جایگاه امیدآفرینی در انهدام نقشه دشمنان ایران
گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم- اخیراً رهبر معظم انقلاب اسلامی تقویت مؤلفههای قدرت ملی و عزت ملی را وظیفه دولتها دانسته و فرمودند: “مهمترینِ این مؤلفهها، روحیه و انگیزه و یکپارچگی و امیدواری ملت است که باید در حرف و در عمل، این عوامل را ایجاد و تقویت کرد و مانع تضعیف آنها شد.”
سوال اصلی اینجاست که امیدآفرینی چه جایگاه و نقشی در خنثیسازی تحرکات دشمنان و از بین بردن شرایط “نه جنگ نه صلح “در جامعه (بهعنوان یک فرامتن مخرب و بازدارنده) دارد؟ در اینخصوص سه نکته اساسی وجود دارد که باید نسبت به آن توجه داشت:
نخست اینکه در شرایط کنونی که شاهد تعمیق توطئه دشمنان در مواجهه مستمر با نظام و ملت ایران هستیم، امیدآفرینی مهمترین ابزار برای حفظ «سرمایه اجتماعی» و «همدلی» در جامعه است. هدف اصلی دشمن فشار حداکثری و اقدامات خصمانه، ایجاد یأس، ناامیدی و در نتیجه شکاف میان مردم و حاکمیت یا گروههای مختلف اجتماعی است. وقتی مردم نسبت به آینده و توانایی کشور برای حل مشکلات امیدوار باشند، تابآوری و توانایی جامعه برای تحمل سختیهای کوتاهمدت اقتصادی افزایش مییابد.
از دیگر دستاوردهای این امیدآفرینی، تقویت شاخصه “اعتماد عمومی”در کشور بوده، تا جایی که اعتماد به نهادهای ملی و رهبران سیاسی برای یافتن راهحلهای موثر احیا میشود. همچنین امید مشترک به آیندهای بهتر، منافع فردی و گروهی کوتاهمدت را تحتالشعاع هدف بزرگتر ملی قرار میدهد و به «همبستگی» منجر میشود.
نکته دیگر، معطوف به معضلات اقتصادی در کشور و جایگاه “امیدآفرینی”در مواجهه با آن است. اقتصاد، بیش از هر چیز، یک مقوله روانی است. تصمیمات کلان اقتصادی (سرمایهگذاری، تولید، مصرف) شدیداً تحت تأثیر انتظارات آتی افراد قرار دارد. یأس اقتصادی منجر به رکود، انباشت نقدینگی و فرار سرمایه به بازارهای غیرمولد (مانند ارز و طلا) میشود. امیدآفرینی در این حوزه باید مبتنی بر برنامههای عملیاتی و شفاف باشد.
زمانی که کارآفرینان به ثبات قوانین، حمایت دولت و بازگشت سرمایه خود امیدوار باشند، ریسک تولید را میپذیرند. از سوی دیگر، پیشبینی مثبت نسبت به آینده اقتصادی (مثلاً مهار تورم یا رفع موانع تولید) باعث میشود مردم بهجای احتکار یا سرمایهگذاری در بازارهای کاذب، سرمایههای خود را به سمت تولید هدایت کنند. در شرایط تحریم و مکانیسمهایی مانند ماشه که هدفشان فلج کردن صادرات و واردات حیاتی است، اقتصاد نیاز به انعطافپذیری و تابآوری دارد.
امید به آینده باعث میشود که مردم و فعالان اقتصادی به جای تسلیم شدن در برابر تحریمها، خلاقیت به خرج دهند، مسیرهای جدید صادراتی و تولید داخلی را جایگزین کنند (اقتصاد مقاومتی)، و فشارها را فرصتی برای اصلاحات ساختاری ببینند.
نکته سوم مربوط به جایگاه ذاتی و اکتسابی امیدآفرینی در کشورمان است. امیدآفرینی در این شرایط، خط مقدم دفاع روانی کشور است. دشمن سعی میکند با استفاده از ابزارهایی مانند مکانیسم ماشه، به مردم ایران القا کند که هیچ راهی جز تسلیم در برابر خواستههای خارجی وجود ندارد. امیدآفرینی، این پیام را رد کرده و بر توانایی دیپلماتیک و داخلی برای مدیریت وضعیت تأکید میکند.
اگر جامعه در برابر فشارها ناامید نشود، هزینه تحریمها برای دشمن افزایش مییابد و سیاست «فشار حداکثری» از کارایی میافتد. فراموش نکنیم که در مذاکرات بینالمللی، قدرت چانهزنی یک دولت تا حد زیادی به پشتیبانی و همبستگی داخلی آن وابسته است. اگر دیپلماتها بدانند که جامعهای متحد و امیدوار پشت سر آنهاست، با قدرت و اطمینان بیشتری مذاکره میکنند و فشار خارجی برای تسلیم را نمیپذیرند.
بنابرآنچه ذکر شد، امیدآفرینی در شرایط کنونی ایران، یک مطلوبیت یا گزینه ایدهآل نیست، بلکه یک ضرورت ملی و یک استراتژی حیاتی محسوب میشود. بدیهی است که امیدآفرینی نباید صرفاً وعده باشد؛ بلکه باید با ارائه برنامههای شفاف و عملی، دستاوردهای ملموس در حوزههایی مانند ثبات ارزی، مهار تورم، و مبارزه با فساد به مردم نشان داده شود تا به باور عمومی تبدیل شود.
انتهای پیام/