یادداشت| صندوقهای پستی بینامه؛ دکوری و بیفایده!

به گزارش بخش استانها در وبانگاه به نقل از خبرگزاری تسنیم از گرگان، از منظر ارتباطات نهادی، صندوق پستی نه یک ابزار ساده، بلکه یک “سامانه نشانهشناختی” پیچیده است که کارآمدی یا ناکارآمدی نظام اداری- ارتباطی یک جامعه را بازتاب میدهد. آنچه امروز در کالبد بیجان این صندوقها شاهدیم، تنها یک مشکل اجرایی نیست، بلکه ناکارآمدی زنجیره ارتباطی سهوجهی است: گسست بین سیاستگذاری و اجرا، شکاف بین ارائهدهنده و دریافت کننده خدمت و تعارض بین فناوری سنتی و الگوهای ارتباطی نوین. سپیده سپهری، دکترای علوم ارتباطات در یادداشتی که برای خبرگزاری تسنیم ارسال کرده است با رویکردی انتقادی به تحلیل این ناکارآمدی ارتباطی و ارائه راهکارهای بازسازی اعتماد نهادی از طریق طراحی نظام ارتباطی یکپارچه پرداخته است که در ادامه میخوانید:
در روزگاری که بسیاری از امور به سمت دیجیتالی شدن پیش میروند، شاید انتظار داشته باشیم که ابزارهای سنتی مانند صندوقهای پستی هم به شکلی کارآمدتر و بهروزتر عمل کنند. اما وقتی به ساختمانهای مسکونی و اداری نگاه میکنیم، با واقعیتی روبرو میشویم که نشان میدهد این صندوقهای پستی به ابزاری بلااستفاده و صرفاً دکوری بیفایده تبدیل شدهاند. قانونی که نصب این صندوقها را الزام کرده، حالا به نمادی از عدم نظارت و ناکارآمدی در اجرا بدل شده است.
نصب صندوق پستی ابتدا با هدف ایجاد سهولت در دریافت نامهها و مکاتبات ساکنان مطرح شد؛ ایدهای که منطقی و قابل دفاع بود. اما آیا در عمل چنین اتفاقی رخ داده؟ اگر کمی دقیقتر به این صندوقها نگاه کنیم، اغلب آنها خالی از نامه و محتوا هستند و بسیاری از آنها یا خراب شدهاند یا از همان ابتدا کاربرد مناسبی نداشتهاند. سوال اساسی اینجاست: چرا با وجود الزام قانونی، این صندوقها بیاستفاده باقی ماندهاند؟
یکی از دلایل مهم این مسئله، فقدان نظارت جدی و مداوم است. پس از نصب صندوقها، هیچ دستگاه یا سازمانی به طور مستمر بر عملکرد آنها نظارت نمیکند. این فقدان نظارت به معنای آن است که حتی اگر صندوقها خراب یا بلااستفاده باشند، هیچ اقدام اصلاحی صورت نمیگیرد. همچنین، این بینظارتی باعث شده پستچیها گاهی نامهها را داخل این صندوقها قرار ندهند؛ شاید به دلیل فشار کاری، عدم آموزش کافی یا حتی بیتوجهی. در نهایت، ساکنان هم به این سیستم اعتماد ندارند و حتی اگر نامهای دریافت کنند، ممکن است به صورت مستقیم از دفاتر پست مراجعه کنند.
مشکل دیگری که نباید نادیده گرفته شود، طراحی و محل نصب صندوقها است. برخی صندوقها آنقدر کوچک یا غیرکاربردی هستند که قرار دادن نامهها در آنها برای پستچیها دشوار میشود. همچنین، نصب صندوقها در محلهایی نامناسب یا غیرقابل دسترس باعث میشود حتی ساکنان نتوانند به راحتی از آنها استفاده کنند. همه این موارد دست به دست هم داده تا صندوقهای پستی به جای ابزار کارآمد، به وسیلهای صرفاً تزئینی تبدیل شوند.
با این شرایط، پرسشی که پیش میآید این است که آیا الزام به نصب صندوقهای پستی بدون همراهی نظارت و سازوکارهای حمایتی، معنایی دارد؟ آیا بهتر نیست به جای اصرار بر یک الزام بیاثر، به دنبال راهکارهای عملی و مدرنتر باشیم؟
امروزه، فناوریهای نوین امکان دریافت مکاتبات و اطلاعیهها را به شکل دیجیتال فراهم کردهاند. پیامرسانهای داخلی مجتمعهای مسکونی، سامانههای اطلاعرسانی الکترونیکی و پست الکترونیکی میتوانند جایگزین مناسبی برای نامههای کاغذی باشند. در کنار اینها، ضرورت دارد که فرهنگ استفاده از خدمات پستی و اهمیت صندوقهای پستی به ساکنان و پستچیها آموزش داده شود.
نکته دیگر، تخصیص یک مسئول مشخص در هر ساختمان است که بر وضعیت صندوقها نظارت کند و هرگونه نقص و خرابی را پیگیری نماید. این اقدام ساده میتواند بسیاری از مشکلات فعلی را کاهش دهد.
در نهایت، نصب صندوق پستی نباید به صرف انجام یک تکلیف قانونی و نمایشی محدود شود؛ بلکه باید همراه با نظارت مستمر، آموزش و بهروزرسانی روشها به یک ابزار واقعی برای تسهیل دریافت نامهها تبدیل شود. در غیر این صورت، این صندوقها نه تنها هزینهای بیهوده بر ساختمانها تحمیل میکنند، بلکه تصویری نامناسب از ناکارآمدی و بیتوجهی را هم به همراه دارند.
از سوی دیگر، نبود هماهنگی میان نهادهای مختلف نیز به این وضعیت دامن زده است. اداره پست، سازمانهای ناظر ساختمان، شهرداری و حتی انجمنهای ساکنان باید دست به دست هم دهند تا اجرای این الزام به نتیجه برسد. در عمل، عدم همکاری و مسئولیتپذیری مشترک، باعث شده است صندوقهای پستی بدون عملکرد مشخصی رها شوند.
مسئله امنیت نیز جای نگرانی دارد. صندوقهای پستی که به درستی طراحی یا نگهداری نمیشوند، به راحتی میتوانند هدفی برای سرقت یا سوءاستفاده قرار بگیرند. ساکنان وقتی اطمینان نداشته باشند نامههایشان در امنیت است، طبیعی است که به این صندوقها اعتماد نکنند و در نهایت عملاً این الزام بیمعنی میشود.
با این شرایط، چه نیازی به نصب صندوق پستی است وقتی حتی پستچیها و ساکنان تمایلی به استفاده از آن ندارند؟ پاسخ این سوال فقط در اجرای قانون خلاصه نمیشود؛ بلکه باید یک رویکرد عملی، کارآمد و انسانی اتخاذ شود.
به جای آنکه صرفاً روی الزام نصب تمرکز کنیم، بهتر است بر آموزش، فرهنگسازی و بهبود زیرساختها تاکید شود. برای مثال، استفاده از صندوقهای پستی هوشمند که با فناوریهای نوین مانند رمزگذاری و هشدارهای الکترونیکی همراه باشند، میتواند انگیزه استفاده را بالا ببرد. همچنین، تشویق پستچیها به استفاده منظم از صندوقها از طریق سیستمهای نظارتی و بازخوردهای دورهای، میتواند مشکل را کاهش دهد.
مجموعه این اقدامات نیازمند برنامهریزی دقیق، تخصیص منابع و مهمتر از همه، عزم جدی مسئولان است. در غیر این صورت، صندوقهای پستی همچنان خالی و خراب باقی میمانند و این الزام قانونی فقط به یک رویه بیفایده تبدیل خواهد شد.
در نهایت، ما در عصر ارتباطات زندگی میکنیم و انتظار داریم ابزارهای ارتباطیمان کارآمد، مطمئن و بهروز باشند. صندوقهای پستی که روزگاری نماد ارتباطات شهری بودند، امروز اگر به درستی به آنها توجه نشود، به سمبلی از ناکارآمدی تبدیل خواهند شد. بنابراین، وقت آن رسیده که علاوه بر الزامات قانونی، به نظارت دقیق و راهکارهای نوآورانه روی آوریم تا این صندوقها به جای دکور، به ابزارهای واقعی ارتباطی تبدیل شوند.
نگاهی به تجربه کشورهای دیگر نشان میدهد که برخورد با صندوقهای پستی فقط به نصب محدود نمیشود. در بسیاری از کشورها، مدیریت صندوقهای پستی به یک سیستم هوشمند و قابل نظارت تبدیل شده است. مثلاً استفاده از صندوقهای پستی مجهز به حسگرهایی که وقتی نامه یا بستهای داخل آن قرار میگیرد به صاحب صندوق اطلاع میدهند، باعث افزایش اعتماد و استفاده بیشتر ساکنان شده است.
علاوه بر این، برخی کشورها سامانههای آنلاین اعلام وضعیت صندوق پستی را راهاندازی کردهاند تا ساکنان بتوانند به صورت لحظهای از دریافت نامهها و بستهها مطلع شوند. این نوع فناوریها، علاوه بر افزایش امنیت، باعث کاهش نگرانیهای مربوط به گم شدن یا دیر رسیدن مکاتبات میشود.
در کنار فناوری، آموزش و فرهنگسازی نیز نقش بسیار مهمی دارد. مسئولان محلی، مدیران ساختمان و حتی شرکتهای پستی باید به صورت دورهای جلسات آموزشی برگزار کنند تا اهمیت استفاده از صندوقهای پستی و نحوه صحیح استفاده از آنها برای ساکنان و پستچیها روشن شود. بدون فرهنگسازی، حتی بهترین تجهیزات و امکانات نیز نمیتواند کارایی مطلوبی داشته باشد.
نکته دیگر، تعیین مسئول مشخص در ساختمان است که نقش رابط میان ساکنان و اداره پست را بازی کند. این فرد میتواند مشکلات مربوط به صندوقهای پستی را پیگیری کرده، در صورت بروز خرابیها اقدامات لازم را انجام دهد و بازخوردهای ساکنان را به سازمانهای مربوطه منتقل کند.
البته نباید از این واقعیت غافل شد که روند جهانی به سمت کاهش استفاده از نامههای کاغذی و افزایش مکاتبات دیجیتال پیش میرود. با این حال، هنوز در کشور ما و بسیاری از نقاط جهان، نامههای رسمی و بعضاً اطلاعیههای مهم به شکل سنتی ارسال میشوند و حذف کامل صندوقهای پستی در شرایط فعلی به هیچ عنوان منطقی نیست.
بنابراین، لازم است همگام با توسعه فناوری، صندوقهای پستی نیز بهبود یافته و با شیوههای مدرنتر تجهیز شوند. این کار نه تنها موجب حفظ سلامت این ساختار ارتباطی قدیمی میشود، بلکه رضایت ساکنان و کارایی سیستم پستی را نیز افزایش میدهد.
باید تاکید کرد که صندوقهای پستی نباید به صرف اجرای یک قانون بدون پشتوانه نظارتی تبدیل شوند. آنها باید بخشی از یک سیستم منظم و کارآمد باشند که هم به نیازهای ساکنان پاسخ دهد و هم فرآیند پستی را بهبود ببخشد.
برای رسیدن به این هدف، لازم است مسئولان مربوطه جدیت بیشتری در نظارت و پیگیری داشته باشند، مدیران ساختمانها همکاری بیشتری با اداره پست داشته باشند و فرهنگ استفاده صحیح از صندوقهای پستی در میان مردم توسعه یابد.
همچنین، بهرهگیری از فناوریهای نوین و راهکارهای دیجیتال میتواند تحول بزرگی در این زمینه ایجاد کند و صندوقهای پستی را از حالت دکوری بیاستفاده به ابزاری کاربردی و قابل اعتماد تبدیل نماید.
اگر این تغییرات انجام نشود، ادامه این روند تنها به افزایش هزینههای بیثمر و نارضایتی مردم منجر خواهد شد و صندوقهای پستی همچنان بینامه و خراب باقی خواهند ماند.
پس وقت آن است که از وضعیت فعلی عبور کنیم و صندوقهای پستی را به جای نمایشی بیفایده، به نماد واقعی ارتباط و تعامل در زندگی شهری تبدیل کنیم.
انتهای پیام/