راهبردهای امام حسن عسکری(ع) در مدیریت بحران و حفظ هویت شیعه
به گزارش بخش استانها در وبانگاه به نقل از خبرگزاری تسنیم از قم، عصر امامت امام حسن عسکری(ع) (254–260 هـ.ق) یکی از حساسترین و پرتنشترین دورههای تاریخ تشیع بهشمار میرود؛ دورانی که حکومت عباسیان در اوج قدرت سیاسی خود، در عین حال با بحرانهای داخلی، شکافهای اعتقادی و تهدیدهای بیرونی مواجه بود. این حکومت که تجربه سرکوب چندین قیام علوی و نقشآفرینی ائمه پیشین را پشت سر داشت، بهخوبی آگاه بود که طبق احادیث و روایات متواتر، مهدی موعود(عج) از نسل امام یازدهم خواهد بود. همین آگاهی، فضای امنیتی شدید و مراقبت چندلایه بر امام حسن عسکری(ع) را توجیه میکرد.
سامرا، محل سکونت اجباری امام، شهری نظامی–پادگانی بود که طراحی آن با هدف کنترل نخبگان و نیروهای نظامی انجام گرفته بود. حضور امام در چنین محیطی به معنای محدودیت تماس با بدنه اجتماعی و تفکیک کامل او از پایگاه مردمیاش محسوب میشد. با این حال، امام به جای عقبنشینی یا انزوا، از راهبردهای هوشمندانهای برای تداوم ارتباط با شبکه شیعیان بهره گرفت که شامل نامهنگاری رمزدار، استفاده از واسطههای فرهنگی–فقهی، و تقیه فعال در مواقع حساس بود.
زمینه اجتماعی این دوره نیز با تنوع فرقههای اسلامی، گسترش مکاتب کلامی و جدالهای فکری پیرامون مفاهیمی چون «خلق قرآن»، «امامت» و ماهیت قدرت دینی، پیچیدگی بیشتری یافته بود. امام حسن عسکری(ع) در کنار هدایت یاران، با نقد علمی آراء مخالفان و اصلاح انحرافات اعتقادی، عملاً به تثبیت گفتمان عقلانی شیعی در برابر جریانهای انحرافی پرداخت.
در چنین شرایطی، اقدامات امام در دو محور اصلی شکل گرفت:
مدیریت بحران سیاسی–امنیتی: با حداقل ریسک، حداکثر ارتباط با بدنه شیعه و آمادهسازی آنان برای ورود به عصر غیبت.
حفظ و توانمندسازی علمی–فکری: تربیت اصحاب و روات برجسته، تقویت بنیانهای اعتقادی و ایجاد ظرفیت بقا در یک جامعه تحت فشار.
بدین ترتیب، عصر امام حسن عسکری(ع) را میتوان الگوی برجستهای در مدیریت یک جریان فکری–اعتقادی در فضایی سرشار از محدودیت و تهدید دانست؛ الگویی که مطالعه آن، درسهای ماندگار برای فهم راهبردهای بقا و پویایی اندیشه در تاریخ اسلام دارد.
1. سطله عباسیان و محاصره سیاسی امام حسن عسکری(ع)
امام حسن عسکری(ع) دوران کوتاه امامت خود (254–260 هـ.ق) را در یکی از پیچیدهترین و پرتنشترین مقاطع خلافت عباسی گذراند؛ هنگامی که این حکومت در اوج اقتدار سیاسی و نظامی بود و سه خلیفهی پیدرپی ــ المعتز، المهتدی و المعتمد ــ سیاست سرکوب مخالفان، کنترل امنیتی شدید و مهار نخبگان دینی را در دستور کار داشتند.
مطابق روایتهای معتبر تاریخی، از جمله گزارش محمد بن جریر طبری در دلائل الإمامة (ص 226) و مسعودی در اثبات الوصیة (ص 266)، امام بهطور اجباری در شهر سامراء سکونت داشت؛ شهری که عملاً یک پادگان بزرگ نظامی بود و برای تمرکز نیروهای سپاه و دستگاه جاسوسی عباسیان طراحی شده بود. این اقامت نه انتخاب شخصی امام، بلکه بخشی از راهبرد خلافت برای کنترل فیزیکی و ارتباطی او با پیروانش به شمار میرفت.
علت حساسیت خلافت عباسی نسبت به امام حسن عسکری(ع) تنها جایگاه علمی و معنوی ایشان نبود؛ بلکه آگاهی حکمرانان از احادیث و روایات نبوی و اهل بیت(ع) مبنی بر این که مهدی موعود(عج) ــ منجی آخرالزمان ــ از نسل این امام خواهد بود، نقش تعیینکنندهای در این فشارها داشت. این باور که در محافل شیعی و حتی در میان برخی اهل سنت رایج بود، عباسیان را به شدت نگران کرده و دستگاه امنیتی آنان را وادار ساخته بود تا هرگونه ارتباط میان امام و جامعه شیعه، حتی در کوچکترین سطح، تحت کنترل و مراقبت قرار گیرد.
2. شبکه نظارت عباسیان و راهبردهای امنیتی امام حسن عسکری(ع)
ساختار امنیتی خلافت عباسی در دوران امام حسن عسکری(ع) بر پایهی کنترل متمرکز، جاسوسی گسترده و محدودسازی ارتباطات شکل گرفته بود. یکی از جلوههای آشکار این فشار، الزام آن حضرت به حضور اجباری در دارالخلافه دو بار در هفته ــ دوشنبه و پنجشنبه ــ بود؛ اقدامی که صرفاً جنبه تشریفاتی نداشت، بلکه فرصتی برای دستگاه خلافت به منظور بررسی مستقیم وضعیت جسمی امام، ارزیابی سطح ارتباطات ایشان با جامعه شیعه و اِعمال نفوذ روانی محسوب میشد.
همچنان که منابعی چون طبری در دلائل الإمامة (ص 226) و مسعودی در اثبات الوصیة (ص 266) نقل کردهاند، شبکهای از جاسوسان و مأموران مخفی مأموریت داشتند کوچکترین تحرکات امام و اصحاب وی را ثبت و به مقامات عباسی گزارش دهند. این شبکه نه تنها فضای آزاد ارتباطی را از بین برده بود، بلکه حتی ملاقات کوتاه یا سلام کردن به امام در مکانهای عمومی را پرخطر میکرد.
یکی از روایتهای تاریخی نشان میدهد که امام در مسیر رفت به دارالخلافه، به پیروان نزدیک خود دستور صریح داد که حتی به ایشان سلام نکنند و با هیچ نوع اشارهای ارتباط نگیرند؛ چرا که این تعاملها میتوانست توسط مأموران شناسایی شود و به دستگیری یا قتل آنان بینجامد. چنین توصیهای نشان از درک واقعبینانه امام از محیط امنیتی و اتخاذ تقیه فعال به عنوان راهبردی برای حفظ جان و انسجام شبکه شیعیان داشت.
3. تقیه فعال و سازوکار رهبری پنهان امام حسن عسکری(ع)
تقیه در عصر امام حسن عسکری(ع) نه نشانهی انفعال، بلکه ابزار هوشمندانهای برای ادارهی یک جریان اعتقادی فعال در زیر فشار حکومت خصمانه بود. آن حضرت مدیریت شبکهی علمی–فرهنگی شیعه را عمدتاً از طریق ارتباطات مخفی، نامهنگاری هدفمند و استفاده از کدهای زبانی و بصری انجام میداد؛ روشی که هم پیام را به گیرنده واقعی میرساند و هم امکان افشای اطلاعات را به حداقل میرساند.
به گزارش منابعی چون شیخ طوسی در رجال (ص 427) و نجاشی در رجال (ص 44 و 438)، امام با تربیت یاران برجسته نظیر حسین بن اشکب مرزوقی، هارون بن مسلم و محمد بن حسن صفار، حلقههای ارتباطی امن میان خود و بدنهی شیعه را سامان داد. این افراد نهتنها وظیفه کارگزاری علمی و نقل احادیث را بر عهده داشتند، بلکه با ایفای نقش واسطه، تضمینکننده پیوستگی سازمان شیعه در شرایط محاصره امنیتی بودند.
روشهای تقیه امام گاه شامل کلمات رمزگونه در مکاتبات یا اشارههای بصری کوتاه در ملاقاتهای محدود میشد تا پیام اصلی، بدون جلب توجه مأموران، منتقل شود. این شیوهها باعث حفظ انسجام شیعیان، تداوم آموزش و تربیت علمی، و آمادهسازی آنان برای تحولات بزرگ بعدی، بهویژه دوران غیبت شد.
امام حسن عسکری(ع) با این رویکرد، نمونهای تاریخی از رهبری پنهان و چندلایه را ارائه داد؛ الگویی که نشان میدهد یک جریان فکری میتواند حتی در شدیدترین فضای خصمانه، با بهکارگیری ساختارهای امن و انعطافپذیر، راه بقا و رشد را بیابد.
4. حبس، آزادی ظاهری و شهادت مظلومانه امام حسن عسکری(ع)
دوران امامت امام حسن عسکری(ع) (254–260 هـ.ق) تقریباً سراسر در حبس خانگی یا زندان مستقیم گذشت. این حصر و کنترل مداوم، بخشی از سیاست راهبردی عباسیان برای مهار جریان امامت شیعی بود؛ زیرا بر اساس روایات معتبر پیامبر(ص) و ائمه(ع)، مهدی موعود(عج) از نسل ایشان خواهد بود. همین امر امام را به نقطه تمرکز حساسیتها و دشمنیهای حکومت بدل میکرد.
در ماه صفر سال 260 هـ.ق، معتمد عباسی بنا بر ظواهر و ملاحظات خاص، اجازه آزادی کوتاهمدتی به امام داد. این دوره چیزی بیش از یک ماه دوام نداشت و امام در هشتم ربیعالاول همان سال، به احتمال قوی بر اثر مسمومیت عمدی به شهادت رسید. منابعی چون طبری و مسعودی، شواهد این ترور سازمانیافته را بیان کردهاند: عدم سابقه بیماری، سن جوانی (28 سال)، کوتاه بودن فاصله آزادی تا رحلت، و نگرانی امام از اجبار و فشارهای خزنده.
مراسم تشییع بهظاهر حکومتی نیز نشانهای از سیاست دوگانه عباسیان بود. از یک سو، با حضور چهرههای رسمی و نمایشی، تلاش میشد نشان داده شود که مرگ امام طبیعی و بیتوطئه بوده؛ از سوی دیگر، این تشریفات پوششی برای کنترل افکار عمومی و جلوگیری از جرقه شورش و اعتراض گسترده مردمی بود.
امروز، وضعیت شیعیان ایران و جهان، در بسیاری جهات مشابه شرایط فشار آن دوران است؛ با این تفاوت که میدان تقابل از محدوده جغرافیایی خلافت عباسی به گسترهای جهانی تحت سیطره نظام سلطه و استکبار جهانی تغییر کرده است. فشارهای سیاسی، جنگ نرم رسانهای، ترور شخصیتها و ایجاد تفرقه در فضای امت، همه ابزارهای نوین همان سیاست کهن سرکوباند.
بر اساس تجربه تاریخی عصر امام حسن عسکری(ع)، سه درس کلیدی برای شرایط کنونی و مقدمهسازی ظهور امام زمان(عج) میتوان استخراج کرد:
• تقیه هوشمندانه و حفظ شبکه ارتباطی ایمن: شیعیان باید با شناخت ابزارهای نفوذ و جاسوسی دشمن، امنیت ارتباطات اعتقادی، فرهنگی و سیاسی خود را حفظ کنند.
• توانمندسازی علمی–فرهنگی جامعه: همانطور که امام در شرایط حصر، شبکه علمی را مدیریت و شاگردان نخبه تربیت کرد، امروز نیز باید بدنه علمی و معرفتی شیعیان در بالاترین سطح آماده باشد.
• آمادهسازی برای گذار تاریخی: امام عسکری(ع) با زمینهسازی غیبت، الگوی مدیریت گذار را ارائه داد. امروز این گذار، آمادگی جهانی شیعه برای استقبال از ظهور است که نیازمند کار فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و معنوی بلندمدت است.
بنابراین، برای مقدمهسازی ظهور، شیعیان ایران و جهان باید ضمن مدیریت فشارها و مقابله با تفرقهافکنی، بر ایجاد جبهه واحد مقاومت فکری و عملی متمرکز شوند و با سرمایهگذاری بر تربیت نیروهای متخصص در حوزه ایمان، رسانه، سیاست و اقتصاد، همان راهبرد امام عسکری(ع) را در سطح جهانی بازآفرینی کنند.
منابع:
محمد بن جریر بن رستم طبری، دلائل الإمامة، ص 226.
مسعودی، اثبات الوصیة لعلّی بن ابیطالب، ص 266.
همان، ص 269.
شیخ مفید،
الارشاد، ج 2، ص 311.
همان، ص 301.
همان، ص 311.
مسعودی، اثبات الوصیة، ص 268.
یادداشت از حسن عبدیپور_پژوهشگر تاریخ تشیع
انتهای پیام/.