ظلم، سرچشمه تاریکی و زوال تمدنها

به گزارش بخش استانها در وبانگاه به نقل از خبرگزاری تسنیم از قم، حجتالاسلام والمسلمین نجف لکزایی، عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم(ع) در نشست علمی «دوراهیهای حکمرانی» که به همت پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی قم در سالن جلسات شهید سلیمانی برگزار شد، مبانی قرآنی عدالت و ظلم در تصمیمسازیهای سیاسی، اجتماعی و مدیریتی را مورد بررسی قرار داد. این نشست به عنوان یک رصدخانه فکری برای تحلیل جهتگیریهای کلان حکومتی در پرتو آموزههای دینی عمل کرد.
دوگانگی بنیادین در مسیر حکمرانی از منظر قرآن
رئیس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، با تکیه بر آیات قرآن کریم به تبیین دوراهیهای بنیادین در مسیر حکمرانی پرداخت و اظهار کرد: مهمترین چالش کنشگران حکمرانی، انتخاب میان عدالت و ظلم است و قرآن کریم این دو مسیر را به روشنی ترسیم کرده است.
عدالت (القسط) : عدالت در قاموس قرآنی تنها به معنای توازن در تقسیم منابع نیست، بلکه یک اصل جهانشمول است که بر اساس آن، نظم طبیعی و الهی برقرار میشود. حکمرانی عادلانه مستلزم برقراری پیمانهای الهی، حفظ حقوق همگانی و اجتناب از هرگونه تجاوز به حدود تعیینشده است.
ظلم (الظلم): ظلم، وضع هر چیزی در غیر موضع طبیعی و مشروع خود است. این مفهوم شامل ستم فردی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی میشود و در مقابل تقوای الهی قرار میگیرد.
ظلم، سرچشمه تاریکی و زوال تمدنها
لکزایی با اشاره به آیات سوره انعام و اعراف افزود: ظلم، همواره سرچشمه تاریکی و نابودی تمدنها بوده است و اقوامی که مسیر ظلم را برگزیدند، دوام و امنیت خود را از دست دادند. وی تأکید کرد که این یک سنت الهی است که در طول تاریخ تکرار شده است:
آیات سوره انعام: (آیه 44) که مجازات اعمال ظالمانه را یادآور میشود. این آیات نشان میدهند که ظلم، روند طبیعی پیشرفت را مختل کرده و جوامع را به سمت قهقرا میبرد.
آیات سوره اعراف: سرنوشت اقوام پیشین همچون قوم ثمود و عاد را یادآوری میکند که به دلیل تجاوز به حدود الهی و ظلم به یکدیگر، نابود شدند.
امنیت پایدار، ایمان و عدالت
معاون پژوهشی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم با بیان اینکه ایمان همراه با پرهیز از ظلم، پایه امنیت اجتماعی و سیاسی است، ادامه داد: قرآن امنیت را نتیجه ایمان و عدالت میداند؛ جامعهای که از ظلم دوری کند، از فروپاشی در امان میماند. این رابطه متقابل در معادله زیر قابل مشاهده است:
لکزایی در بخشی دیگر از سخنان خود به تحلیل مکانیزمهای تداوم ظلم در ساختارهای قدرت پرداخت و با استناد به آیه شریفه؛ «وَکَذَلِکَ نُوَلِّی بَعْضَ الظَّالِمِینَ بَعْضًا بِمَا کَانُوا یَکْسِبُونَ» و اینگونه ما برخی از ستمکاران را به سزای آنچه به دست میآوردند، بر برخی دیگر مسلّط میسازیم، تأکید کرد: پذیرش ظلم در جوامع، زمینهساز تسلط ظالمان است و مقابله با آن نیازمند تقویت ساختارهای مقاومت، آگاهی عمومی و سیاستگذاری مبتنی بر ایمان است.
عضو هئیت علمی دانشگاه باقرالعلوم(ع) افزود: این آیه نشان میدهد که ظلم، یک پدیده ایستا نیست؛ بلکه یک دینامیک قدرت است که در آن، ستم دیدگان با پذیرش وضع موجود، عملاً به تثبیت قدرت ستمگران کمک میکنند. این تسلط، نه یک تقدیر الهی بدون دلیل، بلکه نتیجه اعمال خود جوامع است.
استاد حوزه و دانشگاه به راهکارهای مقابله اشاره کرد و افزود: «تقویت آگاهی عمومی: شناخت حق و باطل و درک پیامدهای ظلم»، «ساختارهای مقاومت: ایجاد نهادها و مکانیسمهایی که از قدرتگیری نامتوازن جلوگیری کنند» و «سیاستگذاری مبتنی بر ایمان: تدوین قوانین و مقرراتی که عدالت را در سطوح خرد و کلان تضمین کند.» از جمله راهکارهای مقابله با ظلم است.
ضرورت اولویتبندی و مدیریت منابع در حکمرانی
لکزایی در ادامه به مسائل کاربردی حکمرانی در دنیای معاصر پرداخت و بر ضرورت اولویتگذاری در حکمرانی تأکید کرد.
وی اظهار داشت: مدیران و تصمیمسازان باید میان امور راهبردی و سطحی تفکیک قائل شوند و منابع کشور را در مسیر اهداف اساسی هدایت کنند. حکمرانی عادلانه مستلزم مدیریت صحیح منابع (مالی، انسانی و طبیعی) است. تخصیص منابع باید بر اساس نیازهای اساسی و عدالت توزیعی صورت پذیرد، نه بر اساس منافع کوتاهمدت یا فشار گروههای خاص.
این تفکیک، به مثابه یک فیلتر مدیریتی عمل میکند:
امور راهبردی (اساسی) : مواردی که مستقیماً با کرامت انسانی، بقای جامعه و اجرای عدالت مرتبط هستند (مانند آموزش، بهداشت عمومی و زیرساختهای حیاتی).
امور سطحی (فرعی) : مواردی که میتوانند منتظر زمان مناسب باشند یا در صورت عدم اقدام فوری، تأثیر مخربی بر ساختار اصلی جامعه نخواهند داشت.
عضو هیأت علمی دانشگاه باقرالعلوم(ع) همچنین با اشاره به فرصت الهی برای بازگشت جوامع به مسیر حق افزود: قرآن کریم ضمن دعوت به توبه و اصلاح، هشدار میدهد که اصرار بر ظلم و انکار حقیقت، سرانجامی جز زوال ندارد. این دعوت به توبه، فرصتی است که به کنشگران حکمرانی داده میشود تا پیش از رسیدن به نقطه غیرقابل بازگشت، مسیر را تصحیح کنند.
سه رکن تحقق حکمرانی عادلانه
رئیس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی تأکید کرد: تحقق حکمرانی عادلانه در گرو بازگشت به مبانی قرآنی، شفافیت در تصمیمسازی و تقویت اخلاق در نظام اداری است. این سه رکن، شالوده هر ساختار مدیریتی پایدار مبتنی بر عدل را تشکیل میدهند:
بازگشت به مبانی قرآنی: درک عمیق و عمل به اصول دین به عنوان چارچوب نهایی سنجش اخلاقی و حقوقی تصمیمات.
شفافیت در تصمیمسازی: عاملی حیاتی برای جلوگیری از تبانیها و تصمیمات پنهانی که اغلب منجر به ظلم سیستمی میشوند. شفافیت، زمینه را برای نظارت عمومی فراهم میآورد.
تقویت اخلاق در نظام اداری: نهادینه کردن تقوا و امانتداری در بدنه مدیریتی، به طوری که منافع عمومی بر منافع شخصی یا گروهی مقدم باشد.
تحلیل تطبیقی و پیامدهای حکمرانی
این خبر میافزاید؛ این نشست با تحلیل تطبیقی آیات مرتبط از سورههای انعام، اعراف، انفال، توبه و یونس و بررسی پیامدهای اجتماعی و اخلاقی حکمرانی عادلانه و ظالمانه ادامه یافت.
دستاوردهای حکمرانی عادلانه از منظر قرآن:
برکت در منابع و افزایش خیر عمومی.
استقرار امنیت و آرامش درونی جامعه.
دستیابی به نصرت الهی در برابر دشمنان. (مانند آیه انفال: «إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ یَجْعَلْ لَکُمْ فُرْقَانًا»)
پیامدهای حکمرانی ظالمانه:
فقدان برکت و اسراف در منابع.
شیوع ترس، ناامنی و شکاف طبقاتی.
سقوط تدریجی و در نهایت زوال تمدن (همانند سنت جاری در اقوام گذشته).
این نشست بر این نکته تأکید کرد که «عدالت» در حکمرانی صرفاً یک فضیلت اخلاقی نیست، بلکه شرط اساسی بقا و پیشرفت ملتهاست و انتخاب میان «عدل» و «ظلم»، حقیقتاً سرنوشت ساز است.
انتهای پیام/