وقتی علم بدون تجربه حاکمیتی بر صندلی حوزه عمران کردستان مینشیند!

به گزارش بخش استانها در وبانگاه به نقل از خبرگزاری تسنیم از سنندج، در کردستان، جایی که هر تصمیم عمرانی با امنیت، جان و سرمایه مردم گره خورده، نشاندن مدیری بدون سابقه حاکمیتی مؤثر در حوزه اجرایی، بر صندلی تصمیمگیری، دیگر فقط یک اشتباه نیست بلکه تجربهستیزیِ آشکار و بازی با آینده توسعه استان است؛ اینجا دیگر بحثِ مدرک دانشگاهی نیست، بحثِ فهم دقیق میدان و شناخت خاک و سنگ و پروژهاست، چیزی که نه در پایاننامهها، که در دل کارگاهها آموخته میشود!
در روزهایی که رئیسجمهور کشور در سفر اخیر به استان کردستان، به صراحت از «عدالت اداری» و لزوم «اصلاح نظام انتصابات» سخن گفت، انتظار میرود استانداریها خود الگوی اجرای این سیاست باشند اما در استان کردستان، نمونههایی آشکار از فاصله گرفتن از این اصل دیده میشود که قصد داریم در سلسله مباحثی بدان ها بپردازیم.
معاونت هماهنگی امور عمرانی استانداری کردستان که کیومرث حبیبی کیلک بر صندلی آن تکیه زده است یکی از این نمونههاست؛ جایگاهی که ذاتاً فنی، نظارتی و مدیریتی است، اما صاحب فعلیاش، در زمان انتصاب سابقه اجرایی – میدانی مؤثر در حد راهبری در حوزه عمران یک دستگاه حاکمیتی مهم چون استانداری را نداشت!
تحصیلات دانشگاهی این معاون، محترم و ارزشمند است، اما پرسش جدی اینجاست: آیا صرف داشتن مدرک دانشگاهی میتوانست و میتواند جایگزین تجربه سالها مدیریت میدانی ـ اجرایی برای توجیه این انتصاب شود؟
واقعیت این است که دستگاه حاکمیتی، به خصوص در سطح استانداری، بخش سادهای از مدیریت کشور نیست؛ بلکه پیچیدهترین لایه تصمیمگیری و تعادل میان سیاست، مهندسی، بودجه، اجرا و قانون است؛ در چنین ساختاری، مدیر باید نهفقط اهل تئوری، بلکه آشنای کامل به میدان و مسلط بر جزئیات آن باشد، بداند چطور میان منافع عمومی و محدودیتهای اجرایی، میان فشارهای سیاسی و مصلحت های فنی، تعادل برقرار کند.
معاونت عمرانی، فقط یکی از حوزههای استانداری نیست؛ قلب تپنده تصمیمات فنی و نظارتی است، حوزهای که دهها شهرداری و دهیاری، ادارات کل مهم و پر مراجعی چون راه و شهرسازی، بنیاد مسکن، راهداری و حمل و نقل جادهای، شرکتهای خدمات رسان و پیمانکاری، نظام مهندسی و… مستقیماً با آن در ارتباطاند و هر تصمیم در این حوزه، بر زندگی هزاران شهروند اثر میگذارد و درست همینجاست که مسئله اصلی رخ مینماید:
آیا میتوان چنین حوزهای را به مدیری سپرد که در عرصه پروژههای کلان اجرایی تجربه مؤثر میدانی در حد این جایگاه حاکمیتی ندارد؟ براساس سوابق موجود، این معاون، پیش از این در حوزههای شهرداری، راه و شهرسازی یا عمران استانداری نیز تجربه مدیریتی شناخته شدهای نداشته است پس چگونه میتوان انتظار داشت معاونت عمرانی جایی برای تمرین مدیریت چنین فردی باشد؟
مدیری که میدان را مسلط نباشد، در برابر پیمانکاران کارکشته، شهرداریهای غالباً بدهکار و پروژههای نیمهتمام، با چالشهای جدی مواجه میشود و وقتی مدیر شکست بخورد، هزینهاش را مردم میپردازند؛ با تأخیر در پروژهها، با کیفیت پایین سازهها، با افزایش نرخ تصادفات جادهای با اتلاف بودجه عمومی و…
در یادداشت پیشین گفتیم عدالت اداری یعنی هرکس در جای خودش باشد؛ یعنی دانشگاهی در جایگاه علم بدرخشد و مدیر اجرایی در جایگاه عمل تصمیم بگیرد؛ اما وقتی مرز علم و تجربه درهم میریزد، عدالت اداری بیمعنا میشود! نه احترام علم حفظ میشود، نه کارآمدی مدیریت.
ناکارآمدی استانداری کردستان در واگذاری اختیارات/ تضاد سیاست حکمرانی پزشکیان!نقدی ظریف به حوزه معاونت عمرانی استانداری کردستان
بنابراین، اگر قرار است سیاست دولت در زمینه عدالت اداری جدی گرفته شود، نخستین گام آن باید بازنگری در همین انتصابهای نامتوازن باشد؛ دیگر زمان آن فرا رسیده است که بساط آزمون و خطا در انتصابهای مدیریتی برچیده شود چراکه هر انتصاب ناصواب در جایگاهی حاکمیتی، نهتنها کارآمدی نظام اداری را میفرساید، بلکه غبار بیاعتمادی را بر چهرهی حاکمیت مینشاند و سرمایه اجتماعی را آرامآرام میسوزاند…
انتها پیام/481