بازخوانی واقعیتهای 8 مهر زاهدان/ ناگفتههایی از جلسات با مولوی عبدالحمید و دفتر رهبر انقلاب
به گزارش بخش استانها در وبانگاه به نقل از خبرگزاری تسنیم از زاهدان، آیتالله مصطفی محامی نماینده مقام معظم رهبری در سیستان و بلوچستان در نشست «صلح و وفاق» استان واقعیتهای حوادث مهرماه سال 1401 زاهدان را بازخوانی کرد.
آیتالله محامی در نشست «صلح و وفاق» سیستان و بلوچستان ضمن عرض سلام و ادب به حاضرین، میلاد پیامبر گرامی اسلام و امام جعفر صادق(ع) را تبریک گفت و یاد و نام شهدا، امام شهدا، جانبازان، ایثارگران، آزادگان و خانوادههای محترم آنان را در آستانه هفته دفاع مقدس گرامی داشت.
امام جمعه زاهدان با اشاره به تاریخچه حضور خود در استان، گفت: تقریباً هفت سال پیش که برای بار دوم مأموریت خدمت در استان پیدا کردیم، جلسه مفصلی با مقام معظم رهبری داشتیم و نقطهنظرات ایشان را دریافت کردیم و بر همان چارچوب در استان مشغول به کار شدیم.
وی ادامه داد: در همان جلسه بنده از خدمت مقام معظم رهبری سوال کردم که آیا برای رشد علمی، اقتصادی، مدیریتی و حقوق شهروندی اهل سنت حد خاصی مد نظر شماست که ایشان بیان فرمودند: خیر این مسائل چیزی نیست که بخواهیم برای آن حدی قائل شویم و مهم این است که تعامل شما به گونهای باشد که همه زیر چتر نماینده ولیفقیه باشند زیرا جایگاه نماینده ولیفقیه چنین اقتضا میکند.
وی اضافه کرد: بنده پس از حضور در استان در جایگاه نمایندگی ولیفقیه عرض کردم که سیاست کلی ما در خصوص اهل سنت، تعامل مثبت، فعال و اثرگذار و هوشمند است، تعامل است نه تقابل و فعال و اثرگذار است نه اینکه بی اثر باشد و دلخوش به احوال پرسی باشیم و از این جهت هوشمند است که اگر کسی ظاهر و باطن متفاوت داشته باشد هوشمندانه عمل کنیم و تنها دلخوش به یک لبخند نباشیم و در واقع همکاری مردم شیعه و اهل سنت خیلی خوب بود.
آیتالله محامی گفت: تعاملات ما با اهل سنت به خوبی پیش رفت به گونهای که در نیمه اول سال 1401 من به دوستان گفتم اگر اتفاق، نکته یا مطلب خلافی وجود دارد به من منتقل کنید تا از دوستان بخواهیم اصلاح کنند و فضا این گونه نبود و تعاملات آنقدر خوب پیش رفته بود که حتی آقای مولوی عبدالحمید زنگ زدند که من تهران هستم و آیا میتوانم جلسهای با مسئولین دفتر حضرت آقا داشته باشم و بنده پیگیری کرده و زنگ زدم و دوستان به خاطر مصاحبه یا صحبتی که صورت گرفته بود از ایشان گله داشتند و فرمودند که جلسه نه، و روز سه شنبه بود که من هم به آقای مولوی زنگ زدم و گفتم چه گفتهاید که دوستان گلهمند هستند و به آقای مولوی گفتم بگذارید من هم قرار است به تهران سفری داشته باشم و سعی میکنم جلسهای ترتیب دهم و شب شنبه مجدد تماس گرفتند که من به زاهدان برنگشم و آیا امکان برگزاری جلسه هست یا خیر که گفتم کار در حال پیگیری است و با لطف حضرت آقا و مسئولین دفتر ایشان، در نهایت جلسه آقای مولوی با معاون ارتباطات حوزوی دفتر حضرت آقا برگزار شد و من قبل جلسه به آقای مولوی گفتم که حلقه وصل من هستم ولی استمرار با خود شماست و بنده رفتم و جلسهای در قم داشتم و آقای مولوی عبدالحمید بعد از جلسه زنگ زدند و اظهار داشتند جلسه خوبی بود و قرار شد پنجشنبه 7مهر1401 به دفتر ما بیایند برای گزارش و آمدند و بسیار راضی بودند و از حاج آقای محمدیان معاون ارتباطات دفتر حضرت آقا راضی بودند و مطرح کرده بودند که مدتی است نتوانستیم خدمت مقام معظم رهبری برسیم و ایشان فرمودهاند با توجه به حجم بالای کار و سن و سال حضرت آقا انتظار جلسه خصوصی نداشته باشید اما من همه حرف های شما را یادداشت و خدمت ایشان منتقل می کنم و آقای مولوی هم گفتند ما هم به دنبال همین هستیم که حرف های ما به حضرت آقا برسد و خیلی خوشحال بودند و من از آقای مولوی خواستم از این شرایط استفاده شود و مشکلات را مطرح و مواردی از جمله مدرسههای دینی، مساجد و موقوفات و غیره را بتوانیم مورد پیگیری و حل کنند.
وی افزود: همان ایام آشوبهایی در کشور وجود داشت و آقای مولوی با ابراز نگرانی گفت این آشوبهایی که در کشور وجود دارد اگر در استان ما راه بیافتد بهخاطر سلاحهای غیرمجاز بسیار خطرناک خواهد بود و جلسه که تمام شد، من غروب پنجشنبه به مشهد رفتم.
وی گفت: فردای آن روز در مشهد بودم و ظهر جمعه با من تماس گرفتند که درگیری شده و جمعیتی به کلانتری حمله کرده و ماموران تیراندازی کرده اند و شما به آقای مولوی بگویید که قضیه را جمع کند و من به آقای مولوی عبدالحمید زنگ زدم و ایشان جواب ندادند، و به آقای حافظ اسماعیل که زنگ زدم ایشان گله داشتند که مردم بیگناه را کشتند و من گفتم گزارشی که به من دادهاند غیر از این است ولی بههرحال باید آشوب بخوابد وگرنه همانطور که دیروز آقای مولوی نگران بود کشته زیاد خواهیم داشت و باید زود جمع شود و بعد مقصر را پیدا خواهیم کرد و در این فاصله با دوستان تماس گرفتم که اینها میگویند بیخود و بیجهت تیراندازی شده که در پاسخ گفتند مردم ابتدا به سمت کلانتری حملهور شدند و خودرو آتش زدند و… بعد آقای مولوی تماس گرفتند و همان حرفهای آقای حافظ اسماعیل را بیان کردند و من هم گفتم دیروز گفتید که آشوب نشود و مسئله را جمع کنید تا بعد مقصر را پیدا کنیم و من بلافاصله روز شنبه سریع به استان آمدم.
وی اظهار داشت: در آن جمعه یک فاجعه رخ داد و اصل اتفاق و کشته شدن جمع زیادی از عزیزان و مجروح شدن آنها یک طرف، کتمان واقعیت و گزارش دروغ بخش دیگر بود و در جلسات استان گفتم بهتر است واقعیت را بیان کنید تا بتوانیم در استان موضوع را حل کنیم اما متأسفانه همراهی نشد و من خودم با پرسش از مسئولان، مردم و شاهدین ماجرا به تدریج اطلاعات جمع کردم و چیزی که آن روز ها متوجه شدم این بود که درست است اگر به سمت کلانتری حمله شده و در دفاع از خود تیراندازی کرده اما این تیراندازی بیشتر از حد مجاز بوده است و شاهد آن که عدهای در عیدگاه و مصلی و در حال نماز کشته شدهاند در حالی که اگر دفاع از کلانتری بود باید در کنار دیوار و یا داخل خود کلانتری این اتفاق رخ می داد هر چند برخی جنازه ها هم به عیدگاه منتقل شده بود اما عده ای در خود مصلی تیر خورده بودند.
نماینده ولیفقیه ادامه داد: بنابراین روز یکشنبه بیانیه دادم، روز چهارشنبه پیام تصویری داشتم، روز جمعه خطبه خواندم و محور صحبتهای من رعایت عدل و انصاف بود و بر چند امر تاکید کردم، اول تحقیق جامع و بیطرفانه و دقیق برای روشن شدن واقعیت ماجرا، دوم اینکه با متخلف از هر طرف که باشد برخورد شود اگر کسی تیراندازی غیر مجاز داشته، اگر کسی آشوب گری کرده و مغازه ای را به آتش کشیده و اگر کسی تحریک احساسات کرده برخورد بازدارنده شود تا دیگر تکرار نشود و سوم اینکه احقاق حق مردم شود از هر طرف که باشد اگر انتظامی است حق او احقاق شود اگر مردمی است که جان داده و مجروح شده اند حق آن ها احقاق شود و اگر کسی مغازه او آتش زده شده و حتی مردمی که ناامنی را تحمل کرده اند حق آن ها احقاق شود و در نکته چهارم عرض کردم کسانی که مظلومانه کشته شدند در چارچوب مقررات شهید اعلام شوند اما این حرفها به مذاق برخی خوش نیامد، نمونهاش صداوسیمای آن زمان موافق نبود لذا از پیام تصویری من که 14 بند داشت فقط یک بند آن را پخش کرد آن هم تشکر از نیروی انتظامی!!
وی افزود: به استاندار وقت آقای مدرس خیابانی گفتم اگر میتوانی جمع کنی این کار را انجام بده وگرنه به وزیر کشور آقای وحیدی بگویم و در نهایت جمع شد و پیام تصویری من با 14 بند منتشر شد و در ادامه خیلیها بر نتافتند و شروع به بدگویی کردند و حتی بعد وزیر کشور که به استان آمدند گفتند که مگر دست ماست که شهید اعلام کنیم و بنده گفتم راست یا دروغ مگر نگفتید گروهک و تجزیه طلب بودهاند و کسانی که توسط گروهک کشته شوند شهید هستند و تازه من به چارچوب مقررات تأکید داشتم و در همان دوران بر اساس این موضع گیری ها افراطیون از هر دو طرف به بنده بد و بیراه میگفتند اما گفتم وقتی حق و حقیقت را احساس میکنم نمیتوانم دین خود را برای حرف دیگران کنار بگزارم و پای این میایستم.
آیتالله محامی با اشاره به ماجرای مداح هتاک گفت: در آن قضیه موضعگیری کردم و مردم شیعه و سنی نیز همراهی کردند و حضرت آقا تقدیر کردند و خیلیها گفتند که این موضعگیری را کاش زمان هشت مهر انجام میدادید تا قضایا زودتر جمع شود و به آنها گفتم من که انجام دادم ولی شما همراهی نکردید و در قضیه مداح هتاک شیعه و سنی آمدند پای کار و نماد وحدت شد و در نطفه خفه شد ولی در ماجرای 8 مهر نه شیعه و نه سنی پای کار نیامدند.
وی گفت: در همان دوران اتفاقاتی افتاد یکی اینکه در منزل آقای حاج ابراهیم شه بخش دیداری با آقای مولوی عبدالحمید داشتیم و آقای مولوی حافظ اسماعیل هم بودند و هر دو قرائت خود از ماجرا را گفتند و من هم دریافت خود را داشتم و عرض کردم که دریافت من افراط در تیراندازی بوده است و بعدها مشخص شد که حرف آقایان درست است، تعبیرشان این بود که ابتدا عده ای تجمع کردند، شعار دادند و سنگ زدند اما در پاسخ تیراندازی شد و بعد مردم هیجان زده شده و حمله کردند و بعد ها دیدیم گزارش برخی مسئولان همین نکته را تایید می کرد اما در آن زمان من هنوز به این نتیجه نرسیده بودم اما پای این حرف بودم که احقاق حق مردم بشود.
نماینده ولیفقیه در استان گفت: در همان دوران از دفتر حضرت آقا تماس داشتند که فردا میخواهیم گزارشی به حضرت آقا دهیم، شما مطلبی داری؟ من شنیده بودم که دستگاههایی گزارشاتی دادند و حضرت آقا نپذیرفتند و گفتند واقعیت مطلب را بیان کنید و بعد من سیر موضعگیریهای خود را در قالب سی و چند صفحه به دفتر حضرت آقا ارسال کردم که بعد مطلع شدم همان را خدمت مقام معظم رهبری تقدیم کردند و حضرت آقا نیز ان را به شورای عالی امنیت ملی ارجاع دادند و بعد شنیدم که گزارشی هم از سوی سردار پاکپور فرمانده وقت نیروی زمینی سپاه پاسداران ارائه شده که آن را هم به شورای عالی امنیت ملی ارجاع دادند.
امام جمعه زاهدان تصریح کرد: در همین فاصله آقای دریابان شمخانی دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی تماس گرفتند و گزارشی گرفتند و گفتند پیگیری و برخورد میکنیم.
امام جمعه زاهدان اضافه کرد: در جلسه ای که در منزل آقای ابراهیم شه بخش بودیم به صورت شفاف نکات خود را مطرح کردم و آقای مولوی عبدالحمید اظهار لطف میکردند و برای چندمین بار مطرح می کردند که ما با هیچ نماینده ولیفقیه به این حد رفیق نبودهایم که با شما هستیم و از اخلاق و انصاف ما تعریف میکردند و این حرف را چندین بار دیگر در جلسات تکرار کرده بودند و من نیز شوخی می کردم و به ایشان گفتم آقای مولوی من گاهی دلم برای خودم میسوزد از این جهت که یک سال زحمت میکشم تا کاری را درست کنم اما شما با یک خطبه آن را خراب میکنید و در همان جلسه آقای مولوی گفتند و هم جمعی از معتمدینی که در جلسه ای به دفتر ما آمده بودند و برخی در همین جلسه هم حاضرند گفتند برای حل ماجرا چه کنیم؟ و آنها گفتند رسم بلوچی ما این است که اعتراف به اشتباه کنند و عذرخواهی، ما میبخشیم و حتی دیه هم نمی خواهیم و من به آنها گفتم حرف شما درست است اما مطالبات من بیشتر از شماست و نباید به این اکتفا کنیم و پیشنهاد کردم علما و معتمدین معتدل را دعوت کنید و مطالبات را بنویسید و بنده نیز آن چه قبول دارم را امضا میکنم تا بشود پیمان مشترک ما برای پیگیری که قبول کردند و این اتفاق در شب سه شنبه رخ دادولی متاسفانه علیرغم برگزاری جلسه، نامه مورد نظر ارسال نشد.
وی گفت: روز پنجشنبه دیدیم از تهران یک بیانیه آمده که شورای تأمین استان این بیانیه را منتشر کند و من به نظرم آمد بیانیه حرف خلافی در آن نوشته شده و با شهید آیتالله رئیسی، دفتر حضرت آقا، حاج آقای محمدیان و آقای شمخانی دبیر وقت شورای عالی امنیت شمخانی تماس گرفتم و گفتم این بیانیه صحیح نیست و بعد هم دفتر حضرت آقا و هم دفتر شهید رئیسی پیغام دادند که این اشتباه است و با همکاری آقای شمخانی قرار است که اصلاح شود.
آیتالله محامی افزود: من به دوستان شورای راهبردی گفتم چرا بایستیم تا تهران بیانیه بدهد تا ما پخش کنیم و خودمان بیانیه میدهیم و حتی اصلاحیه هم که آمد باز مشکل داشت و ما خودمان آن را اصلاح کردیم و وقتی آقای شمخانی تماس گرفتند در بیانیه فقط عزل رئیس کلانتری آمده بود و حتی به فرماندهی انتظامی شهرستان هم اشارهای نشده بود و من خدمت ایشان عرض کردم که شما عزل فرمانده انتظامی استان را هم گفته بودید اما در این بیانیه خبری از آن نیست که فرمودند حالا بعداً اقدام میکنیم ولی اعلام نمیکنیم و گذشت. بیانیه که تنظیم و منتشر شد که باز مخالفتها شروع شد اما آنچه که حق تشخیص میدادیم عمل کردیم.
وی گفت: آقای مولوی ظهر پنجشنبه تماس گرفتند که از آن شب که با شما جلسه داشتیم هر کس نزد ما آمده بنده گفتم که از مسیر قانونی پیگیری میکنیم و گفت آیا خبر خوشی برای ما و مردم دارید که گفتم برای شما بله اما برای مردم خیر و گفتم که یک بیانیه آمده و اشتباه را پذیرفتهاند و پیگیری دادگاه را پذیرفتند، ولی ما به این قانع نیستیم و پیگیری میکنیم که تغییری در آن باشد اما مواظب باشید شلوغ و آشوب نشود که نشد و روز پنجشنبه بیانیه منتشر شد و روز جمعه هم آرامش داشتیم و مشکلی نبود.
آیتالله محامی گفت: در هفتههای بعد آقای شمخانی جلسه گذاشتند، آقای مدرس خیابانی استاندار بودند، آقای سردار کرمی فرمانده قرارگاه ، رئیس محترم اداره اطلاعات استان و بنده در جلسه دعوت بودیم و بقیه مسئولان کشوری هم بودند که در آنجا طرح بحث شد و نماینده وزارت کشور بر اساس آن گزارشهای معمول گزارش داد و به من هم معترض شد که بیانیه را تغییر دادند و این باعث ناراحتی شده و من هم با کمال صداقت گفتم که خیلی از من سپاسگزار باشید که نگذاشتم بیانیه شما منتشر شود، چون در بیانیه شما دو دروغ بود و یک بی عقلی، دروغ اول اینکه شما نوشتهاید آقای عبدالحمید خطبه تحریکآمیز خوانده و مردم شلوغ کردند در صورتی که این گونه نبوده و صوت سخنرانی ایشان وجود دارد و دروغ دوم اینکه کلانتری برای دفاع از خود آدم کشته پس اگر این گونه بوده چرا در عیدگاه آدمها کشته شدهاند؟ و بیعقلی این بود که عجله داشتید بیانیه پنجشنبه منتشر شود که جمعه آشوب نشود، ولی اگر همان بیانیه منتشر میشد باعث آشوب بیشتر بود.
نماینده ولیفقیه در سیستان و بلوچستان تصریح کرد: قبل از اینکه به جلسه با آقای شمخانی بروم از دفتر مقام معظم رهبری تماس گرفتند و گفتند قبل از جلسه به اینجا بیایید حاج آقای حجازی گفتند که گزارش شما مورد تأیید حضرت آقا واقع شده و به شورای امنیت ملی ارجاع دادهاند و گفتند مطالب حضرت آقا را برای شما می خوانم 1_ حضرت آقا از اقدامات و گزارش شما تشکر کردند و از تأخیر در گزارش گله کردند هر چند من به صورت شفاهی گزارش کرده بودم و فرمودند کاش همان موقع که بحث دختر چابهاری بود و به حرف شما توجه نشده بود اطلاع می دادید تا از ظرفیت دفتر استفاده میشد 2_ حضرت آقا فرموده اند نماینده من باید بحران را مدیریت کند و به دنبال احقاق مردم باشد و در این جهت ملاحظه هیچ کسی را نداشته باشد 3_ کسانی که مظلوم کشته شدند شهید اعلام شوند، مگر کسی که آشوبگر بوده و تأکید کردند که اگر کسی مشکوک است که آشوبگر است یا خیر هم شهید اعلام شود 4_ گفتند چرا در بیانیه رسماً از مردم عذرخواهی نشده و یک سری مطالب دیگر که گفتم ما از بیانات حضرت آقا خبر نداشتیم و طبق مبانی دینی خودمان این کار را پیش بردیم و اگر همه این حرفها را من میگفتم بیشتر از این در استان به من بدو بیراه میگفتند و در هر حال گفتند از همین موضع در جلسه دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی شرکت کنید و من در جلسه دبیرخانه شورا برای حل ماجرا شش مورد را بیان کردم و آقای شمخانی موارد را یادداشت کردند و به شورای عالی امنیت ملی بردند و همه موارد تصویب شد و پس از تأیید مقام معظم رهبری ابلاغ شد و بعد ما به زاهدان آمدیم.
آیتالله محامی گفت: چند روز بعد مجدد دوستان دفتر مقام معظم رهبری بنده را در تهران خواستند و گفتند مقام معظم رهبری فرمودند دستگاه ها وظیفه خود را انجام دهند اما من می خواهم برای دلجویی مردم هیئت اعزام کنم و دوستان دفتر حضرت آقا مطرح می کردند که ایشان دیروز این نکته را فرمودند و امروز پیگیر نتیجه بودند که دیر نشود و مسئول هیئت اعزامی که مد نظر مقام معظم رهبری بود را هم دعوت کرده و حضور داشتند و حاج اقای حجازی که حرفهایشان را زدند گفتم که نسبت به زمان، رئیس هیئت و افراد هیئت ملاحظه دارم که قرار شد نظر حضرت آقا را سوال کنند و بعد از ظهر همان روز اطلاع دادند که ملاحظات بنده توسط مقام معظم رهبری پذیرفته شده و فرمودند خود آقای محامی دست به کار شود. گفتم من که کار را شروع کردهام و به استان آمدم و شب شنبه با آقای اللهنظر شهبخش به منزل آقای مولوی عبدالحمید رفتیم و به رسم خودمان فاتحهای خواندیم و گفتم شما به من نامه سرگشاده دادید که جواب دارد ولی من برای آن نیامدهام و شما دو هفته است که حرفهای عجیبی در نماز جمعه میزنید که اگر حرفهای خودتان باشد که عجیب است، اگر حرف دیگران باشد نیز عجیب است و برای ان کار هم نیامدم بلکه برای دو کار آمدم اول: گزارش اقدامات را برایشان گفتم و اینکه شما گفتید امیدوار به کسب نتیجه نیستید اما کار پیگیری و به تصویب و ابلاغ حضرت آقا رسیده و گفتم حال ما باید پیگیر باشیم تا کار در استان انجام شود و مراقب باشید که در آشوب حرفها شنیده نمیشود دوم اینکه برای دلجویی حضرت آقا میخواهند هیئت بفرستند و نظر و پیشنهاد شما چیست و جمع بندی و برنامه بسته شد.
وی ادامه داد: شب یکشنبه هیئت آمد و اولین جلسه دیدار با علما بود که قرار بود در نهاد برگزار شود و طبق وعده و برنامه عمل نشد و آقای مولوی گفتند من تحت فشارم و نمیتوانم حضور پیدا کنم و هیئتی از بزرگان را فرستادند و در نهایت قرار شد در محل ثالث جلسه برگزار شود که با هیئت اعزامی به منزل آقای اللهنظر شهبخش رفتیم و جلسه برگزار شد و بعد از آن قرار شد که هیئت شهر به شهر بروند و پیام لطف حضرت آقا را به مردم برسانند که به خوبی انجام شد.
وی گفت: درد اینجاست به نظر من فرصتسوزی شد و میشد از ظرفیت هیئت اعزامی از سوی مقام عالی نظام استفاده کرد و نه تنها این قضیه بلکه چند مشکل دیگر استان حل میشد ولی متاسفانه این کار نشد و حتی آشوبهایی که در استان صورت گرفت سبب تأخیر در پیگیری ماجرا شد، ولی در عین حال من از دو طریق پیگیری کردم اول از طریق دادگاه و قوه قضاییه پیگیر بودم و گلایه داشتم از کندی کار که دوستان هم ملاحظاتی داشتند و حتی با رئیس قوه قضاییه در دفتر حضرت آقا مقداری بحث هم داشتیم و با آقای منتظری رئیس دیوان عالی کشور و آقای پورخاقان رئیس سازمان قضایی نیروهای مسلح هم در سفرهایی که به استان داشتند صحبت هایی در داخل استان داشتیم و مسیر دادگاه برای احقاق حق دنبال شد و تاکید داشتم جمعی از علما و حقوق دانان هم مشارکت داشته باشند در پرونده که کار توسط رئیس کل دادگستری استان آقای موحدی راد دنبال شد و طریق دوم هم این بود که به سردار رادان فرمانده انتظامی کشور گفتم با توجه به سابقه شما در استان به طریق بلوچی قضیه را حل کنید که ایشان گفتند من حاضرم به عنوان عالیترین مقام انتظامی بروم و عذرخواهی کنم و هیئتی فرستادند و این کار دنبال شد.
نماینده ولیفقیه در استان گفت: من در جلسه ای در هفته وحدت گفتم که نظام برای احقاق حق تلاش کرده و اتمام حجت کرده است اگر مأمور نظام تخلفی کرده و باعث کشته شدن افرادی شده، ولی نظام تمام قد پای کار آمده تا حقی ضایع نشود و سیستم قضایی پا به کار است و انتظامی برای عذرخواهی آمده و عالیترین مقام در کشور هیئت دلجویی ارسال کرده است و به دلایلی کار با تأخیر صورت گرفت ولی در حال حاضر خدا را شاکریم که امروز با پیگیریها و الطاف حضرت آقا و شورای راهبردی و تلاش استاندار محترم که پیگیری کردند کار به نتیجه رسیده و انشاءالله کار به خیر و خوبی ادامه پیدا کند و قضیه جمع شود.
وی تصریح کرد: نکته پایانی اینکه بعید نمیدانم دخالت جریان نفوذ را در آن فاجعه تأسفبار چرا که ما به تعبیر مقام معظم رهبری با شیعه انگلیسی و سنی آمریکایی مواجه هستیم و افراطگری را در هر دو مورد داریم و وقتی این تعاملات را در این حد تحقق و گفتمان امامین انقلاب را میبینند که در استان به خوبی در حال اجراست تلاش میکنند تا دعوا و درگیری در استان ایجاد کنند تا دشمن از این آب گل آلود ماهی بگیرد و این یک نقشه شیطانی است.
وی گفت: خداوند بر انس و الفت و وحدت تأکید میکند و آن را ارزشمند و کار خود می داند و میفرماید: «وَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِهِمۡۚ لَوۡ أَنفَقۡتَ مَا فِی ٱلۡأَرۡضِ جَمِیعٗا مَّا أَلَّفۡتَ بَیۡنَ قُلُوبِهِمۡ» اگر هر چه روی زمین است را خرج میکردی دلها این گونه به هم نزدیک نمیشد و این کار خدایی است و طرف مقابل هم جبهه شیطانی است که میفرماید: «ِانَّمَا یُرِیدُ ٱلشَّیۡطَٰنُ أَن یُوقِعَ بَیۡنَكُمُ ٱلۡعَدَٰوَةَ وَٱلۡبَغۡضَآءَ» شیطان می خواهد بین شما دشمنی بیندازد و این تفرق باعث از بین رفتن قدرت و قوت شما میشود و باید تلاش کنیم مقابل نقشه های شیطانی بایستیم و برای رشد متوازن استان و امنیت پایدار تلاش کنیم تا دشمنی و دوقطبی ایجاد نشود.
آیتالله محامی یادآور شد: اگر فضای دوقطبی در جامعه رواج پیدا کند دشمن سوءاستفاده میکند و جوانان ما را فریب میدهد و در خطبههای نماز جمعه گفتم که به همین بهانه جوانی عضو گروهک میشود و اسلحه دست میگیرد و دست به جنایت میزند و عزیزی را شهید میکند و بعد توسط نیروهای نظامی، انتظامی و امنیتی ما دستگیر و مجازات میشود و دل ما برای هر دو طرف میسوزد و برای همین است که خدمت آقایان هم مکرر عرض کردم که نباید کاری کنید فضای دو قطبی و کینه گسترش پیدا کند تا نسلهای آینده ما درگیر این مسائل نباشند.
نماینده مقام معظم رهبری در سیستان و بلوچستان خاطرنشان کرد: خوشحالیم که این جلسه گرچه با تأخیر اما انجام شد و به گفته علمای حاضر در جلسه تنها نباید به عدل اکتفا شود و باید احسان هم باشد و در واقع تصمیم راهبردی مقام معظم رهبری چه در ابلاغ مصوبات شورای عالی امنیت ملی و چه در اعزام هیئت برای دلجویی و چه در اعلام شهادت و در عین حال پرداخت دیه دیگر مساعدت ها بر اساس همین احسان بود و امیدواریم این جلسات ادامه پیدا کند.
نماینده ولیفقیه در سیستان و بلوچستان گفت: از همه کسانی که در حل و فصل ماجرای 8مهرماه 1401 قدم خیری برداشتهاند تقدیر و تشکر میکنم.
انتهای پیام/