یادداشت|چرا کتابخوانی باید به سبک زندگی تبدل شود؟

به گزارش بخش استانها در وبانگاه به نقل از خبرگزاری تسنیم از کرج، ابراهیم شریفی، مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان البرز، به مناسبت روز کتاب، کتابخوانی و کتابدار در یادداشتی آورده است: فرارسیدن 24 آبان، روز کتاب، کتابخوانی و کتابدار، نه تنها یادآور یک مناسبت فرهنگی است، بلکه درها را به تأملی دوباره بر یکی از ستونهای استوار تمدن بشری میگشاید؛ ستونی همچون کتاب که آرام و بیهیاهو بنا میشود اما سایهاش بر سر مسیر آینده یک جامعه گسترده است.
کتاب، تنها مجموعهای از کاغذهای چاپشده نیست، بلکه خاطرهخانه بزرگ انسان است؛ گنجینهای که در دل خود هزاران تجربه زیسته، شکست و پیروزی، اشک و لبخند، خرد و جهل و روایتهایی از بودن و شدن انسان را نگه داشته و هر صفحهاش، پلی میان گذشته و آینده، میان ذهن نویسنده و جان خواننده است. در دنیایی که سرعت و هیاهو، فرصت اندیشیدن را از انسان میگیرد، کتاب، چشمه آرامشی است که از عمق جان میجوشد.
کتاب مکثی میان شتاب روزمرگیهاست تا انسان، بار دیگر خود را بازیابد. جامعهای که کمتر با کتاب مأنوس شود و آن را فقط در کتابخانه نگه دارد و بهنوعی به آن پشت کند، در حقیقت پشت به ریشههای فکری و اخلاقی خود کرده است. از دست دادن چنین ریشهای، مانند بریدن درختی است که قرنها برای تنومند شدنش زمان صرف شده و بازساختن این سرمایه، اگر ممکن هم باشد، پرهزینه و زمانبر خواهد بود.
در واقع کتاب، مانند چراغی است که هرچقدر به دیگران نور بدهد، نه تنها از نورش کاسته نمیشود بلکه بر روشنایی آن نیز میافزاید، از همین روست که ملت کتابخوان، ملتی زنده، پویا و آیندهساز است و ملتی که کتاب را از زندگی روزانهاش حذف کند، آرامآرام در تاریکیِ بیتوجهی به دانایی، فرو میرود و بازگشتش به پویایی کمتر میشود.
استان البرز در گستره تاریخ معاصر، تنها یک پهنه جغرافیایی نبوده و خانهای برای اندیشه و زیستبومی برای پرورش قلم بوده است. خاکی که ردپای نویسندگان، پژوهشگران، استادان و کنشگران فرهنگی بر آن مانده و امروز نیز نفس فرهنگ در رگهایش جاری است. همین پیشینه پربار، توجه به کتاب را از سطح یک فعالیت مناسبتی و شعاری فراتر میبرد و آن را به یک ضرورت راهبردی بدل میکند؛ ضرورتی برای ساختن جامعهای هوشمند، مقاوم و ریشهدار.
در روزگاری که هجمه اطلاعات نادرست و موجهای رسانهای بیامان، ذهن نسل جوان را هدف گرفته، کتابخوانی در البرز یک سپر فرهنگی است؛ سپری که سرمایه اجتماعی را تقویت میکند، سواد رسانهای را ارتقا میدهد و جوانان را در برابر شبهات، دوگانگیهای فکری و آسیبهای فرهنگ دیجیتال واکسینه میکند. در چنین معادلهای، کتابخانهها و کتابداران تنها یک نهاد خدماتی نیستند بلکه پناهگاههایی بیصدا اما مؤثرند.
در استان ما کتابخانه، جایی است که کودکان و نوجوانان در آن بیهیچ مرزی میان خود و دانایی نفس میکشند و خانوادهها در آن، به امنیت فکری فرزندانشان دل میبندند و کتابدار، آن چهره فروتن و آرام است که شاید نامش در هیچ تیتر خبری دیده نشود، اما چراغدار مسیر آگاهی است و بدون توقف راه دانایی را برای مردم باز میکند و با صبوری، کتاب را به دستهایی میسپارد که فردای این سرزمین را خواهند ساخت.
در کنار آنان، زنجیره تولید و توزیع کتاب از نویسنده و ناشر تا کتابفروش و فعالان فرهنگی، هر یک، حلقهای از یک حرکت بزرگ ملی هستند. هر کتابی که از چاپخانه بیرون میآید، هر نقدی که در یک نشست خوانده میشود، هر پویش اهدای کتاب و هر باشگاه کتابخوانی در مدارس، مساجد یا محلات، جرقهای کوچک اما استمراردهنده در شعله فرهنگ عمومی هستند.
همین حرکتهای بهظاهر کوچک، در کنار هم، هویت ایرانی – اسلامی را تقویت و جامعه را بهسوی بلوغ فرهنگی هدایت میکنند اما حقیقت روشن و تغییرناپذیر این است که فرهنگ مطالعه با دستور اداری متولد نمیشود؛ کتابخوانی، یک رفتار اجتماعی است و تنها زمانی ریشه میگستراند که در دل زندگی مردم جا باز کند. هیچ بخشنامهای نمیتواند جای اشتیاق یک کودک برای ورق زدن کتاب، گفتوگوی یک خانواده درباره یک اثر خواندنی و یا حلقه ساده اما صمیمی جوانان در مسجد و مدرسه برای کتابخوانی را بگیرد.
مطالعه زمانی ماندگار میشود که مدرسه، خانه، مسجد، رسانه و نهادهای فرهنگی در کنار یکدیگر، نه بهصورت جزیرههای جداگانه، بلکه همچون قطعات یک پازل هماهنگ عمل کنند؛ آنگاه است که کتاب از جایگاه یک شیء فرهنگی به سبک زندگی، ارتقا مییابد؛ همان نقطهای که مطالعه، نه یک کار اضافه، بلکه بخشی از نفس کشیدن روزمره خانوادهها میشود.
از همین رو، هفته کتاب و کتابخوانی، یک توقف کوتاه میان شتاب زندگی است تا به خود گوشزد کنیم که راه توسعه فرهنگی و در نهایت توسعه انسانی از میان کتاب میگذرد. اگر کتاب خانهها را ترک کند، هیچ نامگذاری و برنامهای جای خالیاش را پر نخواهد کرد. آنچه اهمیت دارد، این است که کتاب بار دیگر در سبد فرهنگ خانواده در کنار نان و نیازهای روزمره انسانها جای گیرد.
امید آنکه این هفته نه پایان یک مراسم که آغاز یک توجه جدی و مداوم باشد؛ توجهی که با همراهی مردم فرهنگدوست البرز، تلاش نهادهای فرهنگی و دلسوزی پدیدآورندگان آثار مکتوب، بتواند شعله کتابخوانی را در این سرزمین فروزانتر کند. شاید آن روز که کتاب از قفسههای خاکخورده بیرون بیاید و وارد جریان زنده زندگی مردم شود، بتوانیم با اطمینان بگوییم که فرهنگ، دوباره جان گرفته است.
انتهای پیام/.