یادداشت| چرا خطبه فدک مشروعیت حکومت پس از پیامبر(ص) را زیر سؤال برد؟

خبرگزاری تسنیم ـ یادداشت علی رمضان نژاد فعال حوزوی| خطبه فدک نهتنها سند اعتراض به تصاحب فدک بود، بلکه بیانیهای سیاسی ـ الهی علیه روندهای انحرافی پس از سقیفه محسوب میشد. حاضر شدن حضرت در مسجد، افشای نقض احکام مسلم قرآن، دفاع از ولایت علی(ع)، بیان ظلمهای واقعشده و مطالبهٔ حق، موجب تشدید فشار ساختاری بر ایشان و خانوادهٔ امیرالمؤمنین(ع) شد.
مجموعهٔ این واکنشها فضا را بهسوی برخوردهای تندتر، تهدیدهای آشکار و اعمال خشونت کشاند؛ خشونتهایی که در منابع نخستین شیعه و برخی منابع اهلسنت ردّ آنها آمده و نهایتاً به آسیبدیدگی و شهادت حضرت زهرا(س) انجامید.
پس از رحلت پیامبر اکرم(ص)، ساختار قدرت سیاسی مدینه با تغییرات ناگهانی مواجه شد. واقعهٔ سقیفه بنیساعده، که بدون حضور علی(ع) و بنیهاشم رقم خورد، شکافی سیاسی میان اهلبیت(ع) و جریان تازهحاکم ایجاد کرد. در چنین فضایی، تصاحب فدک ـ که بنا به نصّ پیامبر(ص) و آیهٔ «آتِ ذَا القُربی حَقَّه» به حضرت زهرا(س) واگذار شده بود ـ بهصورت نمادین و عملی، نخستین اقدام رسمی حکومت جدید علیه حقوق اهلبیت(ع) تلقی شد.
حضرت زهرا(س) در برابر این روند، خطبهای ایراد کردند که بعدها به «خطبه فدکیه» شهرت یافت. این خطبه نه صرفاً مطالبهٔ یک ملک، بلکه اعتراض رسمی و علنی به سیاستهای پس از پیامبر(ص) بود. منابع شیعی و تاریخی نشان دادهاند که همین اعتراض، چرخهٔ خصومتها را وارد مرحلهٔ جدید کرد و زمینهٔ بروز خشونتهای مستقیم علیه حضرت را فراهم ساخت[1].
خطبه فدک از جهات مختلف سیاسی و اعتقادی اهمیت داشت. حضرت با شروع خطبه به حمد خدا و ذکر فلسفهٔ احکام، سپس به تبیین جایگاه اهلبیت(ع) در امت پرداختند و بعد بهصراحت به جریان سقیفه و رفتارهای پس از آن اشاره کردند. مهمترین بخش خطبه آنجاست که حضرت بر مبنای آیات متعدد قرآن ـ از جمله آیهٔ ارث و آیات مربوط به انبیای پیشین ـ استدلال کردند که محرومکردن ایشان از ارث، مخالف نصّ قرآن است[2]. این استدلالِ فقهی، در حقیقت اتهامی مستقیم به حکومت بود که آنان سنت پیامبر(ص) را تحریف کرده و در برابر قرآن ایستادهاند. از نگاه سیاسی، چنین خطبهای بیانیهای بود که مشروعیت اخلاقی و دینی حکومت جدید را زیر سؤال میبرد و به همین دلیل، واکنشهای سختی را برانگیخت.
در ادامهٔ خطبه، حضرت زهرا(س) با اشاره به غصب خلافت از علی(ع)، یادآوری کردند که پیامبر(ص) علی(ع) را ولیّ امت قرار داده بود و مردم از مسیر حق بازگشتهاند. این محور، بیشترین حساسیت سیاسی را در میان حاکمان برانگیخت، زیرا اساس مشروعیت سیاسی آنان را هدف میگرفت. به همین دلیل است که برخی منابع نقل کردهاند که پس از ایراد خطبه، جلسههای مخفیانه میان سران حکومت برای جلوگیری از تداوم نفوذ کلام حضرت شکل گرفت[3]. این مرحله نقطهٔ آغاز موجی از تهدیدها، ارعابها و محدودسازیهای اجتماعی علیه حضرت زهرا(س) و خاندان امیرالمؤمنین(ع) بود.
افزون بر بعد سیاسی، خطبه زهرا(س) یک «بیانیهٔ مردمی» نیز بود. حضرت در میان انصار بهصراحت خطاب کردند و عهد آنان با علی(ع) را یادآور شدند. این خطاب باعث بیداری برخی انصار شد و زمزمههایی از بازنگری در بیعت شکل گرفت[4]. این مسئله برای حاکمیت خطری جدّی محسوب شد. بنابراین برای مهار چنین روندی، فشارها بر خانهٔ علی(ع) افزایش یافت. منابع تاریخی تصریح کردهاند که همین فضای تنش و نگرانی از بازگشت قدرت به اهلبیت(ع)، موجب شد گروهی از افراد با هدف درهمشکستن این مقاومت، به درِ خانهٔ حضرت هجوم ببرند و تهدید به آتشزدن خانه کنند[5]. این حوادث مطابق نقل بسیاری از مورخان شیعه و شماری از اهلسنت، به وارد آمدن آسیبهای جسمانی بر حضرت زهرا(س) و سقط محسن(ع) انجامید.
نکتهٔ مهم آن است که خطبه فدک حلقهای از یک زنجیرهٔ وقایع بود، نه حادثهای منفرد. حضرت زهرا(س) در این خطبه تمام مبانی اعتراض خود را آشکار ساختند؛ اعتراض به تحریف قرآن، اعتراض به کنارزدن ولایت علی(ع)، اعتراض به زوال عدالت پیامبر(ص)، و اعتراض به تصاحب حقوق اهلبیت(ع). حاکمیت نمیتوانست چنین اعتراض روشنگرانهای را تحمل کند، زیرا این خطبه مشروعیت آنان را در ریشه هدف گرفته بود. از اینرو، خطبه فدک در واقع نقطهای است که سپهر سیاسی مدینه پس از رحلت پیامبر(ص) را وارد مرحلهٔ تقابل علنی کرد و نهایتاً به شکلگیری شرایط اجتماعی و سیاسی منتهی به شهادت حضرت زهرا(س) انجامید[6].
از نظر تاریخی، شهادت حضرت زهرا(س) نتیجهٔ ترکیب چند عامل است: فشارهای سیاسی، خشونتهای فیزیکی، انزوای اجتماعیِ تحمیلی، و غم عظیمی که از غصب خلافت و رحلت پیامبر(ص) بر ایشان وارد شد. اما خطبه فدک ـ بهعنوان سند رسمی اعتراض ـ نقشی تعیینکننده در تسریع و تشدید این فرآیند داشت. این خطبه پردهها را کنار زد و مردم را با حقیقت انحراف پس از پیامبر(ص) مواجه کرد؛ و همین افشاگری، دلیل اصلیِ افزایش خشونتهای بعدی علیه حضرت بود.
خطبه فدک صرفاً بیاننامهای دربارهٔ یک باغ یا یک حق مالی نبود؛ بلکه اعلام رسمیِ مخالفت حضرت زهرا(س) با روندهای انحرافیِ پس از پیامبر(ص) بود. این خطبه، تندترین اعتراض سیاسیـالهی آن روزگار، و نخستین سند دفاع نظری از ولایت علی(ع) بهشمار میآید. واکنشهای خشن، تهدیدها، محدودیتها و نهایتاً حمله به خانه اهلبیت(ع)، در همان فضای سیاسیای شکل گرفت که خطبه زهرا(س) بر آن نور افکند. بنابراین میتوان گفت خطبه فدک یکی از حلقههای اصلی چرخهٔ وقایع منتهی به شهادت حضرت زهرا(س) بوده و بدون درک نقش این خطبه، فهم کامل حوادث پس از رحلت پیامبر(ص) ممکن نیست.
پینوشتها (منابع):
[1] شیخ مفید، الاختصاص.
[2] طبری، تاریخ الامم و الملوک؛ ابنقتیبه، الإمامة و السیاسة.
[3] بلاذری، أنساب الأشراف.
[4] شیخ صدوق، علل الشرایع؛ مسعودی، مروج الذهب.
[5] سلیم بن قیس هلالی، کتاب سلیم بن قیس.
[6] مجلسی، بحارالأنوار، ج30؛ علامه امینی، الغدیر، ج7.
انتهای پیام/