نتانیاهو در بنبست روایتها
گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم- پس از هر فصل خونین در منازعات ژئوپلیتیکی، صحنه نبرد از میدان نظامی به «جنگ روایتها» منتقل میشود؛ جایی که هر طرف درگیر تلاش میکند نتایج را بهگونهای قاببندی کند که شکست را در لفافه دستاورد بپوشاند. اما در سناریوی فعلی غزه، بنیامین نتانیاهو نهتنها ابزاری برای پیروزی در این جنگ روایتی ندارد، بلکه فاقد هرگونه سند اثبات برای ورود به این عرصه است. پذیرش هرگونه آتشبس برای او، نه یک فرصت دیپلماتیک، بلکه سندی رسمی بر عدم تحقق اهداف محوری است که برای توجیه تداوم این جنگ وعده داده بود.
تحلیل نتایج آتشبس در برابر وعدههای اولیه، سه شکاف بنیادین را آشکار میسازد که روایت پیروزی را برای تلآویو ناممکن میسازد:
1. بقای حماس؛ ابطال مأموریت اساسی جنگ
هدف اصلی و صریح کابینه جنگ، «ریشهکنسازی کامل» ساختارهای نظامی و سیاسی حماس بود. هرچند جنگی ویرانگر رخ داد، اما سازوکار آتشبس، بهجای نابودی حماس، آن را در قامت یک بازیگر صاحب نفوذ بر سر میز مذاکره تثبیت کرد. با خروج از درگیری، حماس نهتنها زنده میماند، بلکه به رسمیت شناخته میشود که توانایی مقاومت و چانهزنی برابر اسرائیل را دارد. این بقای استراتژیک، در تضاد آشکار با وعده انحلال کامل قرار دارد و به سادگی میتواند بهعنوان بزرگترین ناکامی عملیاتی در سوابق نتانیاهو ثبت شود.
2. در هم شکستن هدف اشغالگری دائمی
هدف دوم، یعنی استقرار سلطه امنیتی و اداری دائم بر نوار غزه و تحمیل یک «اشغالگری نوین»، عملاً از دستورکار خارج شده است. توافق آتشبس، مسیر را به سمت راهحلهای موقت یا آیندهای نامشخص هدایت میکند که در آن کنترل مطلق تلآویو جایی ندارد. نتانیاهو، که مکرراً پیشنهادهای میانجیگران را صرفاً به بهانه حفظ این هدف بلندپروازانه رد میکرد، اکنون مجبور به عقبنشینی از مهمترین خواسته استراتژیک خود شده است؛ عقبنشینی که از نظر تحلیلگران داخلی، به معنای از دست دادن تمام مزیت استراتژیک در افق بلندمدت است.
3. قیمت سنگین آزادی اسرا؛ پذیرش شروط مقاومت
سرسختترین موضع نتانیاهو این بود که آزادی اسرا باید «بدون دادن هیچگونه امتیازی» بهدست آید. اما واقعیت مذاکرات، روایت متفاوتی را به جهان عرضه میکند: کابینه اسرائیل برای بازگرداندن شهروندان خود، ناچار به قبول مبادلهای سخاوتمندانه شد که شامل آزادی تعداد قابل توجهی از اسرای فلسطینی است. این تسلیم در برابر شرایط مذاکرهای حماس، همان «تن دادن به شروط مقاومت» است که پیشتر با قاطعیت رد میشد. این امر نشان میدهد که در نهایت، اهداف سیاسی نتانیاهو در برابر نیاز انسانی (بازگرداندن اسرا) رنگ باخته است.
بنابراین آتشبس فعلی، نه یک نقطه عطف پیروزمندانه، بلکه یک تأییدیه مکتوب بر شکست در دستیابی به هر سه ستون اعلامی جنگ است. این تفاوت کیهانی میان شعارهای آغازین و نتایج نهایی، نهتنها موضع نتانیاهو را در برابر جریانهای افراطی داخلی و ائتلاف دولتیاش بهشدت تضعیف میکند، بلکه مهمتر از آن، فضا را برای او خالی میکند تا بتواند این مقطع را تحت عنوان «پیروزی» به افکار عمومی جهان و منطقه معرفی کند. نتانیاهو در این شرایط، نه پیروزی را بهدست آورده و نه ابزاری برای متقاعد کردن دیگران به آن دارد؛ او در میانهی یک بنبست روایتی گرفتار شده است.
انتهای پیام/