برزگر: ادراک مسئولان نسبت به هوش مصنوعی، پس از جنگ 12 روزه باید تغییر کند
به گزارش گروه امام و رهبر ی خبرگزاری تسنیم دکتر ابراهیم برزگر، استاد علوم سیاسی و عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی، در نشست «ما و غرب در آیینه جنگ 12 روزه» که در سالن صلح دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی برگزار شد، جنگ 12 روزه اخیر را نقطه عطفی تاریخی توصیف کرد که همچون یک “واقعیت سخنگو”، نقش یک “آموزگار” و “بصیرتبخش” را ایفا کرده و منجر به یک “جابجایی بزرگ ادراکی” در سطوح مختلف داخلی، منطقهای و بینالمللی شده است.
وی با اشاره به قدرت وقایع عینی در تاریخ اظهار داشت: «اهمیت این جنگ 12 روزه در این بود که یک نقطه عطف در جابجایی ادراکات ایرانیان ایجاد کرد. همواره ادراکات ما میتواند تحت تأثیر مطالعه باشد، ولی “شنیدن کی بود مانند دیدن”. وقتی واقعهای اتفاق میافتد، آن واقعه اندازه هزاران کتاب برای ما بینش ایجاد میکند. این اتفاقی است که مرتب در عالم سیاست میافتد؛ اول حوادث اتفاق میافتد و سپس ادراکات ما از آن حادثه شکل میگیرد.»
این استاد روابط بینالملل برای تبیین بیشتر به نمونههای تاریخی پرداخت و گفت: «در اندیشه سیاسی مسلمانان، 150 سال این بحث را داشتیم که آیا اسلام میتواند قدرت تغییرات اجتماعی را داشته باشد؟ از سیدجمال تا امام خمینی، این بحث به صورت تئوریک حلنشده باقی مانده بود، اما امام در عمل با انقلاب سال 1357 نشان داد که این کار شدنی است. و واقعه انقلاب اسلامی، این معمای تئوریک 150 ساله را حل کرد.»
فروپاشی گفتمان «توطئهانکاری» در نسل جوان
برزگر اولین و مهمترین تغییر ادراک را در نسل جوان دانست و توضیح داد: «در نسل جوان ما قبل از این جنگ، به طور انبوهی با “توطئهانکاری” مواجه بودیم. میگفتند دیگر نگویید دشمن و استکبار و توطئه، اینها توهم شماست. یعنی نقش دشمن و رقیب در سیاست را انکار میکردند. اتفاقی که در این جنگ افتاد این بود که این توطئهانکاری که دشمنی در سیاست انکار میشد – و آمریکا را دوست ما تصور میکردند – در این جنگ این ادراک جابجا شد.»
وحدتآفرینی “دشمن مشترک” و احساس خطر عاطفی
این استاد دانشگاه، دومین تغییر کلیدی را ایجاد “احساس خطر عاطفی” و در نتیجه، همگرایی ملی عنوان کرد و افزود: «در خلال این جنگ از نظر عاطفی احساس خطر عاطفی شد؛ مردم احساس خطر کردند، احساس تهدید کردند. معمولاً قاعده کلی است که وقتی خطری جامعه را تهدید میکند، ناخودآگاه جامعه به هم نزدیک و متحد میشود. اسمش را “وحدتآفرینی دشمن مشترک” میگذارم و این اتفاقی بود که افتاد و مردم همگرا شدند.»
همترازی عقلانیت سران نظام با مردم و تلخی کام “مذاکره”
سومین نقطه عطف از نظر دکتر برزگر، پر شدن “شکاف ادراکی” بین مردم و حکومت بود؛ او در این باره گفت: «یک شکاف ادراکی بین این دو سطح بود که در خلال این جنگ این شکاف ادراکی پر شد و نوعی همترازی را در این خصوص شاهد بودیم. مثلاً وقتی آنها [مردم] میگفتند مذاکره کنید، ایران رفت مذاکره کرد و خروجی دلچسبی نداشت. بنابراین آنها گفتند که جمهوری اسلامی حق دارد.»
وی سپس به چهارمین تغییر بزرگ، یعنی دگرگونی نگاه به “مذاکره” پرداخت و تصریح کرد: «ادارک مردم ایران از مذاکره شیرین بود، اما این بار تلخ شد، مردم فهمیدند که یک رویه جدیدی در مذاکره وجود دارد: مذاکره یعنی اینکه “خودکشی کن و الا میکشیم”. اسلحه نداشته باشید، ما میخواهیم با مذاکره این را نابود کنیم. با مذاکره نابود نکنیم، از طریق نظامی نابود میکنیم. در واقع ابزارهای قدرت ایران را یکی پس از دیگری بگیرند، دندانهای ایران را بکشند و بعد بگویند بیایید مذاکره کنید.»
عینیت یافتن “حقانیت” و “مظلومیت” ایران
به گفته برزگر پنجمین و ششمین تغییر ادراکی، آشکار شدن “حقانیت” و “مظلومیت” ایران بود؛ بهطوری که «در جنگ 12 روزه، یک طرف ترامپ غیرمعقول و نتانیاهوی جنایتکار بود و یک طرف دیگر ایران بود. طبیعی بود آن معمای حق و باطل برای مردم آشکار شد که ایران حقانیت دارد. از طرفی مظلومیت ایران هم در جنگ مشخص شد. ما همه میدانیم که اسرائیل تنها نبود؛ آمریکا و ناتو و 40-50 کشور یک طرف جنگ و ایران یک طرف دیگر بود؛ این مظلومیت آشکار شد و بنا بر یک گذاره عاطفی مظلومیت محبوبیت میآورد.»
شکست “خودانکاری” و تولد اعتماد به نفس ملی
ایجاد “اعتماد به نفس” در ایرانیان طی جنگ 12 روزه هشتمین نقطه عطف از نظر این استاد علوم سیاسی بود که درباره آن گفت: «در خلال این جنگ با توجه به قدرت موشکی ایران و اینکه دشمن مهاجم تقاضای آتش بس کرد، جابجایی در “خودانکاری” ایرانیان صورت گرفت و پایانی بر ادراک خودانکاری و ناتوانی بود و بهنوعی اعتماد به نفس در ایرانیان ایجاد کرد.»
همگرایی تاریخی ایرانیان خارج از کشور و تغییر ادراک اعراب
برزگر به تغییر موضع قابل توجه ایرانیان خارج از کشور و نیز اعراب منطقه به عنوان نهمین و دهمین نکته اشاره کرد و افزود: «ایرانیان خارج از کشور نیز با کلیت ایران همراهی کردند، این یک جابجایی ادراکی بود که رخ داد.»
وی در مورد اعراب نیز گفت: «اعراب از نظر خودشان سه دشمن تاریخی دارند: ترکها، اسرائیل و ایران، این جنگ در این تفکر جابجایی ایجاد کرد، به ویژه بعد از حمله اسرائیل به قطر و نشان داد که آمریکا متحد واقعی اسرائیل است نه اعراب. بنابراین جابجایی از دشمنی با ایران به دشمنی با اسرائیل اتفاق افتاد.»
نکته یازدهم این استاد علوم سیاسی جابجایی در ادراک و تصویر برساخته از ایرانیان در غرب بود که وی با اشاره به آن افزود: «چون ایران با اسرائیل در افتاد و از 8 میلیارد جمعیت کل زمین رقم بالایی همدلی با فلسطین میکنند، وقتی این بار حمله اسرائیل متوجه ایران شد، در جاهای مختلف کلاههایی را که پرچم ایران روی آن زده شده و شعار فارسی که علیه اسرائیل به زبان فارسی میگویند را مشاهده میکنیم که این صورتبندیهای برساخته غربیان را از ایران جابجا کرد.
هشدار پایانی؛ سیلی “هوش مصنوعی” و ضرورت بیداری کارگزاران
در پایان و به عنوان هشدارنهایی، این استاد دانشگاه، تغییر ادراک کارگزاران نظام را حیاتی خواند و در این باره تأکید کرد «این ادراک که ایران و اسرائیل دو هزار کیلومتر فاصله دارد و خسارتی به ما نمیرسد، به یک “شناخت داغ” تبدیل شد؛ میدانید که این اولین جنگ پسامدرن بود که در دنیا اتفاق افتاد، جنگ ایران و اسرائیل با هوش مصنوعی اتفاق افتاد، ما سیلی هوش مصنوعی را خوردیم و باورمان نمیشد، اگر کارگزاران جمهوری اسلامی این آخرین ورژن مدرنیته را جدی نگیرند، خسارتهای شدیدتری میخوریم. بنابراین ادراک کارگزاران جمهوری اسلامی هم از این جنگ جابجا شد و تغییر کرد.»
برزگر سخنرانی خود را با این جمله به پایان برد که «این جنگ، واقعیات پیچیده را برای مردم ساده و امر مشاهدهنشدنی را مشاهدهپذیر کرد.»
انتهای پیام/