از «نسل ضد» تا «نسل امید»؛ روایت تسنیم از چالش و ظرفیتهای نسل زد در ایران

به گزارش بخش استانها در وبانگاه به نقل از خبرگزاری تسنیم از تبریز، نسل زد متولدین نیمه دوم دهه 70 و دهه 80 شمسی، امروز به یکی از مهمترین موضوعات در تحلیلهای فرهنگی و اجتماعی ایران بدل شده است. نسلی که در بستر دیجیتال، در میان تحولات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی پس از انقلاب اسلامی رشد یافته و اکنون در آستانه بلوغ اجتماعی و اقتصادی قرار دارد، اما پرسش بنیادین این است که آیا نسل زد تهدیدی برای انقلاب اسلامی محسوب میشود یا فرصتی برای نوسازی و بازآفرینی آن در جهان پیچیده امروز؟
بر اساس پژوهشهای میدانی، نسل زد ایرانی با ویژگیهایی دوگانه روبهرو است. از یک سو، فشارهای اقتصادی، تحریمها، اپیدمی کرونا و وابستگی به فضای مجازی، آنان را با چالشهایی چون اضطراب، کاهش تابآوری و بحران هویت مواجه کرده است. از سوی دیگر، دسترسی بیسابقه به اطلاعات، آشنایی با سبکهای زندگی متنوع و تجربه زیست دیجیتال، ظرفیتهایی چون خلاقیت، انعطافپذیری، آگاهی اجتماعی و پذیرش تفاوتها را در آنان تقویت کرده است.
ناهید رضایی، روانشناس بالینی، در گفتوگو با خبرنگار تسنیم تأکید میکند که این نسل در جستوجوی معنا، هویت فردی و انعطاف در زندگی است. مرز واقعیت و مجاز برایشان کمرنگ شده و با چالشهایی مانند اضطراب و کاهش تابآوری روبهرو هستند، اما همین نسل با خلاقیت و آگاهی اجتماعی بالا میتواند در توسعه کشور نقشآفرین باشد.
چالش درک متقابل حاکمیت و نسل زد
در هفتههای اخیر دو رویداد متضاد نشاندهنده چالشهای شناختی حاکمیت در مواجهه با نسل زد بودهاند. از یک سو سخنان رئیس جمهور که این نسل را «نسل ضد» خطاب کرد، واکنشهای گستردهای در فضای مجازی برانگیخت و نشان داد که درک کلیشهای و بدبینانه از نسل جوان هنوز در سطوح بالای اجرایی کشور وجود دارد.
از سوی دیگر انتصاب یک «مشاور نسل زد» اگر چه میتوانست نشانهای مثبت برای شنیدن صدای این نسل باشد، اما به دلیل نبود اختیارات واقعی و برنامهریزی جامع، با نقدهای جدی مواجه شد.
این کارشناس در ادامه گفت: بدون تعریف نقش واقعی و انتقال خواستههای نسل زد به سطوح تصمیمگیری، چنین اقدامات نمادینی تنها بر طبل ابزاری دیدن این نسل میکوبد و شکاف موجود را عمیقتر میکند.
نسل زد؛ پدیدهای قابل مدیریت
مریم سعادت، پژوهشگر حوزه خانواده و مادر دو نوجوان از نسل زد، در گفتوگو با تسنیم، نسل زد را نه تهدید، بلکه «پدیدهای» میداند که اگر درست مدیریت نشود، میتواند به تهدید بدل شود.
وی میگوید: دغدغه اصلی من شکاف تجربه است. ما والدین و مربیان هنوز با زبان و ابزارهای این نسل آشنا نیستیم. آنها در دنیای دیجیتال نفس میکشند، در حالی که ما تازه مهاجران این دنیا هستیم.
سعادت با اشاره به سوءتفاهمهای رایج توضیح میدهد: وقتی نوجوانی ساعتها با گوشی کار میکند، ممکن است در حال یادگیری مهارت، ارتباطگیری یا حتی کسب درآمد باشد. این نسل در بسیاری موارد از والدینش دانش بیشتری دارد.
وی با بیان اینکه که نگرانی والدین بهجا اما جهتدار نیست، تاکید می کند: باید بپرسیم چرا این نسل به فضای مجازی پناه برده؟ چرا اعتمادش را به نهادهای سنتی از دست داده؟ این نسل دارد فریاد میزند که “مرا ببینید، مرا بفهمید، به من اعتماد کنید”.
به گفته این پژوهشگر، فرصتهای طلایی این نسل شامل خلاقیت بیحد، انعطافپذیری فوقالعاده و جهانوطنی است؛ ویژگیهایی که میتوانند در معرفی فرهنگ ایرانی-اسلامی به جهان و حل مسائل داخلی نقشآفرین باشند.
وی در مقام مادر نیز میگوید: هر روز از فرزندانم یاد میگیرم. گوش میدهم بدون قضاوت، اعتماد میکنم با نظارت غیرمستقیم، و یادگیری متقابل را پذیرفتهام. من به آنها ادبیات و فلسفه یاد میدهم، آنها به من دیجیتال مارکتینگ و رسانههای اجتماعی.
ضرورت اصلاح نظام آموزشی و اعتماد به جوانان
برای تبدیل چالش نسل زد به فرصتی تاریخی، باید نظام آموزشی کشور از محوریت محفوظات به سمت مهارتآموزی و پرورش خلاقیت حرکت کند تا استعدادهای این نسل شکوفا شود.
همزمان، ایجاد یک فضای اقتصادی بالنده با حمایت از استارتآپها و تسهیل ورود جوانان به بازار کار، زمینهساز مشارکت فعال آنان در توسعه کشور خواهد بود.
در حوزه رسانه نیز باید با تولید محتوای جذاب و متناسب با ذائقه این نسل در پلتفرمهای محبوب، اعتماد و ارتباط مؤثر را بازسازی کرد. همچنین، نهادینهسازی گفتوگوی بیننسلی در فضایی امن و بدون پیشداوری، میتواند سوءتفاهمها را کاهش داده و همفهمی را تقویت کند.
و در نهایت، واگذاری واقعی مسئولیتهای مدیریتی و اجرایی به جوانان شایسته، نهتنها اعتماد آنان را جلب میکند بلکه آنان را به نیروی پیشران تحول در کشور بدل خواهد ساخت.
نادیدهگرفتن نسل زد، بحرانزا خواهد بود
با توجه به اینکه در حال حاضر بیشتر جمعیت ایران را نسل زد و آلفا تشکیل میدهند، نادیده گرفتن یا مقابله با آنان، به شکاف و بحران میانجامد. در مقابل، اعتماد، میداندادن و همراهی با این نسل میتواند آنان را به نیروی پیشران توسعه کشور بدل کند.
رهبر معظم انقلاب اسلامی نیز در بیانات مختلف خود، جوانان را «امید آینده» کشور خواندهاند و بر نقشآفرینی آنان در عرصههای مدیریتی تأکید کردهاند.
اکنون نظام جمهوری اسلامی در برابر انتخابی تاریخی قرار دارد؛ انتخابی که آینده ایران را در دهههای پیشرو رقم خواهد زد.
تجربهای از درون خانواده ایرانی
علی محمدی، پدر 48 ساله و کارمند اداره، در گفتوگویی با تسنیم از تجربه خود در ارتباط با دو فرزند نوجوانش میگوید: ما در یک خانه زندگی میکنیم، ولی بعضی وقتها احساس میکنم اصلاً همدیگر را نمیفهمیم. پسرم مدام با هدفونش نشسته و دخترم هم پیوسته با موبایلش کار میکند.
وی از مشکلاتی چون تفاوت در زبان ارتباطی، تعریف متفاوت از حریم خصوصی، شیوههای نوین ابراز محبت و اولویتهای متغیر نسل جدید سخن میگوید و میافزاید: برای من یک شغل ثابت مهم است، برای آنها علاقه و خلاقیت در کار اولویت دارد.
محمدی می افزاید: تلاش کردهام با فرزندانم همراه شوم و با زبان خودشان صحبت کنم، با کمک مشاور خانواده بهتر همدیگر را درک کنیم، قوانین خانه را با مشارکت خود بچهها بنویسیم و ساعاتی را بدون موبایل کنار هم باشیم.
وی نقطه قوت فرزندانش را اعتماد به نفس و جسارت در بیان نظرات میداند و تصریح می کند: ما باید سعی کنیم دنیای فرزندانمان را بیشتر درک کنیم. آنها آینده ما هستند. باید آنها را بیشتر بفهمیم. من فهمیدهام که فرزندانم همان ارزشهای انسانی خوب را دارند، فقط شکل بیانشان فرق کرده است.
به گزارش تسنیم، برآیند گفتوگوها و تحلیلهای کارشناسان نشان میدهد نسل زد، نه تهدیدی برای جامعه بلکه فرصتی برای نوسازی فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی کشور است. این نسل، با تمام تفاوتهایش، حامل انرژی تحول، جسارت در بیان و خلاقیتی است که اگر با درک، اعتماد و مشارکت همراه شود، میتواند موتور محرک آینده ایران باشد.
در مقابل، نادیده گرفتن نیازها، زبان و هویت متفاوت این نسل، به تعمیق شکافهای اجتماعی منجر خواهد شد.
اکنون زمان آن رسیده که خانوادهها، نظام آموزشی، رسانهها و مسئولان کشور به جای نگاه هشدارآمیز، با رویکردی حمایتی و تعاملی به نسل زد بنگرند.
این نسل در جستوجوی معنا و نقش است و اگر فرصت ایفای آن را بیابد میتواند همان نیرویی باشد که انقلاب اسلامی را در قرن جدید، زنده، پویا و جهانیتر سازد.
انتهای پیام/