حکمرانی علوی الگویی جهانی برای سیاستگذاری و خدمت به مردم است

به گزارش بخش استانها در وبانگاه به نقل از خبرگزاری تسنیم از اصفهان، حجتالاسلام احمد سالک در آئین اختتامیه چهارمین کنگره بینالمللی ” راه نجات نهجالبلاغه و حکمرانی علوی” ضمن خوشامدگویی به حضار هدف از تشکیل کنگره “حکمرانی علوی از نگاه نهجالبلاغه امیرالمؤمنین» را ترویج و تبلیغ منشور حکمرانی علوی خواند و گفت: ما معتقدیم حکمرانی علوی الگویی جهانی برای سیاستگذاریهای دینی، تصویب قوانین، خدمت خالصانه و آمادگی برای خدمت به مردم است و در برابر همه نظامهای حکمرانی جهان، برنامه دارد.
وی ادامه داد: در این زمینه حضرت آیتالله مظاهری بخش ارزشمندی از مباحث را تبیین فرمودند. همچنین هدف دوم این کنگره، تولید علمی و ارتقای تولیدات فکری و پژوهشی در حوزه حکمرانی علوی است، زیرا امروز جامعه ما بهطور شدید به حضور فرهیختگان، علما و اندیشمندان نیاز دارد.
نهجالبلاغه؛ راهنمای نجات و مرجع حکمرانی
رئیس کنگره بیان کرد: نهجالبلاغه کتاب علم، مرجعیت اخلاقی، سیاسی، حکومتی و عبادی است و راهنمای نجات بشریت به شمار میآید. امام خمینی فرمودهاند: هدف از بعثت انبیا، تربیت انسان و مبارزه با باطل بر پایه عدالت است. سه محور اساسی در فرامین ایشان درباره حکمرانی بیان شده که خلاصه آن، حرکت در مسیر عدالت و اقامه حق است.
وی افزود: امام خمینی تعریف عرفانی حکمرانی را پایبندی کامل به اجرای فرامین الهی و دینی، اصرار بر اقامه دین ناب اسلام، تحقق عدالت در عرصههای حکومتی، دفاع از مظلوم و مبارزه با ظالم دانستهاند؛ همانگونه که امروز ملتها در برابر اسرائیل غاصب و آمریکا ایستادهاند تا محور حکمرانی الهی را تحقق بخشند.
حکمرانی علوی؛ الگوی خدمت صادقانه و مدیریتی اسلامی
سالک تصریح کرد: برپا داشتن حق و نابود کردن باطل باید با مشارکت مردمیِ آگاه و بصیر و بر اساس اهداف بلند اسلام و قوانین اسلامی انجام گیرد. در همین راستا، دولتمردان و مسئولان کشور باید نامه 53 نهجالبلاغه، یعنی فرمان امیرالمؤمنین به مالک اشتر، را الگوی مدیریت کشور و حکمرانی قرار دهند و قوانین جمهوری اسلامی را مبتنی بر قرآن و نهجالبلاغه پیش ببرند.
وی ادامه داد: حکمرانی علوی به ما میآموزد چگونه امیرالمؤمنین در کنار مردم و برای مردم بود و چگونه در نیمهشبها و روزها به آنان خدمت میکرد. هدایتهای آن حضرت، الگوی سیاست اصیل اسلامی و سبک مدیریتی اسلامی است و میتواند سرمشق همه جوامع بشری قرار گیرد.
سالک گفت: کتاب شریف نهجالبلاغه یکی از بهترین منابع برای فهم و تحقق حکمرانی علوی است و باید با آن انس عمیق پیدا کنیم. خداوند همه شما را موفق و منصور بدارد.
مأموریت مؤسسه نور نهجالبلاغه تحول در علوم انسانی است
در ادامه حجتالاسلام مسعود راعی، دبیر علمی چهارمین کنگره بینالمللی “راه نجات نهجالبلاغه و حکمرانی علوی” گفت: یکی از مأموریتهایی که برای مؤسسه نور نهجالبلاغه استان اصفهان تعریف شد، مأموریتی است در راستای ایجاد تحول در دنیای علوم انسانی؛ موضوعی که هم امام راحل و هم مقام معظم رهبری بارها مطالبه کردهاند.
وی افزود: امروز این موضوع ضرورتی اجتنابناپذیر در جامعه ماست، اما سؤال این است که این تحول چگونه باید صورت گیرد و بستر آن چیست؟ گزارشی که ارائه میدهم در دو بخش است؛ نخست آنکه چه کاری انجام دادهایم و دوم اینکه چرا چنین حرکتی را آغاز کردیم.
راعی ادامه داد: ما با همکاری عزیزان در داخل و خارج از کشور، از جمله فضلای حوزه و دانشگاه، حرکتی را آغاز کردیم که سنگبنای مرجعیت علمی کتاب نهجالبلاغه را رقم میزند. این تعبیر نیازمند تأمل است؛ تکرار میکنم، مرجعیت علمی نهجالبلاغه. اگرچه در کنار آن از مرجعیت فقهی نیز سخن میگوییم، اما بیش از واژه فقهی بر مرجعیت علمی تأکید داریم، چرا که این مأموریت در راستای تحول دنیای علوم انسانی است.
گام دوم؛ انسان محور بودن علوم انسانی
وی بیان کرد: هم در داخل و هم در خارج از کشور درباره بحث مرجعیت گفتگو و تلاشهایی صورت گرفته است. امیدواریم این حرکت مانند کلمة طیبه کشجرة طیبة اصلها ثابت و فرعها فی السماء تؤتی أکلها کل حین بإذن ربها باشد.
راعی گفت: در فضایی که این حرکت آغاز شد، لازم بود گام دوم برداشته شود. اصل نگاه در علوم انسانی، انسان است؛ باید تعریف شود علم برای انسان است یا انسان برای علم؟ علم در خدمت توسعه است یا توسعه در خدمت انسان؟ همچنین باید روشن شود تکنولوژی برای انسان است یا انسان برای تکنولوژی؟ این مفاهیم باید بازتعریف شود و در لابهلای سطور نهجالبلاغه جستوجو گردد.
وی افزود: به لطف خدا این گامها برداشته شد تا به کنگره سوم رسیدیم. کنگره سوم فضای «زیست شرافتمندانه» را پیش روی ما گذاشت، چراکه اگر قرار است از انسان سخن بگوییم، انسان بدون زیستبوم معنا ندارد. بنابراین بحث کنگره سوم بر این محور استوار شد.
حرکت کنگره چهارم؛ حکمرانی به عنوان زبان مشترک علوم انسانی
راعی ادامه داد:اکنون کنگره چهارم در چه فضایی حرکت میکند؟ ما در گفتوگوهای متعدد با دوستان به این جمعبندی رسیدیم که دادههای گردآوریشده باید فرآیند اجرایی خود را تجربه کنند. برای این منظور نیازمند زبان مشترکی در دنیای علوم انسانی بودیم و این زبان مشترک با کلیدواژه حکمرانی خود را نشان داد.
وی بیان کرد: این ادبیات نخست در علوم سیاسی پدید آمد، سپس به حقوق عمومی و حقوق بینالملل وارد شد و امروز در بسیاری از گرایشهای علوم انسانی حضور دارد. اما چرا حکمرانی؟ چون باید مشخص شود چه کسی تصمیم میگیرد، چگونه تصمیم میگیرد و چگونه پاسخگوست. جامعه نباید گرفتار فساد شود و همافزایی حداکثری میان توانمندیها برقرار گردد. در باور ما، مسیر حکمرانی را میتوان با الگوی حکمرانی علوی به سمت مدرسه ظهور پیش برد.
دستاوردهای علمی و اجرایی کنگره
راعی افزود: لازم میدانم از همه عزیزانی که در کمیته علمی یاریرسان بودند، تشکر کنم. ما بیش از 9 گروه علمی بر پایه حوزههای مختلف علوم انسانی طراحی کردیم و هر گروه مدیری متعهد و متخصص دارد. جلسات متعددی برگزار شد و دریافت مقالهها پیگیری شد.
وی ادامه داد: تا این لحظه حدود 700 مقاله دریافت شده که از این میان 574 مقاله پذیرفته شده است. سایر مقالات یا نیازمند اصلاح بودهاند یا مورد تأیید داوران قرار نگرفتهاند.
دبیر علمی کنگره بیان کرد: در طول بیش از یک سال گذشته، پیشنشستهای متعددی برگزار شد؛ از جمله نشست “رضایتمندی مالیاتی” با همکاری اتاق بازرگانی، نشست “حکمرانی تعلیم و تربیت” در واحد خمینیشهر، نشست “حکمرانی خانواده” با حضور حجتالاسلام والمسلمین لکزایی در واحد خراسان، نشست “ضرورت حکمرانی” با حضور حجتالاسلام خسروپناه در دانشگاه علوم پزشکی و نشست “مبانی فقهی حکمرانی علوی” با حضور آیتالله کعبی.
وی تصریح کرد: گفتگوهای علمی ارزشمندی نیز در خارج از کشور انجام شده است و برخی از آن عزیزان امروز در میان ما حضور دارند. امید است تلاشهای انجامشده موجب شود فضای نهجالبلاغه از سطح مطالعات و توصیههای صرف فراتر رود، وارد دنیای علم شود و از علم به مرحله اجرا گام نهد. انشاءالله این حرکت ثمرات شیرین خود را در جامعه اسلامی به بار آورد و آن نگاه تمدنی که مقام معظم رهبری دنبال میکنند، به دست پرتوان شما عزیزان تحقق یابد.
نهجالبلاغه منشور جامع حکمرانی علوی و راهنمای سیاستمداران است
در ادامه آیتالله حسین مظاهری از مراجع عظام تقلید و رئیس حوزه علمیه اصفهان به مناسبت این آئین پیامی صادر کرد که متن آن به شرح زیر است:
«بسماللهالرحمنالرحیم
قال أمیرالمؤمنین و إمام المتقین علیه أفضل صلوات المسلمین: «واللهِ ما کانت لی فی الخلافة رغبة، ولا فی الولایة إربة، ولکن لأسیر بالحق ما قام، ولأدفع الباطل ما استطعت».
فلسفه حکومت و حکمرانی علوی در دو اصل اصیلِ اقامه حق و دفع باطل خلاصه میشود. در سایه این آرمان متعالی است که سایر وظایف و رسالتهای حکومت سامان میپذیرد.
حق و باطل در نگاه امیرالمؤمنین علیهالسلام دو مسیر متفاوت و متضاد است؛ یکی راه روشنِ دستیابی به سعادت جاودان، و دیگری راه تاریکِ منتهی به شقاوت و هلاکت.
آنگاه که شخص شخیص آن حضرت، با اصرار مردم، حکومت و عمارت را پذیرفت، به تصریح خود ایشان، این پذیرش تنها برای مقابله با مصداق بارز باطل یعنی ستمگران و اقامه حق یعنی یاریدادن ستمدیدگان بود؛ وگرنه دنیا و حکومت آن، در نگاه نافذ مولای متقیان، از آب دهان بزغالهای بیارزشتر و فرومایهتر مینمود.
«أما والذی فلق الحبة و برأ النسمة، لولا حضور الحاضر، و قیام الحجة بوجود الناصر، و ما أخذ الله علی العلماء ألا یقارّوا علی کِظّةِ ظالم و لا سَغَبِ مظلوم، لألقیتُ حبلها علی غاربها».
حضرت در این زمینه خداوند متعال را به شهادت میگیرد که آنچه در حکومت خود انجام دادهاند، نه از سر رغبت و رقابت در قدرت، و نه به منظور به چنگ آوردن مطاع دنیوی، بلکه با هدف متعالیِ بازگرداندن آثار تغییریافته دین، اصلاح بلاد، برقراری امنیت و آسودگی مظلومان، و اجرای حدود تعطیلشده الهی بوده است؛ یعنی احیای حق و عدالت و ابطال باطل.
«اللهم إنک تعلم أنّه لم یکن الذی کان منّا منافسة فی سلطان، ولا التماس شیء من فضول الحطام، ولکن لنُرِد المعالم من دینک، و نظهر الإصلاح فی بلادک، فیأمن المظلومون من عبادک، و تُقام المعطّلة من حدودک».
حکومت و حکمرانی علوی، که در دوران کوتاه ولی پرفراز و نشیب به ظهور رسید، نه تنها نمونهای تاریخی از اقامه حق و دفع باطل است، بلکه تراز روشن عدالتورزی، تدبیرگرایی و محوریت اخلاق و معنویت در حکومتداری به شمار میآید.
بیتردید، این نظام سرمشقی راهگشا برای همه سیاستمداران و کارگزاران حکومتی است و همواره الهامبخش مصلحان و حکمرانیانی خواهد بود که دل در گرو آرمانهای انسانی و ارزشهای اخلاقی دارند.
کتاب شریف نهجالبلاغه، که در کنار قرآن کریم راه روشن هدایت است، تنها نهج تقوا و معنویت و اخلاق نیست، بلکه «نهج حکومت و سیاست» نیز هست؛ و سندی جامع و جاودانه است که منشور حکمرانی علوی به شمار میآید.
در این کتاب مقدس، همه اصول و شاخصههای حکمرانی شایسته و حکومت پایدار به بهترین وجه بیان شده است. علاوه بر تبیین ارزشها و زیربناهای سیاست و حکومت، روشها و ابزارهای حکمرانی نیز تعیین گردیده است.
از اینرو، آشنایی همه کارگزاران حکومتی و فعالان عرصه سیاست با این صحیفه انسانساز، و التزام نظری و عملی به آموزههای حیاتبخش آن، حقیقاً لازم و ضروری است.
در این کتاب پرفیض، و بهویژه در عهدنامه مالک اشتر که سند ماندگار حکومتی و منشور پرافتخار سیاسی اسلام است هم اصول مربوط به حقوق ملت، و هم تکالیف حکومت و وظایف مسئولان حکومتی به روشنی تبیین میشود. در این مجال کوتاه، تنها به پنج نکته مهم در این خصوص اشاره میکنم؛
امیرالمؤمنین علیهالسلام مأموریت و مسئولیت اصلی حکومت و رؤوس برنامههای آن را در چهار عرصه اقتصاد، امنیت، اصلاح امور مردم و سازندگی کشور تعیین فرمودهاند. در جملات آغازین عهدنامه، با بیان این خطوط روشن، در حقیقت مسیر مطالبات مردم از حکومت را نیز مشخص میسازند: «هذا ما أمر به عبدالله علی أمیرالمؤمنین مالک بن الحارث الأشتر فی عهده إلیه… جِبایةِ خراجها، و جهادِ عدوّها، و استصلاحِ أهلها، و عمارةِ بلادها».
عدالت، که از ارکان مهم و برجسته حکمرانی علوی است، تا بدانجا اهمیت دارد که باید گفت نام و یاد علی علیهالسلام با عدالت، عدالتخواهی و عدالتورزی پیوندی ناگسستنی یافته است. او صدای رسای عدالت در تاریخ انسانیت است و همه زندگی و توان خود را در راه عدالت مصروف داشت. از دیدگاه آن حضرت، تنها کسانی میتوانند در حکومت و سیاست به عدالت پایبند باشند که ابتدا عدالت را در خود محقق سازند و عدالت، زینتِ زبانشان نباشد. «ألزم نفسه العدل فکان أول عدله نفی الهوی عن نفسه، یصف الحق و یعمل به».
در حکمرانی علوی، کارگزاران حکومت از روحیه استکباری و قدرتمدارانه به شدت برحذر داشته شدهاند. آن حضرت سه پیامد منفی این روحیه را یعنی فساد روح، تزلزل ایمان و فراهم شدن زمینه دگرگونی حکومت هشدار میدهند: «ولا تقولنّ إنّی مؤمّر، فأُطاع، فإنّ ذلک إدغال فی القلب، و منهکة للدین، و تقرّب من الغیر».
دولت علوی، حکمرانیِ رحمت، محبت و لطف بر مردم است: «وأشعر قلبک الرحمة للرعیة، والمحبة لهم، واللطف بهم، ولا تکوننّ علیهم سبعاً ضاریاً تغتنم أکلهم؛ فإنّهم صنفان: إمّا أخ لک فی الدین، أو نظیر لک فی الخلق».
حکمرانی علوی، عرصه خدمت بیمنت به ملت، وفای به وعده و پرهیز از خلف وعده است. «وإیّاک والمنّ علی رعیتک بإحسانک، أو التزید فیما کان من فعلک، أو أن تعدهم فتتبع موعدک بخلفک؛ فإنّ المنّ یبطل الإحسان، والتزید یذهب بنور الحق، والخلف موجب لمقت الله والناس». بهویژه، طبقات ضعیف و اقشار آسیبپذیر جامعه باید همواره مورد توجه خاص قرار گیرند: «اللهَ اللهَ فی الطبقة السفلی من الذین لا حیلة لهم، من المساکین والمحتاجین وأهل البؤس والزمنی، فإنّ فی هذه الطبقة قانعاً ومعتراً».
حکومت و سیاست علوی مبتنی بر تمرکز بر اصول و مسائل اساسی و دارای اولویت قطعی، و پرهیز از امور فرعی و حاشیهای از یکسو، و انتخاب شایستگان و کنار نهادن فرومایگان از سوی دیگر است. روشن است که تنها شایستگان توان تمرکز بر مسائل بنیادین کشور را دارند، و فرومایگان همواره سرگرم حواشی و غافل از اولویتها هستند. امیرالمؤمنین علیهالسلام میفرمایند: «إدبارُ أربعٍ یزیعُ الأصولَ: تمسّکٌ بالفروع، و تقدیمُ الأراذل، و تأخیرُ الأفاضل».
اینها، نکات برجسته حکمرانی علوی است که سرمشق و الهامبخش همه کارگزاران حکومت دینی و سیاستمداران است. امید است خداوند سبحان توفیق درک این تعالیم حیاتبخش و عمل به آن را به همه فعالان عرصه حکومت و سیاست عنایت فرماید.
از همه متصدیان برگزاری این کنگره صمیمانه قدردانی و تشکر میکنم و مقدم مهمانان عزیز را گرامی میدارم. امیدوارم این کنگره به اهداف عالیه خود نائل آید، انشاءالله.
انتهای پیام/170/
