خانهای تازه برای مادری که فرزندش را در راه امنیت ایران هدیه کرد
به گزارش بخش استانها در وبانگاه به نقل از خبرگزاری تسنیم از مشهد، فرشته مهر و وفاست گویی، مادر. فرشتهای که فرشتگان آسمان سرشار شوق نگاهش میشوند وقتی دل دریاییاش با نام «محمدرضا» موج میزند. ساحل آرامش برای این مادر، اوج نور در اعماق آسمان است به وسعت یک عمر دلتنگی.
دوم خرداد 1364، زن جوانی و همسرش مرحوم آقا هیبتاله از اهالی روستای بیدخان سرولایت نیشابور صاحب پسری شدند که نامش را محمدرضا گذاشتند. پسری شیرین و پر از شوق کودکانه که زود قد کشید و راهی دانشگاه شد. پس از تحصیلات عالی دانشگاهی، به استخدام نیروی انتظامی درآمد. عاشق این شغل بود و میگفت لباس پلیس احترام دارد و وقتی آن را تن میکنی خودت هم برای خودت احترام دیگری قائل میشوی.
آقا محمدرضا در حالی با دعای مادر به شهرستان سراوان استان سیستان و بلوچستان رفت و مشغول خدمت شد که بوسه بر دستان فرشتهی زمینی زندگیاش میزد و ملتمس عاقبتبهخیری بود. مادر، آرزویش این بود پسر رعنا هر چه زودتر رخت دامادی بپوشد.
سپیدهدم بیستویکم بهمن سال 1392، سروان محمدرضا سلطانی و همرزمانش در مصاف با اشرار مسلح به درجه رفیع شهادت نائل شدند. پیکر مطهرش را به نیشابور آوردند و با بدرقه باشکوه مردم در زادگاهش، روستای بیدخان سرولایت به خاک سپردند.
سرتیپ محمد کاظم تقوی فرمانده ارشد انتظامی استان خراسان رضوی، از چندی قبل با دریافت گزارش قدیمی بودن خانه این مادر شهید، دستورات ویژهای به سرهنگ احمدی، فرمانده انتظامی شهرستان نیشابور صادر کرد و پیگیری لازم به منظور ساخت خانهای برای مادر سالخورده شهید آغاز شد.
نهم مهرماه 1404 همزمان با ولادت امام حسن عسکری علیهالسلام در مراسمی ویژه، سردار محمدکاظم تقوی و همراهان برای بدرقه مادر شهید محمدرضا سلطانی تا خانه جدید میهمان این شیرزن شدند. مادر شهید والامقام در حالی که دست به دعا برداشته بود گفت تشکر میکنم و تا زنده هستم برای شما و همه فرزندانم در لباس پلیس دعاگو خواهم بود.
با آرزوی سلامتی و عمر با عزت برای این مادر عزیز و شادی روح فرزند برومندش که در مسیر امنیت و اقتدار ایران اسلامی جان نثار کرد؛ فرزندی که گامهای استوارش در سیستان و بلوچستان تا همیشه در یادنامهی حماسه دفاع از خاک و امنیت این کشور جاودان خواهد ماند.
غلامرضا تدینیراد
رئیس مرکز اطلاعرسانی فرماندهی انتظامی خراسان رضوی
انتهای پیام/282