حجت‌الاسلام بیاتی: از فقه حکومتی میرزای نائینی اصالت در می‌آید نه التقاط + فیلم

عضو مجلس خبرگان رهبری با اشاره به جایگاه علمی و عرفانی میرزای نائینی می‌گوید: بر خلاف تصور بعضی که پنداشتند شاید ایشان تحت تأثیر آثار حقوقدانان غربی، به بازتعریفی در ساختار فقه اسلامی رسیده است؛ از فقه حکومتی میرزای نائینی اصالت درمی‌آید نه التقاط.
حوزه امام و رهبری

به گزارش گروه امام ورهبری خبرگزاری تسنیم، در پی برگزاری کنگره بین‌المللی بزرگداشت علامه نائینی و بیانات روشنگرانه رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با دست‌اندرکاران برگزاری کنگره  و قرائت صحیحی که از اندیشه سیاسی علامه نائینی ارائه دادند، بحث و گفت‌وگو درباره نظریه‌پردازی علامه نائینی درباره سیاست و حکومت دینی که مشخصا در کتاب «تنبیه‌الامه و تنزیه‌المله» مطرح شده است در کانون توجه اصحاب فکر و اندیشه قرار گرفته‌است که تبیین درست و واقع‌بینانه نظریه سیاسی علامه نائینی را به‌دور از هر گونه تحریف  ضروری می‌نماید.

به همین مناسبت  برای آشنایی با ابعاد نظریه سیاسی علامه نائینی و پاسخ‌گویی به برخی شبهات که در آنها تلاش می‌شود اندیشه سیاسی علامه نائینی التقاطی و حتی مخالف با نظریه مترقی ولایت فقیه تفسیر و تعبیر شود در نشستی علمی با حضور حجت‌الاسلام والمسلمین محمدحسین بیاتی عضو محترم مجلس خبرگان رهبری این موضوع را مورد بحث و بررسی قرار داده‌ایم که مشروح مباحث این نشست در سه بخش مجزا تقدیم مخاطبان ارجمند خواهد شد.

در بخش نخست گزارش این نشست به جایگاه فقهی و عرفانی مرحوم میرزای نائینی پرداخته شده است که در ادامه متن و فیلم آن از نظرتان می‌گذرد:  

نائینی نابغه‌ای که با وجود آخوند خراسانی موجب حرکت علمی در فقه و اصول شد

 محقق نائینی یکی از سرآمدان و پیشتازان دوره ششم فقه و اصول ـ دوران ازدهار و شکوفایی فقه و اصول ـ است. یکی از ویژگی‌های علمی ایشان، توانایی فوق‌العاده در مهندسی مباحث علمی است. هم در فقه، ایشان سعی کرده فقه معاملات را به لحاظ ساختاری بازتعریف کند، و هم در اصول، تبویب جدیدی از مباحث اصولی ارائه کرده است.

در فقه معاملات، میزان نوآوری‌ها و ابتکارات و تفاوت نحوه عرضه مباحث از جانب میرزای نائینی نسبت به گذشتگان خودشان تا حدی است که بعضی پنداشتند شاید ایشان به آثار جدید حقوقی دسترسی داشته است و این‌که تحت تأثیر مثلاً آثار حقوقدانان غربی، به یک بازتعریفی نسبت به ساختار فقه اسلامی در حوزه معاملات رسیده است. البته این امر مستبعدی است؛ یعنی شاهد و قرینه بر آن وجود ندارد. نحوه عرضه مباحث و ابداع و ساختارسازی در نائینی اینگونه است، یعنی اینقدر تفاوت محسوس است.

علی‌رغم اینکه ایشان از بزرگ‌ترین شارحان مدرسه شیخ انصاری است ـ یعنی بعضی از مطالبی که در کلمات شیخ انصاری شاید به صورت مُندَمِج وجود داشته باشد، در آثار محقق نائینی به بهترین وجه تقریر، باز و در حقیقت بازخوانی شده ـ یعنی ایشان در عین اینکه خودش صاحب مکتب و اندیشه است، یک شارح بزرگ بر اندیشه‌های شیخ اعظم محسوب می‌شود.

 

.

 

در اصول هم همین‌طور؛ ایشان تا حدی اصطلاحات جدید وارد علم اصول کرد که در دوره‌ای که مرحوم آیت‌الله العظمی بروجردی رضوان‌الله علیه ـ که شاگرد مرحوم آخوند صاحب کفایه بود و بعد از مرحوم آقای آخوند به ایران مهاجرت کردند و اصول مرحوم آقای نائینی را ندیده بودند ـ نقل است که وقتی تقریرات اصولی‌شان بنا بود در ایران چاپ شود، خودشان تردید کردند؛ گفتند: «ما خیلی فاصله گرفتیم، من حرف‌های آقای نائینی را ندیده بودم و ممکن است وقتی این اثر به نجف برود، بدین جهت که یک پله عقب‌تر از آخرین دستاوردهای علم اصول است مورد بی‌مهری قرار بگیرد.»

یعنی شما تصور بفرمایید که آقای نائینی و مرحوم آقای آخوند، هم‌عصر و هم‌دوره هستند ـ و آقای نائینی البته شاگرد آقای آخوند نبوده، ولی در مجلس استفتائات آقای آخوند شرکت می‌کرده‌است ـ اما بعد از آقای آخوند صاحب کفایه، در علم اصول یک مرحله ایجاد می‌کند.

همان‌طور که حضرت آقا هم به آن اشاره کردند ، حتی در حوزه علمیه مشهد، به جهت اینکه آقازاده مرحوم آقای آخوند خراسانی ـ مرحوم آقازاده ـ به همین عنوان هم معروف بودند که بعدها وقتی شناسنامه آمد، این بزرگواران به جهت کفایت الاصول مرحوم آخوند به خانواده کفایی معروف شدند ـ این‌ها آخرین حرف‌هایی که شنیده بودند، حرف‌های مرحوم آخوند خراسانی بود که آن‌ها به نوبه خودش حرف‌های بلندی است؛ هنوز هم کفایه، سطحاً و خارجاً، محور بحث‌های اصولی در حوزه‌های علمیه است. مرحوم آقای میرزا مهدی اصفهانی، وقتی که به عنوان یکی از شاگردان طبقه اول و دوره اول درس میرزا به مشهد آمدند و حرف‌های میرزا را آوردند، مشهد آن زمان نسبت به میرزا مهدی به جهت این حرف‌های اصولی خاضع شد.

 یعنی می‌خواهم جایگاه میرزا نائینی از این ناحیه معلوم شود که کفایه با آن عظمتش و مرحوم آخوند با آن عظمتش، یک نفر که هم‌عصر خود ایشان است، یک مرحله علم اصول را جلو می‌برد؛ تا جایی که برجستگان شاگردان مرحوم آقای آخوند، مثل آقای بروجردی، می‌گویند: «ما اگر الان اصولمان عرضه شود، شاید متهم شویم به اینکه این‌ها حرف‌های مرحله قبل است.» آقای نائینی آمد، همه این حرف‌ها را یک مرحله جلو برد و نقد کرد. و آقای بروجردی فرمودند که: «من بحث‌های آقای نائینی را نبودم و ندیدم.»

خیلی توان می‌خواهد؛ یعنی در یک حوزه که به هر حال، آنقدر تراکم علمی وجود دارد که شما حس می‌کنید دیگر همه حرف‌ها زده شده است، مگر چه مانده که گفته نشده باشد؟ اما در عین حال، واقعاً نابغه‌ای مثل آقای نائینی، اینگونه می‌آید، باز حرکت در علم ایجاد می‌کند، نوآوری می‌کند، هم به لحاظ محتوایی هم به لحاظ اصطلاحی، و مسیر را تکان می‌دهد.

 

.

 

از فقه حکومتی میرزای نائینی اصالت در می‌آید نه التقاط

یک جاهایی، جرقه‌ی اینکه ما چه می‌گوییم، از مواجه‌مان با اندیشه‌های رقیب ایجاد می‌شود و آن جرقه می‌خورد. اما اینکه حالا چه داریم، بیاییم خودمان را به رخ طرف مقابل بکشیم؟ انفعالی عمل کنیم، بگوییم: «حالا شما چه می‌گویید؟ درست است، ما مثل شما چند تا آیه و روایت پیدا می‌کنیم.» آقای «نائینی» اینطور نیست! آقای نائینی، فقیه اصیل است؛ فقیهی با همان تراز قله عصر ششم فقه و اصول ـ عصر ازدهار و شکوفایی ـ آقای نائینی در همان قله است. این دو سه تایی هم که در همین عصر هستند، یکی از آن‌ها آقای نائینی است؛ و محقق اصفهانی و شیخ انصاری. و لذا از آقای نائینی التقاط درنمی‌آید، اصالت درمی‌آید.

 

.

 

نائینی سرآمد و متمایز در علم و عرفان

از جهت جایگاه معنوی هم که بعضی از بزرگان اهل معنا ازشان نقل است که شاید آقای نائینی در زمره سرآمدان عرفان شیعی باشد. شاید شنیده باشید این نقل را از مرحوم آیت‌الله‌العظمی بهجت که ایشان فرموده بودند: «من که تازه به نجف رفته بودم در سنین نوجوانی، در نماز مرحوم میرزا شرکت می‌کردم و آن سیر و عروج ایشان را در نماز می‌دیدم.» در این جهات هم آقای نائینی خیلی سرآمد بوده و این سلسله‌ای که به مرحوم شیخ انصاری متصل می‌شود – از شیخ می‌آید و به میرزای شیرازی و آقای نائینی و … – غیر از این جهات علمی، در جهات معنوی هم تمایزاتی با دیگران داشتند و این معروف است.

ادامه دارد…

 

 

 

منابع خبر:‌ © ‌خبرگزاری تسنیم

 

دکمه بازگشت به بالا