روایت امام جمعه قزوین از مرحوم ابوترابی برای مجلسیها/گلایه از غفلت در امور فرهنگی
به گزارش بخش استانها در وبانگاه به نقل از خبرگزاری تسنیم از قزوین آیتالله حسین مظفری امروز در حاشیه سفر اعضای کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی به استان قزوین در دیدار اعضای این کمیسیون، اظهار کرد: از زحمات و مجاهدتهای خالصانه شما عزیزان در کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی تقدیر و تشکر میکنم، متأسفانه مباحث فرهنگی گاهی در جامعه ما مورد غفلت قرار میگیرند.
وی ادامه داد: برخی ممکن است تصور کنند مباحث فرهنگی مباحث مهمی نیستند، در حالی که طبق فرمایش رهبر حکیم انقلاب اسلامی فرهنگ مانند هوایی است که ما تنفس میکنیم، اگر فرهنگ ما فرهنگ مناسبی نباشد، قطعا در سایر عرصهها هم مشکل ایجاد خواهد شد.
امام جمعه قزوین عنوان کرد: حاج آقا قرائتی میفرمود من یک روز از حاج آقا ابوترابی سؤال کردم شما چگونه با دست خالی 10 سال اسرا را در اردوگاههای عراق رهبری کردید؟ این خیلی کار بزرگی است، ایشان جواب دادند من به برکت یک آیه از قرآن کریم این کار را کردم.
نماینده ولیفقیه در استان قزوین بیان کرد: این مهم نشان دهنده اهمیت فرهنگ است، کسی که با قرآن کریم انس میگیرد، حتی یک آیه از قرآن میتواند تأثیر شگرفی در زندگی او و یک امت بگذارد.
وی خاطرنشان کرد: از ایشان پرسیدند به برکت کدام آیه از قرآن کریم؟حاجآقا ابوترابی فرمود که در ابتدا که ما را اسیر کردند افسر استخبارات عراق به بازجویی آمد و چند سؤال از من پرسید، چند سؤال مکتوب هم در مقابلم قرار داد و گفت نیم ساعت فرصت داری به این سؤالات پاسخ دهی، اگر پاسخ ندهی با این میخ سرت را سوراخ میکنم.
مظفری تأکید کرد: ابوترابی ادامه داد من بنا نداشتم به این سؤالات پاسخ دهم، نیم ساعت گذشت، این افسر آمد و وقتی دید من به سؤالاتش پاسخ ندادهام، شروع به کوبیدن میخ بر سرم کرد، دائم از نقطهای به نقطه دیگر میرفت و سرم را سوراخ میکرد، من صبح در حالی که در خون خودم میغلتیدم نماز خواندم و امیدوارم خدا این دو رکعت نماز را از من قبول کند.
نماینده مردم استان قزوین در مجلس خبرگان رهبری تصریح کرد: چند وقت گذشت و مأموری از صلیب سرخ برای بازدید به اردوگاه آمد، وقتی به من رسید پرسید آیا در اینجا شما را شکنجه میکنند؟ من همین که آمدم پاسخ مثبت بدهم، آیهای از قرآن کریم به ذهنم آمد و سکوت کردم، آنها رفتند، افسر عراقی که شاهد این صحنه بود، بعد از اینکه مأموران صلیب سرخ رفتند، مرا صدا کرد و گفت ابوترابی چرا نگفتی ما شما را شکنجه میکنیم؟
وی یادآور شد: گفتم میخواستم بگویم، اما یک آیه از قرآن مانعم شد، تعجب کرد و گفت کدام آیه؟ گفتم خداوند در آیه 141 سوره نساء میفرماید «وَلَنْ یَجْعَلَ اللَّهُ لِلْكَافِرِینَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ سَبِیلًا»، یعنی (و خداوند هیچگاه برای کافران نسبت به اهل ایمان راه تسلّط باز نخواهد کرد).
امام جمعه قزوین بیان کرد: من به یاد این آیه افتادم و با خودم گفتم هر چه باشد صلیب سرخیها کافرند و شما مسلمان هستند، من اگر بگویم شما ما را شکنجه میکنید، اینها راهی برای تسلط به شما پیدا میکنند، لذا سکوت کردم، وقتی افسر عراقی این پاسخ مرا شنید متحول شد و گفت حالا که این کار را کردی، یک درخواست از من داشته باش تا بتوانم آن را انجام دهم، خدا به من الهام کرد و به او گفتم اگر میتوانی کمک کن تا من به اردوگاههای اسرای ایرانی سرکشی کنم تا با آنها ارتباط برقرار کنم.
نماینده ولیفقیه در استان قزوین عنوان کرد: این افسر بعثی درخواست مرا پذیرفت، واسطه شد و من توانستم به اردوگاههای مختلف بروم و با اسرای ایرانی دیدار داشته باشم و زمینه رهبری و راهبری اسرا فراهم شد، بنابراین همه اینها به برکت آن آیه قرآن بود.
وی خاطرنشان کرد: وجود مقدس امام رضا (ع) فرمودند مردم اگر شیرینی و محاسن کلام ما را بشنوند و با کلام ما آشنا شوند، حتما از ما تبعیت میکنند؛ ما باید اعتراف کنیم که در این زمینه کمکاری کردهایم و در کشور خودمان هنوز بسیاری از مردم از کلمات نقض اهل بیت (ع) بیخبر هستند.
نماینده مردم استان قزوین در مجلس خبرگان رهبری تصریح کرد: آقاتهرانی نقل میکردند که چند سال برای تبلیغ به آمریکا رفته بودند، در آنجا یک جوان سیاهپوست مسیحی را دیدند که مسلمان شده بود، از ایشان پرسیدند شما چطور مسلمان و شیعه شدهای؟ او گفت من با یک جمله از نهجالبلاغه شیعه شدم.
وی یادآور شد: آقاتهرانی تعجب کرده و پرسیدند کدام جمله از نهجالبلاغه شما را مسلمان کرد؟ این جوان گفت من یک روز در کتابخانه دانشگاه قدم میزدم و به کتابها نگاه میکردم، ناگهان به کتابی رسیدم که توجهم را جلب کرد، ورق زدم و چند جمله آن را خواندم، وقتی به یک جمله آن رسیدم بدنم به رعشه افتاد، دیدم در آنجا نوشته به خدا قسم اگر همه دنیا را به من بدهند و از من بخواهند پر جوی را از دهان مورچهای بگیرم، این کار را نخواهم کرد، علی را چه به این لذتهای فانی و نعمتهای زودگذر دنیا.
امام جمعه قزوین عنوان کرد: من این جمله را خواندم و در ذهنم نویسنده این جمله را با آدمهای اطرافم مقایسه کردم که اگر چند دلار به آنها میدادی آدم میکشتند، شیفته شخصیت نویسنده این جمله شدم، تلفن انتشارات را از ابتدای کتاب برداشتم و پس از تماس عرض کردم که من میخواهم با نویسنده کتابی که شما چاپ کردهاید، دیدار داشته باشم.
نماینده ولیفقیه در استان قزوین عنوان کرد: آنها از آن سوی خط به من گفتند قراری با شما میگذاریم و با هم صحبت خواهیم کرد، قراری گذاشتیم و من در موعد مقرر به آنجا رفتم، خودم را معرفی کردم، آنها شروع به توضیح مطلب کردند و گفتند که نویسنده این کتاب امام علی (ع) امام اول شیعیان بوده و چند صد سال پیش به شهادت رسیده است، این آغازی برای آشنایی من با نهجالبلاغه شد و هر چقدر بیشتر این کتاب را خواندم، بیشتر یقین کردم که حق و حقیقت نزد این آقاست و اگر جای دیگری بروم ضرر کردهام، این چنین بود که مسلمان و شیعه امام علی (ع) شدم.
وی بیان کرد: خاطره دیگری که از آقاتهرانی به یاد دارم، وی میفرمود یک بار خدمت مرحوم آیتالله علامه مصباح (رضوان الله تعالی علیه) رسیدم و عرض کردم بعد از چند دهه تحصیل و تدریس در حوزه بفرمایید که خطرناکترین آفت اخلاقی برای ما چیست؟ ایشان تأمل کرده و فرمودند به نظر من تکبر بسیار خطرناک است، دوباره پرسیدم بهترین راهحل برای دوری از این آفت چیست؟ ایشان فرمودند تضرع مخفیانه به درگاه امام زمان (عج)، اگر خودمان تنها باشیم قطعا از پس این آفات اخلاقی برنخواهیم آمد، باید به درگاه امام زمان (ع) تضرع کنیم تا کمکمان کنند.
مظفری خاطرنشان کرد: انشاءالله خدی متعال به همه ما توفیق دهد که هم خودمان بیشتر با معارف قرآن کریم و اهل بیت (ع) آشنا شویم و هم بتوانیم در حد توان جهت ترویج بیشتر معارف الهی مؤثر باشیم.
نماینده مردم استان قزوین در مجلس خبرگان رهبری تأکید کرد: به لطف خدا در استان ما وحدت و انسجام خوبی بین مسئولین استان، استاندار، نمایندگان مجلس، نیروهای نظامی، انتظامی و امنیتی برقرار است، این لطف خداست که این همدلی و وحدت حاصل شده است، ما جلسات مشترکی با هم داریم و تلاش میکنیم که برای مسائل و مشکلات موجود هماندیشی کرده و در حد توان برای برطرف کردن آنها تلاش کنیم.
انتهای پیام/