جایگاه «فقه سلف صالح» در روش فقهی محقق اردبیلی

به گزارش خبرگزاری تسنیم از قم، آیتالله احمد مبلغی، عضو مجلس خبرگان رهبری، نماینده مجمع جهانی فقه اسلامی و استاد حوزه علمیه قم در یادداشتی نوشت:
در قلمرو پیچیدهٔ استنباط دینی، خطیرترین گذرگاه، پیوندی است سخت ظریف و حساس: میان «کشف حکم شرعی» و «فقه سلف صالح».
در این عرصه، مقدّس اردبیلی راهی نو نهاد، راهی شگرف و در خور تأمل. روشی کمنظیر، اگر نه بینظیر. در این عبارت تابناکش که پیش روی ماست تمام این نگاه، آیینهوار بازتابیدهست.
نخست بر این متن، چشم میدوزیم تا زلال فکرش را بنوشیم. سپس ژرفایش را میکاویم تا رازِ مهارت در عمقش را بشکافیم و آنگاه از پیوندِ «روش» و «معنا» حقیقتِ راه و رسمش را آشکار کنیم.
متن محوری (مجمع الفائدة، ج3، ص381): “ینبغی مماشاة العلماء المتقدمین ، مع التفکر التام فی کلامهم، والتأویل والتصرف مهما أمکن، والانطباق على قوانین الشرع الشریف السهل السمح، ونفى الحرج والضیق عن عباد الله تعالى”
فقه در نگاه مقدس اردبیلی
گنجی نیست که هر کس بر آن دست کشد، بدون قاعده ها و ضابطههای دقیق همان گوهرِ یگانه را به کار بندد؛ بل جویباری ست زلال که از سرچشمهٔ گذشتگان میجوشد، لیک در مسیر خویش باید از سنگلاخِ زمانه بگذرد و با زمینِ تازه و نیازهای نوین درآمیزد.
از اینرو عناصر روشی او در این زمینه به شرح زیر است:
١. «مماشاة العلماء المتقدمین» این نخستین اصلش است: همراهی با قافلهٔ سلف تا رشتهٔ پیوند با سنت نگسلد و میراث فقهی در طوفانِ دگرگونی به بادِ فراموشی نرود اما این همراهی، مطلق نیست تقلیدِ محض نمیطلبد.
٢. «مع التفکر التام فی کلامهم» نگریستن به گفتارشان با چراغِ عقلِ شرعشناس کالبدِ کلام را شکافتن و جانِ حقیقت را برکشیدن و اگر ظاهرِ گفتار ایشان بر دامنِ امت، سنگینی آورد و عُسر و حَرَج بیفشاند.
٣. «التأویل والتصرف مهما أمکن» میرسد: بازخوانی و بازآراییِ سخن چنانکه با بافتِ زمانه همنوا گردد و با روحِ شریعت همآواز.
سخنِ سلف، نقشی ست بر سنگ لیک فقیه آن را چون نقش بر کاغذ میبیند: گر به مصلحتِ امت نشیند حفظش کند وگر بارِ رنج بر دوشِ مردم نهد دستِ تأویل به کار گیرد.
٤. «الانطباق على قوانین الشرع الشریف السهل السمح» است؛ شریعتی که گوهرش رحمت است و جوهرش سهولت و هر حکمی که این گوهر بیالاید از حقیقتِ شریعت به دور افتادهست.
٥. «نفى الحرج والضیق عن عباد الله» چونان خطِّ قرمزی که به دستِ رحمت کشیده شده مرزِ اجتهاد را میبندد؛ هر کجا که سختی بر مردم سایه افکند فقیه باید پرده بردارد و درهای آسایش بگشاید.
پس روشِ اردبیلی بر سه پایه استوار میگردد:
– پیوند با سنت فقیهان سلف؛ چو ریشه در خاک
– نقدِ عقلانی مبتنی بر تمرکز بر اصل شریعت سمحه و سهله؛ چو نور بر شاخه
– رعایتِ تجلی اراده رحمانی در فقه نسبت به بندگان؛ چو ثمر بر درخت.
بدین سان، فقه در چشم او ناقلِ اقوال نیست، ناقلِ حیات است: زنده، بالنده، در خدمتِ عباد و در مدارِ شریعت سهله و سمحه.
انتهای پیام/