گفت‌وگوی خواندنی تسنیم با همسر شهید جنگ 12 روزه/ شهید ترکاشوند ملتمسانه دنبال شهادت بود

همسر شهید علی ترکاشوند گفت: زمانی که به زیارت قبور مطهر شهدا می‌رفتیم، با تامل بیشتری کنار مزار آن‌ها می‌نشست و گاهی اوقات حتی حس می‌کردم به شهدا التماس و از آن‌ها شهادت و دعوتنامه طلب می‌کند.
– اخبار استانها –

به گزارش خبرنگار خبرگزاری تسنیم از کرج، در دل روزهای پرآشوب و غم‌بار جنگ 12 روزه، وقتی صدای انفجارها آسمان البرز را می‌لرزاند و دود و آتش خیابان‌ها را فرا گرفته بود، قلب‌ها در سکوت و اضطراب می‌تپید. در میان این اضطراب و دلهره، نام مردی بر دل تاریخ نقش بست؛ حجت‌الاسلام‌والمسلمین علی ترکاشوند، همسری فداکار، پدری مهربان، طلبه‌ای ساده‌زیست و سرافراز، که زندگی و آرامش خود را فدای وطن کرد و با شهادت خود، چراغی فروزان در مسیر مقاومت و ایستادگی روشن ساخت.

او اهل روستای قرآنی اشترمل از توابع تویسرکان بود؛ مردی که با صداقت، ساده‌زیستی و قلبی رئوف، نه تنها خانواده خود را عاشقانه دوست داشت، بلکه در مسیر خدمت به مردم و دفاع از کشور، بی‌هیچ ادعایی قدم برمی‌داشت. سال‌ها زندگی مشترک با همسر و سه دخترش، پر از مهر و آرامش بود، اما قلب او همیشه با آرمان‌های بلند و عشق به اسلام و ولایت عجین بود. او در سنگر علم و ایمان، از کلاس‌های درس حوزه تا مسئولیت در سپاه پاسداران و حوزه نمایندگی ولی فقیه، همیشه پیشگام و ثابت‌قدم بود؛ مردی که نه تنها از سختی‌ها نمی‌هراسید، بلکه آن‌ها را فرصتی برای خدمت بیشتر می‌دید.

شب پیش از حادثه، با همان لبخند گرم و همیشگی‌اش، خانواده را از خطر مطلع ساخت و آن‌ها را به مکانی امن هدایت کرد، گویی می‌دانست که زمان وداع فرا رسیده است. صبح روز حادثه، هنگامی که انفجارها شهر را لرزاند و دود غلیظ، دل‌ها را در هراس فرو برد، همسر و فرزندانش در میان ازدحام و سردرگمی، به دنبال خبری از او بودند. لحظه‌ای که خبر شهادت او رسید، جهانی فرو ریخت؛ اما در همان لحظه، عظمت و پاکی روح او و مسیر عاشقانه‌اش برای همه روشن شد.

شهید ترکاشوند برای شهادت لحظه‌شماری می‌کرد؛ دعاهای طولانی، چله عاشورا، زیارت قبور شهدا و التماس برای شهادت، همگی نشانه قلبی آگاه و اراده‌ای استوار بود. او شهادت را نه پایان زندگی، بلکه ادامه‌ای والا برای خدمت به دین، ملت و وطن می‌دانست. امروز، یاد لبخند او در دل‌های خانواده و همراهانش زنده است؛ لبخندی که در سختی‌ها آرامش می‌بخشید و مسیر را روشن می‌کرد.

حس و حال خانواده شهید، مصداق واقعی صبر و ایستادگی است؛ آن‌ها با تکیه بر ایمان و مسیر شهید، قدرت و آرامش می‌گیرند و تلاش می‌کنند تا ادامه‌دهنده راه او باشند. پیام شهید ترکاشوند و همه شهدای البرز، یادآور این حقیقت است که ایستادگی در برابر ظلم، عشق به وطن و ولایت، و پایبندی به آرمان‌های والای انسانی، چراغی است که حتی در تاریک‌ترین لحظات، راه را برای نسل‌های آینده روشن نگاه می‌دارد.

در نهایت، زندگی، اخلاق و شهادت او درس بزرگ صبر، وفاداری و ایستادگی است؛ داستان مردی که با عشق، ایمان و شجاعت، نام خود را در آسمان پرستاره مقاومت ایران جاودانه ساخت و نشان داد که شهدا هرگز از ما دور نیستند؛ آن‌ها چراغی فروزان‌اند که راه را برای همه ما روشن نگه می‌دارند و الهام‌بخش دل‌های مشتاق حقیقت و ایستادگی‌اند. خبرنگار تسنیم گفت‌وگویی را با فاطمه ترکاشوند، همسر این شهید ترتیب داده که در ادامه می‌خوانیم:

تسنیم: ابتدا در خصوص نحوه آشنایی و ازدواج با حاج آقا توضیح دهید؟

همسرم متولد سال 1351 و اهل تویسرکان بود، با اینکه فامیل بودیم و وی پسرعمه من بود اما ازدواجی کاملاً سنتی داشتیم و حدود 30 سال در کنار هم زندگی کردیم و حاصل این ازدواج سه دختر 27، 21 و 13 ساله است. سال‌هایی که در کنار شهید زندگی می‌کردم بسیار بهره بردم و امروز به عنوان همسر شهید برای خود متاثر هستم که چنین همراهی را از دست داده‌ام.

اگر بخواهم از خصوصیات اخلاقی وی صحبت کنم می‌توانم به صداقتش اشاره کنم که سرلوحه تمام کارهایش بود. او به شدت پیرو خط رهبری و خانواده‌دوست بود و به جرات می‌توانم بگویم که حتی یک نقطه سیاه هم در زندگی‌اش نداشت و چه در زمان‌هایی که به عنوان استاد دانشگاه خدمت می‌کرد و چه زمانی که نمایندگی ولی فقیه را بر عهده داشت، ثابت‌قدم و استوار بود.

تسنیم: چه شد که وی را به عنوان همسر و شریک زندگی انتخاب کردید؟

اولین چیزی که توجه مرا به خود جلب کرد سادگی و قلب رئوف او بود. یک طلبه ساده‌زیست و بی‌آلایش؛ من عاشق سادگی وی شدم. او معتقد بود هیچ چیز به اندازه یک زندگی ساده به انسان آرامش نمی‌دهد.

تسنیم: از سوابق کاری شهید ترکاشوند برای ما بگویید؟

شهید ترکاشوند ابتدا یک طلبه بود و پس از اینکه درس طلبگی را به اتمام رساند، جذب سپاه پاسداران شد و نیروی امر به معروف بود و سپس در حوزه نمایندگی ولی فقیه مشغول به کار شد و مجبور شدیم به خاطر کار او به شهرهای مختلفی همچون همدان، بروجرد، نهاوند و … برویم و البرز آخرین استان محل زندگی ما بود.

گفت‌وگوی خواندنی تسنیم با همسر شهید جنگ 12 روزه/ شهید ترکاشوند ملتمسانه دنبال شهادت بود

تسنیم: چه انگیزه‌ای باعث شد که وارد سپاه شود؟ خواسته به این کار تن داد یا ناخواسته بود و شرایط کاری این‌گونه ایجاب می‌کرد؟

به نظر من هر دو عامل در کنار هم به اضافه علاقه وجود داشت و باعث شد او وارد سپاه شود. وی کارش را عاشقانه دوست داشت و برای رسیدن به موفقیت‌های بیشتر تلاش می‌کرد. در هر شهری که زندگی می‌کردیم دغدغه داشت و مکان و زمان، جایگاه و شغل برایش فرقی نداشت.

تسنیم: اگر بخواهید شهید را نه به عنوان یک شهید بلکه به عنوان یک پدر یا یک همسر برای ما توصیف کنید چه می‌گویید؟

پدری مهربان و دلسوز و همسری فداکار و به معنای واقعی عاشق خانواده.

تسنیم: از آخرین دیدار یا مکالمه‌ای که با شهید داشتید چیزی به خاطر دارید؟

بله، آخرین دیدار هیچ‌وقت از ذهنم پاک نمی‌شود. شب آخر، منزل مادرم مهمان بودیم و شب به یادماندنی برای همه ما رقم خورد. او زنگ‌های خطر و هشدار را حس کرده بود و انگار می‌دانست که قرار است شهید شود.

صبح روز حادثه بیرون بودم که با من تماس گرفت و با همان لحن شاد و مشتاق همیشگی گفت: خانم کجا هستید؟ گفتم بیرونم، گفت: اصلاً به سمت خانه نروید خطرناک است. او از ما خواست به منزل مادرم برویم و آنجا بمانیم. گویی در حرف‌هایش تلاش می‌کرد ما را به گونه‌ای قانع کند که به سمت منزل نرویم.

گفت‌وگوی خواندنی تسنیم با همسر شهید جنگ 12 روزه/ شهید ترکاشوند ملتمسانه دنبال شهادت بود

تسنیم: چگونه از شهادت وی مطلع و مطمئن شدید که نام وی در لیست شهداست؟

در خیابان مصباح بودم، صدای انفجارهای پی‌در‌پی، شهر و دل همه را آشوب کرده بود، دود زیادی آسمان شهر را پوشانده بود، مردم در رفت‌وآمد و نگران بودند. هر کس به دنبال گمشده خود می‌گشت و من و دخترم هم نگران و مضطرب بودیم. دلهره بدی داشتم و هراسان به این سو و آن سو می‌دویدیم و فقط از رهگذران سئوال می‌کردیم چه شده؟

در میان سروصداها شنیدم که می‌گفتند سپاه مورد هدف قرار گرفته است. ناخودآگاه تمام حواسم به حاج آقا معطوف شد، به دخترم گفتم به آن سمت برویم، با سرعت مسیر را تغییر دادیم، همه جا شلوغ بود، ماموران در پی تأمین امنیت بودند و کسی اجازه ورود به آنجا را نداشت. برادرم هم با ما همراه شده بود و به دنبال خبری از داخل بودیم.

چند نفر از همکارانش را بیرون از سپاه دیدم و از آن‌ها خواستم خبری از او به ما بدهند. اول به ما گفتند مجروح و به بیمارستان منتقل شده اما بعد که به بیمارستان رسیدم متوجه شدم که در بین مسیر به شهادت رسیده و حتی احیا هم شده اما آرزویش را بر ماندن در این دنیا ترجیح داده و پرواز کرده است.

شهید ترکاشوند اولین شهیدی بود که شناسایی و شهادتش اعلام شد زیرا پیکرش سالم و قابل شناسایی بود. اما همه این شرایط حدود سه تا چهار ساعت طول کشید و همان ساعت‌ها بدترین ساعت‌های عمر من بودند.

تسنیم: در این مسیر چه چیزی به شما قدرت و آرامش می‌دهد؟

مسیر او امامی و ولایی بود و تنها چیزی که در این راه گام‌هایم را محکم‌تر و اراده‌ام را بیشتر می‌کند، گام برداشتن در مسیر شهید و ادامه دادن راه اوست. همین موضوع به من قدرت می‌دهد و کمک می‌کند تا در این مسیر، محکم و استوار بمانم و قوت قلب می‌گیرم.

تسنیم: با توجه به اینکه می‌دانستید شغل شهید ممکن است روزی برای او مخاطراتی هم داشته باشد، آیا از او خواسته بودید از کارش دست بکشد و مسیر ساده‌تری را انتخاب کند؟

من شیفته رفتار و اخلاق او بودم و حالم در کنار او خیلی خوب بود و در همه این سال‌ها سعی می‌کردم از او درس زندگی بگیرم، به همین دلیل اصلاً به سختی‌های شغلش فکر نمی‌کردم و حتی در بسیاری مواقع تلاش می‌کردم به او کمک کنم اما دلم نمی‌خواست از کاری که می‌کرد منصرفش کنم. او برای ما واقعاً قابل اعتماد بود و می‌دانستم هر کاری که درست باشد را انجام می‌دهد، به همین خاطر او را منصرف نمی‌کردم.

گفت‌وگوی خواندنی تسنیم با همسر شهید جنگ 12 روزه/ شهید ترکاشوند ملتمسانه دنبال شهادت بود

تسنیم: چه تصویری از شهید در ذهن شما نقش بسته و از خاطرتان نمی‌رود؟

لبخندش، آن لبخندهای شیرینش هیچ‌گاه از خاطرم نمی‌رود. این روزها که دوران سختی را تجربه می‌کنیم خیلی از آن لبخندهای در زمان سختی‌ها یاد می‌کنم.

تسنیم: چگونه می‌توان فهمید که کار شهید ترکاشوند فقط یک وظیفه سازمانی نبود و یک اعتقاد بود؟

او هیچ‌گاه خسته نمی‌شد و از کارش گلایه نمی‌کرد، همیشه رفتار او به گونه‌ای بود که خستگی را در چهره‌اش نمی‌دیدیم و همانجا بود که می‌توانستیم بفهمیم به عنوان یک وظیفه سازمانی به کار نمی‌پردازد بلکه عشق است که او را سرپا نگه داشته و اجازه خستگی را به وی نمی‌دهد.

تسنیم: کدام ویژگی شهید را به عنوان الگو و سرمشق در زندگی انتخاب می‌کنید؟

پیرو ولایت فقیه بودن. او به معنای واقعی عاشق رهبر و پیرو بی‌چون‌وچرای ایشان بود و سعی می‌کرد به تمام سخنان معظم له جامه عمل بپوشاند.

تسنیم: بهترین خاطره‌ای که طی این سال‌ها در کنار شهید داشتید چه بود؟

شهید ترکاشوند یک خصلت خاص داشت و در مناسبت‌های مذهبی مانند اعیاد، ولادت‌ها و شهادت‌های ائمه اطهار(ع) حال و هوای همان مناسبت را داشت و معتقد بود باید با شادی ائمه شاد و با مصیبت‌های آن‌ها باید غمگین بود. در ایام ولادت سعی می‌کرد فضای خانه را شاد نگه دارد و در ایام شهادت با پوشیدن لباس مشکی و گوش دادن به مداحی سعی می‌کرد آن حزن را به خانواده هم منتقل کند.

او معتقد بود فرزندان ما این مناسبت‌ها را باید حس کنند تا در این مسیر بمانند و تلاش می‌کرد بچه‌ها را هم به این موضوع تشویق کند. این موضوع برای من خیلی جالب بود و همین امر سبب شد فرزندان ما هم اهل بیتی شوند و در این مسیر بمانند زیرا این درس را از پدرشان آموخته‌اند.

تسنیم: آیا حاج‌آقا در مورد شهادت با شما صحبتی کرده بود؟

آرزویش شهادت بود، هر زمان خبر شهادت یکی از شهدا را می‌شنید تا مدتی غمگین بود و می‌گفت که چرا نصیب من نشد؟ من متوجه می‌شدم در دعاهای طولانی و سجاده‌نشینی‌هایش شهادت را طلب می‌کند، چله عاشورا می‌گرفت و از خدا شهادت طلب می‌کرد.

زمانی که به زیارت قبور مطهر شهدا می‌رفتیم، با تامل بیشتری کنار مزار آن‌ها می‌نشست و گاهی اوقات حتی حس می‌کردم به شهدا التماس و از آن‌ها شهادت و دعوتنامه طلب می‌کند. محرم‌ها از امام حسین(ع) طلب شهادت می‌کرد، به هر دری می‌زد تا دعوتنامه شهادت نصیبش شود و در نهایت هم به آرزویش رسید.

گفت‌وگوی خواندنی تسنیم با همسر شهید جنگ 12 روزه/ شهید ترکاشوند ملتمسانه دنبال شهادت بود

تسنیم: وصیتی که شهید داشتند چه بود؟

هر زنی دلش می‌خواهد همسرش تا آخر عمر کنارش بماند و دوست ندارد چیزی در مورد مرگ بشنود، به همین دلیل خیلی دوست نداشتم در این خصوص صحبت کند اما گاهی خودش به این روزها اشاره می‌کرد و از ما می‌خواست اگر اتفاقی افتاد صبر پیشه کنیم. او می‌گفت وقتی به دیدار خانواده‌های شهدا می‌رود صبر زینبی را در چهره‌های آن‌ها می‌بیند.

تسنیم: تشییع باشکوه پیکرهای شهدا چه پیامی داشت؟

من احساس می‌کنم مردم با حضور پرشور خود در مراسم تشییع شهدا هر چه قرار بود را به دشمن گفتند، آن حضورهای باشکوه نشان داد که مسیر شهدا چراغی است که راه را برای همه روشن نگه می‌دارد و نوری است که همه را دور خود جمع می‌کند و اگر کسی بخواهد بین مردم اختلاف نظر ایجاد کند، خون شهدا می‌جوشد و باز مردم را با هر اعتقاد و طرز فکری به هم متصل می‌کند.

گفت‌وگوی خواندنی تسنیم با همسر شهید جنگ 12 روزه/ شهید ترکاشوند ملتمسانه دنبال شهادت بود

تسنیم: به عنوان یک همسر شهید چه پیامی برای نسل جدید دارید؟

ما در شرایط حساسی به سر می‌بریم و ممکن است برخی جوان‌های ما مسیر اصلی را گم کرده و چشم به دهان دشمن دوخته باشند. به همه جوانان توصیه می‌کنم تنها به خودشان فکر نکنند و جامعه را هم در نظر بگیرند و در این دوران پرپیچ‌وخم، مسیر شهدا را به عنوان الگو انتخاب کنند و خالصانه در این مسیر گام بردارند تا رستگار شوند.

تسنیم: خودتان در حال حاضر چه آرزویی در دل دارید که می‌دانید موجب شادی روح شهید می‌شود؟

یکی از آرزوهایم این است که بتوانم آن‌گونه که شهید دوست داشت با قدرت بمانم، صبور باشم، سکان زندگی را در دست بگیرم و در همان مسیری گام بردارم که شهید ترکاشوند آرزویش را داشت و آن هم اینکه فرزندانمان را به گونه‌ای تربیت کنم که ادامه‌دهنده راه پدر شهیدشان باشند.

تسنیم: از اینکه امروز در زمره خانواده‌های شهدا قرار گرفته‌اید چه حسی دارید؟

من از این موضوع هم خوشحالم و هم ناراحت. خوشحال از اینکه امروز بهتر می‌توانم حس و حال آن‌ها را درک کنم و در مسیر شهدا که همان خط اطاعت از رهبری است گام بردارم زیرا می‌دانم مسیر خوبی است و به عاقبت بخیری ختم می‌شود اما ناراحتم از اینکه فرزندانمان یتیم شدند و پدرشان را از دست دادند. خودم پدرم را از دست داده‌ام و می‌دانیم این درد، درد سخت و بزرگی است اما می‌دانم که نگاه ائمه اطهار(ع) به زندگی ماست و رهایمان نمی‌کنند.

گفت‌وگوی خواندنی تسنیم با همسر شهید جنگ 12 روزه/ شهید ترکاشوند ملتمسانه دنبال شهادت بود

تسنیم: شهادت شهید ترکاشوند و ترکاشوندها چه پیامی برای جامعه دارد؟

با توجه به تهدیداتی که از سوی دشمن انجام شده بود، این شهدا می‌دانستند که خطر آن‌ها را تهدید می‌کند اما ترک فعل نکردند و سر کار خود حاضر شدند در حالی که می‌توانستند همراه خانواده از شهر خارج شوند اما ماندند و حاضر نشدند لحظه‌ای محل خدمت را ترک کنند، پس همین موضوع نشان می‌دهد که این مردان بی‌ادعا، عاشقانه در پی شهادت بودند و برای آن لحظه شماری می‌کردند.

امروز کینه من از رژیم غاصب صهیونیستی نسبت به گذشته هزاران بار بیشتر شده است و از صمیم قلب ظهور امام زمان(عج) را آرزو می‌کنم و امیدوارم با این ظهور ریشه فساد و ظلم برچیده و جهان از شر این جانیان و مستکبران پاک شود زیرا سال‌هاست که چشم‌ها را گریان و دل‌ها را خون می‌کنند.

جنایات امروز این رژیم کودک‌کش در غزه و لبنان و … و پرپر شدن جوانان، کودکان و زنان دل‌ها را به در می‌آورد، به همین دلیل آرزوی سرنگونی و نابودی این دشمنان خبیث را داریم.

تسنیم: برخی رسانه‌ها واقعیت‌ها را سانسور می‌کنند یا آن‌ها را وارونه جلوه می‌دهند، در چنین شرایطی وظیفه مردم و خانواده‌های شهدا چیست؟

این موضوع مسئولیت ما را سنگین‌تر می‌کند. مسئولیت ما جدا کردن و تشخیص حق از باطل و شناساندن دشمن اصلی به مردم عادی است تا برای آن هم جا بیندازیم که دشمن چه نقشه‌هایی در سر دارد.

تسنیم: فکر می‌کنید اگر امروز شهید ترکاشوند بود، چه پیامی برای دشمن داشت؟

اگر او امروز بود به دشمن پیام می‌داد که شما پایدار نیستید و با ظهور امام زمان(عج) بساط ظلم و ستم شما هم جمع می‌شود. ما هرگز خسته نمی‌شویم و به مبارزه ادامه می‌دهیم حتی اگر میلیون‌ها شهید بدهیم. فرزندان ما ادامه‌دهنده راه شهدا هستند و اجازه نمی‌دهند خون شهیدان پایمال شود.

گفت‌وگو: مینا صدیقیان

انتهای پیام/.

 

منابع خبر:‌ © ‌خبرگزاری تسنیم
دکمه بازگشت به بالا