یادداشت| انتخاب شهردار مسلمان نیویورک؛ نشانه شکست پروژه اسلامهراسی

به گزارش بخش استانها در وبانگاه به نقل از خبرگزاری تسنیم از کاشان، در طول دهههای اخیر، ماشین رسانهای امپراتوری آمریکا و صهیونیسم جهانی با همه توان تلاش کرده است، «اسلامهراسی» را در افکار عمومی جهان نهادینه کند د هدف روشن بود و آن منزویسازی اسلام، تخریب چهرۀ دینداران و القای این روایت که اسلام مانعی برای پیشرفت و مدرنیته است.
این پروژه صرفاً یک عملیات روانی نبود؛ بخشی از راهبرد کلان «مهار امت اسلامی» بود که باید به صورت فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و حتی امنیتی دنبال میشد و همین کشور، در مهمترین نقطۀ خود یعنی نیویورک، شهری که آن را «پایتخت جهان» نامیده و مرکز ثقل نظم آمریکایی میدانند، دهههاست که میدان تاختوتاز صهیونیسم و لیبرالیسم افراطی بوده است.
نیویورک شهری است که از نظر ساختارهای فرهنگی، رسانهای، تکنولوژیک و حتی سبک زندگی، نماد جهان مطلوب آمریکا و رژیم صهیونیستی معرفی میشود؛ شهری که همجنسگرایی و تفکرات ضدخانواده بخش قابل توجهی از هویت رسمی آن را تشکیل میدهد؛ شهری که سازمان ملل، بزرگترین شبکههای رسانهای جهان و قطبهای مالی صهیونیستی در آن متمرکز است.
اما همین شهر، امروز پدیدهای خلاف تمام محاسبات غربی را رقم زده است؛ انتخاب یک شهردار مسلمان که با شعار حمایت از فلسطین و مخالفت با اسرائیل رأی آورده است و این اتفاق، حادثهای سطحی یا یک رخداد انتخاباتی ساده نیست در حالی که یک نشانه است و نشانهای از تغییر زمین بازی و فروریزی روایتهای ساختهشده غرب است.
وقتی در نیویورک نه در یک شهر مسلماننشین، نه در یک منطقه مهاجرپذیر، بلکه در قلب تمدن غربی، اکثریت مردم به فردی رأی میدهند که هویت اسلامی خود را پنهان نمیکند، به آن افتخار میکند، صریحاً رفتار رژیم صهیونیستی را نقد میکند و از مظلومیت مردم فلسطین سخن میگوید یعنی شکست گفتمانی غرب در سطح افکار عمومی رسمیت یافته است.
این رخداد نشان میدهد که سرمایهگذاری چند دهساله آمریکا برای پیوند زدن اسلام به خشونت، عقبماندگی و تهدید اجتماعی، نتوانسته ذهنیت مردم خودشان را کنترل کند.
تا همین چند سال قبل، دفاع از فلسطین در سیاست آمریکا یک خط قرمز رسمی بود اما امروز، نه در دانشگاههای آمریکا، نه در خیابانها و نه حتی در رقابت سیاسی، این خط قرمز کارکرد سابق را ندارد و انتخاب یک مسلمانِ حامی فلسطین بهعنوان شهردار نیویورک یعنی گفتمان مقاومت از یک صدای اعتراضیِ حاشیهای به یک انتخاب مدنیِ رسمی تبدیل شده است.
این به معنی شکستن انحصار روایت صهیونیسم؛ یعنی نفوذ تدریجی عدالتخواهی در عمیقترین لایههای شهروندی در آمریکا؛ یعنی تغییر ذائقه سیاسی و نشانهای از آغاز عصر جدید در جهان است، همان که انقلاب اسلامی نوید داده بود.
این رخداد را باید در منظومۀ بیانیه گام دوم دید؛ در روندی که رهبر انقلاب سالهاست آن را «آیندۀ روشن جهان اسلام» و «حرکت روبهجلو جبهه مقاومت» معرفی کردهاند؛ آمریکا امروز نه تنها در خاورمیانه، بلکه در درون مرزهای خود، دیگر مرجعیت فکری سابق را ندارد. جامعه آمریکا دچار شکافهای عمیق شده و روایت رسمی قدرت، مشروعیت فرهنگی خود را از دست داده است.
وقتی شعارهای ضدصهیونیستی، آن هم از زبان یک مسلمان، در نیویورک رأی میآورد، یعنی قدرت نرم صهیونیسم فرسوده شده، مشروعیت اخلاقی آمریکا آسیب دیده و جریان عدالتخواهی جهانی در حال گسترش است.
این، همان تغییر هندسه قدرت است که انقلاب اسلامی سالهاست آن را پیشبینی و برای آن زمینهسازی کرده است در حالی که بحث بر سر شخص شهردار نیست؛ نه باید او را مبالغهآمیز تقدیس کرد، نه نباید از او انتظار رفتار انقلابی داشت. او بخشی از ساختار قدرت آمریکا است و ممکن است در آینده مواضعی سازگار با منافع سیستم بگیرد.
اما اصل ماجرا چیز دیگری است، افکار عمومی مردم آمریکا، در مهمترین شهرشان، به صدای مخالفت با اسرائیل رأی داده است و این یعنی «گفتمان مقاومت» به مرحلهای رسیده که حتی در مرکز نظام سلطه هم قابل حذف نیست.
این اتفاق برای ایران و جریان مقاومت حامل یک پیام روشن است، حقیقت را نمیشود برای همیشه با رسانه و دروغ دفن کرد چراکه موج عدالتخواهی جهانی در حال اوجگیری است و هویت اسلامی، حتی در فضای آلوده به پروپاگاندای غرب، همچنان جذابیت دارد.
پروژه اسلامهراسی به نقطۀ شکست ساختاری رسیده است و مهمتر از همه صدای مظلومیت فلسطین دیگر صدایی منزوی نیست بلکه تبدیل به یک مطالبه جهانی شده است.
یادداشت از حجتالاسلام مهدی بصیرتی، رئیس اداره تبلیغات اسلامی کاشان
انتهای پیام/801