روایتی از «نصر» تا «بشارت»/ شهید زاهدی چگونه حلقه وصل مقاومت ایران و لبنان شد؟

همسر سردار شهید زاهدی روایت کرد: با آگاهی کامل از خطر شهادت، اسارت یا قطع نخاع، با ایشان ازدواج کردم و حسرت می‌خورم که در کنارش به شهادت نرسیدم.
استانها

به گزارش بخش استان‌ها در وبانگاه به نقل از خبرگزاری تسنیم از قم، خانم نوربخشان، در همایش ملی بشارت نصر که امروز باحضور خانواده شهدا ایرانی و لبنانی در دانشگاه قم برگزار شد، با اشاره به بخشی از خاطرات زندگی مشترک و ایثارگری‌های آن شهید بزرگوار را بازگو کرد و گفت: در سال 1362 و در اوج دوران دفاع مقدس ازدواج کردیم. من خود در بسیج فعال بودم و آرزو داشتم خدمت بزرگتری به انقلاب و جنگ تحمیلی ارائه دهم. هنگام خواستگاری، ایشان در جبهه‌ها حضور داشتند و معاون شهید بزرگوار، خرازی بودند. صحبت‌های آن روز ایشان همواره حول محور جهاد، مقاومت و خط امام خمینی (ره) می‌چرخید.

وی گفت: من این مسیر را با تمام وجود قبول داشتم و آرزو می‌کردم کاری بیشتر برای انقلاب انجام دهم. بنابراین با آگاهی کامل از خطرات و پیامدهای این راه، از جمله احتمال شهادت، اسارت یا قطع نخاع، با ایشان ازدواج کردم. پس از ازدواج، دیدارها معمولاً هر یک ماه یا یک ماه و نیم یکبار صورت می‌گرفت.

همسر سردار شهید زاهدی ادامه داد: پس از حدود یک سال، به ایشان گفتم که می‌خواهم به همان منطقه بیایم تا در نزدیکی‌اش زندگی کنم. با موافقت ایشان، به اهواز رفتیم و به‌صورت مهاجر ساکن شدیم. در آنجا اگرچه ایشان هر شب به خانه نمی‌آمدند، اما هر پنج روز یا هفته‌ای یکبار فرصت دیدار فراهم می‌شد و این شرایط برایمان بسیار بهتر از دوری طولانی‌مدت بود. سعی می‌کردیم هنگام حضور ایشان، محیطی آرامش‌بخش فراهم کنیم.

نوربخشان، همسر این شهید والامقام با بیان اینکه پس از پایان جنگ، ایشان به مأموریت‌های مختلفی به شهرهای مختلف اعزام می‌شدند، تصریح کرد: در دوران کودکی فرزندان و همچنین با بزرگ‌تر شدن بچه‌ها، در تمام مأموریت‌ها اعم از کردستان، تهران و گیلان، همراه ایشان بودم تا دغدغه‌ای برای خانواده نداشته باشند و با آرامش خاطر به وظایف خود عمل کنند.

وی در خصوص مأموریت لبنان نیز گفت: این مأموریت به دلیل دوری از خانواده و شرایط سخت غربت، دشوارتر بود، اما وقتی انسان مسیری را با اعتقاد کامل بپذیرد، خداوند تحمل سختی‌ها را آسان می‌کند. ما سختی‌های زیادی داشتیم، اما چون برای رضای خدا بود، تحمل آن ممکن شد.

همسر سردار شهید زاهدی به ویژگی‌های برجسته این شهید بزرگوار اشاره و خاطرنشان کرد: تقوای ایشان مثال‌زدنی بود؛ هم در امور شخصی و هم در حفظ بیت‌المال نهایت دقت را داشتند و همواره به من و فرزندان تأکید می‌کردند که مراقب باشیم، حق‌الناسی ضایع نشود و در استفاده از بیت‌المال کوتاهی صورت نگیرد.

نوربخشان، ولایتمداری را از دیگر ویژگی‌های شاخص شهید زاهدی برشمرد و افزود: ایشان عاشقانه به ولایت فقیه عشق می‌ورزیدند و این محبت را به من، فرزندان، فامیل و دوستان توصیه می‌کردند. تا آخرین لحظه بر این عقیده استوار بودند و پای حرف خود ایستادند.

وی با بیان خاطراتی از اخلاص و پایبندی آن شهید بزرگوار به اخلاقیات، اظهار داشت: شهید زاهدی بسیار دقیق و منظم بودند و اگر بی‌نظمی در کاری مشاهده می‌کردند، قطعاً با آن برخورد می‌نمودند. بلافاصله پس از هرگونه برخورد احتمالی در محیط کار، حتی اگر صدای خود را بلند کرده بودند، تماس می‌گرفتند و عذرخواهی می‌کردند که مبادا کسی از دست ایشان ناراحت شده باشد.

همسر سردار شهید زاهدی در ادامه تأکید کرد: سید حسن نصرالله، نماینده ولایت فقیه در لبنان بودند و همسرم احترام فوق‌العاده‌ای برای ایشان قائل بودند و ایشان را همچون برادری عزیز می‌دانستند. پس از شهادت شهید زاهدی، سید حسن نصرالله در تماسی تلفنی با بنده، فرمودند که یار و یاور خود را از دست داده‌اند و فقدان شهید برایشان همچون از دست دادن برادر عزیزی است و همچنین از این حادثه بسیار متأثر و ناراحت بودند.

نوربخشان خاطرنشان کرد: سید حسن نصرالله به من گفتند که شهید زاهدی در آخرین سفر خود اعلام کرده بودند که این سومین باری است که می‌آیند تا در کنار شما و برادران لبنانی خود باشند و تا پای شهادت در این راه خواهند ماند. اگرچه من سعی کردم ایشان را از حضور در جبهه‌های جنوب منصرف کنم، اما این عزیزان راه خود را با افتخار ادامه دادند و در دمشق به شهادت رسیدند و شهید نصرالله آن روز بسیار متأثر بودند.

وی با بیان اینکه شهید زاهدی تمامی مسائل امنیتی را به دقت رعایت می‌کرد، تصریح کرد: اما از سوی دیگر، هرگاه خبر شهادت یکی از همرزمان را می‌شنیدند، حسرت می‌خوردند و می‌فرمودند: من زمان جنگ بودم هنوز نرفته‌ام و خدا قسمتم نکرده است و همچنین می‌گفتند؛ برای کسی که دوستش داری آروزی شهادت کن. آرزو داشتند که شهادت عاقبت ایشان شود. پس از شهادت، به معراج شهدا برای دیدار ایشان رفتم و به او گفتم که به آرزوی خود رسیدید، اما حسرت می‌خورم که چرا در آن ساختمان کنسولگری در سوریه، که بارها به همراه ایشان رفته بودم، آن‌روز در کنارشان نبودم. وقتی شنیدم برخی از شهدا با همسران خود به شهادت رسیدند قبطه خودم که چرا من نیز با ایشان به شهادت نرسیدم. البته شاید خدا مرا باقی نگاه داشته تا پیام‌رسان او باشم و به شکل دیگری امتحان شوم.

همسر سردار شهید زاهدی در پایان با اشاره به بیانات مقام معظم رهبری درباره شهید زاهدی، گفت: امام خامنه‌ای فرمودند؛ بیش از 40 سال بود که شهید زاهدی را می‌شناختم. هر مسئولیتی که به ایشان محول شد، نه تنها انجام داد، بلکه به نحو احسن به انجام رساند. ایشان را به صداقت، سلامت نفس و اتقان در عمل می‌شناسم و او به دست شقی‌ترین افراد زمان به شهادت رسیدند. این برای ما موجب خوشحالی و افتخار است که ولی فقیه از ایشان راضی بودند. پیام ما این است که باید ادامه‌دهنده راه این شهدا باشیم و شهید زاهدی عزیز معتقد بودند که می‌بایست رضایت خدا را در صدر تمام اعمال خود قرار دهیم.

انتهای پیام/.

 

 

منابع خبر:‌ © ‌خبرگزاری تسنیم
دکمه بازگشت به بالا