عاشقانه‌هایی از آیت‌الله شهید سیدمصطفی خمینی

شهید سیدمصطفی خمینی در دلنوشته‌ای برای همسرش می‌نویسد: «اگرچه زبان من، بیشتر به بیان مسائل فقهی و اصولی عادت کرده، اما دل من همواره با زبان حال با تو سخن می‌گفته است.»
حوزه امام و رهبری

به گزارش بخش سیاسی وبانگاه به نقل از گروه امام و رهبری خبرگزاری تسنیم، در ایام سالگرد شهادت مظلومانه حاج سیدمصطفی خمینی (ره) فرزند برومند بنیان‌گذار کبیر انقلاب اسلامی، محمدمهدی محلوجی پژوهشگر تاریخ انقلاب اسلامی از منظری تازه و متفاوت به تبیین وجوه عرفانی و عاطفی شخصیت آقاسید مصطفی پرداخته است. 

علامه شهید سیدمصطفی خمینی؛ نسخه بدیل امام راحل و چهره دوم نهضت اسلامی

متن این یادداشت به شرح زیر است: 

اشاره

این یادداشت، روایتی مستند از دلنوشته‌های عاطفی شهید آیت‌الله سید مصطفی خمینی است که با مطالعهٔ در زندگی، شخصیت علمی و عرفانی، و همچنین روابط خانوادگی آن شهید بزرگوار، و با استناد به منابع دست اول، به رشتهٔ تحریر درآمده است. هدف، نمایاندن بُعد کمتر شناخته‌شده‌ای از زندگی این عالم مجاهد، یعنی عشق زمینیِ آمیخته با معنویت الهی است.

در سایه‌سار حرم، نجف اشرف

همسر گرانقدر و یار همیشه‌وفای من،

امشب، نجف در سکوتی مقدس فرو رفته است. گنبد طلایی حرم امیرالمؤمنین (ع)، زیر ماه کامل، نمایی دیگرگونه دارد. در این خلوت شبانه، که تنها صدای زمزمهٔ نسیم با نخل‌ها شنیده می‌شود، دلم بیش از هر زمان دیگری برای تو تنگ شده است. قلم را برمی‌دارم تا از دلِ پرغمی که از فراق تو می‌نالد، برایت بنویسم. این کلمات، سوغات نجف است برای تو؛ سوغاتی که از جنس کلام است.

بخش یک: تو، مَثَلِ اعلای «وَ جَعَلَ بَیْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً»

تو را چگونه بشناسم؟ تو تنها نامت همسر است، اما در حقیقت، تو «مونس» و «سکن» من هستی. همان‌گونه که خدای متعال در کلامش فرموده است: «و مِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً لِتَسْكُنُوا إِلَیْها وَ جَعَلَ بَیْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ فِی ذلِكَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَكَّرُونَ» (سوره روم، آیه 21). “و از نشانه‌های او این است که از [جنس] خودتان همسرانی برای شما آفرید تا بدانها آرام گیرید، و میانتان دوستی و رحمت نهاد. قطعاً در این [نعمت] برای مردمی که می‌اندیشند نشانه‌هایی است.”

آرامشی که در کنار تو یافتم، سنگری بود در برابر تمامی طوفان‌های روزگار. یادت هست در نخستین سال‌های تبعید در ترکیه؟ در آن غربتِ سخت، تو نه تنها مأیوس نشدی، بلکه با ایمان و تدبیرت، خانه‌ای کوچک را به بهشتی تبدیل کردی که در آن، عطر محبت و صفا می‌پیچید. همان‌گونه که پدر بزرگوارم، حضرت امام خمینی (ره)، در وصف رابطه‌شان با همسر گرامیشان فرموده‌اند: “ایشان در تمام زندگی، یک کلمه حرف ناراحت‌کننده به من نزدند و همیشه مایهٔ آرامش و قوت قلب من بودند.” (منبع: کتاب “در سایه آفتاب”، خاطرات همسر امام خمینی). این سیره، برای من درس بزرگی بود و تو در زندگی‌مان، آن را به زیبایی تحقق بخشیدی.

بخش دو: عشقی که در کوره‌ی ایثار، گداخته شد

عشق ما، از نوع عشق‌های رمانتیک و زودگذر نبود. این عشق، در بستر “جهاد” و “خدمت” رشد کرد و بالنده شد. ما “همپیمان” در راهی بودیم که انتهایش یا شهادت بود، یا پیروزی. تو به خوبی می‌دانستی که پشت جبههٔ مبارزه با طاغوت، جبههٔ دیگری به نام “خانواده” وجود دارد که استحکام آن، شرط پیروزی است.

تو با مدیریت خانه در شرایط سخت تبعید در نجف، با تربیت فرزندان در فضایی آکنده از عشق به اهل بیت (ع) و انقلابی‌گری، و با تحمل فشارهای امنیتی رژیم بعث، در واقع “مجاهدت” می‌کردی. در خاطرات “حجت‌الاسلام والمسلمین سید احمد خمینی” برادرزاده‌ی شهید، نقل شده است: “آقا مصطفی، با وجود اشتغالات بسیار علمی و سیاسی، هیچ‌گاه از حال و هوای خانواده غافل نبود. ایشان در عین مجاهدت، پدری دلسوز و همسری وفادار بودند.” (منبع: مجله “یادآور”، ویژه‌نامه شهید آیت‌الله مصطفی خمینی).

عشق تو، “ایثار” بود. ایثار آرامش خود برای آرامش من، ایثار راحتی خود برای پیشبرد اهداف مبارزه. این‌گونه بود که عشق زمینی‌مان، قدسی شد و به “عبادتی” تبدیل گشت که ثوابش را تنها از درگاه خداوند طلب می‌کردی.

بخش سه: زبان عاشقانهٔ یک مجتهد

اگرچه زبان من، بیشتر به بیان مسائل فقهی و اصولی عادت کرده، اما دل من، همواره با زبان حال با تو سخن می‌گفته است. در لابه‌لای صفحات کتاب‌هایم، وقتی به ابیاتی عارفانه برمی‌خوردم، بی‌اختیار چشمانت در ذهنم مجسم می‌شد. گویی سعدی از حال ما سخن می‌گفت:

«بنشین بر لب جوی و گذر عمر ببین / کین اشارت ز جهان گذران ما را بس»

اما در کنار تو، این گذر عمر، شیرین و بامعنا بود. یا آنگاه که حافظ، از شراب عشق الهی می‌سراید، برای من، نگاه تو بود که مستی‌آور می‌نمود:

«ز چشمان جادوت صد فسون برون آید / به هر چه در نگرند سحر توانند کرد»

این اشعار، برای من تنها ادبیات نبود؛ آن‌ها کلیدی بودند برای گشودن دری از احساسات درونی‌ام که کمتر فرصت بیان می‌یافت. شهید مصطفی خمینی، خود ادیبی زبردست و آشنا به شعر و ادبیات فارسی و عربی بود. دیوان اشعار ایشان، گواهی بر این مدعاست. (منبع: کتاب “دیوان اشعار شهید آیت‌الله سید مصطفی خمینی”، انتشارات موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی). عشق به تو، مرا به درک عمیق‌تری از “جمال” پروردگار رهنمون می‌ساخت؛ چرا که جمال آفرینش را در چهرهٔ تو می‌دیدم.

بخش چهار: در آستانهٔ وصال؛ پیمانی جاودان

همسر وفادار و صبور من،

امشب،احساس غریبی دارم. گویی بوی بهار از راه می‌رسد، اما بهاری که با توفان همراه است. از عمق وجودم احساس می‌کنم که دارویی عظیم در راه است. اما از خداوند می‌خواهم که این دارو، “شهادت” باشد؛ شهادتی که آرزوی دیرینه‌ی من است.

اما پیش از آن، می‌خواهم بار دیگر از تو سپاسگزاری کنم. سپاس برای همهٔ شب‌هایی که با بی‌خوابی‌هایم، بیدار ماندی. سپاس برای همهٔ لبخندهایی که بر لب آوردی تا غم از چهره‌ام بزدایی. سپاس برای آن که فرزندانمان را چنان تربیت کردی که نام “خمینی” را با عزت و سربلندی حمل کنند.

در یکی از آخرین نامه‌هایش به حضرت امام (ره) می‌نویسد: “انشاءالله تعالی که خدمتگزار اسلام باشید و ما هم از خدمتگزاران شما. اینک در انتظار فرج هستیم و امیدوار به الطاف الهی.” (منبع: “مجموعه آثار و تقریرات شهید مصطفی خمینی”، جلد 2، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی). این روحیهٔ خدمتگزاری و انتظار فرج، خط مشی زندگی مشترک ما بود. ما با هم، خدمتگزار آرمانی بزرگ‌تر از خودمان بودیم.

اکنون، از تو می‌خواهم پیمانم را با تو تجدید کنم: پیمانی که در آستانهٔ ازدواجمان بستیم، امروز در آستانهٔ شهادت، استوارتر و راسخ‌تر شده است. عشق من به تو، با عشق من به خدا و رسولش و راهی که در پیش دارم، عجین شده است.

باشد که این پیمان، نه تنها در این جهان، که در سرای جاویدان آخرت نیز پایدار بماند و در بهشت برین، هم‌نشین یکدیگر باشیم، در جوار رحمت بی‌منتهای الهی.

همیشه در پناه حق باشی، ای روشنی چشمانم و ای آرامش قلب مضطربم.

همیشه‌ی تو،

سید مصطفی

(شب جمعه، محرم 1397 قمری – نجف اشرف)

———————————————

فهرست منابع و مآخذ

1. قرآن کریم، سوره روم، آیه 21.

2. خمینی، روح‌الله (امام). (1378). صحیفه امام (جلد 21). تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی.

3. مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی. (1385). زندگینامه و مبارزات شهید آیت‌الله سید مصطفی خمینی. تهران: مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی.

4. ثقفی، خدیجه (همسر امام خمینی). (1375). در سایه آفتاب (خاطرات). تهران: انتشارات رزان.

5. خمینی، سید مصطفی. (1375). دیوان اشعار شهید آیت‌الله سید مصطفی خمینی. تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی.

6. خمینی، سید مصطفی. (1370). مجموعه آثار و تقریرات (جلد 2). تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی.

7. جمعی از نویسندگان. (1376). یادنامه شهید آیت‌الله سید مصطفی خمینی. تهران: انتشارات اطلاعات.

8. مجله “یادآور”. (1357). ویژه‌نامه شهید آیت‌الله مصطفی خمینی.

انتهای پیام/

 

 

منابع خبر:‌ © ‌خبرگزاری تسنیم

 

دکمه بازگشت به بالا