تسخیر سفارت آمریکا واکنشی دفاعی در برابر ترس از تکرار 28 مرداد بود

مرتضی منشادی در گفتوگو با خبرنگار تسنیم از مشهد، با اشاره به روز ملی مبارزه با استکبار جهانی، اظهارکرد: استکبارستیزی پدیدهای تازه نیست و ریشه در تاریخ اندیشه سیاسی ایران دارد. از دوران مشروطه تا امروز، روحیه مقاومت در برابر سلطه بیگانگان یکی از مؤلفههای اصلی هویت سیاسی ملت ایران بوده است.
وی با مرور روند تاریخی این مفهوم توضیح داد:در دوران مشروطه، بیگانهستیزی بیشتر متوجه روس و انگلیس بود. جامعه ایران در آن مقطع درگیر تلاش برای تعیین نسبت خود با قدرتهای خارجی بود و به همین دلیل، روشنفکران ترجیح میدادند بهجای تحصیل در روسیه و انگلیس، راهی آلمان و فرانسه شوند. این گرایش در نهایت، به شکلگیری نوعی استقلالخواهی فکری و فرهنگی منجر شد.
عضو هیئت علمی علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد افزود:در دوران پهلوی، این بیگانهگریزی به شکل دیگری بروز یافت. روشنفکران و فعالان سیاسی به دنبال تشکیل یک دولت مقتدر مرکزی برای مقابله با نفوذ بیگانگان بودند؛ اما این ایده در دوره رضاشاه به دیکتاتوری تبدیل شد و پس از سقوط او در شهریور 1320، دوباره جامعه ایران وارد دوران تازهای از کشمکشهای سیاسی شد.
منشادی ادامه داد:در دوره محمدرضاشاه، وابستگی به آمریکا جای وابستگی به انگلیس را گرفت. طبقه متوسط جدید که در دانشگاهها و مراکز آموزشی رشد یافته بود، با این وابستگی سر سازگاری نداشت و استقلال سیاسی را مهمترین خواسته خود میدانست. از دل همین مطالبه بود که شعار “نه شرقی، نه غربی” و اندیشه استکبارستیزی به گفتمان غالب انقلاب اسلامی تبدیل شد.
عضو هیئت علمی علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد تصریح کرد: در سالهای پیش از انقلاب، این احساس در میان دانشجویان و روشنفکران تقویت شد که ایالات متحده در تمام شئون کشور دخالت دارد. شاه نیز در مقام نماد این نفوذ و وابستگی تلقی میشد. بنابراین، طبیعی بود که پس از پیروزی انقلاب، آمریکا در ذهن مردم و انقلابیون بهعنوان دشمن شماره یک شناخته شود.
وی با اشاره به زمینههای تاریخی تسخیر سفارت آمریکا گفت: «زمانی که شاه به آمریکا رفت و خبر رسید که واشنگتن قصد تحویل او را ندارد، فضای عمومی کشور به شدت ملتهب شد. در این شرایط، دانشجویان انقلابی تصمیم گرفتند برای نشان دادن اعتراض خود و جلوگیری از تکرار تجربه کودتای 28 مرداد، اقدامی قاطع انجام دهند. تسخیر سفارت، در حقیقت نوعی واکنش دفاعی و سیاسی در برابر احساس تهدید بود.»
منشادی خاطرنشان کرد:نمیتوان گفت تسخیر سفارت آمریکا علتالعلل همه رخدادهای بعدی بود. بیتردید تأثیرگذار بود، اما علت اصلی نبود. تصمیمی که در آن زمان گرفته شد، با توجه به شرایط تاریخی و سیاسی، عقلانی به نظر میرسید. هر نسلی بر اساس واقعیتهای زمان خود تصمیم میگیرد و آن تصمیم در بستر همان زمان باید سنجیده شود.
عضو هیئت علمی علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد تأکیدکرد:برخلاف آنچه برخی میگویند، تسخیر سفارت موجب انزوای ایران نشد. اگر آن اتفاق هم نمیافتاد، مسیر تاریخی ملت ایران تفاوت چندانی نمیکرد، زیرا ایالات متحده از همان ابتدای انقلاب با ایران در تقابل بود؛ از تحریمها و قانون داماتو گرفته تا حمایت از کودتای نوژه.
وی در بخش دیگری از سخنان خود به موضوع دیپلماسی اشاره کرد و گفت: سیاست عرصهای پویاست و ابزارها در آن متغیرند، اما هدف ثابت است. هنر سیاستمدار آن است که با حفظ هدف، ابزارهای متناسب با زمان را به کار گیرد. استقلال و عزت ملی هدف ثابت ملت ایران است، اما نحوه تحقق آن باید متناسب با تحولات جهانی بازتعریف شود.
منشادی با یادآوری فضای پرشور دانشگاهها در اوایل انقلاب افزود:در آن روزها، دانشجویان پیرو خط امام میخواستند نشان دهند که علاوه بر شور انقلابی، از شعور انقلابی نیز برخوردارند. آنها میخواستند استقلال انقلاب را در برابر سلطه خارجی تثبیت کنند و این اقدام را نماد پایبندی به آرمانهای امام خمینی(ره) میدانستند.
عضو هیئت علمی علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد در پایان خطاب به نسل جوان گفت: نسل امروز از امکانات بسیار بیشتری برای تحلیل و شناخت مسائل برخوردار است. جوانان امروز باید تلاش کنند به فهم عمیقتری از پدیدههای سیاسی برسند. بازاندیشی، گفتوگو و مطالعه میتواند راه را برای تصمیمهای عقلانیتر و مؤثرتر در آینده باز کند.
انتهای پیام/282