مواجهۀ حق-تکلیف محورانۀ آیتالله نایینی به مقوله نظارت بر دولتش

به گزارش بخش استانها در وبانگاه به نقل از خبرگزاری تسنیم از قم، ایران معاصر از یک سو تجربه تلخ استبدادزدگی را تجربه کرده و از سوی دیگر فضای فکری و اندیشگی آن متاثر از مفاهیمی است که از غرب جدید وارد فضای فکر و اندیشگی جامعه ایران شده است و مطالباتی را برای مردم تولیده که حق نظارت مردم بر دولت از جمله آنهاست.
هدف آن است نشان داده شود نایینی با کدام پشتوانۀ اندیشگی به حق در معنای “حق داشتن” و به حق نظارت مردم بر دولت قائل می شود؛ در حالی که نظرات دیگری همچون عدم حق نظارت یا نظارت بر مبنای حقوق طبیعی(موضوعۀ) اندیشۀ غرب در این فضا مطرح می باشد.
ادعا آن است که نائینی از مبانی انسان شناسی الهی خود بهره گرفته و با اعتقاد به حقوق فطری/الهی برای مردم حق نظارت بر دولت قائل می شود.
محقق در این اثر در رسیدن به ادعای خود از روش استدلالی و تحلیل فلسفی استفاده می کند. از یافته ها و دستاوردهای این پژوهش آن است که نزد نائینی انسان به حکم انسان بودنش از حقوق پیشادینی برخوردار بوده و آن را از ضروریات حیات و بقا و کمال انسان می داند و معتقد است مادامی که افراد جامعه از آن بهره مند نشوند جامعه دچار رخوت و سستی و خمودی می باشد.
دیگر اینکه از این طریق یعنی حضور آگاهانه و نظارت گونه بر دولت می توان از ظهور استبداد مجدد و خودکامگی و ظلم و بی عدالتی جلوگیری نموده و موانع را برای استقرار نظام عادلانه رفع و در ادامه اسباب و عوامل شکوفایی استعدادهای انسانی افراد جامعه را فراهم نمود.
فضای استبدادزدۀ ایران معاصر و حاکمیت رژیم های استبدادی که از گذشته در ایران مانع شکوفایی استعدادهای انسانی می شدند و ضرورت تامل از رهایی و پیشگیری از تکرار آنها از یک سو و مطالباتی که ناشی از ترویج مفاهیم اندیشه های غرب جدید با متافیزیک متفاوت در فضای سیاسی اجتماعی و فرهنگی و اندیشگی این مقطع است.
از سوی دیگر میرزای نائینی را بر تامل وامی دارد که چگونه میشود مطالبۀ نظارت مردم بر دولت را بر مبنای فکری و اندیشگی خود یک حق دانسته و آن را برای پیشگیری از تکرار استبداد در جامعه ایران یک ضرورت عقلی و واجب شرعی دانست.
نایینی با اعتقاد به برخورداری انسان از حقوق فطری/پیشادینی که ضروری حیات و بقا و کمال آن است ادای این حقوق را بطور عادلانه بر دولت متوقف می کند بنابر این باید حق محور سیاست و دولت بوده و اعطاء، حفظ و استیفاء آن کارویژه دولت باشد تا دولت از مشروعیت و مقبولیت برخوردار گردد و مردم خود را مکلف در انجام وظایف مدنی خود بدانند، چنانچه اگر حق مبنای تعامل و تعادل امور مختلف نباشد باید در انتظار ظلم و جور و ستم ظالمان و محرومیت کسانی بود که از زور و بازو و قدرت برخوردار نمی باشند.
بنابراین ملاک اصلی و اساسی مطلوبیت دولت نزد نایینی رعایت حقوق مردم است که در دولت ولایتیه عصر حضور به جهت عصمتش رعایت می گردد و در عصر غیبت با اعتقاد و التزام به رعایت حقوق مردم و حق نظارت مردم بر دولت رعایت می گردد. در واقع دولت مطلوب نائینی در عصر غیبت معصومین علیهم السلام دولت مشروطه و مقیده به قانون و میکانیسم های بازدارندگی آن است تا امکان تامین حقوق مردم و دفاع از آن فراهم گردد.
وی در عصر حضور معصومین وجود عنصر عصمت در حاکم را ضامن بقای سلطنت ولایتیه و عدم تبدل آن به سلطنت مالکیه می¬داند و در عصر غیبت که تحقق عنصر مذکور در حاکم غیرممکن است، راهکار نظارت مردم بر دولت را به عنوان جایگزین آن معرفی می¬کند که در چارچوب دولت مشروطه موجه است تا مصالح عمومی مردم و حفظ آن رعایت گردد و از تجاوزاتی که ممکن است از انسان آلوده به شهوت رخ دهد بازداشته شود.
یادداشت از مرتضی یوسفی راد، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی
انتهای پیام/