار، از بین رفتن پوشش گیاهی و کاهش چشمگیر تنوع زیستی همگی نشان می‌دهند اگر بحران به‌طور جدی مدیریت نشود، منطقه با چالش‌های بی‌سابقه‌ای روبه‌رو خواهد شد. هشدار مقامات محیط‌زیستی و یافته‌های پژوهشی بومی و بین‌المللی همگی حاکی از این است که زمان اقدام فرا رسیده است. با اجرای برنامه‌های جامع کنترل ریزگردها و مشارکت فعال جامعه محلی، می‌توان امیدوار بود بخش‌هایی از این بحران مهار شود. در غیر این صورت، روند فرسایش خاک و مهاجرت اجبار مردم و جانداران ادامه یافته و مخاطرات زیست‌محیطی فراتر از مرزهای سیستان گسترش خواهد یافت.

انتهای پیام/

 

منابع خبر:‌ © ‌خبرگزاری تسنیم
دکمه بازگشت به بالا