هدف نهایی درس و بحث در حوزه تهذیب نفوس است
به گزارش بخش استانها در وبانگاه به نقل از خبرگزاری تسنیم از قم، در سایه مراحم و الطاف الهی (عز اسمه) و عنایات حضرت حجت (سلام الله تعالی علیه) سال جدید حوزههای علمیه آغاز شده است. این در حالی است که در فضای برونمرزی، جهان شاهد دو جنگ تلخ و پرآسیب است؛
جنگ میان روسیه و اوکراین که عملاً جهان را تا پرتگاه فروغلتیدن در جنگ جهانی سوم پیش برده است!
جنگ ظالمانه رژیم صهیونیستی علیه فلسطینیان مظلوم که به شهادت بیش از شصت هزار مسلمان منجر شده است!
در فضای درون مرزی کشور با آسیبها و آفتهای متعددی دست و پنجه نرم میکند: شرایط نه جنگ و نه صلح با اسرائیل پس از گذار از جنگ دوازده روزه و شهادت سرداران خدوم نظامی و هستهای و شماری از مردم و خطر احتمال آغاز شدن مجدد جنگ!
دشمنی آشکار و علنی آمریکا با ایران به ویژه با بمباران سایتهای هستهای!
ناترازیها در زمینه آب، برق، گاز و تنگناهای اقتصادی و معیشتی متعدد در سایه استمرار تحریمها و نیز برخی از سوء مدیریتها.
ناکامی در مدیریت شایسته فضای فرهنگی کشور و رواج بیحجابی و … .
برای حل این مشکلات در کنار تدابیر لازم، باید ملحانه دست به دعا داشت.
پیداست که هر یک از رخدادهای پیشگفته در عرصه داخلی و تا حدودی خارجی آثار و پیامدهای مختلف و متعددی را متوجه حوزه های علمیه میسازد. در باره این که مدیران کلان و خُرد حوزههای علمیه باید درباره هر یک از تحولات تأثیرگذار در سطح جهان و جامعه چه تدابیری در پیش گیرند، سخنی در بین نیست؛ دلایل آن بماند برای مجالی دیگر!
خطاب راقم این سطور با حوزویان؛ به ویژه طلاب و فضلای جوان حوزه است.
در این عرصه چند نکته به عنوان توصیه قلمی میشود:
یک؛ در این سالها به بهانههای مختلف بیان شد که برنامه آموزشی حوزه، منابع درسی، روش درس و بحث، دوره های تحصیلی و … به رغم برخورداری از امتیازات ستودنی، با کاستیهایی گاه بسیار جدی روبرو هستند. راه چاره همراهی با برنامه و نظام آموزشی کنونی و ترمیم کاستیها با تلاشهای فردی است.
درنگرید برخی از افراد متفطن وقتی ماشینی نو از یک کمپانی داخلی خریداری میکنند، چون از یک سو از نواقص برخی از قطعات آگاهی دارند و از سویی دیگر، میدانند که نمیتوانند حریف آن کمپانی شوند، بلافاصله خود شخصاً دست به کار شده و آن قطعات را تعویض میکنند!
به جای گلهگذاری مستمر و ممتد از کاستیهای جاری حوزه که عموماً راه به جایی نمیبرد، خود دست به کار شوید و هر آن چه لازم دارید تدارک کنید!
دو؛ اسّ و اساس دروس حوزههای علمیه را معارف وحیانی تشکیل میدهد و اساساً حوزه برای آن تأسیس شده است که در نخستین و اساسیترین گام، معارف قرآن و اهل بیت(ع) را بکاود و دریابد و در اختیار جهانیان قرار دهد. آن چه اینک در مدار درس و بحث حوزه ها مشهود است، نه تنها سهم لازم از این دست از معارف وحیانی ندارد و بلکه باید با تلخی اذعان کرد که از آنها بسیار دورافتاده است!
بیایید خود این کاستی بزرگ را تدارک کنید.
بارها در این سال ها به دوستان جوان حوزه توصیه شد که نذر کنید تا در هر روز یک ساعت برای مطالعات قرآنی و یک ساعت برای واکاوی روایات اهل بیت(ع) وقت بگذارید.
سه؛ نسبت به وقت و عمر خود ضنین و بخیل باشید و این درّ گرانمایه را برای هر امر ناچیز و بیمقداری صرف نکنید. بدون تردید هر کس در عرصه علم و عمل به جایی رسید، در سایه کوشایی مستمر و وقت شناسی مستدام بوده و هست.
چهار؛ برآیند نهایی و هدف اساسی مطمح نظر در آیه شریفه نفر، تحصیل تفقه در دین است که خود باید در مدار انذار قرار گیرد؛ پس هدف نهایی درس و بحث در حوزه تهذیب نفوس است. از سویی دیگر، تا کسی خود از انذار و تهذیب سهم وافری نداشته باشد، نمیتواند از عهده انذار و تهذیب برآید!
از این جهت عبادت، بندگی، خاکساری در محضر الهی، التزام به آداب و شعائر دینی و در کنار آنها خدمت به خلق باید از هر جهت و پیوسته نصب العین طالب علوم الهی باشد.
اگر به زبان عامیانه گفتهاند که هدف نهایی حوزه باید آدم شدن باشد، راستی که سخن به کمال و تمام است!
سیره عملی و تقوایی بزرگان علم و دین و عالمان نورانی حوزه در اختیار ما و بهترین رهنمون است.
پنج؛ تدبیر معاش خود را جدی بگیرید و نگذارید فقر و مسکنت بر زندگی شما سایه افکند. اگر خود طالب زهد و زهادت هستید، حق ندارید زهد را بر همسر و فرزندان خود تحمیل کنید.
تکیه به شهریه و درآمدهای اندکی از این دست سراسر خبط و خطاست.
در فصل آخر کتاب «راهنمای تحصیل در حوزه» در این باره به تفصیل سخن گفته و رهنمونهایی ارایه شده است.
از ساحت مهر و مودت الهی می طلبیم که این سال تحصیلی را برای محیطهای علمی کشور؛ به ویژه برای حوزههای علمیه سراسر پر از نور، رشد و رشاد قرار دهد!
همه درسها و بحث ها را با مایههای توحیدی و اخلاقی عجین کنیم! سالها در دروس حوزوی از مقدمات و ادبیات گرفته تا فقه و اصولش تجربه اندوخته شد.
همه یا بیشتر مباحث صرفاً علمی و انباشت اطلاعات و اصطلاحات بود!
دریغ از یک نکته اخلاقی و تربیتی!
خاطرتان نیست در جامعالمقدمات به مناسبتی برای تبیین تثنیه، این بیت بود:
الهی عبدک العاصی اتاکا
مقرا بالذنوب فقد دعاکا
اقرار به گناه و التجاء به محضر الهی که در این بیت آمده، هیچ پیام اخلاقی نداشت؟!
جا نداشت همان روزهای اول طلبگی به بهانه این شعر بابی برای توصیه به مناجات با خداوند و توبهطلبی گشوده میشد؟!
در جایی دیگر برای بیان چگونگی عملکرد «ما» نافیه این بیت را میخواندیم:
و مهفهف کالبدر قلت له انتسب
فاجاب ما قتل المحب علی المحب حرام!
کشتن و کشته شدن در پای عشق و محبت پیامی نداشت؟!
بد نبود میگفتند که پای عقل به پای عشق نمیرسد و کربلا بر مدار عشق شکل گرفت.
گاه طی چند سال در مبحث اصول فقه، در تبیین اختلاف میان اصولیان و اخباریان در شبهات حکمیه، روایاتی همچون: «اخوک دینک فاحتط لدینک»، «الامور ثلاثه: حلال بین و حرام بین و شبهات بین ذلک فمن ترک الشبهات نجی من الهلکات» و … بحث و بررسی میشد.
آیا این روایات در ترسیم مرامنامه زندگی مؤمنانه پیام نافذ نداشت که بدون التزام به ترک شبهات نمیتوان به دربار فیض الهی راه یافت؟!
فقط باید مباحث صرف نظری و تحلیل دیدگاهها ارایه میشد؟!
از این نمونهها بسیار است.
اگر دروس حوزوی که پایه و بنیاد آنها بر مدار تعلیم و تربیت دینی گذاشته شده تا این حد از اخلاق و اخلاقیات دور افتاده است، حال و وضع سایر دروس و علوم آن هم در محیطهای غیر حوزوی چه خواهد بود؟!
بیاییم ما چنین نباشیم.
هر کسی که کرسی درس و بحث در اختیار دارد، از موقعیت طلایی تربیت انسان که به او ارزانی شده است، بهره لازم را ببرد.
برای تأثیرگذاری در دروس ملحانه دعا کنیم.
در همه درسها با وضو شرکت کنیم.
درسها را با دعا آغاز و با دعا پایان دهیم.
افزون بر دعوت گفتاری از دعوت عملی غفلت نکنیم.
در لابهلای مباحث حتی اگر ریاضی و فیزیک باشد، به مناسبتی، از تذکر و تذکار اخلاقی غفلت نکنیم.
دعوت به توحید و تقوا با همه علوم آمیخته است.
همه علوم در ذات خود به دنبال حق نماییاند و با قوانین الهی حاکم بر هستی همراهی دارند.
از این جهت هیچ علمی نمیتواند رو به توحید و معنویت نداشته باشد.
تمام قوانین کشف شده در همه علوم آشکار و پنهان، سریان علم و رحمت الهی بر سراسر هستی را اثبات میکنند.
باید این زبان را شناخت و نشانهها را یافت و از آنها به منظور دعوت مخاطبان به دین و دینداری بهره گرفت.
گاهی تأثیر یک تذکر اخلاقی معلم فیزیک و شیمی و ریاضی از دهها کتاب و خطاب بیشتر و ماندگارتر است.
حیف نیست تجارت بیبدیل هدایت و تربیت بندگان خداوند را با گره زدن اندیشه و انگیزه با چند عدد و رقم ریال و دلار و چند رتبه و پایه برباد دهیم؟!
چه خوش سرود شیخ بهایی (اعلی الله تعالی مقامه):
لوح دل، از فضلهٔ شیطان بشوی
ای مدرس! درس عشقی هم بگوی
چند و چند از حکمت یونانیان؟
حکمت ایمانیان را هم بدان
چند زین فقه و کلام بیاصول
مغز را خالی کنی، ای بوالفضول
صرف شد عمرت به بحث نحو و صرف
از اصول عشق هم خوان یک دو حرف
دل منور کن به انوار جلی
چند باشی کاسه لیس بوعلی؟
سرور عالم، شه دنیا و دین
سؤر مؤمن را شفا گفت ای حزین
سؤر رسطالیس و سؤر بوعلی
کی شفا گفته نبی منجلی؟
سینهٔ خود را برو صد چاک کن
دل از این آلودگیها پاک کن
یادداشت از: آیتالله علی نصیری، رئیس مؤسسه معارف وحی و خرد
انتهای پیام/