افق تمدنی نائینی؛ از اجتهاد پویا تا حکومت عدل اسلامی

نایینی به‌درستی فهمیده بود که دنیای جدید، مسائل جدیدی را پیش روی امت اسلامی قرار داده است. رویکرد نایینی در برخورد با مسئله “مشروطه” نمونه بارزی از این اجتهاد پویاست.
حوزه امام و رهبری

به گزارش بخش سیاسی وبانگاه به نقل از گروه امام و رهبری خبرگزاری تسنیم، کژال جعفری در یادداشتی با عنوان «افق تمدنی نائینی؛ از اجتهاد پویا تا حکومت عدل اسلامی» نوشت: در میان چهره‌های درخشان تاریخ معاصر حوزه‌های علمیه، میرزای نایینی را می‌توان نماد بلوغ فکری و تمدنی دانست. آنچه او را از دیگر فقهای همعصرش متمایز می‌کند، تنها تسلط بر اصول و فقه نبود، بلکه توانایی او در ترسیم افقی تمدنی از دل متون دینی بود. نایینی به‌درستی فهمیده بود که اجتهاد سنتی اگر با نگاهی پویا و مسئله‌محور همراه نباشد، نخواهد توانست پاسخگوی نیازهای جامعه پیچیده مدرن باشد.

شاکله‌سازی فقهی؛ بنیان تمدن‌سازی نوین

نکته محوری در اندیشه نائینی که رهبر انقلاب نیز بر آن تأکید کرده‌اند، “شاکله‌سازی در فقه و اصول” است. نایینی فقه را نه به عنوان مجموعه‌ای از احکام پراکنده، بلکه به مثابه سیستمی منسجم می‌دید که می‌تواند اساس یک نظم اجتماعی نوین را بنا نهد. در منظومه فکری او، اجتهاد پویا تنها به استنباط احکام فردی محدود نمی‌شود، بلکه توانایی طراحی نهادهای اجتماعی، ساختارهای حکمرانی و نظام اقتصادی را داراست.

این نگاه تمدنی در کتاب “تنبیه الامه” به وضوح قابل ردیابی است. نایینی در این اثر، به جای پرداختن به جزئیات احکام، به طراحی چارچوب کلی حکومت اسلامی می‌پردازد. تمایز او بین “حکومت ولایتیه” و “مالکیت استبدادیه” نشان می‌دهد که او به دنبال تأسیس نظمی مبتنی بر مشروعیت دینی و کارآمدی سیاسی بوده است.

اجتهاد مسئله‌محور؛ پلی بین سنت و مدرنیته

نائینی به‌درستی فهمیده بود که دنیای جدید، مسائل جدیدی را پیش روی امت اسلامی قرار داده است. حضور استعمار، شکل‌گیری دولت‌های مدرن، و تحولات اقتصادی و اجتماعی، همگی نیازمند پاسخی درخور از سوی فقه شیعه بودند. رویکرد نایینی در برخورد با مسئله “مشروطه” نمونه بارزی از این اجتهاد پویاست.

او به جای رد مطلق یا قبول بی‌قید و شرط مشروطه، به واکاوی مبانی فقهی آن پرداخت و کوشید صورتی اسلامی از این مفهوم ارائه دهد. در نگاه او، مشروطه نه به معنای پذیرش حاکمیت سکولار، که به معنای ایجاد نظامی مبتنی بر قانون‌مندی، نظارت عمومی و محدود کردن قدرت بود. این همان نگاهی است که بعدها در نظام جمهوری اسلامی تجلی یافت.

حکومت عدل اسلامی؛ هدف غایی اجتهاد پویا

برای نائینی، اجتهاد پویا هدفی والاتر از پاسخ به مسائل مستحدثه داشت. غایت نهایی این اجتهاد، استقرار “حکومت عدل اسلامی” بود. او به خوبی می‌دانست که بدون وجود نهادهای حکومتی کارآمد، تحقق عدالت اجتماعی در گستره وسیع ممکن نخواهد بود.

نکته عمیق در اندیشه نایینی، درک ارتباط بین نظام حکمرانی و تحقق عدالت است. او فهمید که استبداد سیاسی نه تنها آزادی‌ها را محدود می‌کند، بلکه مانع اصلی تحقق عدالت اقتصادی و اجتماعی است. از این رو، طراحی ساختار حکومتی که هم مشروعیت دینی داشته باشد و هم از کارآمدی لازم برخوردار باشد، در کانون توجهات او قرار گرفت.

دو چهره‌ قدرت در نگاه میرزای نائینی

نقش حوزه‌های علمیه در ترسیم افق تمدنی

نائینی برای حوزه‌های علمیه نقشی فراتر از آموزش فقه و اصول قائل بود. در نگاه او، حوزه باید پیشقراول ترسیم افق تمدنی جدید برای امت اسلامی می‌بود. این رسالت زمانی محقق می‌شود که حوزه‌ها سه ویژگی اصلی را در خود تقویت کنند:

اول، توانایی فهم عمیق متون دینی و استنباط احکام از آنها. دوم، شناخت دقیق از شرایط زمانه و مسائل مستحدثه. و سوم، جسارت نظریه‌پردازی و ارائه الگوهای بدیل در عرصه‌های مختلف اجتماعی، سیاسی و اقتصادی.

نائینی خود نمونه بارز چنین عالمی بود. او هم در اصول و فقه صاحب نظر بود، هم از تحولات جهانی آگاهی داشت، و هم جسارت ارائه نظریه سیاسی اسلامی را در خود می‌دید.

درس‌های نایینی برای حوزه انقلابی امروز

امروز که حوزه‌های علمیه در پرتو انقلاب اسلامی فرصت بی‌نظیری برای تأثیرگذاری در عرصه‌های مختلف پیدا کرده‌اند، بازخوانی میراث نایینی می‌تواند درس‌های ارزشمندی در برداشته باشد:

اول، لزوم پرورش عالمانی که هم عمق علمی دارند و هم مسائل زمانه را می‌فهمند. دوم، ضرورت ورود جسورانه به عرصه‌های جدید نظریه‌پردازی. سوم، اهمیت ارائه الگوهای عملی از حکمرانی، اقتصاد و جامعه اسلامی. و چهارم، توجه به بعد تمدنی اجتهاد و نقش آن در پیشبرد جامعه به سمت آرمان‌های اسلامی.

میرزای نائینی به ما آموخت که اجتهاد پویا زمانی به کمال خود می‌رسد که بتواند افق‌های تمدنی جدیدی را ترسیم کند. او نشان داد که فقه شیعه نه تنها توانایی پاسخگویی به مسائل جدید را دارد، بلکه می‌تواند الگوهای بدیلی در مقابل نظام‌های سکولار ارائه دهد.

امروز در آستانه تمدن نوین اسلامی، بازگشت به میراث نایینی می‌تواند برای حوزه‌های علمیه راهگشا باشد. از این رو باید دانشمندانی را پرورش داد که بتوانند متون دینی را عمیقا درک کنند، به مسائل زمان بینشی پیدا کنند و شجاعت ارائه نظریه های جدید مدل های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی اسلامی را داشته باشند. این مهمترین درسی است که می توانیم از میراث تمدنی نایینی بگیریم.

حوزه انقلابی امروز، با الگوگیری از نایینی، می‌تواند پیش‌قراول ترسیم افق‌های جدید تمدنی باشد و نقش تاریخی خود را در استمرار انقلاب اسلامی و حرکت به سوی جامعه مهدوی به خوبی ایفا کند.

انتهای پیام/

 

 

منابع خبر:‌ © ‌خبرگزاری تسنیم

 

دکمه بازگشت به بالا