جناب خاتمی! تلاش برای ربایش دولت پزشکیان را متوقف کنید

صرف‌نظر از اینکه مجموعه مواضع اخیر خاتمی نیازمند یک تحلیل مفصل است، می‌توان پیام اخیر او را بخشی از پروژه‌ای بزرگ‌تر دانست.
سیاسی

به گزارش بخش سیاسی هاب خبری وبانگاه به نقل از گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم، پیام اخیر سید محمد خاتمی به کنگره انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه‌ها، بلافاصله با استقبال و برجسته‌سازی برخی رسانه‌های منتسب به جریان دوم خرداد مواجه شد. خاتمی در این پیام، با لحنی تقریباً طلبکار از دولت خواسته است که «اختیار خود را پس بگیرد» و مدعی شده که دولت «نمی‌تواند نیروهایی را که دلش می‌خواهد به کار بگیرد». او همچنین به دولت توصیه کرده است که «سیاست خارجی واقع‌بینانه، آگاه و شجاعانه» را در دستور کار قرار دهد.

صرف‌نظر از اینکه مجموعه مواضع اخیر خاتمی نیازمند یک تحلیل مفصل است، می‌توان پیام اخیر او را بخشی از پروژه‌ای بزرگ‌تر دانست: تلاشی هماهنگ از سوی برخی اصلاح‌طلبان رادیکال برای ربایش دولت پزشکیان؛ پروژه‌ای که دو مسیر را هم‌زمان پیش می‌برد:

1. افزایش فشار سیاسی و رسانه‌ای بر دولت
2. توصیه سیاست‌هایی که دولت را از مسیر و هویت حقیقی خود دور کرده و به سمت رادیکالیسم سوق می‌دهد

خاتمی گفته است دولت پزشکیان نمی‌تواند «هر نیرویی را که دلش خواست» به کار بگیرد.
این گزاره در ظاهر سخن بی‌راهی نیست، اما مسأله از آنجا آغاز می‌شود که طیف رادیکال اصلاحات، از نخستین روزهای تشکیل دولت پزشکیان، با این استدلال که در پیروزی او نقش داشته‌اند، عملاً توقع داشتند قوه مجریه را در اختیار کامل جریان تندرو اصلاح‌طلب قرار دهند.

آنان تلاش کردند به دولت هشدار دهند که اگر چنین نکند، از «مشروعیت اجتماعی» تهی خواهد شد؛ الگویی تکراری که از سال‌های پس از 76 تا امروز همواره ابزار فشار این طیف بوده است.

توصیه سیاست خارجی «واقع‌بینانه»؟

خاتمی نسخه‌ای با عنوان «سیاست خارجی واقع‌بینانه، آگاه و شجاع» برای دولت پیچیده است.
با وجود آنکه این عبارات در سطح شعار جذاب به نظر می‌رسند، سؤال اساسی این است: چه کسی و با کدام کارنامه چنین نسخه‌ای می‌پیچد؟

تجربه سیاست خارجی جریان نزدیک به خاتمی ـ که بخش مهم آن در دولت روحانی عینیت یافت ـ روشن است:
 • گره‌زدن همه امور کشور به یک متغیر واحد به نام آمریکا
 • عقب‌نشینی‌های رمانتیک و غیرواقع‌بینانه در برابر غرب در حدی که تحریم‌های سنگین و بی‌سابقه علیه ملت ایران تحمیل شد
 • گسترش دامنه آسیب‌پذیری ملی تا مرز تهدید جنگ

این همان «دیپلماسی آگاه و شجاعانه»‌ای است که امروز دوباره توصیه می‌شود.

خاتمی احتمالاً فراموش نکرده است که در دولت خودش نیز پیگیری همین رویکرد، نهایتاً با تحقیر آشکار اروپایی‌ها و بی‌اعتنایی مطلق آمریکا مواجه شد؛ تحقیرهایی که در خاطرات رسمی محمدجواد ظریف و حسن روحانی به صراحت ثبت شده است.

در همان دوران، مقام‌های آمریکایی مذاکره با ایران را «پاداش به شیطان» می‌نامیدند. جالب آنکه تنها پس از پایان همین سیاست خارجی دولت خاتمی بود که دولت آمریکا (در دوره جورج بوش) ناچار شد پای میز مذاکره با ایران حاضر شود.

هدف نهایی: تغییر مسیر دولت از پزشکیان به رادیکالیسم

تحرکات این روزها و ماه‌ها نشان می‌دهد که رادیکال‌های اصلاح‌طلب، نه به نگاه پزشکیان اعتنایی دارند و نه به رأی مردم.
آنها که طی سال‌های اخیر صریحاً اعتراف کرده‌اند دیگر «نه پایگاهی در حاکمیت دارند و نه جایگاهی در افکار عمومی»، اکنون به جای بازسازی سرمایه اجتماعی، در کمین دولت نشسته‌اند تا آن را به غارت سیاسی ببرند.

به جای ورود به رقابت سیاسی از طریق صندوق رأی، ترجیح داده‌اند با فشار، جنجال رسانه‌ای و نسخه‌پیچی‌های جهت‌دار، دولت را از درون تسخیر کنند.

انتهای پیام/

 

 

منابع خبر:‌ © ‌خبرگزاری تسنیم
دکمه بازگشت به بالا