5800 کیلومتر ساحل؛ گنج پنهان توسعه ملی ایران اسلامی

به گزارش بخش استانها در وبانگاه به نقل از خبرگزاری تسنیم دفتر جزایر خلیج فارس، این پهنه وسیع ساحلی ایران اسلامی که دسترسی مستقیم به خلیج فارس و دریای عمان، و همچنین دریای خزر را فراهم میکند، گنجینهای پنهان است که میتواند موتور محرک توسعه آینده کشور باشد. با این حال، کارشناسان حوزه اقتصاد دریا محور هشدار میدهند که این ظرفیت عظیم هنوز هم در حد یک گنج نادیده گرفتهشده باقی مانده و اگر فوراً به مسیر جدیدی برای خلق ثروت ملی تبدیل نشود، ایران از موج بزرگ توسعه جهانی جا خواهد ماند.
ارزش اقتصاد جهانی که متکی بر دریاست، از 2.5 تریلیون دلار فراتر رفته و جهان بار دیگر با تمام قوا به سمت دریا بازگشته است. در چنین فضایی، ایران به عنوان کشوری که از مزیتهای کمنظیر جغرافیایی برخوردار است، باید سهم درخور خود را از این کیک عظیم مطالبه کند. این مطالبهگری نیازمند یک برنامهریزی جامع است که فراتر از فروش نفت، بر چند وجهی بودن توسعه دریایی تمرکز کند.
ظرفیتهای کشور نه تنها در حمل و نقل، بلکه در حوزههای نوینی چون گردشگری دریایی مطرح است، جایی که توان جذب 1.5 میلیون گردشگر وجود دارد. همچنین در بخش آبزیپروری و تولید پروتئین، پتانسیل تولید 15 هزار تن محصول صادراتی وجود دارد که میتواند ارزآوری قابل توجهی برای کشور به همراه داشته باشد. فعالسازی این توانمندیها تنها در صورتی میسر است که نگاه مدیریتی از رویکرد سنتی خارج شده و پتانسیلهای ساحلی را به عنوان پایههای یک اقتصاد قدرتمند در نظر بگیرد.
شمال و جنوب؛ دو بال برای پرواز توسعه ایران
تفکیک پتانسیلهای دو کرانه شمالی و جنوبی، کلید اصلی برای استفاده بهینه از مزایای دریاست. در کرانههای جنوبی، با دسترسی به آبهای آزاد، فرصتها بیشتر حول محور انرژیهای پاک، کشتیرانی اقیانوسی و ترانزیت بینالمللی متمرکز است. مطالعات نشان میدهد که در این مناطق، امکان تولید چشمگیر انرژی پاک از منابع تجدیدپذیر شناسایی شده که میتواند ایران را در مسیر توسعه انرژیهای نو پیشتاز کند.
در مقابل، کرانههای شمالی (دریای خزر)، به دلیل موقعیت استراتژیک در نزدیکی کشورهای آسیای میانه و قفقاز، فرصتهای ویژهای برای کریدورهای تجاری شمال-جنوب، توسعه اسکلههای گردشگری و مبادلات منطقهای فراهم میکند. متأسفانه تاکنون این دو بال توسعه به صورت یکپارچه و هماهنگ به پرواز در نیامدهاند و سیاستگذاریها اغلب به صورت جزیرهای عمل کردهاند، در حالی که اقتصاد اقیانوسی نیازمند یک دیدگاه کلان ملی است.
تکلیف دولت و بخش خصوصی؛ تبدیل فرصت به ثروت
آنچه امروز بیش از هر چیز به آن نیاز داریم، خروج از فاز شناسایی ظرفیتها و ورود به فاز عملیاتی است. این تحول نیازمند ارادهای قوی برای تبدیل فرصت به پروژه و پروژه به ثروت است. این مهم تنها از طریق تسهیل حضور سرمایهگذاران داخلی و خارجی محقق میشود، به گونهای که بروکراسیهای دست و پاگیر، جای خود را به حمایتهای هدفمند و عملیاتی بدهد.
ضروری است که مناطق آزاد و ویژه اقتصادی به عنوان پیشانی این تحول، با ایجاد ساختارهای ویژه همراهی سرمایهگذار، به مثابه یک کاتالیزور اقتصادی عمل کنند. آینده اقتصاد ایران، در گرو همین توجه جدی و عملگرایانه به اقتصاد دریا محور است؛ چرا که عدم استفاده از این سرمایه ملی، نه تنها به منزله از دست دادن فرصت است، بلکه خسارتی جبرانناپذیر به مسیر توسعه پایدار کشور وارد خواهد کرد.
انتهای پیام/7558