روزهای سیاه سودان؛ خاموشی حقوق بشر و مرگ حقوق مخاصمات

به گزارش بخش استانها در وبانگاه به نقل از خبرگزاری تسنیم از مشهد،پس از دوسال فاجعه تمام عیار در غزه، دیگر تبدیل شدن انسان ها به اعداد و ارقامی که از کشته ها اعلام میشود عجیب نیست. آنچه امروز در برابر چشمان خاموش جامعه جهانی در سومین کشور بزرگ آفریقا رخ میدهد، نه یک جنگ داخلی متعارف، بلکه فرآیند کامل «دولتزدایی» و فروپاشی تمام هنجارهای انسانی و حقوقی است.
از فروردین 1402، نبرد قدرت میان دو ژنرال، عبدالفتاح البرهان (فرمانده ارتش) و محمد حمدان دقلو، معروف به «حمیدتی» (فرمانده نیروهای پشتیبانی سریع یا RSF)، کشور را به عمیقترین «جهنم تاریک» خود، به تعبیر سازمان ملل، فرو برده است. این بحران، فراتر از یک تراژدی انسانی، اثر سکوت حقوق بینالملل بشر و ناکارآمدی حقوق بینالملل بشردوستانه (مخاصمات) است.
خاموشی حقوق بشر؛بزرگترین فاجعه آوارگی جهان در بُعد حقوق بشر، آمارها تنها سایهای از عمق فاجعه را نشان میدهند. سودان اکنون میزبان بزرگترین بحران آوارگی داخلی در جهان است. بیش از 8.8 میلیون نفر از خانههای خود رانده شدهاند و میلیونها نفر دیگر به کشورهای همسایه گریختهاند؛ این صرفا یک جابجایی نیست، بلکه یک پاکسازی سیستماتیک به شمار می رود.
بیش از 25 میلیون نفر، یعنی نیمی از جمعیت کشور، به کمکهای بشردوستانه نیازمندند و میلیونها نفر در آستانه قحطی مطلق قرار دارند. گرسنگی به عنوان یک سلاح جنگی استفاده میشود؛حق حیات، به عنوان بنیادینترین حق بشری، در سودان به یک امتیاز لوکس تبدیل شده است.
مرگ حقوق مخاصمات؛ از دارفور تا الفاشر اگر حقوق بشر در سکوت جان میدهد، حقوق مخاصمات در سودان به طور علنی اعدام شده است. قواعد بنیادین «ژنو»، مانند اصل تفکیک میان نظامیان و غیرنظامیان و اصل تناسب، به سخره گرفته شدهاند. نیروهای پشتیبانی سریع که ریشه در شبهنظامیان بدنام «جنجوید» دارند با وحشیگری تمام، قواعد جنگ را زیر پا میگذارند.
سقوط اخیر شهر «الفاشر» در دارفور شمالی، که آخرین پناهگاه امن در منطقه بود، پرده از یک «نسلکشی» تمامعیار برداشت.
گزارشهای مستند از اعدامهای دستهجمعی، کشتار بیماران و کادر درمان در بیمارستانها (که مصداق بارز جنایت جنگی است)، استفاده سیستماتیک از تجاوز و خشونت جنسی به عنوان سلاح جنگی، و هدف قرار دادن غیرنظامیان بر اساس قومیت (بهویژه در دارفور)، نشان میدهد که ما با یک اراده سیستماتیک برای نابودی مواجهیم، نه صرفا آسیبهای جانبی جنگ. حقوق مخاصمات در سودان نمرده است، بلکه هر روز و هر ساعت به قتل می رسد.
جنایتکاران همیشگی و بازیگران جدید؛ دست های خون آلود این آتش، بدون سوخت خارجی شعلهور نمیماند. در حالی که مردم سودان در آتش میسوزند، بازیگران منطقهای و فرامنطقهای، این کشور را به صحنه تسویه حسابهای ژئوپلیتیک خود تبدیل کردهاند.
امارات متحده عربی؛ آشکارترین و مخربترین نقش را امارات ایفا میکند. گزارشهای متعدد سازمان ملل و منابع اطلاعاتی غربی، ابوظبی را به ارسال گسترده تسلیحات پیشرفته برای نیروهای پشتیبانی سریع (RSF) متهم میکنند.هدف امارات چیست؟ کنترل منابع غنی طلای سودان و دسترسی به بنادر استراتژیک در دریای سرخ. امارات با حمایت از «حمیدتی»، در حال سرمایهگذاری بر روی هرجومرجی است که منافع اقتصادیاش را تضمین کند.
رژیم صهیونسیتی و آمریکا؛نقش غرب و متحد منطقهای آن، اسرائیل، پیچیدهتر و مبتنی بر بیعملی ظاهری و مداخله پنهان است. دکترین امنیتی رژیم همواره مبتنی بر تضعیف کشورهای اسلامی بوده است.سودانی ضعیف، تکهتکه شده و درگیر جنگ داخلی، هرگز تهدیدی برای تلآویو نخواهد بود.
اتحاد استراتژیک امارات و رژیم پس از «پیمان ابراهیم» نیز این همسویی را تقویت میکند از سوی دیگر، ایالات متحده و قدرتهای غربی، با وجود محکومیتهای لفظی، ارادهای جدی برای توقف این نسلکشی نداشته اند و امارات به نوعی نماینده آن ها در کنترل نیرو های نیابتی به حساب می آید.
سقوط وجدان جهانی پس از غزه، سودان نیز آینه تمامنمای سقوط اخلاقی و فلج عملکردی حقوق بین الملل در چنگ قدرت ها است. روزهای سیاه سودان، لکه ننگی بر پیشانی وجدان جهانی است که در آن، منافع ژئوپلیتیک و طمع اقتصادی بر ارزشهای بنیادین حقوق بشر و قواعد انسانی جنگ چیره شده است.
علی شفیعی؛ ارشد حقوق بینالملل دانشگاه علوم اسلامی رضوی
انتهای پیام/282